اخلاق و زندگي
تعليمات اسلامي چون چشمه آبي است كه گرچه در نهايت مزرعه را سيراب ميكند امّا درمسير نيز اثرات نيك خويش را بر جاي ميگذارد.قرآن كريم مي فرمايد:«ما به مردان و زناني كه عمل صالح بهمراه ايمان داشته باشند زندگي پاك و پاداش احسن خواهيم داد».
اخلاق، يكي از مسائل مهمي است كه در زندگي بشر نقش اساسي دارد. اين موضوع در اسلام جايگاه ويژهاي دارد و در حقيقت يكي از اركان تشكيل دهنده دين است. به تعبير ديگر، چگونه فكر كردن و چه اعتقادي داشتن (اعتقادات)، چگونه عمل كردن (احكام) و با چه منش و خويي زيستن (اخلاق)، سه ركن اساسي است كه محدوده تعليمات ديني را تعيين ميكند و در يك كلمه چنان كه از برخي تعبيرات قرآني و روايي به دست ميآيد، هدف و مقصد انبياي عظام، تكميل مكارم اخلاقي و تهذيب نفوس بوده است.
بدون شك، آسايش دنيا و آخرت، در سايه اخلاق نيك، تحقق مييابد.انسان اگر بخواهد در زندگي دنيا آسوده بوده و دور از نگرانيها و اضطرابهاي ويرانگر به سر ببرد، راهي جز مبارزه با صفتهاي زشت و پاكسازي دل از خوهاي پليد ندارد. كيست كه نداند صفاتي از قبيل: خوشرويي، تواضع، قناعت، محبت، اخلاص، بلندهمتي، طهارت و سلامت نفس و... انسان را از دغدغههاي بيحاصل و از پريشانيهاي بدفرجام، نجات ميدهد و بر عكس، حالات و اوصافي مانند: غضب، خودخواهي، حرص، حسد، بخل، بدبيني، بدخواهي و آلودگيهاي روحي، او را در غل و زنجير گرفتار ميكند و هـمـيـن دنـيـاي او را كـه مـيتـوانـد در سايـه اخـلاق و رفتار شايسته، به خوشي و آسايش بگذرد، به جهنمّي سوزان و عذابي پر رنج و بي پايان تبديل ميكنند. بسياري خيال ميكنند كه نتيجه دستورات اسلام را، تنها در آخرت بايد جستجو كرد و اين مكتب آمده است تا فقط سعادت اُخروي انسان را تأمين كند و به آسايش و رفاه انسان در دنيا كاري ندارد.
شايد همين فكر باعث شده كه برخي از جوانان معتقد به اسلام كه در عمل دنبال هوسراني و خوشگذرانيهاي زودگذر هستند، وقتي به توبه و كنار گذاشتن اشتباهات خود دعوت ميشوند، در پاسخ بگويند: ما جوانيم و بايد از دوران جواني و عيش و نوشهاي آن بهره ببريم، بعد از گذشت اين دوران خوش و پرطراوت، در پيري از گذشته خود توبه خواهيم كرد و بدين وسيله خود را براي پذيرش مرگ و رسيدن به سعادت آخرت و لذتهاي آن آماده خواهيم ساخت. ما هنوز وقت بسياري داريم، چرا بايد جواني خود را فدا كرده، از حالات و روزهاي خوشآن صرف نظر كنيم و نقد را به نسيه بفروشيم!! چنين كارهايي ناشي از محروميت و عقبماندگي ذهني است.
اين سخن، از برداشت نادرست آنها در باره برنامههاي تربيتي اسلام، سرچشمه ميگيرد. آنان خيال ميكنند كه اسلام تنها براي آباداني آخرت آمده و با انسان و زندگي او در دنيا كاري ندارد و اگر او را به انجام اعمالي موظف كرده، تنها به خاطر اين است كه نتيجه آن را در آخرت ببيند و وارد بهشت شود.
در منطق اينان قوانين اسلام همچون گلولهاي است كه از لوله تفنگي خارج ميشود و تنها آن نقطه آخر را هدف قرار داده و مسيري كه ميپيمايد، بكلي از دايره مقصود تيرانداز خارج است، در صورتي كه اگر بر اساس آيات قرآن و روايات ائمه معصومين -عليهمالسلام- هدف از تعليمات اسلامي را ارزيابي كنيم، بايد آن را به چشمه آبي تشبيه كنيم كه از نقطهاي به جوشش در آمده تا در پايان مسير، مزرعهاي را سيراب كند، ليكن بر سر راه خود به تقوا و عمل صالح، در همين دنيا نيز انسان را به رستگاري و سعادت ميرساند.
بسياري به اشتباه گمان ميكنند ثمره دستورات اسلام را تنها بايد در آخرت جستجو كرد! هدف انبياء الهي تكميل مكارم اخلاقي و تهذيب نفوس بوده است. هر كجا برسد، آنجا را نيز آباد كرده و زنده ميكند.
ما بايد هدف صحيح و واقعي يك مجموعه هدفدار و مفيد را از دستورالعملي كه بانيان آن مطرح ميكنند، بشناسيم، نه از زبان جاهلان و مغرضان يا كساني كه با آن مجموعه دشمني دارند و آن را همسو با منافع شخصي يا قومي خود نميبينند.
آن چه گفته شد برداشتي است از آيات بسياري كه در اينجا براي نمونه سه آيه زير را بيان كرده و خوانندگان گرامي را به تدبر هر چه بيشتر در آن دعوت ميكنيم:
«الا انّ اولياءاللّه لاخوفٌ عليهم و لاهم يخزنون، الذين آمنوا و كانوا يتّقون لهمالبشري فيالحياةالدنيا و فيالاخرة لاتبديل لكلمات اللّه ذالك هوالفوز العظيم؛دوستان خدا هيچ ترسي از آينده و هيچ حزني نسبت به گذشته ندارند، همانها كه اهل ايمان و تقوايند. مژده و بشارت براي آنهاست در زندگي دنيا و آخرت. آيات و قوانين الهي دستخوش تبديل و تغيير نميشود و اين است رستگاري بزرگ.» (1)
«من عمل صالحا من ذكرٍ او انثي و هو مؤمن فلنحيينّه حيوة طيبه و لنجزينهم اجرهم باحسن ما كانوا يعملون؛هر كس از مرد و زن، عمل صالحي كه توأم با ايمان باشد انجام دهد، پس ما او را با زندگي پاك، زنده ميكنيم و پاداش رفتار شايسته آنها را به نحو احسن خواهيم داد.»(2)
ملاحظه ميشود كه در اين آيه كريمه، زندگي پاك، نتيجه در پيش گرفتن شيوه صحيح در زندگي و انجام عمل صالح معرفي شده كه هم زندگي دنيا و هم زندگي آخرت را در بر ميگيرد. در اين آيه گرچه بصراحت از دنيا و آخرت نامي به ميان نيامده، ولي آيه بالا، از راحتي زندگي هر دو جهان ياد كرده است كه در حقيقت، تفسيري بر اين آيه شريفه محسوب ميشود.
«و مَنْ اَعْرَض عن ذكري فأنّ له معيشة ضنكا؛ و هر آن كس كه از ياد من روبگرداند، دچار زندگي سخت و تنگ خواهد شد.»(3)
مقصود از بيان اين آيات، يادآوري اين نكته است كه از قرآن مجيد چنين بر ميآيد كه تقوا و عمل صالح، در همين دنيا نيز صاحبش را به رستگاري و سعادت ميرساند و او را از تنگناها و پيچ و خمهاي زندگي ميرهاند. اين حقيقت را با مطالعه در زندگي تربيت يافتگان واقعي اين مكتب ميتوان دريافت.
بنابراين، بزرگترين ظلم به خود آن است كه بهترين اوقات و لحظههاي عمر، يعني جواني را كه سرشار از استعدادها و نشاط است به هوسراني هاي زودگذر بگذرانيم و وقتي به خود آييم كه ديگر فرصت و امكان كافي براي جبران نباشد. دوستان جوان بايد توجه داشته باشند كه ساختن بناي شخصيت را، سهل و آسان نينگارند و آن را از بناي يك ساختمان كه براي ايجاد آن، سرمايه، وقت و مصالح لازم است، كمتر ندانند. كسي كه سرمايه و استعدادهاي جواني را به خيال جبران بعدي، صرف بيهودگي و عياشي كند. مانند فردي است كه در فصل تابستان، پول، امكانات و وقت خود را به هدر دهد و در فصل سرما و يخبندان بخواهد با دست خالي براي خود جان پناهي بسازد كه در اين صورت، جز حسرت و آه چيزي عايدش نخواهد بود يا مانند آن بازمانده از قافلهاي است كه در منزلي به آسودگي آرميده و پس از چند روز بخواهد با دويدن، خود را به قافله برساند. به قول يكي از بزرگان: ((جوانيات را نگهدار، پيري، خودش را حفظ ميكند)).
چشمههاى قوت و شهوت روان-سبز مىگردد زمين تن بدان
خانهى معمور و سقفش بس بلند-معتدل اركان و بىتخليط و بند
پيش از آن كه ايام پيرى در رسد-گردنت بندد به حَبْلٌ مِنْ مسد
خاك شوره گردد و ريزان و سست- هرگز از شوره نبات خوش نرست
آب زور و آب شهوت منقطع-او ز خويش و ديگران نامنتفع
ابروان چون پالدم زير آمده-چشم را نم آمده تارى شده
از تشنج رو چو پشت سوسمار- رفته نطق و طعم و دندانها ز كار
روز بىگه لاشه لنگ و ره دراز-كارگه ويران عمل رفته ز ساز.
به نقل از تبيان
……………………………………………………………..
1 ـ يونس، آيه62ـ64.
2 ـ نحل، آيه97.
3 ـ طه، آيه124