توصیه هایی برای والدینی که از دست بچه ها به ستوه آمده اند
وقتی روی کتاب های کف اتاق خواب پسر ده ساله ام لیز خوردم فهمیدم که باید کاری می کرد. آن طور هم نبود که من و همسرم قبلاً تلاش نکرده باشیم. تهدیدها و اولتیماتوم های ما فقط به طور موقتی مشکل را حل می کرد. کتاب ها همیشه کف اتاق پراکنده بود.
سپس به ذهنم خطور کرد که از روش منظمی که در کتابفروشی ها به کار برده می شود، استفاده کنم. برای پسرم قفسه های پلاستیکی خریدم، سپس به کمک هم کتاب ها و دیگر وسایل او را در قفسه ها جای دادیم و مرتب کردیم. دیگر نه من نق می زدم و نه او اتاق درهم برهمی داشت.
والدین پر مشغله اغلب مانند گروهبان آموزشی عمل می کنند که فقط در طول روز به افراد آموزش می دهند، این روش نه تنها بی اثر است بلکه والدین و فرزندان را عصبانی و آزرده خاطر می کند.
درگیر و شریک کردن بچه ها در کارهای خانه ، همیشه مشکل است. این کار را با وضع مقرارت مشخصی در مورد این که چه کسی، چه کاری را چه موقع می بایست انجام دهد شروع کنید. از بچه ها بخواهید که در طرح یک جدول به شما کمک کنند. وقتی کاری به طور کامل اجرا نمی شود، با ربط دادن نتایج به رفتار بد، درسی به آنها بیاموزید.
بنابراین شما چه چیزی باید به فرزندانتان بگویید تا کاری را که می خواهید انجام دهند؟ راه حل های زیر با استفاده از تجربه های والدین که مربوط به پنج مشکل عمومی است باید حس همکاری و مسئولیت پذیری و مرتب بودن فرزندان را برانگیزد – مهارت هایی که یک عمر به درد آنان می خورد.
وقتی فرزندتان دسته گلی به آب داده است. به جای این که بگویید « ای دست و پا چلفتی!» بگویید: « ببینم، برای حل این مشکل چی لازم داری؟»
جین نلسون روان شناس خانواده می گوید: « این که والدین چگونه با اشتباهات کوچک فرزندان کنار می آیند – از ریختن شیر گرفته تا شکستن اسباب بازی – می تواند منجر به دوستی و اعتماد بین آنها و فرزندانشان شود یا سبب فاصله و خصومت گردد.»
گاهی فرزندانتان کارهایی می کنند که شما باید تحمل کنید، البته خیلی سخت است ولی برخورد خشونت آمیز به آنها یاد نمی دهد چگونه رفتارشان را تصحیح کنند. اگر با فریاد بگویید: « فوراً آن را تمیز کن.» عمل تمیز کردن نه الزام منطقی عملش، بلکه بیشتر شبیه تنبیه به نظرش می رسد.
نحوه ی برخورد فرزندتان با راه حل انتخابی شما مهم است. متوجه باشید که هیچ سرزنشی در کار نباشد ، فقط به طور ساده بیان موقعیتی باشد که نیازمند اصلاح است.
اتاق درهم و برهم فرزندتان شما را ناراحت می کند. به جای این که بگویید:« اتاقت را مرتب کن – وگرنه...! » بگویید « یا الان مرتب کن و یا تا ده دقیقه بعد – انتخاب با خودت است.»
والدین اغلب به استفاده از تهدیدهای تو خالی روی می آورند که تأثیر چندانی بر بچه ها ندارد. نتیجه چیست؟ به نظر می رسد « نتیجه ی این نوع برخورد ، افزایش کشمکش است که می تواند به سرعت شدت یابد.»
از دادن اولتیماتوم اجتناب ورزید. سعی کنید که همیشه بر وجه مثبت کار تأکید کنید.مثلاً بگویید: « اگر اسباب بازی ها و لباسهایت منظم باشد اتاقت خیلی قشنگ می شود.» و با دادن انتخاب محدودی به فرزندانتان در مورد زمان انجام این کار، در واقع از برخورد و درگیری با او پرهیز می کنید.
او نمی خواهد از رختخواب بیرون بیاید.به جای این که بگویید: « پاشو! این آخرین دفعه است که صدایت می کنم.» بگویید: « صبح به خیر. ساعت هفت است، الان باید چه کار کنی؟»
به عنوان والدین ، ما اغلب در قبال فرزندانمان مسئولیت زیادی به عهده می گیریم، بنابراین تعجبی ندارد که آنها مدت زیادی در تختخواب منتظر بمانند تا به آنها گفته شود، بلند شوند. فرزندان به طور تجربی می دانند که ما آنها را با ناز و نوازش بیدار می کنیم و نمی گذاریم دیرشان شود.
نلسون می گوید: « نق زدن ، به فرزندان یاد نمی دهد که چگونه مسئولیت پذیر باشند. در تعطیلی آخر هفته در مورد راه هایی که سبب می شود صبح زیبا همچنان زیبا بماند، صحبت کنید. به عنوان مثال او می تواند شب قبل لباسهایش را آماده کند و کیفش را ببندد. یک ساعت شماطه دار بخرید و نحوه ی تنظیم آن را به او یاد بدهید.
تصمیم بگیرید در مقابل کاری که می خواهید فرزندتان انجام دهد، چه خواهید کرد. مثلاً برایش توضیح دهید که اگر از سرویس مدرسه جا بماند، او را با ماشین خودتان نخواهید برد. البته این تهدید موقعی عاقلانه است که فرزندتان بتواند پیاده یا با وسایل نقلیه عمومی به مدرسه برود.
بر سر حرفتان بمانید: او باید مسئله دیر رفتن به مدرسه را حل کند یا این که جوابگوی علت دیر کردش به اولیای مدرسه باشد.
او باز هم می خواهد در انجام تکالیف به او کمک کنید. به جای این که بگویید: « تو خیلی تنبلی! باید بیشتر تلاش کنی » بگویید « کار توست ، مطمئنم که می توانی آن را انجام بدهی.»
هنگام شب در اکثر خانه ها برای انجام تکالیف درگیری وجود دارد. بعضی مواقع فرزندان کـُند هستند. کمک کردن بیش از حد به بچه سبب عدم پیشرفت او می شود.
توپ را در زمین فرزندتان بیندازید. اول به او بگویید که به توانایی های او ایمان دارید، «هفته گذشته مسئله سختی را حل کردی» ، سپس مقررات مشخصی برای مطالعه وضع کنید و یک مکان آرام برای مطالعه ایجاد نمایید که دور از سر و صدای اطفال و تلویزیون باشد.
وقتی فرزند شما مشغول انجام تکالیفش است نزدیک او نروید. این کار او را خیلی وابسته خواهد کرد. البته چنانچه در مورد چیزی مشکل دارد یا مردد است، خوب است که همان را توضیح دهید و بعد از او دور شوید.
نحوه ی برخورد فرزندتان با راه حل انتخابی شما مهم است. متوجه باشید که هیچ سرزنشی در کار نباشد ، فقط به طور ساده بیان موقعیتی باشد که نیازمند اصلاح است.
هرگز تکالیف او را انجام ندهید این کار مانع پیشرفت او می شود، چرا که فرزندتان چیزی یاد نمی گیرد. راه حلش این است که تکالیف را به صورت کاری عادی و روزمره در آورید نه اینکه مسئله ای باشد که هر روز در موردش کشمکش داشته باشید.
هیچ کاری در خانه انجام نمی دهد.
به جای این که بگویید: « کی می خواهی یاد بگیری که در مورد کارهای خانه احساس مسئولیت کنی؟» بگویید: « تا میز چیده نشود نمی توانم شام را بکشم.»
درگیر و شریک کردن بچه ها در کارهای خانه ، همیشه مشکل است. این کار را با وضع مقرارت مشخصی در مورد این که چه کسی، چه کاری را چه موقع می بایست انجام دهد شروع کنید. از بچه ها بخواهید که در طرح یک جدول به شما کمک کنند. وقتی کاری به طور کامل اجرا نمی شود، با ربط دادن نتایج به رفتار بد، درسی به آنها بیاموزید.
والدین پر مشغله اغلب مانند گروهبان آموزشی عمل می کنند که فقط در طول روز به افراد آموزش می دهند، این روش نه تنها بی اثر است بلکه والدین و فرزندان را عصبانی و آزرده خاطر می کند.
برای نمونه تا زمانی که میز چیده نشود از دادن شام امتناع کنید. در این مورد قاطع باشید ؛ حتی اگر فرزندتان گرسنه به رختخواب برود. در مورد لباس های کثیف نیز همین گونه برخورد کنید.سر فرزندتان داد نزنید که لباسهایش را از کف اتاق جمع کند، بلکه فقط لباس هایی را بشویید که در سبد رختشویی است. موقعی که فرزندتان می خواهد لباس مورد علاقه اش را بپوشد ولی می بیند که شسته نیست ، یاد می گیرد که از قبل به فکرش باشد.انتظار داشته باشید که گاهی فرزندتان شما را عصبانی کند. وقتی او این کار را می کند، فقط پاسخ مختصر و ساده ای بدهید. به خاطر داشته باشید که کارها برای این که بهتر شوند، اول بدتر می شوند. اما در درازمدت تلاش بیشتر برای درگیر کردن فرزندان در یافتن راه حل مشکلات ، هزینه ناچیزی است که برای پرورش فرزندانی مسئولیت شناس و با انگیزه می پردازید.
منبع : اینترنت