عواملی که انسان را بی غیرت می کند !
از جمله علل اصلی این صفت خبیثه، خود کم بینی و ضعف نفس است که نفس را یارای دفاع و حمایت از آنچه که شرع و عرف پشتیبانی و نگهبانی از آن را بر وی واجب و ضروری شمرده است ندارد و در این حالت است که قوه غضبیه که به عنوان پاسبان انسان به او ارزانی شده است از حالت عادی خود خارج شده، راه تفریط را میپیماید.[ نراقی، ملا مهدی؛ جامع السعادات، سید محمد کلانتر،ج1،ص301]
بی غیرت سیب زمینی مرد زن حجاب
غیرت و مردانگی از صفات بارز و پسندیده مردان و زنان با ایمان است. پیامبر(صلی الله علیه و آ له) فرمود:"إنّ الغیرة من الایمان؛[ محمدی ری شهری، میزان الحکمه، عنوان 3142] غیرت از آثار و علائم ایمان است". نیز فرمود:"پدر حضرت ابراهیم باغیرت بود و من از او غیرتمند ترم و هر مؤمنی که با غیرت نباشد، خداوند بینی او را به خاک میمالد.( یعنی او را خوار و ذلیل میکند)". [همان]
باز فرمود:"خداوند بندگان غیورش را دوست دارد". [همان]
صفتی در مقابل غیرت
بی غیرتی ازجمله صفات رذیلهای است که در زمان ما نسل بشر را بیش از پیش به چالش کشیده و استعمارگران و سرمایهداران و قدرتهای سلطهگر دست در دست هم در پی ترویج و اشاعه آن هستند تا ملتها را از داخل تهی کرده، روح مردانگی و آزادیخواهی را در آنها منسوخ سازند تا هر چه بیشتر و آسانتر بتوانند امیال و خواسته های پلید خود را در جهان کنونی پیاده کنند.
تعریف بی غیرتی
غیرت و حمیت در لغت، شدت حرارت و علاقه و تعصّبی است که از لطافت باطن سرچشمه گرفته و در دفاع از حریم شخصی بکار میرود[مصطفوی،شیخ حسن،التحقیق فی کلمات القرآن الکریم ، لغت «حمی»] و در اصطلاح علمای اخلاق عبارت است از سعی در محافظت آنچه نگاهبانی آن لازم است؛ از دین و آبرو و شرف و ناموس و اموال و اولاد که نتیجه شجاعت و بزرگی و قوّت نفس است و از ملکات شریف و نقاط قوت شخص به حساب میآید و مردانگی به آن تحقّق یافته، فاقد و بی مایه از آن، از جرگه مردان به دور است.[ نراقی،ملا احمد،معراج السعاده ،ص221] بنابراین غیرت و حمیت را از آن رو به این نام نهادهاند که به هنگام دفاع از حریم خصوصی خود در مقابل مهاجم و تعرض کننده، فشار خون و حرارت بدنی شخص بالا رفته در مقام دفاع برمیآید.
رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرموده است: دل مرد بیغیرت، وارونه و سربهزیر است (به این معنا که برخلاف خوی انسانی است
مرحوم نراقی، معلم بزرگ اخلاق میگوید:بی غیرتی عبارت است از کوتاهی در محافظت از دین و آبرو و اولاد و اموال، و این مرض از مهلکات عظیم و صفات خبیثه است و چه بسا به دیّوثی منجرّ میشود. پیامبر (صلی الله علیه و آ له) فرمود:"اگر مردی در اهل خانه خود مطلبی که منافی عفّت باشد ببیند و به غیرت نیاید، روح ایمان از او مفارقت میکند و ملائکه او را دیّوث مینامند". دیّوث یعنی کسی که خیلی بی غیرت است.
حضرت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به مردم عراق فرمود:"شنیدهام که زنان شما در راهها و بازارها با مردان نامحرم به گفتگو میپردازند و شانه به شانه یکدیگر راه میروند!آیا حیا نمیکنید!".[ملا احمد نراقی، معراج السعاده، ص 163]
با توجه به مطالبی که درباره غیرت گفته شد معنا و مفهوم بیغیرتی آشکار میشود که عبارت است از کوتاهی و اهمال در محافظت از آنچه نگاهبانی آن لازم است، از دین و عرض (ناموس و آبرو) و اولاد و اموال، که آن هم از نتایج کوچکی و ضعف نفس است که از مهلکات بزرگ به شمار میرود و گاه به دیّوثی و قیادت منجر میشود.[ نراقی،ملا مهدی،جامع السعادات،تعلیق و تصحیح سید محمد کلانتر، ج1،ص301]
بی غیرتی از منظر سنت
انبیاء و اولیاء که پرچمداران راهنمایی انسان هستند از این مسأله مهم که مفاسد و تبعات ویرانگری هم برای نظام خانواده و هم برای اجتماع در پی دارد غافل نبوده، به مقابله با آن پرداختهاند. در ذیل به نمونههایی از آن اشاره میکنیم:
رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرموده است:
«دل مرد بیغیرت، وارونه و سربهزیر است»[ شیخ حر عاملی؛وسایل الشیعه، ج20،ص153،ح25284] (به این معنا که برخلاف خوی انسانی است).
خود کم بینی
عوامل بی غیرتی
از جمله علل اصلی این صفت خبیثه، خود کم بینی و ضعف نفس است که نفس را یارای دفاع و حمایت از آنچه که شرع و عرف پشتیبانی و نگهبانی از آن را بر وی واجب و ضروری شمرده است ندارد و در این حالت است که قوه غضبیه که به عنوان پاسبان انسان به او ارزانی شده است از حالت عادی خود خارج شده، راه تفریط را میپیماید.[ نراقی، ملا مهدی؛ جامع السعادات، سید محمد کلانتر،ج1،ص301]
علت دیگر، مشغول شدن به ترانهها و موسیقیهای حرام و مبتذل میباشد که مرد را بیغیرت و زن را بیحیا میکند،[ کلینی،یعقوب؛ کافی،تحقیق علی اکبر غفاری، ج5،ص536]این مطلب با اندک توجه به چنین افرادی کاملاً مشهود و ملموس است که پیش چشمان اینان با نوامیسشان شوخی و احیاناً بیعفتی میکنند، اما دریغ از رگ غیرتی که در این افراد به حرکت درآید.
ایشان بی غیرتی را به جایی میرسانند که به جای ناراحتی ابراز خوشنودی کرده و به آن تشویق میکنند و فریاد تمدن و فرهنگ مآبی سر میدهند و متأسفانه گاهی دیده میشود که زنان و دختران پاک مسلمان در اثر خود کم بینی و احساس حقارت پوشالی که در برابر غربیها و خارجیها در خود احساس میکنند بدون فکر و اندیشه و به صرف تقلید کورکورانه، طوق نحس پیروی از آنها را بر گردن آویخته، عنان اختیار خویش را به دستان نالایق آن بیخبران میدهند.
انواع غیرت
غیرت بر دو قسم است:
1_ غیرت در مورد دین و دین داری
2_ غیرت نسبت به ناموس
غیرت درباره دین داری این است که انسان در برابر اهانت به دین و یا عمل نشدن به دستورهای دین دلسوزی کند و نسبت به آن بی اعتنا نباشد و برای حفظ ارزشهای اسلامی و رشد و گسترش آن در جامعه بشری کوشش نماید و امر به معروف و نهی از منکر را که از وظایف مهم اسلامی است، ترک نکند.
غیرت در مورد ناموس به این است که بر محافظت زن و دختر و خواهران خود بکوشد؛ از بیرون رفتن بی جهت آنان جلوگیری کند؛ از مناظر شهوت آلود منع کند؛ از پوشیدن لباس نازک و تن نما آنان را بر حذر دارد؛ آنان را از گفتگو با نامحرمان منع کند و همواره سفارش به تقوا و حفظ حجاب نماید، تا آبروی خانوادگی و اجتماعی آنان محفوظ بماند.
مبالغه در تفحّص و تفتیش سزاوار نیست، زیرا این کار از بدگمانی که از آن نهی شدهایم خالی نخواهد بود و بعضی از گمانها گناه است.حجرات آیه12:«إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»
مگر غیرت پسندیده و ناپسند دارد ؟
غیرت بر دو گونه است: غیرت پسندیده که تعریفش گذشت، اما غیرت ناپسند جایی است که به حدّ افراط برسد و مرد را نسبت به اهل خود بدگمان سازد به طوری که بر او سخت و تنگ بگیرد و درصدد تجسّس در مسائل نهانی و درونی وی برآید. رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم «از پیگیری مسائل پنهانی زنان و سختگیری و اذیّت رسانیدن به آنان» نهی فرموده است، آنجا که میفرماید:
«زن مانند استخوان کج دنده است، اگر بخواهی راستش بکنی میشکند».[ علامه مجلسی،محمد باقر؛بحارالانوار، ،ج22،ص452،باب12]
و نیز فرمود:«بعضی از انواع غیرت است که خدا و رسولش آن را دشمن دارند و آن این است که مرد بیجهت و نابجا بر اهل خود غیرت نماید».[ نراقی، ملا احمد؛معراج السعادة، ص224به نقل از سنن دارمی ج2،ص149]
و امیر مؤمنان علیهالسلام فرمود:
«غیرت زیاد بر زن منما که هدف بدگمانی تو قرار گیرد».
و نیز در نامه خود به حضرت امام حسن علیهالسلام فرمود:
«اگر از همسران خود ناروا دیدی پس بر بزرگ و کوچک آنها نگهبان قرار ده و بپرهیز از آن که پی در پی آنها را سرزنش کنی که بر گناه حریص و نکوهش را خوار سازد»[ عبدالواحد آمدی؛غررالحکم و دررالکلم،ترجمه محمد علی انصاری،تصحیح مهدی انصاری قمی، ص302،ح3743]
مبالغه در تفحّص و تفتیش سزاوار نیست، زیرا این کار از بدگمانی که از آن نهی شدهایم خالی نخواهد بود و بعضی از گمانها گناه است.[ حجرات آیه12:«إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» ]
انسانها در برابر نعمتهایی که به آنها داده شده است تکالیفی دارند که وظیفه انسان در برابر دین و آبرو و اهل و عیال و اموال خود پشتیبانی از آنهاست و کوتاهی و اهمال در قبالشان (بی غیرتی) نتایج وخیمی برای خود و خانواده و هم برای اجتماع در پی دارد.