رابطه خواستگار خوب و اراده خدا است!
برای ازدواج باید اراده و اقدام کنید و فرایند خواستگاری را بگذرانید، اما درنهایت اگر توکل بر خدا کنید، ممکن است خداوند به جهت مصالحی که نمی دانید، ارادة خود را بر ارادة شما حاکم کند و با وجود شرایط مناسب ظاهری، آن ازدواج به سامان نرسد.
آداب خواستگاری را می دانید؟
از مباحث مهمی که معمولاً در امر ازدواج از آن خیلی سخن به میان می آید، بحث قسمت است. می گویند: سختگیری نکنید، اگر قسمت باشد میشود و قسمت نباشد نمی شود.
قسمت به معنای نقش و اراده نداشتن انسان در رخ دادهای زندگی ـ از جمله ازدواج ـ درست نیست. زیرا انسان آزاد و صاحب اختیار آفریده شده است، البته این آزادی مطلق نیست، بلکه مستند به اراده و مشیت خداوند است «خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتى) را تغییر نمىدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند.«رعد آیه 11»
برای تحقق یک رخداد (ازدواج) عوامل گوناگونی از جمله اراده انسان دخالت دارد که البته این موضوع در طول اراده خداوند است. مثلاً برای اینکه لامپ منزل شما روشن شود، باید نیروگاه برقی وجود داشته باشد که نیروی برق را تولید کند و باید از نیروگاه تا منزل شما سیم کشی شده باشد، در سیمها نیز نیروی الکتریسیته جریان داشته باشد و شما هم باید کلید برق را فشار دهید. اگر هریک از این عوامل وجود نداشته باشد، لامپ روشن نمی شود.
در رابطه با مسئلة ازدواج هم همینطور است. برای ازدواج باید اراده و اقدام کنید و فرایند خواستگاری را بگذرانید، اما در نهایت اگر توکل بر خدا کنید، ممکن است خداوند به جهت مصالحی که نمی دانید، ارادة خود را بر اراده شما حاکم کند و با وجود شرایط مناسب ظاهری، آن ازدواج به سامان نرسد.
بنابراین، آنچه در بین مردم معروف است که در ازدواج قسمت و تقدیر دخالت دارد و قبلاً همه چیز معلوم و مشخص شده است و یا می گویند: فلان دختر قسمت فلان پسر است و یا بالعکس؛ اینگونه سخنان صحیح نیست و هیچ ریشة دینی و عقلی ندارد. همانطور که به روشنی، اختیار و انتخاب را در خرید و فروش، انتخاب شغل و تعیین رشتة تحصیلی میبینیم، در ازدواج نیز که موضوع مهم و سرنوشت سازی است، مشاهده می کنیم.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمود: إذا جاءَکمْ مَنْ تَرضُونَ خُلْقَهُ وَ دینَهُ فَزَوَّجُوهُ...إلاّ تَفْعَلُوهُ تَکنْ فِتْنَةٌ فی الأَرْضِ وَ فَسادٌ کبیرٌ؛ اگر فردی برای خواستگاری آمد، دینش و اخلاقش مورد پسند بود او را رد نکنید و اگر این کار را بکنید، زمین پر از فتنه و فساد بزرگ خواهد شد
علاوه بر حکم عقل و منطق، روایاتی که در آن معیارهای انتخاب همسر ذکر شده اند، دلیل محکمی بر دخالت انسان در سرنوشت خویش است. پیشوایان دین به ما توصیه کرده اند که در انتخاب همسر نهایت دقت را مبذول دارید و چشم بسته ازدواج نکنید. چراکه ازدواج یک موضوع حیاتی است و برای هرکس بهطور طبیعی در طول زندگی اش فقط یکبار اتفاق می افتد.
بر این اساس، پسر و دختر جوان، نباید منتظر بخت و شانس و قسمت بمانند، بلکه چه پسر و چه دختر باید برای این تصمیم سرنوشت ساز خود را آماده کرده و با کمال دقت و خردورزی و با کمک تجارب خانواده، راهنمایی مشاوران دلسوز و کاردان، فرد مورد نظر را انتخاب کنند. زیرا منشأ و سرچشمه بسیاری از گرفتاری ها و بدبختی های انسان، غفلت و بیتفاوتی است.
غفلت، در تمام امور، خسارت بار است و در مسئلة انتخاب همسر، خسارت بارتر. ممکن است یک لحظه غفلت و یا انتخاب نادرست، یک عمر پشیمانی و حسرت را بهدنبال داشته باشد. افراد زیادی را میبینیم که علت ناکامیهای خود از زندگی زناشویی را یک لحظه غفلت در انتخاب همسر می دانند.
امام علی علیه السلام فرموده اند: «خدای منزه را به تغییر اراده های آهنین شناختم.»
اگر شما برای ازدواج اقدام کردید و تلاش های خودتان را انجام دادید و اصرار کردید و خلاصه همه راه های ممکن را رفتید ولی موفق نشدید (خود در محقق نشدن آن دخالت نداشتید) مطمئن باشید آن ازدواج به مصلحت شما نبوده است و دیگر جای رنجش و ناراحتی نیست، این را میتوان قسمت الهی دانست. پس قسمت به این معنا درست و به معنای اراده نداشتن انسان نادرست است.
اعتقاد به شانس و ستاره بخت نیز یکی از آسیب های ازدواج و شبیه همان اعتقاد به قسمت (به معنای نادرست آن) است که شخص را از حرکت باز می دارد یا عاملی برای بی دقتی وسهل انگاری در ازدواج می شود. اشخاصی که به این خرافات اعتقاد دارند، یا به دلیل تنبلی و سستی برای اقدام است یا از دیدگاه روانشناسی می خواهند ضعف اعتماد به نفس (خودباوری) خویش را بازیابی کنند .
طبق آیه قران که می فرماید: « آنچه از نیکی ها به تو مىرسد، از طرف خداست و آنچه از بدى به تو مىرسد، از سوى خود توست» «نساء آیه 79» و این اصلا به اراده الهی ربطی ندارد بلکه این امتحانی بود برای خانواده شما که بدانند در عمل پیرو علم خود نیستند و با این که می دانند خدا روزی می دهد ولی این همه امتیاز را به خاطر نداشتن شغل رد کرده اند...
ازدواج
مهم ترین اصول در یک انتخاب خوب
هم کفو بودن در دین، در اخلاق، در تحصیل و اصالت خانوادگی است و اهتمام اسلام در این خصوص بیشتر به دیندار بودن می باشد، نمونه هایی از فرمایشات پیشوایان اسلام را در اینجا ذکر می کنیم.
علی (علیه السلام) فرمود:
إِذا کرَمَ الرَّجُلُ کرُمَ مَغیبَهُ وَ مَحْضَرَهُ؛( غررالحکم، ص 327) وقتی که مرد کریم و خوب بود ظاهر و باطنش نیز خوب و کریم خواهد بود.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمود:
إذا جاءَکمْ مَنْ تَرضُونَ خُلْقَهُ وَ دینَهُ فَزَوَّجُوهُ...إلاّ تَفْعَلُوهُ تَکنْ فِتْنَةٌ فی الأَرْضِ وَ فَسادٌ کبیرٌ؛( وسائل الشیعة، ج 2، ص 78، چاپ جدید) اگر فردی برای خواستگاری آمد، دینش و اخلاقش مورد پسند بود او را رد نکنید و اگر این کار را بکنید، زمین پر از فتنه و فساد بزرگ خواهد شد.
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
مَنْ زَوَّجَ کریمَتَهُ مِنْ شارِبِ خَمْرٍ فَقَدْ قَطَعَ رَحِمَها؛( وسائل الشیعة، ج 20، ص 79) هر کس عزیز خود را به ازدواج مرد شرابخوار درآورد، قطع رحم کرده است.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمود:
شارِبُ الْخَمْرِ لایزَوَّجُ إذا خَطَبَ؛( وسائل الشیعة، ج 20، ص 79)
اگر شرابخواری به خواستگاری آمد، به او دختر ندهید.
در شریعت مقدس اسلام، بیشتر تکیه بر اصالت خانوادگی طرفین می باشد، حسن خلق، خوی خوش و نجابت طرفین بیشتر مورد نظر است تا مسائل دیگر.
امام علی (علیه السلام) فرمود:
حُسْنُ الاَخْلاقِ بُرهانُ کرَمِ الاَعْراقِ؛( غررالحکم، ص 379) حسن اخلاق دلیل است بر کرامت ریشه ها و عِرق ها.
انسان اگر به رهنمودهای دین توجه کند، در آینده خود را سرزنش و ملامت نخواهد کرد. راه هایی که بشر غیر از طریق اسلام انتخاب کند، راه های شیطانی و ندامتباری خواهد بود. آن وقت است که شیطان نیز از او گریزان می شود. قرآن با بیان زیبا و شیوای خود از زبان شیطان درباره ی کسانی که از او پیروی کرده اند و در نهایت بیدار گشته و خود را ملامت کنند و گناه را به گردن شیطان می گذارند، می گوید:
غفلت، در تمام امور، خسارت بار است و در مسئلة انتخاب همسر، خسارت بارتر. ممکن است یک لحظه غفلت و یا انتخاب نادرست، یک عمر پشیمانی و حسرت را بهدنبال داشته باشد. افراد زیادی را میبینیم که علت ناکامیهای خود از زندگی زناشویی را یک لحظه غفلت در انتخاب همسر می دانند
وَ قالَ الشَّیطانُ لَمَّا قُضِی الاَمْرُ إِنَّ اللهَ وَعَدَکمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکمْ فَاَخْلَفْتُکمْ وَ ما کانَ لِی عَلَیکمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أًنْ دَعُوتُکمْ فَاَسْتَجِبْتُمْ لی فَلاتَلوُمُونی وَ لُومُوا أَنْفُسَکمْ ما أنَا بِمُصِرِخِکمْ وَ ما أنْتُمْ بِمُصْرِخی إنّی کفَرْتُ بِما أَشْرَکتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إنَّ الظّالِمینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ؛ شیطان گفت: - به هنگامی که کار از کار گذشت - خداوند به شما به حق وعده داد و من نیز به شما وعده دادم، سپس از وعده ام سرپیچی کردم و مرا به شما تسلطی نبود، جز اینکه شما را خواندم و شما نیز اجابت کردید، پس مرا سرزنش نکنید و خود را ملامت نمایید... .
از همان آغاز، اسلام انسان را راهنمایی می کند که خشت اول درست گذاشته شود.غرض از ازدواج و وصلت زن و مرد، تنها خاموش کردن غریزه و آتش شهوت نیست، بلکه به دنبالش زندگی مشترک و تولید مثل نیز می باشد. فردی که با اهداف عالی و هدفدار فوق ازدواج می کند و قدم بر حیات معقول می گذارد ، ناگزیر است که به پیام های سازنده ی مذهب توجه بکند. از همان آغاز زندگی مشترک طبق فرامین عالی آسمانی، زندگی خود را پایه گذاری کند و با هوی و هوس وارد این عرصه نشود، چون این میدان محل بازی نیست، این عرصه، گاو نر می خواهد و مرد کهن و نه انسان نیرنگ باز و بوالهوس.
انسان امروز که بیرون از دین فکر می کند و به مذهب توجه ندارد در غفلتی بسیار گران و زیان بار قرار گرفته است، انسان امروز، منهای مذهب مداران و دین پرستان در مهلکه ی عجیب خودپرستی و نفس پرستی به دام افتاده است. مهار حیات معقول و عنان فطرت از دستش گسیخته و رها شده است. او به سرنوشت و آینده ی فرزندان خود اندیشه نمی کند، اندیشه ی او فقط اشباع کردن شکم و مهیا کردن زمینه ی رفاه و تا حدودی تحصیل آن است و معیشت او تنها در مادیات خلاصه شده است. به نیازهای روحی و فکری و معنوی متعالی فرزندان توجهی نمی کند. غرب، امروزه نمونه ی تکامل یافته ی انسان مادی می باشد که از دست فرزندان خود به ستوه آمده است.
ریشه های عمیق این فلاکت و بدبختی در باتلاق سُست و عفن مادیان قرار گرفته است، پس در راستای پیشرفت و تکامل معنوی از چنین انسانی چه توقعی غیر از درندگی و وحشی گری و فسادانگیزی می توان داشت.