البته چنين نبود كه كسي از تولد آخرين حجت خدا آگاهي نداشته و يا پس از تولد، آن حضرت را نديده باشد. برخي از شيعيان مورد اعتماد و عدهاي از وكلاي امام عسكري ـ عليه السلام ـ و كساني كه در خانه امام مشغول خدمت بودند از اين امر با خبر بودند. شيخ مفيد از تعدادي از اصحاب، خادمان و ياران نزديك امام عسكري ـ عليه السلام ـ روايت كرده كه آنان موفق به ديدار امام زمان ـ عليه السلام ـ شدهاند. محمد بن اسماعيل بن موسي بن جعفر، حكيمه خاتون دختر امام جواد ـ عليه السلام ـ، ابوعلي بن مطهر، عمرو اهوازي و ابونصر طريف خدمتگزار خانه امام، از آن جمله بودند.[1]بدين ترتيب امام حسن عسكري ـ عليه السلام ـ فرزند خود را به برخي نشان داد و ايشان را جانشين خويش معرفي كرد. شيخ كليني از ضوء بن علي عِجًلي روايت كرده كه مردي ايراني از اهالي فارس به او گفته بود: به منظور خدمت در منزل امام عسكري ـ عليه السلام ـ به سامرا رفتم و امام مرا به عنوان مسؤول خريد خانه پذيرفت. وي ميگويد: روزي حضرت عسكري ـ عليه السلام ـ فرزند خود را به من نشان داد و فرمود: «هذا صاحبكم»؛ وي اظهار ميكند كه پس از آن نيز تا رحلت امام آن كودك را نديده است. او ميافزايد: در زماني كه وي آن حضرت را ديد، حدود دو سال سن داشته است.[2]
شايد پر اهميتترين ديدار اصحاب امام عسكري ـ عليه السلام ـ از حضرت بقيه الله ـ عليه السلام ـ زماني بود كه محمدبن عثمان عمري از وكلاي خاص امام زمان ـ عليه السلام ـ همراه با چهل نفر ديگر در خدمت امام بودند. آن حضرت فرزند خود را به آنان نشان داد و فرمود:
هذا إمامكم من بعدي و خليفتي عليكم، أطيعوه ولا تتفرقوا من بعدي في أديانكم لتهلكوا، أما انكم لاترونه بعد يومكم هذا. اين امام شما پس از من و جانشين من در ميان شماست. از او فرمان بريد و پس از من در دين خود اختلاف نكنيد كه در اين صورت هلاك ميشويد و پس از اين هرگز او را نخواهيد ديد. در ادامه اين روايت آمده است كه: چند روز پس از آن، امام عسكري ـ عليه السلام ـ رحلت كرد.[3] همين روايت را شيخ طوسي نيز نقل كرده و برخي رجال شيعه را كه در اين جمع چهل نفري حضور داشتند، نام برده كه از آن جمله: علي بن بلال، احمد بن هلال، محمدبن معاوية بن حكيم و حسن بن ايوب بن نوح بودهاند.[4] نام بردن از آن حضرت در آن دوران ممنوع بود و امام عسكري ـ عليه السلام ـ تأكيد داشتند كه تنها با عنوان الحجة من آل محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ از ايشان نام برند.[5]
[1] . الارشاد، ص 350ـ 351 و نك؛ ينابيع المودّه، ص 461.
[2] . الكافي، ج 1، ص 514.
[3] . منتخب الاثر، ص 355 از كمال الدين، و نك: ينابيع المودّه، ص 460؛ الغيبه، طوسي، ص 217.
[4] . منتخب الاثر، ص 355.
[5] . كشف الغمه، ج 2، ص 449.
رسول جعفريان ـ حيات فكري و سياسي امامان شيعه (ع)، ص570