يكشنبه 4 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

تحليلي بر تربيت اخلاقي از ديدگاه فارابي2

فاطمه هاشمي* / رضاعلي نوروزي**
اهداف واسطي

اين نوع اهداف ناظر به بُعد خاصي از ابعاد وجودي انسان مانند بُعد شناختي و اخلاقي است.

1. تفكر و تأمل: به نظر فارابي، هرگاه قوه خيال (تفكر) در كسي كمال يافته باشد و مغلوب احساس‌هاي خارجي نباشد، با عقل فعال، متصل و متحد خواهد شد و بر اثر آن، عالي‌ترين جمال و كمال تجلي خواهد كرد.20 با تفكر و تأمل و تدبّر در آيات الهي و موجوداتي كه نشانه‌هاي قدرت و وجود خدا هستند، مي‌توان به شناخت خدا و ايمان به او دست يافت. در نتيجه، به سعادت و مقام قرب الهي نايل شد.21

2. تعقل: نفس، كمال تن و عقل، كمال نفس است. به نظر فارابي، هدف، كمال قوة عاقله در دو بخش نظري و عملي است. اصالت از آن كمال عقل نظري است.22 تعقل، همان تفكر هدايت شده است، عقل يعني بند و بازداري، يعني بازدارنده از گمراهي‌ها و عقل در زمينه علم به بار مي‌آيد.

3. اعتدال: فارابي مي­گويد فضيلت، ميانه روي است و افعال وقتي متوسط باشند، خلق جميل حاصل مي‌شود. متوسط هر فعلي با معيار سعادت سنجيده مي‌شود.23 البته وجوه امتياز انسان‌ها و اختلاف موقعيت‌ها نيز در تعيين حد وسط براي هر فرد بايد لحاظ شود. فارابي مي‌گويد: متوسط دو گونه است: متوسط في نفسه؛ مانند توسط عدد شش بين دو و ده. و متوسط بالاضافه و القياس؛ مانند غذاي معتدل، كه نسبت به شرايط و افراد مختلف، متفاوت است. «متوسطي» كه در اخلاق و افعال گفته مي‌شود، متوسط به معناي دوم است. در اين معني، لازم است افعال و اخلاق نسبت به فاعل، مقصود از فعل، زمان و مكان انجام فعل و ... سنجيده شود، تا فعل متوسط و خلق متوسط به دست آيد.24 همچنين او مي‌گويد: فعلي كه فاعل آن در نزد مردم ستوده است و خلقي كه صاحب آن ستوده مي‌شود، فعل و خلق جميل است.25 گروهي با توجه به اين سخنان، فارابي را به نسبيت گرايي در اخلاق متهم مي‌كنند. اما با توجه به بنيان‌هاي فكري فارابي، كه نشأت گرفته از مكتب اسلام است، باور چنين امري ممكن نيست؛ زيرا اولاً، فارابي با معيار قرار دادن سعادت و تعريف روشني كه از سعادت ارائه مي‌دهد، اخلاق را از خدشه نسبي بودن رها مي‌كند. ثانياً، آنچه در شرايط و اوقات مختلف، متفاوت بيان شده است، فعل اخلاقي است نه خود اخلاق. هم‌چنانكه در دين مبين اسلام بسياري از احكام در شرايط مختلف، تفاوت‌هايي دارند. مثلاً خوردن گوشت مردار حرام است، اما در شرايط اضطرار و در شرايطي كه حيات انسان در خطر نابودي است. خوردن گوشت مردار در حد رفع اضطرار، نه تنها مجاز بلكه واجب است. روزه گرفتن در ماه مبارك رمضان واجب است، اما هرگاه پزشك حاذق تشخيص دهد روزه به سلامت فرد آسيب مي‌رساند، روزه گرفتن نه تنها واجب نيست و پاداشي در پي ندارد، بلكه ممكن است گناه و معصيت شمرده شود. پس مي‌توان گفت: اخلاقيات اموري ثابت هستند، اما افعال اخلاقي ممكن است در شرايط گوناگون، صورت‌هاي متفاوتي به خود گيرند،‌تنها شرط درستي اعمال اطاعت امر الهي و قصد قربت است.
اصول و روش‌هاي تربيتي

برخي محققان، اصول تربيت را قواعد عامه‌اي مي‌دانند كه مي‌توان آنها را به منزله دستورالعملي كلي در نظر گرفت و از آن به عنوان راهنماي عمل در تدابير تربيتي استفاده نمود، يعني اين اصول مبناي استخراج روش‌هاي تربيتي محسوب شده و روش‌ها مترتب و متفرع بر اين اصول است.26
اصل اول: استمرار در تغيير اخلاق و رفتار

از نظر فارابي تغيير اخلاق و رفتار براي انسان ممكن است؛ چرا كه اخلاق و رفتار، اعم از قبيح و جميل، اكتسابي است. در مورد شخصيت نيزكه مجموعه‌اي از فضايل چهارگانه نظري، فكري، خلقي و صناعات عملي است، فارابي معتقد است فضايل حتي نسبت به اشخاص مختلف متفاوت است. مي‌گويد: چون احوال و افعال و زمان‌ها دگرگون شود، فضايل هم مختلف مي‌شود.27 منظور از «تربيت» اين است كه اخلاق حسنه در فرد پيدا و پايدار شود. و اخلاق حسنه، يعني افعال و اعمالي كه انسان را به سمت سعادت و مقام قرب الهي سوق دهد.

الف. محاسبه نفس: انسان بايد توجه كند كه نفس او داراي قوايي است؛ يكي قوه ناطقه كه همان عقل است و ناظر به عواقب پسنديده امور و اعمال خير و علم است. ديگري قوه بهيميه كه دنبال لذت‌هاي زودگذر است. البته ظهور و بروز اين قوه در انسان سريع‌تر است. پس انسان بايد بسيار تلاش كند تا قوه عاقله را بر قوه بهيميه غالب سازد و عنان قواي لذت‌خواه را در اختيار عقل قرار دهد.28

ب. روش تربيتي ضد: پس از آنكه انسان متوجه زشتي‌ها و ناپسندي‌هايي در رفتار و كردار خود مي‌شود، بايد بكوشد آن تباهي‌ها را از وجود خود دور كند و ارضاي غرايز خود را در حد متوسط و اعتدال قرار دهد. حال بايد ببيند ناپسندي رفتار او از شدت است يا نقصان. در هر صورت، مدتي خلاف جهت آن افعالي را انجام دهد، اين عمل را تا زماني كه بتواند به رفتار متناسب و معتدلي دست پيدا كند، بايد ادامه دهد.29 اين امر به تجربة بسيار و تمرين زياد نياز دارد و با توكل بر خدا و استمداد از او و تمرين اراده و صبر مي‌توان به نتيجه مطلوب رسيد.
اصل دوم: تدريجي نمودن پرورش اخلاقي

فارابي براي رسيدن به سعادت و كمال غايي، مراتبي را در نظر مي‌گيرد كه از قوة ناطقه (عقل نظري) آغاز مي‌شود و به مرتبة عقل بالفعل مي‌رسد.30 وي معتقد است كه مسير تكامل روحي انسان به گونه‌اي نيست كه بتوان در زمان كوتاه و به سادگي به نتيجه نهايي رسيد، بلكه تربيت، يك فرايند و جريان مستمر است كه نياز به زمينه‌سازي و رفع موانع دارد. پس در تربيت بايد با مرحله‌اي كردن تربيت و فرصت دادن به متربي، او را در رسيدن به مقصد ياري كنيم.

الف. سير كمالي تكاليف: با توجه به اينكه رشد و يادگيري انسان تدريجي است، براي پرورش قواي جسمي و روحي انسان نيز بايد مراحل تدريجي در نظر گرفته شود. در تعيين تكاليف نيز بايد از آسان به مشكل حركت شود، تا متربي بتواند توانايي‌هاي خود را بروز دهد؛ چرا كه ارائه تكليف دشوار نامتناسب با شرايط جسمي، روحي و سني و... متربي موجب انزجار او خواهد شد.

ب. تمرين و عادت: فارابي معتقد است بر خلاف غرايز و لذت‌هاي ناشي از آن، كه داراي كشش طبيعي هستند، كسب اخلاق نيك و پسنديده و تسلط قوه ناطقه بر قوه بهيميه، جز در ساية تمرين و عادت حاصل نمي‌شود. اخلاق چه پسنديده و چه ناپسند، بر اثر تمرين و ممارست كسب مي‌شوند. از اين‌رو، براي كسب فضايل اخلاقي همانند علم و معرفت حقيقي بايد تا ملكه شدن فضيلت اخلاقي، تمرين و ممارست صورت گيرد.31

عادت: براي انجام عملي كه عادت شده، نياز به تفكر وجود ندارد. پس وقتي عملي بسيار تكرار شود و جزو امور عادي شخص باشد، بخشي از طبيعت او مي‌شود. از اين‌رو، تغيير عادت كاري بس دشوار است. بهتر است مراقب باشيم كه دچار عادات ناپسند نشويم. حضرت علي(ع) در اين باره مي‌فرمايند: عادت، طبيعت ثانويه آدمي است. البته در اخلاقيات نمي‌توان بر عادت تأكيد كرد. بنابراين، لازم است عادات تقسيم‌بندي شوند. عادات بر دو نوع است:

عادات انفعالي، كه بدون انگيزه و آگاهي و به صورت غيرارادي، براثر تكرارهاي مكانيكي و يا براساس شرطي شدن انجام مي‌گيرند، عادات فعّال، كه همراه با انگيزه و اشتياق و نيت و آگاهي صورت مي‌گيرد.

روشن است كه كاربرد عادات نوع اول براي انسان فقط در مورد برخي يادگيري‌هاي مربوط به حيطة رواني ـ حركتي مثل مهارت در رانندگي و ... كاربرد دارد. و در زمينه اخلاقيات، نه تنها يك روش تربيتي محسوب نمي‌شود، بلكه مانع تربيت نيز به حساب مي‌آيد. اما عادات از نوع دوم، كه از آن با عنوان ملكه ياد مي‌شود، عادتي است كه تكرار فقط صعوبت عمل را در نزد فاعل كم مي‌كند و همواره همراه با آگاهي و شعور و شور و اشتياق است. براي مثال، خواندن نماز شب و انس و خلوت با خداوند، كه بايد به عشق پروردگار و خالي از هرگونه شائبه دنيا خواهي صورت گيرد، در ابتداي امر، كاري دشوار است. ولي در اثر تكرار آسان مي‌شود. اما نبايد از اراده و انگيزه خالي شود و به هدف تبديل شود. اين تنها وقتي ممكن كه است انسان همواره درپي افزايش آگاهي و عقلانيت و بندگي در برابر پروردگار باشد. پس عادت وقتي فعّال و پسنديده است كه فرد از روي عقل و آگاهي و با تحريك دروني تصميم بگيرد، با تكرار و ممارست آن عمل را براي خود آسان نمايد، در اين صورت، عادت موجب تثبيت و تحكيم اصول و فضائل اخلاقي مي‌شود. در حقيقت، عادت فعّال مديريت عادت تحت عقلانيت است. وقتي عامل ركود و مانع تربيت است كه انسان در برابر آن اراده‌اي ازخود نداشته باشد و بصيرت و بينشي پشتوانه آن نباشد. معيار روشني براي درستي آن وجود نداشته باشد و خود فرد نيت و انگيزه‌اي در درون خود براي انجام آن عمل نيابد. فقط نوعي وابستگي و درماندگي دروني در مقابل عادات داشته باشد. همچنان‌كه اصلي‌ترين موانع هدايت انبياء، دلبستگي مردم به عادات و سنن جوامع خود بوده است. عادات انفعالي موجب سطحي نگري نيز مي‌شود. از اين‌رو، در تربيت اسلامي نمي‌توان عادت را به عنوان يك روش تربيتي مطرح كرد، بلكه نوعي تمهيد و آماده سازي است كه در نهايت با دقت، بايد مورد استفاده قرارگيرد.

اصل سوم: تحول در نگرش

در فلسفة فارابي به «جوده الراي» و «تسديد» اشاره شده است كه به معني انديشه درست و رأي محكم است. بر اساس تحقيق و دقت فراوان و از راه تعليم و تربيت حاصل مي‌شود.32 اين اصل به اين معني است كه تربيت بايد در ديدگاه و نگرش فرد نسبت به امور، دگرگوني و تحول ايجاد كند؛ زيرا نوع نگرش فرد بر رفتارها و اعمال او تأثير مستقيم دارد.

الف. تصحيح معيارهاي ارزشي: آگاهي و معرفت، شرط ضروري هر انتخاب صحيحي است. نظام تربيتي فارابي نيز مبتني بر درك و آگاهي است. در نظام تربيتي فارابي، كه منشأ آن از دين مبين اسلام است، معيار هر معرفت و عملي، انطباق آن با ذات خداوند ونيل انسان به قرب حضرت باري تعالي است.33 پس مهم‌ترين معيار در ارزش گذاري، مقام عبوديت و كمك به سعادت انسان مي‌باشد.

ب. توجه به امتحان الهي: از نظر فارابي رتبه و جايگاه اجتماعي، تعيين كننده برتري فرد نمي‌باشد، بلكه فرد بايد به اندرون خود بنگرد و مقام حقيقي خود را به لحاظ ميزان بندگي خدا دريابد.34 اگر به چنين بينشي دست پيدا كند، متوجه خواهد شد كه افراد زيادي بالاتر و والاتر از اويند. و اين مطلب خود مانع از سرمستي و غرور شده زمينه دنيا زدگي را از بين مي‌برد و در مي‌يابد كه اگر موقعيت و مقامي به او واگذار شده، تنها يك تكليف و مسئوليت الهي است. بايد از آن براي خدمت به بندگان خدا استفاده كند، نه به عنوان امتياز و برتري براي خود.
اصل چهارم: عدالت ورزي

فارابي مي‌گويد: كمال مخصوص انسان، سعادت است. هر انسان، واجد رتبه‌اي خاص از سعادت مي‌گردد. با توجه به اين اصل، بايد ظرفيت افراد مختلف و مراحل مختلف زندگي فرد در امر تربيت رعايت شود و رابطه تربيتي به صورت موازنه تنظيم شود تا موجب گريز و انزجار متربي نشود.

الف. رعايت تفاوت‌هاي فردي: به نظر فارابي، تعليم و تربيت صحيح بايد منطبق بر توانايي‌هاي هر فرد پايه‌گذاري شود. از ديدگاه فارابي، تفاوت‌ها عبارتند از:

1. تفاوت‌هاي قومي و فردي؛

2. تفاوت‌هاي موضوع يا مواد آموزشي؛

3. تفاوت‌هاي فردي از نظر قوا و استعدادهاي انساني براي آموزش رشته‌ها و حرفه‌هاي مختلف؛

4. تفاوت شدت و ضعف قوا؛

5. تفاوت‌هاي جسمي و روحي؛

6. تفاوت‌هاي قدرت و رهبري و ارشاد و تعليم.

فارابي معتقد است استعدادهاي متفاوت افراد در قوت و ضعف استعدادها، مبدأ و ملاك هيچ برتري‌اي نيست، بلكه آنچه موجب برتري در صناعات عملي و موضوعات اخلاقي است. استفاده صحيح از استعدادها و به فعليت در آوردن آن با تكرار و تمرين و پديد آوردن عادات مناسب و در نهايت، كسب هيأت‌هاي نفساني ستوده‌اي است كه مبدأ صدور افعال متناسب با فضايل است.35

ب. واگذاري تكليف در حد توان فرد: فارابي در امر تربيت، توجه به ميزان توانايي متربي را مهم مي‌داند و با توجه به تفاوت‌هاي فردي، معتقد است كه تكليف متربيان مختلف بايد متفاوت شود، چراكه همة انسان‌ها داراي قدرت درك و فهم يكساني نيستند. بنابراين، با توجه به ظرفيت هريك از آنها، بايد روش آموزشي خاصي به كار برد و به اندازة توان هريك از آنها توجه كرد.36

ج) تنبيه و تشويق متناسب با عمل: فارابي معتقد است: براي بازداشتن افراد از افعال قبيح، بايد در برابر لذت حاصل از آن فعل رنجي پديد آوريم كه از آن لذت افزون باشد. بداين وسيله، مانع انجام فعل قبيح شويم. همين نسبتي كه بايد ميان لذت كاذب و زيان آور و رنج تنبيهي برقرار باشد، گوياي تناسب تنبيه با فعل قبيح است. تأكيد بر فعل قبيح بيانگر آن است كه تنبيه به انجام فعل تعلق مي‌گيرد، نه به نيّت آن، و اين از نكات مهمي است كه مربي بايد به آن توجه نمايد. همچنين فارابي براي افعال قبيح سهوي يا افعالي كه از روي اختيار نباشد، كيفري در نظر نمي‌گيرد. به نظر وي، تنبيه فقط وسيله‌اي براي جلوگيري از كارهاي قبيح نيست، بلكه ترك افعال خيّر نيز مي‌تواند با تنبيه مواجه شود. اين مي‌تواند موجب مبادرت به خيرات شود.37 پس مجازات بايد متناسب با خطاي متربي باشد و عوامل ديگري مثل حالات و روحيات مربي و اقتضاي محيط و شرايط بر آن تأثير نگذارد. البته بايد دقت شود براي اينكه تنبيه تأثير تربيتي لازم را داشته باشد و موجب تجري و بي باكي متربي نشود، مراحل تنبيه به دقت رعايت شود. بر اين مبنا، يعني توجه به نقش آلام و لذات در برانگيختن به افعال نيز مي‌توان از طريق تشويق، افراد را در جهت انجام اعمال خير و ترك اعمال قبيح ياري كرد.
اصل پنجم: بالندگي عقلاني

براي رسيدن به هدف تعقل، بايد به اصل بالندگي عقلاني توجه كرد. فارابي عقل را به دو بخش نظري و عملي تقسيم مي‌كند. اصالت را به رشد و كمال عقل نظري مي‌دهد و براي رشد و شكوفايي عقلاني، به ويژه عقل عملي، به عمل و رفتار اهميت خاصي مي‌دهد؛38 يعني انسان كارهاي خود را از روي عقل انجام دهد و تعقل كامل سليم و ورزيده داشته باشد تا به نهايت كمال و سعادت نايل آيد.

الف. تهذيب نفس: با توجه به اينكه پيروي هوس‌ها و بر آوردن همه اميال و خواسته‌هاي غرايز، عقل انسان را زايل مي‌كند و در بند مي‌كشد. از اين‌رو، تهذيب نفس قبل از تحصيل علم لازم است تا كسب علم به عنوان حجابي عامل گمراهي و خودپسندي و طغيان نشود. فارابي مي‌گويد: شايسته است پيش از تعليم فلسفه، اخلاق نفساني اصلاح گردد تا شوق، متوجه فضيلت حقيقي شود. اين هم با اصلاح عملي اخلاق صورت خواهد گرفت. آنگاه كه اصلاح اوصاف نفساني در مرحله تهذيب شهوت و شوق حاصل شد، به اصلاح مرحلة عاليه روح،‌كه نفس ناطقه است، پرداخته مي‌شود تا طريق حق را طي كند و از خطا در امان باشد.39

ب. ترغيب به حكمت آموزي: به عقيده فارابي علم و حكمت، مقدمه سعادت است.40 از نظر فارابي حكمت، معرفت به وجود خداوند است كه مبدأ و مقصد همه موجودات است و تمامي معرفت‌ها در معرفت او خلاصه مي‌شوند. اگر انسان به اين شناخت برسد، از طريق معرفت عقلاني به سعادت و كمال خود، كه بالقوه در وجود او نهادينه شده و با تربيت به فعليت مي‌رسد، نايل مي‌شود.41
اصل ششم: تحول در موقعيت اجتماعي

يكي از اصول تعيين كننده براي نيل به سعادت، تحول در موقعيت اجتماعي است. مدينه فاضله فارابي نيز به همين منظور طراحي مي‌شود. پس طبق نظر فارابي بايد موقعيت اجتماعي و محيط زندگي افراد به سمت مدينه فاضله سوق داده شود تا زمينه سعادت فردي و اجتماعي اعضاي جامعه فراهم شود.42 تغيير روابط آدمي با موقعيت­هاي مختلف اجتماعي و محيطي، منشأ تغييرات بسياري در رفتارهاي فردي او مي‌شود.

الف. پيش‌گيري، امر به معروف و نهي از منكر: فارابي اهل مدينه را مانند اعضاي يك تن مي‌داند كه همه در سرنوشت هم سهيم‌اند. بنابراين، براي اينكه فضايل در ميان اقوام و در جامعه، ساري و جاري باشد، امر به معروف و نهي از منكر ضروري مي‌يابد. فارابي معتقد است تا خيرات در جامعه رواج پيدا نكند، نمي‌توان به سعادت دست يافت. و اگر اخلاق مدينه‌هاي جاهله و ضاله و فاسقه و...، در مدينه فاضله راه يابد، ديگر شايسته عنوان مدينه فاضله نخواهد بود. اهل اين جامعه ممكن است گمراه شوند.43

ب. تغيير موقعيت اخلاقي: يكي از روش‌هاي تربيتي، تغيير موقعيتي است كه موجب بروز افعال قبيح مي‌گردد. فارابي معتقد است. اگر شرايط و موقعيت و حالاتي كه موجب بروز فعل قبيح هستند، به حالات و شرايط ضد آن تبديل گردد، به طوري كه انجام افعال پسنديده و معتدل براي فرد تسهيل شود، موجب اصلاح رفتار و افعال خواهد شد. از اين‌رو، به افراد مؤمن توصيه مي‌كند در مدائن غيرفاضله سكونت نكنند. البته در شرايط كنوني، كه به نوعي مفهوم مرزها از ميان رفته است، روش مهاجرت به مفهوم مهاجرت جسمي و جغرافيايي توصيه نمي‌شود؛ چرا كه با توجه به استلزامات زندگي امروزه و گسترش رسانه‌هاي ارتباطي براي در امان ماندن از آسيب‌هاي تربيتي، لازم است انسان داراي سرمايه‌اي دروني باشد تا با آنچه به او عرضه مي‌شود، فاصله مكانتي اتخاذ كند. هر آنچه را كه با ارزش‌هاي دروني او همنوايي دارد، بپذيرد و هر آنچه را كه با آرمان‌هاي او تضاد و تقابل دارد، ردّ كند؛ يعني انسان در سايه بصيرت و عقلانيت به گزينش بپردازد نه با گريز و پرهيز.

ج. معرفي الگوي اخلاقي: امروزه ثابت شده كه بهترين و پايدار‌ترين نوع ياد گيري، يادگيري مشاهدة الگويي است. الگوها نقش هدايتي بسيار مهمي در جامعه دارند. از ديدگاه فارابي، الگوهاي واقعي كساني هستند كه از حجاب‌هاي لذات نفساني رها شده و به مقام شهود و اتصال رسيده‌اند. از ديدگاه فارابي، رئيس اول مدينة فاضله كه فيلسوف، نبي يا امام است، بهترين الگو است.44
نتيجه‌گيري

فارابي هدف خلقت و حضور در جهان اجتماعي را دستيابي به كمال انساني معرفي مي‌كند. يكي از مزاياي تفكر فارابي: كاربردي بودن آن در همه زمان‌ها و مكان‌ها است. وي مسائل را به طوركلي مطرح كرده و انسان را مورد مطالعه قرار داده كه در همه زمان‌ها و مكان‌ها فرض شده است، نه انساني خاص در جامعه‌اي خاص و با مسئله‌اي مشخص. فارابي مسائل اجتماعي را متأثر از اخلاقيات دانسته و آنها را با ديد اخلاقي ارزش‌گذاري مي‌كند. وي همه امور اجتماع را وابسته به فرد مي‌داند. به طور كلي مي‌توان گفت:

1. سعادت واقعي انسان، در گرو شناخت خودِ واقعي انسان است كه منجر به شناخت خداوند و تقرب به درگاه الهي است.

2. انسان داراي گرايشات فطري است، اما موجودي مختار است و هيچ انساني بر اساس فطرت مجبور به انجام افعال قبيح و جميل نيست.

3. سعادت و كمال فقط از طريق افعال ارادي براي انسان قابل دستيابي است و تنها از طريق افعال ارادي است كه انسان مي‌تواند به حيات طيبه، در هر دو عالم نائل شود.

4. براي كسب فضايل و نيل به سعادت، تعليم و تربيت، امري ضروري است.

5. امكان تغيير اخلاق براي همة انسان‌ها، در تمام جوامع و در هر شرايطي ممكن است. هر چند ميزان دشواري تغيير خُلق در زمان‌ها و مكان‌هاي مختلف، متفاوت است.

6. استعداد‌هاي افراد مختلف، براي كسب فضايل، متفاوت است. پس بايد با توجه به استعدادهاي آنها، روش‌هاي خاص براي تعليم و تربيت آنها اتخاذ شود.

7. باتوجه به اينكه توانايي‌هاي افراد، متفاوت است. توقعات و تكاليف تربيتي نيز بايد در حد توان هر كس منظور شود. «لايكلف الله نفساً الا وسعها».

8. از تأثير محيط بر افراد، نبايد غافل شد؛ چرا كه زندگي در محيط‌هاي خاص، روي نگرش افراد و در نتيجه، روي رفتارهاي آنها تأثير مي‌گذارد و ممكن است اين تأثير تا حدي پيش رود كه جاي معروف و منكر، يا جميل و قبيح عوض شود.

9. دل بستن به امور زودگذر دنيوي از قبيل جمع آوري ثروت، كسب مدارك تحصيلي و مقامات عالية دنيوي و خوش گذراني ناشي از خود پنداري يا عدم شناخت انسان از خود و غفلت از ارزش‌هاي انساني است.

10. تعليم و تربيت بايد بر محور خردورزي استوار شده با روش‌هاي عقلاني اجرا شود.

11. وجود الگوهاي مناسب در جامعه و معرفي آنان به نسل جديد، مي‌تواند متربيان را در تربيت بهتر ياري كند. از اين‌رو، التزام عملي مربيان به ارزش‌هاي اخلاقي ضروري است.

12. روشن است كه دستيابي به سعادت با تحمل سختي، مشقت و دست كشيدن از برخي خوشي‌ها همراه است. پس بايد در راه خودسازي صبور باشيم.

13. براي جذب متربيان، بهتر است تلاش كنيم از روش‌هاي لذت‌بخش در امر تربيت، به خصوص در مراحل اوليه بهره‌مند شويم.

14. با توجه به اينكه خداي متعال امكان رشد را به همة موجودات عالم عطا كرده و توانايي تغيير افكار و اعمال قبيح به افكار و اعمال جميل و صحيح را در وجود انسان قرار داده، شايسته است كه فرصت توبه و تربيت به همة افراد داده شود.




منابع

باقري، خسرو، نگاهي دوباره به تربيت اسلامي، تهران، مدرسه، 1382.

پژوهشكدة حوزه و دانشگاه، فلسفه تعليم و تربيت، ج 1، با همكاري عليمحمد كاردان و ديگران، تهران، سمت، 1378.

داوري اردكاني، رضا، فارابي، تهران، طرح نو.

دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، آراء دانشمندان در تعليم و تربيت و مباني آن، تهران، سمت، 1377.

شريف، ميان محمد(م.م.) و ديگران، تاريخ فلسفه در اسلام، ترجمة گروه مترجمان، تهران، مركز نشر دانشگاهي، مجتمع دانشگاهي ادبيات و علوم انساني، 1362.

فارابي، ابونصر، آراء اهل المدينه الفاضله، ترجمه دكتر سيد جعفر سجادي، تهران، طهوريع 1361.

فارابي، ابونصر، التنبيه علي سبيل السعاده، تحقيق دكتر جعفر آل ياسين، تهران، حكمت، 1373.

فارابي، ابونصر، فصول منتزعه، چ دوم، تهران، الزهرا، 1405.

فارابي، ابونصر، السياسه المدنيه، ترجمه سيدجعفر سجادي، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1371.

مؤسسه مكاتباتي اسلام شناسي، انسان كامل از ديدگاه فارابي_ عرفا_ مولوي، تهران، 1361.

ميرزا محمدي، محمدحسن، فارابي و تعليم و تربيت، تهران، يسطرون، 1384.

ناظرزاده كرماني، فرناز، اصول و مبادي فلسفه سياسي فارابي، تهران، دانشگاه الزهرا، 1376.

نفيسي، محمود، سيري در انديشه‌هاي اجتماعي مسلمين، تهران، اميري، 1368.

نلر، جرج اف، آشنايي با فلسفه اموزش و پرورش، ترجمه فريدون بازرگان، تهران، سمت، 1377.

* دانشجوي کارشناسي ارشد تاريخ و فلسفه آموزش و پرورش. این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

*
20. ميان محمد شريف، تاريخ فلسفه در اسلام، ترجمة گروه مترجمان، ، ص657

21. رضا داوري اردكاني، همان، ص227

22. ابونصر فارابي، فصول منتزعه ، ص30

23. همان، ص 8-9

24. همو، السياسه المدنيه ،ص198

25. همان، ص180

26. خسرو باقري، نگاهي دوباره به تربيت اسلامي ، ص68

27. ابونصر فارابي، التنبيه علي سبيل السعاده ، ص190-191

28. رضا داوري اردكاني، همان، ص213-214

29. ابونصر فارابي، التنبيه علي سبيل السعاده، ص204-208

30. فرناز ناظرزاده كرماني، اصول و مبادي فلسفه سياسي فارابي ، ص180

31. ابونصر فارابي، فصول منتزعه ، ص10و30و34

32. ابونصر فارابي، همان، ص59

33. محمدحسن ميرزا محمدي، فارابي و تعليم و تربيت ، ص 45-46

34. ابونصر فارابي، التنبيه علي سبيل السعاده ، ص80

35. ابونصر فارابي، فصول منتزعه ، ص 31-32

36. محمدحسن ميرزامحمدي، همان، ص90

37. ابونصر فارابي، التنبيه علي سبيل السعاده، ص 218

38. همو، فارابي، فصول منتزعه ، ص30

39. ر.ك: همو، آراء اهل المدينه الفاضله.

40. مؤسسه مكاتباتي اسلام شناسي، همان، ص 18

41. محمدحسن ميرزا محمدي، همان، ص67

42. همان، ص57-58

43. رضا داوري اردكاني ، همان، ص 228

44. ر.ك: فارابي، همان.
* استاديار دانشگاه اصفهان. دريافت: 30/1/89 ـ پذيرش: 25/11/8

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group