سیرۀ خوبان در این ماه
طاووس یمانی میگوید: در ماه رجب از کنار حجر اسماعیل گذشتم، دیدم کسی است که به رکوع و سجود میرود. دقت کردم دیدم امام علی بن الحسين (علیه السلام) است، با خود گفتم: خوشا به حالت! مردی صالح از اهلبیت نبوت است، قسم به خدا که باید دعای او را غنیمت شمارم.
ج. سیرۀ خوبان در این ماه
سیرۀ رجبیه امام سجاد(علیه السلام)
طاووس یمانی میگوید: در ماه رجب از کنار حجر اسماعیل گذشتم، دیدم کسی است که به رکوع و سجود میرود. دقت کردم دیدم امام علی بن الحسين (علیه السلام) است، با خود گفتم: خوشا به حالت! مردی صالح از اهلبیت نبوت است، قسم به خدا که باید دعای او را غنیمت شمارم.
مراقب احوال او بودم تا که از نماز خود فارغ شد. کف دستان خود را به جانب آسمان بلند کرد و گفت:
«سَیِّدِی سَیِّدِی وَ هَذِهِ یَدَایَ قَدْ مَدَدْتُهُمَا إِلَیْکَ بِالذُّنُوبِ مَمْلُوَّةٌ وَ عَیْنَایَ إِلَیْکَ بِالرَّجَاءِ مَمْدُودَةٌ وَ حَقٌّ لِمَنْ دَعَاکَ بِالنَّدَمِ تَذَلُّلًا أَنْ تُجِیبَهُ بِالْکَرَمِ تَفَضُّلًا سَیِّدِی أَ مِنْ أَهْلِ الشَّقَاءِ خَلَقْتَنِی فَأُطِیلَ بُکَائِی أَمْ مِنْ أَهْلِ السَّعَادَةِ خَلَقْتَنِی فَأُبَشِّرَ رَجَائِی؛[1]آقای من، آقای من، این دستان پر از گناه را به درگاهت بالا آوردم، و چشمانم امید به تو دارد، و کسی که با پشیمانی (از کرده خود) تو را در حال زار فراخواند، سزاوار آن است که با لطف و کرمت پاسخگویی، آقای من! آیا مرا از تیرهروزان قراردادی تا که بسیار بگریم، یا که از نیکبختان گردانیدی تا امیدوار باشم.»
و در ادامه میفرمود: «سَیِّدِی مَا أَنَا وَ مَا خَطَرِی هَبْ لِی خَطَایَایَ بِفَضْلِکَ وَ جَلِّلْنِی بِسِتْرِکَ وَ اعْفُ عَنْ تَوْبِیخِی بِکَرَمِ وَجْهِک؛ آقای من! من کیام؟ از تو میخواهم که به فضلت از من درگذری، و بدی مرا بپوشانی، و با کرمت از توبیخ و سرزنشم عفو فرمائی!.»
آنگاه به سجده افتاد و فرمود: «أَعُوذُ بِکَ مِنْ نَارٍ حَرُّهَا لَا یُطْفَی وَ جَدِیدُهَا لَا یَبْلَی وَ عَطْشَانُهَا لَا یَرْوَی؛به تو پناه میبرم از آتشی که گرمایش خاموش نمیشود، و تازهاش کهنه نمیشود، و تشنهاش سیراب نمیگردد.»
آنگاه گونه راست خود را بر زمین نهاد و فرمود: «اللَّهُمَّ لَا تُقَلِّبْ وَجْهِی فِی النَّارِ بَعْدَ تَعْفِیرِی وَ سُجُودِی لَکَ به غیر مَنٍّ مِنِّی عَلَیْکَ بَلْ لَکَ الْحَمْدُ وَ الْمَنُّ عَلَیَّ؛ خدایا، پسازآنکه صورتم برای تو سر به خاک نهاد و خاکآلود شد، دیگر این صورت را در آتش مسوزان، بدون آنکه من هیچ منتی بر تو داشته باشم، بلکه تمام منت از آنِ تو بر من است.»
آنگاه سمت چپ صورت خود را بر زمین گذاشت و فرمود: «ارْحَمْ مَنْ أَسَاءَ وَ اقْتَرَفَ وَ اسْتَکَانَ وَ اعْتَرَفَ؛ بر کسی که بد کرده و گناه کرد، و در برابرت به خواری افتاده و به نافرمانی و معصیت خود اعتراف نمود رحم فرما.»
آنگاه به سجده بازگشت و پیشانی خود را بر زمین نهاد و فرمود: «إِنْ کُنْتُ بِئْسَ الْعَبْدُ فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ؛ اگر من بنده بدی بودم ولی تو خدای خوبی هستی.»
و در پایان صد بار فرمود: «الْعَفْوَ الْعَفْوَ...؛ از تو درخواست عفو و بخشش دارم.»
[طاووس یمانی میگوید:] به گریه افتادم تا آنجا که صدای گریه من بلند شد و نالههایم را امام سجاد (علیه السلام) شنید، و فرمود: «مَا یُبْکِیکَ یَا یَمَانِیُّ أَ وَ لَیْسَ هَذَا مَقَامَ الْمُذْنِبِینَ؛[2]یمانی! چرا گریه میکنی؟ مگر اینجا جایگاه گناهکاران نیست... .»
طاووس یمانی میگوید: همین برنامه حضرت سجاد (علیه السلام) را در سال بعدی در کوفه شاهد بودم.[3]
سخن عارف تبریزی
عارف کم نظیر، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در مورد شرافت ماه رجب و مراقبات آن مینویسد:
«این ماه ماه بسیار شریفی است به این جهت که:
1. از ماههای حرام میباشد؛
2. از اوقات دعا میباشد و حتی در زمان جاهلیت به این مطلب مشهور بوده و مردم آن زمان منتظر این ماه بوده تا در آن دعا کنند؛
3. این ماه، ماه امیر المؤمنين (علیه السلام) مى، همانطور که در بعضی از روایات آمده است؛ چنانچه شعبان، ماه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و رمضان ماه خدای متعال میباشد؛
4. شب اول آن یکی از چهار شبی است که تأکید به زنده نگهداشتن آن به عبادت شده است؛
5. دربارهٔ روز نیمه آن آمده است که محبوبترین روزها نزد خداوند بوده و زمان انجام عمل «استفتاح» است که بهطور مفصل خواهد آمد؛
6. روز بیست و هفتم این ماه، مبعث پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) مى.
روزی که زمان ظهور رحمت خداوند است. چیزی که از اول خلقت تا کنون مانند آن دیده نشده است.
این گوشهای از فضایل این ماه بود و ما توان فهم تمام فضایل این ماه شریف را نداریم.»[4]
درسی از آیت الله کوهستانی(ره)
اینهمه برکات ماه رجب را کسانی دریافت میکنند که شرائط عبودیت را رعایت کنند؛ در ضمن خاطرهای که در ادامه میآید، یکی از این شرایط روشنشده است.
یکی از خادمین آیت الله کوهستانی نقل میکند:
روزی آقا جان از من خواست بهاتفاق هم به آسیاب آبی ایشان برویم، به سمت آسیاب حرکت کردیم و پس از رسیدن و استراحتی کوتاه، آقا آسیابان را خواست و به او گفت: چند روز قبل آرد چه کسی را به منزل ما فرستادی؟ آسیابان گفت: شخصی به نام میرزا علی اکبر (ظاهراً مردی متمکن و بهایی بوده است) گندم خوبی داشت و آردش بسیار سفید بود و من مزد آن را برای شما فرستادم، تا این جمله را گفت، آقا چهرهاش تغییر کرد و با عصبانیت فرمود: مؤمن! ما را از فضیلت ماه رجب محروم کردی.
این توجه و مراقبت به خاطر آن بود که آیت الله دیدند مدتی است قلبشان اقبال و رغبت چندانی به عبادت ندارد و مانند گذشته از عبادت و نمازش لذت نمیبرد.
در فکر و اندیشه بود که این نقطه تاریک را بیابد، ابتدا از منزل جستجو کرد و از خانواده پرسید آیا شما آرد از کسی قرض گرفتهاید یا از آرد وقفی و یا سهم امام استفاده کردهاید؟ وقتی از منزل مطمئن شد، سراغ آسیابان را گرفت و متوجه گشت که این عدم رغبت از آن آردی است که آسیابان برای او فرستاده بود.[5]
حاج آقا رحیم ارباب
استاد مطهری (ره) در خاطرات رجبیهاش مینویسد:
«یادم است که در ماه مبارک رجب در سال 21 که تابستان بود و به اصفهان رفته بودیم، میرفتیم به درس آقای حاج آقارحیم ارباب سلمه الله تعالی که از بزرگان هستند. من این ذکر را اول بار از این مرد شنیدم. میدیدم که خیلی کند صحبت میکند و اذکار را بالخصوص خیلی با تأنّی و حضور قلب میگوید: سُبْحانَ الْالهِ الْجَلیلِ، سُبْحانَ مَنْ لایَنْبَغِی التَّسْبیحُ الّا لَهُ، سُبْحانَ ذِی الْعِزَّةِ وَالْجَلالِ... میدیدم این مرد مرتب اینها را میگفت. چون پیرمرد بود و نمیتوانست روزههای مستحبی ماه رجب را بگیرد، آن را با این جبران میکرد.»[6]
--------------------------------------------------------------------------------
پینوشت:
[1]. بحار الأنوار، محمدباقر مجلسى، مؤسسة الوفاء، بيروت، چاپ دوم، 1403ق، ج97، ص448.
[2]. بحارالانوار، ج100، ص448، ح 25.
[3]. همان، ج97، ص448.
[4]. المراقبات، میرزا جواد ملکی تبریزی، مترجم: ابراهيم محدث بندرريگى، ص96.
[5]. آیینه ایام، محمد آذرکار، انتشارات رزقی، بیرجند، 1387ش، ص404.
[6]. آشنائی با قرآن، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، تهران، ج8، ص231.
منبع: ماهنامه اطلاعرسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 177