آیا این درست است که خانواده پسر ، در روز خواستگار پسر را همراه خود نیاورند . مگر فقط آنها باید بپسندند ؟ مگر دخترکالاست ؟ لطفا راهنمایی بفرمایید .
اگر این خانواده پسرشان را هم بیاورند ، بحث کالا بودن دختر از بین نمی رود و اگر منظورشان از کالا بودن این است . ما می گوییم شما این را به حساب کالا بودن دختر نگذارید ، به حساب این بگذارید که مرد باید به خواستگار یباید زیرا مرد اهل نیاز است و زن اهل ناز است . شاید مشکل این دختر خانم این است که چرا خانواده پسرشان را نمی آورند ؟ این برای مواردی است که شناخت ندارند . اگر شناخت باشد و تحقیقات اولیه شده باشد و یا اصلا فامیل باشند ، این کار بیهودهای است که پسر را با خودشان نیاورند . مواردی که مادر و خواهر خودشان می روند و پسر را با خودشان نمی برند مواردی است که شناخت ندارند . مثلا کسی معرفی کرده است یا مادر دختر خانم را ندیده اند . یا اینکه آقا پسر دختر خانم را به مادرشان معرفی کرده اند و مادر قبل از خواستگاری رسمی می خواهد دختر خانم را ببیند . بنظر من برای کسانی که شناخت ندارند ، این شیوه سنتی ، قشنگ است . البته نمی خواهم روی آن تاکید کنم . ما نمی خواهیم با همه مسائل سنتی ازدواج در بیفتیم . این خواستگاری غیر رسمی است چون مادر و خواهر می آیند و دختر را می بینند چون ایشان را ندیده اند که یا می پسندند یا نمی پسندند . اگر دختر را نپسندند ، لطمه ای به دختر نمی خورد چون خواستگاری رسمی نبوده است . جایی دختر خانم احساس شکست می کند که پسر هم با آنها آمده و خواستگاری رسمی بوده است . البته بنظر من ، آنجا هم نباید احساس شکست باشد چون این فرهنگ غلطی است . ما می خواهیم این فرهنگ را جا بیندازیم که آقا و خانمی که در خواستگاری جواب نه می شنوند ، معنی اش شکست نیست . ولی واقعیت این است که الان وجود دارد و ما می خواهیم این را از بین ببریم . ولی الان با خواستگاری رسمی این مسئله هست و با خواستگاری غیر رسمی این احساس شکست وجود ندارد . اینجا ماد رهم می خواهد دختر را بپسندد . درست است که پسر ایشان باید بپسندد ولی باز همان مسئله قبلی است که نظر مادر در ازدواج مهم است . اصلا خود پسر ، شرایط را به مادر و خواهرش می گوید و می گوید : شما برویید و اگر مورد را پسندیدید ، من هم می آیم که ببینم می پسندم یا نه . و این حق مال پسر است . در خواستگاری غیر رسمی مادر ، دختر را راحت تر می بینند . با پوشش باز و زینت های دختر خانم را می بینند . و این بنفع دختر خانم است . چون اگر آقا پسر باشد نمیتوانند دختر را خوب ببینند و اینکه در فقه ما می گویند : می توانید دختر را با پوشش نازک ببینید ، شرایط خاصی دارد . ما روایت داریم که زیبایی یک خانم به چهره نیست . این ترکیب صورت و موهایش هست که زیبایی چهره را هم نشان می دهد . ما روایت داریم : کسی که می خواهد ازدواج بکند از موی دختر هم بپرسد . همانطور که از صورتش می پرسید از موهایش هم بپرسید . چون مو یکی از دو زیبایی است . در این مراسم غیر رسمی معونه اش هم برای خانوداه دختر کم تر است و هم برای خانواده پسر .فوایدی برای دختر هم دارد .
355 – به خانواده پسرها تذکر دهید که با نگاه خرید و تفریح به خواستگاری نروند .
بیشتر شاید همان خواستگاری غیر رسمی را می گویند .یعنی مادر و خواهر بدون آقا پسر برای شناخت ، به خانه دختر خانم می روند . چون خواستگاری رسمی که پسر هم همراه خانواده اش به خواستگاری می رود ، نمیتواند برای تفریح باشد . اولا وقت صرف کرده اند و تحقیق کرده اند و از طرف دیگر خانواده دختر خانم هم به راحتی به آنها اجازه نداده اند که به خانه شان بیایند . ما حرفمان به خانواده دختر خانم این است که کسی که می خواهد به خواستگاری دختر شما بیاید ، شما همین جوری اجازه ندهید . آنها زنگ می زنند و سوالات اولیه را می پرسید و زمان می خواهید تا تحقیق کنید و ببینید شرایط اولیه را دارند یا خیر . ولی در خواستگاری غیر رسمی که مادر جوانی دارد و ذوق هم دارد که می خواهد پسرش را داماد کند با دختر خانم شان راه می افتند و از این کار لذت می برند و تفریح هم هست . چای و میوه ای هم صرف می کنند و ممکن است در یک روز ، به چند مورد هم بروند . این واقعا اشتباه است . بدون تحقیق و مطالعه و تامل و با آزمون و خطا به خواستگاری می روند و خواستگاری با آزمون و خطا ، غلط است . روش آزمون و خطا یعنی تیری در تاریکی بزنیم و ببینیم چه میشود . این اشتباه است . مادران عزیز این کار را نکنید . اولا وقت خودتان و خانواده طرف گرفته میشود و ثانیا کار اخلاقی نیست .ما گفتیم دختر در خواستگاری رسمی احساس شکست می کند ولی اگر این موارد هم زیاد شد یعنی هفت تا مادر آمد و رفت ، دختر می گوید : نکند من ایرادی دارم . و در دختر و خانواده اش دغدغه ایجاد میشود . شما خودتان را جای دختر بگذارید . شما خودتان هم دختر دارید . اگر با شما این برخورد را بکنند ، شما چه احساسی دارید . ما روایت داریم : کاری را که برخود می پسندی بر دیگران هم بپسند . به مادران توصیه می کنم با تحقیق به خواستگاری بروید و موردی را که می روید حداقل احتمال بدهید که به درد شما میخورد و بعد بروید . خانواده دختر هم بدون هماهنگی آنها را نپذیرند . ما روایت داریم که اگر کسی بدون دعوت ، جایی رفت ، هر بلایی سرش آمد ، پای خودش است . وقتی هماهنگی می کنند سریع اجازه ندهید . شما باید آنها را سین جین کنید . این موضوع طرفینی است . یعنی هم مادرها نروند و هم خانواده ها راحت راه ندهند . اگر این ها رعایت بشود ، این اختلال فرهنگی حل میشود . و از بین می رود .
آیا خواستگاری های که مادر و خواهر می روند و جای پسر نظر می دهند ، درست است ؟
من به مادرهای عزیز توصیه می کنم که اگر دختر خانم را می بینند و شرایط دختر خانم خوب است ولی از نظر چهره به دل مادر نشسته است ، خودشان به جای پسرشان تصمیم نگیرند . نروید و به پسرتان بگویید : خوب نبود . حالا یک وقت می روید و می بینید اصلا هم کفو شما نیستند و شرایط شما را ندارند ، خوب به پسرتان می گویید این ها هم کفو ما نبودند . ولی یک موقع شرایط نسبی مطلوب را دارند ولی دختر خانم به دل مادر نشسته است . زیبایی نسبی است ممکن است از نظر مادر زیبا نباشد ولی از نظر پسر زیبا باشد و برعکس این هم اتفاق افتاده که مادر ، دختر خانم را زیبا می بیند ولی بنظر پسر زیبا نیست . اگر منظور دختر خانم این است که مادر آمد و نپسندید خوب برود و پسرش را هم بیاورد و بعد بفرض ، پسر بپسندد . خوب باز مادر نپسندیده این که فایدهای ندارد و موجب اختلاف است . مورد داشته ام که پسر ، خانم را پسندیده و مادر نپسندیده و آقا نه سال است که منتظر است تا مادر راضی شود . اینجا کار بدتر میشود . خوب مادر ایشان است . نمیتواند مادر را رها کند چون با مادررابطه عاطفی با مادر دارد .
وقتی خانواده پسر تماس می گیرند و می خواهند قرار خواستگاری بگذارنند ، عکس العمل خانواده دختر چگونه باید باشد ؟
اگر فامیل هستند که همه چیز را در مورد آنها می دانند از اخلاق و دین و سن و تحصیلات ...و احتیاج به سوال کردن نیست . ولی بگویید اجازه بدهید من با دخترم صحبت بکنم حتی اگر شما ملاک های دخترتان را هم بدانید ، باز به او شخصیت می دهید گرچه ملاک ها را می دانید . و می گویید دو روز دیگر تماس بگیرید . اگر آشنای قدیمی هستند که شما ده سال از آنها خبر نداشتید ، شما لازم نیست در مورد دین و اخلاق بپرسید ولی در مورد پسر چیزی نمی دانید چون زمانی که ایشان را دیدید یک نوجوان بودند . در مورد سن و تحصیلات و سربازی و شغل می توانید بطور صمیمی سوال کنید. مشکل با غریبه ها است . شما می توانید از غریبه ها بپرسید چرا شما ما را انتخاب کردید . مثلا می گویند ما دنبال خانواده متدین و محترمی می گشتیم که شما را به ما معرفی کردند . این یعنی اینکه خودشان خانواده متدین هستند که دنبال متدین می گردند . اگر بتوانید معرفی را سوال کنید خیلی خوب است چون معرف شما را می شناسد و هر کسی را به شما معرفی نمی کند . اطلاعاتی در مورد دیانت آنها بدست می آورید و سن و شغل و تحصیلات را هم می پرسید . به مادران عزیز توصیه می کنم در سوال کردن رودربایستی نکنید . این آینده فرزند شماست و اگر دقت کنید این بهترین جواب برای مادری است که به شما زنگ زده است .
در مورد فضای خواستگاری و کسانی که باید در این جلسه حضور داشته باشند و در مورد پوشش دختر خانم توضیح دهید .
فضای خواستگاری همان منزل شما باید باشد و خانه را عوض نکنید . حتی اگر محله بدی هستید این کار را نکنید می توانید هجرت کنید . حالا ممکن است بنایی دارند و اعلام می کنند که ما بنایی داریم و در منزل خاله مان هستیم . این اشکالی ندارد . فضای خواستگاری باید آرام باشد . بچه ها در شب خواستگاری نباشند . تلویزون روشن نباشد . جوک ها و لطیفه ای بیجا که ممکن است به کسی بر بخورد ، بحث های سیاسی داغ و مذهبی را مطرح نکنید . فضا باید آرام باشد حضرت رسول می فرمایند : در هوای داغ به خواستگاری نرویید . منظور این است که کلافه نباشید و آرامش داشته باشید . حضرت علی (ع) فرمودند : روز جمعه به خواستگاری بروید . یعنی یک روز غیر کار یکه دغدغه کار نداشته باشید . تشریفات خواستگاری را کم کنید . ارزش پسر شما با دسته گل گرانقیمت بالا نمی رود . پذیرایی آنچنانی نکنید . تا کار به بله برون نکشیده، اعضای اصلی خانواده ، برای این جلسات کافی است . پوشش دختر باید رسمی تر باشد. در مورد پوشش چه پسر و چه دختر باید خودشان باشند . همان پوششی را داشته باشید که موقع بودن نامحرم دارید . کم و زیاد نکنید زیرا طرفین ، شما را با همین قیافه شناسایی می کنند . کم و زیاد نکنید تا دچار مشکل نشوید . دختر خانم شوخی نکند . آمیزه ای از متانت و صمیمیت . نه خیلی گرم و نه خیلی عبوس . چون آقایان از خانم های خشک و کم عاطفه خوششان نمی آید . چون رفتار مهم است . بعضی ها خیلی جدی هستند . ممکن است خواستگار بیاید و برود و دیگر پشت سرش را هم نگاه نکند زیرا رفتار شما مهم است .
در جلسه خواستگاری ، دختر باید صحبت را آغاز کنند یا پسر ؟
پسر باید آغاز کند . او صحبت را شروع می کند و شما گوش می کنید و اگر جایی حرفی داشتید ، صحبت کنید . و اگر تمام حرفهای آقا را هم قبول داشتید ، باز یک چون و چرایی بکنید . دربست حرفهای آقا را قبول نکنید . چون اگر آقا در رسیدن به شما تلاش کند ، برای او جذاب تر خواهید بود . آقایان ، دخترانی را که در خیابان ، خود را راحت در اختیارشان می گذارند ، برای ازدواج انتخاب نمی کنند . یکسری سوالات بین خانم و آقا مشترک است . اجازه بدهید آقا ، اول این سوالها را مطرح کند . خانم به سوالها جواب مختصر میدهند و همان مورد را از آقا سوال می کنند . بعد به سوالات اختصاصی خانم می رسیم که مخصوص خانم است . خانم از آقا می پرسد .
در جلسه اول خواستگاری ، بهتر است چه سوالاتی مطرح شود ؟
من قبلا به کتاب آقای دکتر افروز اشاره کرده ام که سوالات زیادی دارد . ولی بنظر من ما نباید با سوالهای زیاد ، فرایند خواستگاری را خسته کننده کنیم . افراط و تفریط اشتباه است . در جلسه اول هشت سوال مشترک آقا مطرح می کند و شش سوال اختصاصی هم خانم مطرح می کند . اول معرفی کنند و بعد در مورد شغل پدر و بعد در مورد والدین سوال کنند که مادر اصلی شما است یا خیر . اشکالی ندارد . بعد راجع به اعتقادات صحبت کنید . شاید بگویند این برای افراد متدین است . خیر . افراد غیر متدین هم باید سوال کنند زیرا شاید عمل به اعتقادات طرف پنج باشد . و این خانم پنجاه باشد . اگر سوال نکنند بعدا برایشان مشکل پیش می آید زیرا اختلاف زیاد است . در مورد خط مشی زندگی صحبت کنید . آیا می خواهید بر اساس دستورات دین عمل کنید یا فرهنگ غرب ؟ این سوال هم برای متدین و هم برای غیر متدین باید سوال شود . سوال بعدی میزان پایبندی به ارزش های فرهنگی است . مثل پوشش که این سوال مشترک است . شما در چه محافلی شرکت می کنید ؟ به پارتی و عروسی های آنچنانی می روید یا خیر ؟ آیا در محافل مذهبی شرکت می کنید ؟ آیا ماهواره نگاه می کنند یا خیر ؟ شما با مطرح کردن این سوالات می خواهید بدانید آیا به هفتاد درصد می رسید یا خیر ؟ در مورد استقلال فکری سوال کنید . خیلی مهم است . در زندگی مشترک چقدر به نظر دیگران از جمله پدر و مادر و دوستانتان ، اهمیت می دهید ؟ ممکن است بگوید من بدون اجازه مادرم آب نمی خورم یا در حد نیاز و یا در حد مشاوره از دیگران استفاده می کنم . شما می توایند از این طریق بفهمید که طرف دهان بین است یا خیر . در ضمن در جلسه اول جای هیچ تنشی نیست . شما فقط می نویسید و بعد تجزیه و تحلیل می کنید . در جلسه دوم می توانید در مورد سوالشان از ایشان توضیح بخواهید . دیگری اینکه در مورد هدف اصلی زندگی صحبت کنید . یکی علاقه به کتاب دارد و یکی از کتاب خواندن بدش می آید . سوال مهم دیگر این است که نظر همدیگر را در مورد شاغل بودن و رابطه با دیگران در حد عرف و شرع ، سوال کنند . خانمی هست که بشدت از اینکه آقا در محیطی کار میکند که چهار تا خانم در آنجا هست ، ناراحت است . این مشکل را اول حل کنید . در مورد ارتباطات فامیل و دوستان سوال کنید . می توانید درون گرایی و برون گرایی طرف را می فهمید . آیا تمام زندگی خود را برای مهمان بازی می گذارد یا اصلا از مهمانی خوشش نمی آید ؟
در جلسه اول خواستگاری ، بهتر است چه سوالاتی مطرح شود ؟
من قبلا به کتاب آقای دکتر افروز اشاره کرده ام که سوالات زیادی دارد . ولی بنظر من ما نباید با سوالهای زیاد ، فرایند خواستگاری را خسته کننده کنیم . افراط و تفریط اشتباه است . در جلسه اول هشت سوال مشترک آقا مطرح می کند و شش سوال اختصاصی هم خانم مطرح می کند . اول معرفی کنند و بعد در مورد شغل پدر و بعد در مورد والدین سوال کنند که مادر اصلی شما است یا خیر . اشکالی ندارد . بعد راجع به اعتقادات صحبت کنید . شاید بگویند این برای افراد متدین است . خیر . افراد غیر متدین هم باید سوال کنند زیرا شاید عمل به اعتقادات طرف پنج باشد . و این خانم پنجاه باشد . اگر سوال نکنند بعدا برایشان مشکل پیش می آید زیرا اختلاف زیاد است . در مورد خط مشی زندگی صحبت کنید . آیا می خواهید بر اساس دستورات دین عمل کنید یا فرهنگ غرب ؟ این سوال هم برای متدین و هم برای غیر متدین باید سوال شود . سوال بعدی میزان پایبندی به ارزش های فرهنگی است . مثل پوشش که این سوال مشترک است . شما در چه محافلی شرکت می کنید ؟ به پارتی و عروسی های آنچنانی می روید یا خیر ؟ آیا در محافل مذهبی شرکت می کنید ؟ آیا ماهواره نگاه می کنند یا خیر ؟ شما با مطرح کردن این سوالات می خواهید بدانید آیا به هفتاد درصد می رسید یا خیر ؟ در مورد استقلال فکری سوال کنید . خیلی مهم است . در زندگی مشترک چقدر به نظر دیگران از جمله پدر و مادر و دوستانتان ، اهمیت می دهید ؟ ممکن است بگوید من بدون اجازه مادرم آب نمی خورم یا در حد نیاز و یا در حد مشاوره از دیگران استفاده می کنم . شما می توایند از این طریق بفهمید که طرف دهان بین است یا خیر . در ضمن در جلسه اول جای هیچ تنشی نیست . شما فقط می نویسید و بعد تجزیه و تحلیل می کنید . در جلسه دوم می توانید در مورد سوالشان از ایشان توضیح بخواهید . دیگری اینکه در مورد هدف اصلی زندگی صحبت کنید . یکی علاقه به کتاب دارد و یکی از کتاب خواندن بدش می آید . سوال مهم دیگر این است که نظر همدیگر را در مورد شاغل بودن و رابطه با دیگران در حد عرف و شرع ، سوال کنند . خانمی هست که بشدت از اینکه آقا در محیطی کار میکند که چهار تا خانم در آنجا هست ، ناراحت است . این مشکل را اول حل کنید . در مورد ارتباطات فامیل و دوستان سوال کنید . می توانید درون گرایی و برون گرایی طرف را می فهمید . آیا تمام زندگی خود را برای مهمان بازی می گذارد یا اصلا از مهمانی خوشش نمی آید ؟
در جلسه اول خواستگاری ، بهتر است چه سوالاتی مطرح شود ؟
من قبلا به کتاب آقای دکتر افروز اشاره کرده ام که سوالات زیادی دارد . ولی بنظر من ما نباید با سوالهای زیاد ، فرایند خواستگاری را خسته کننده کنیم . افراط و تفریط اشتباه است . در جلسه اول هشت سوال مشترک آقا مطرح می کند و شش سوال اختصاصی هم خانم مطرح می کند . اول معرفی کنند و بعد در مورد شغل پدر و بعد در مورد والدین سوال کنند که مادر اصلی شما است یا خیر . اشکالی ندارد . بعد راجع به اعتقادات صحبت کنید . شاید بگویند این برای افراد متدین است . خیر . افراد غیر متدین هم باید سوال کنند زیرا شاید عمل به اعتقادات طرف پنج باشد . و این خانم پنجاه باشد . اگر سوال نکنند بعدا برایشان مشکل پیش می آید زیرا اختلاف زیاد است . در مورد خط مشی زندگی صحبت کنید . آیا می خواهید بر اساس دستورات دین عمل کنید یا فرهنگ غرب ؟ این سوال هم برای متدین و هم برای غیر متدین باید سوال شود . سوال بعدی میزان پایبندی به ارزش های فرهنگی است . مثل پوشش که این سوال مشترک است . شما در چه محافلی شرکت می کنید ؟ به پارتی و عروسی های آنچنانی می روید یا خیر ؟ آیا در محافل مذهبی شرکت می کنید ؟ آیا ماهواره نگاه می کنند یا خیر ؟ شما با مطرح کردن این سوالات می خواهید بدانید آیا به هفتاد درصد می رسید یا خیر ؟ در مورد استقلال فکری سوال کنید . خیلی مهم است . در زندگی مشترک چقدر به نظر دیگران از جمله پدر و مادر و دوستانتان ، اهمیت می دهید ؟ ممکن است بگوید من بدون اجازه مادرم آب نمی خورم یا در حد نیاز و یا در حد مشاوره از دیگران استفاده می کنم . شما می توایند از این طریق بفهمید که طرف دهان بین است یا خیر . در ضمن در جلسه اول جای هیچ تنشی نیست . شما فقط می نویسید و بعد تجزیه و تحلیل می کنید . در جلسه دوم می توانید در مورد سوالشان از ایشان توضیح بخواهید . دیگری اینکه درمورد هدف اصلی زندگی صحبت کنید . یکی علاقه به کتاب دارد و یکی از کتاب خواندن بدش می آید . سوال مهم دیگر این است که نظر همدیگر را در مورد شاغل بودن و رابطه با دیگران در حد عرف و شرع ، سوال کنند . خانمی هست که بشدت از اینکه آقا در محیطی کار میکند که چهار تا خانم در آنجا هست ، ناراحت است . این مشکل را اول حل کنید در مورد ارتباطات فامیل و دوستان سوال کنید . می توانید درون گرایی و برون گرایی طرف را می فهمید . آیا تمام زندگی خود را برای مهمان بازی می گذارد یا اصلا از مهمانی خوشش نمی آید ؟
در جلسه اول خواستگاری ، بهتر است چه سوالاتی مطرح شود ؟
من قبلا به کتاب آقای دکتر افروز اشاره کرده ام که سوالات زیادی دارد . ولی بنظر من ما نباید با سوالهای زیاد ، فرایند خواستگاری را خسته کننده کنیم . افراط و تفریط اشتباه است . در جلسه اول هشت سوال مشترک آقا مطرح می کند و شش سوال اختصاصی هم خانم مطرح می کند . اول معرفی کنند و بعد در مورد شغل پدر و بعد در مورد والدین سوال کنند که مادر اصلی شما است یا خیر . اشکالی ندارد . بعد راجع به اعتقادات صحبت کنید . شاید بگویند این برای افراد متدین است . خیر . افراد غیر متدین هم باید سوال کنند زیرا شاید عمل به اعتقادات طرف پنج باشد . و این خانم پنجاه باشد . اگر سوال نکنند بعدا برایشان مشکل پیش می آید زیرا اختلاف زیاد است . در مورد خط مشی زندگی صحبت کنید . آیا می خواهید بر اساس دستورات دین عمل کنید یا فرهنگ غرب ؟ این سوال هم برای متدین و هم برای غیر متدین باید سوال شود . سوال بعدی میزان پایبندی به ارزش های فرهنگی است . مثل پوشش که این سوال مشترک است . شما در چه محافلی شرکت می کنید ؟ به پارتی و عروسی های آنچنانی می روید یا خیر ؟ آیا در محافل مذهبی شرکت می کنید ؟ آیا ماهواره نگاه می کنند یا خیر ؟ شما با مطرح کردن این سوالات می خواهید بدانید آیا به هفتاد درصد می رسید یا خیر ؟ در مورد استقلال فکری سوال کنید . خیلی مهم است . در زندگی مشترک چقدر به نظر دیگران از جمله پدر و مادر و دوستانتان ، اهمیت می دهید ؟ ممکن است بگوید من بدون اجازه مادرم آب نمی خورم یا در حد نیاز و یا در حد مشاوره از دیگران استفاده می کنم . شما می توایند از این طریق بفهمید که طرف دهان بین است یا خیر . در ضمن در جلسه اول جای هیچ تنشی نیست . شما فقط می نویسید و بعد تجزیه و تحلیل می کنید . در جلسه دوم می توانید در مورد سوالشان از ایشان توضیح بخواهید . دیگری اینکه در مورد هدف اصلی زندگی صحبت کنید . یکی علاقه به کتاب دارد و یکی از کتاب خواندن بدش می آید . سوال مهم دیگر این است که نظر همدیگر را در مورد شاغل بودن و رابطه با دیگران در حد عرف و شرع ، سوال کنند . خانمی هست که بشدت از اینکه آقا در محیطی کار میکند که چهار تا خانم در آنجا هست ، ناراحت است . این مشکل را اول حل کنید . در مورد ارتباطات فامیل و دوستان سوال کنید . می توانید درون گرایی و برون گرایی طرف را می فهمید . آیا تمام زندگی خود را برای مهمان بازی می گذارد یا اصلا از مهمانی خوشش نمی آید ؟
آیا درست است در جلسه اول خواستگاری ، دین دختر زیر سوال برود که متدین است یا خیر ؟
خیر سوال باید در همین حد باشد که میزان پایبندی طرف به اعتقادات دینی مشخص شود. اینکه چطور مسلمان شدی و آیا تحقیق کرده ای یا خیر، سوال درستی نیست . بعضی ها جلسه خواستگاری را با جلسه گزینش برای استخدام اشتباه می گیرند . البته در گزینش های استخدامی هم نمی گویند شما چطور دین تان را انتخاب کرده اید ؟ اینها افراط است . ما در خواستگاری سوالاتی را مطرح می کنیم که مربوط به زندگی آیند ه است .
سوال هایی را بگویید که که خانم می تواند از آقا بپرسد .
این سوال اختصاصی را از آقا بپرسید . شهر محل سکونت را از آقا بپرسید . حتی دائم یا موقت بودن را سوال کنید . چون متاسفانه مسکوت گذاشته میشود و بعد مشکل ایجاد میشود . وضعیت سکونت را بپرسید . آیا می خواهد مستقل زندگی کند یا می خواهد با خانواده اش باشد . جزئیات شغل را بپرسید مثلا می گویند در بازار کار می کند . در بازار چه کارمی کند ؟ آیا مغازه دارد یا دلال است ؟ دلال چه چیزی است ؟ حالا یک وقت طرف الان کار ندارد مثلا دانشجو است یا هنرمند است . حتما درباره شغل آینده اش سوال کنید . شغل مرد مهم است . ببینید شما می توانید با آن شغل کنار بیایید . چون بعضی از شغل ها ویژگی خاص دارد . مثلا طرف می خواهد هنر پیشه شود . این شغل خیلی سخت است . مثلا می خواهند مشاور باشند یا شغل نظامی داشته باشد . یا می خواهد روحانی باشد .چون هرکس نمیتواند با این شغل ها کنار بیاید . خانم حتما در مورد تحصیل کردن یا کارکردن و حتی سطح تحصیل سوال کند . در مورد شغل هم از ایشان بپرسید که اجازه چه شغلی را به شما می دهند . در مورد خرج کردن آقا سوال کنید که نکند خسیس باشند . آیا مهمانی می دهند یا خیر ؟ یا در حد درآمد خرج می کند .
دختر تا چه حد باید از جزئیات زندگی خود به آقا بگوید ؟
لازم نیست خانم و آقا وارد حریم خصوصی یکدیگر بشوند . در مورد گذشته و سابقه و جزئیات نباید وارد شوند . مسائل کلی زندگی زناشویی در آینده را مطرح می کنیم . یکسری مسائلی هست که باید گفته بشود . یک بیماری حاد جسمی و روحی که طرفین دارند ، یک اختلال روحی روانی و عصبی و افسردگی حاد و پرخاشگری عصبی وسواس شدید ، اعتیاد آقا ، ازدواج قبلی . ولی بیماری که ده سال پیش بوده و حل شده ، احتیاجی نیست که گفته شود . حتی لازم نیست سوال شود که آیا شما بیماری حاد داشته اید یا خیر . حالا یک افسردگی بوده و درمان شده و اثری از آن هم نیست . نباید گفت . ما وارد مسائلی که بوده و تمام شده نمی شویم . مثلا گناهی کرده و توبه کرده ، احتیاج نیست که این را بگوید مگر اینکه تبعی داشته باشد . در مورد بیماری حاد ، آخر جلسه اول بگویید . چون در آخر جلسه به یک جایی میرسید که طرف به دردتان می خورد یا خیر . دیگر اینکه آقایان در مورد کلیت مهریه صحبت کنند . آیا شما اعتقاد به مهریه کم یا زیا د یا متعادل دارید ؟ وارد رقم نشوید . رقم برای جلسه بله بران است . شما در جلسه اول جواب مستقیم یا غیر مستقیم ، چه منفی و چه مثبت ، نمی دهید . باید سوالات جمع بندی بشود و گفتگو و تحقیق بشود و بعد به جواب برسید .
آیا در جلسه خواستگاری مهم است که دختر و پسر بیماری مثل سنگ کلیه یا میگرن را بگویند ؟
ما نمی توانیم موردی به شما جواب بدهیم . من یک جواب کلی به شما می دهم . عزیزان شما باید بیماری حاد ، که روی زندگی آینده شما اثر می گذارد را بگویید . بیماری مثل صرع و میگرن و سنگ کلیه را باید بگوییم . حالا بیماری حادی بوده و چند سال قبل بوده و تمام شده و هیچ اثری هم از آن باقی نمانده است و پزشک هم سلامت شما را تایید می کند ، این بیماری را نباید بگویید . چون روی زندگی شما اثری ندارد . بیمار یهایی که ممکن است همه داشته باشند مثل سرماخوردگی و سردرد معمولی را نگویید . افسردگی حاد را باید گفت . افسردگی معمولی را نیاز نیست که بگویید . حالا ممکن است عزیزی بیماری حادی دارند و دو هفته بیشتر طول نکشیده و خوب شده است. بیماری حاد باید بیشتر از دو هفته طول بکشد . پس موارد حاد را می گوییم و موارد غیر حاد را نمی گویید .
در کدام جلسه خواستگار ، موضوع بیماری را باید گفت ؟
در آخر جلسه اول باید بیماری را گفت . یعنی آقا سوالات را می کند و بعد خانم سوال اختصاصی را می پرسد ممکن است این گفتگو دو ساعت هم طول بکشد . و د رآخر جلسه ، موضوع بیماری حاد را مطرح می کند . ما می گوییم در تماس تلفنی این را نگویید زیرا یک سر در زندگی شما است . و این مسئله خصوصی شما است . زیرا ایشان غریبه هستند . حالا اگر شما در آخر جلسه به این مطلب رسیدید که طرف به درد شما نمی خورد ، دیگر لازم نیست بیماری را بگویید چون نمی خواهید با او ازدواج کنید. و این مسئله خصوصی زندگی شما است . حالا اگر به این رسیدید که جواب شما مثبت است باید در آخر جلسه بگویید . پس در پایان جلسه اول ، بهترین زمان برای گفتن بیماری حاد است .
آیا لازم است موضوع بیماری حاد یا ازدواج قبلی را به خانواده پسر بگوییم ؟
چون این مسئله خیلی مهم است .باید به خانواده پسر بگویید . مسئله جزئی را به پسر می گوییم و اگر خود پسر صلاح دانست به خانواده اش می گوید ولی بیماری حاد و ازدواج قبلی را خانواده باید بداند . بعضی ها اشتباه می کنند و این مسئله مهم را به پسر می گویند و از او تعهد می گیرند که به خانواده اش نگوید . این کار اشتباه است چون قضیه بعدا لو می رود . در ضمن خانواده می خواهد جمعی به نتیجه برسد . اگر این نکته را بداند ، باتوجه به این نکته جمع بندی می کنند و نظر می دهند بعضی آقا پسرها به جهت عاطفی ، مطلب را به خانواده نمی گویند . مثلا از خانم خوشش آمده یا طرف به دلش نشسته و ممکن است با گفتن آن به خانواده ، خواستگاری بهم بخورد . متاسفانه لاپوشانی می کنند و بعد مشکل پیش می آید .
آیا در جلسه خواستگاری ، میتوان دروغ مصلحتی در مورد سربازی و تحصیلات گفت ؟
اصل دروغ مصلحتی چیز اشتباهی است . ما در فقه دروغ مجاز داریم یعنی جواز دروغ . ولی دروغ حرام است . در جامعه ما همان دروغ جایز در فقه را دروغ مصلحتی می گویند ولی به همه جا تعمیم می دهند . این اشتباه است . دروغ جایز در فقه ما ، یکی در جنگ است . در جنگ مسلمان می تواند به دشمنش دروغ بگوید . یکی اینکه می خواهید بین دو نفر دوستی ایجاد کنید . یکی هم در ضررهای متنابه جانی و مالی است . یعنی ضرر جدی مالی و جانی . اینجا می توانید دروغ بگویید دینی که می گوید : دروغ حرام است ، در جایی می گوید : دروغ واجب است . جایی که جان مومنی در خطر است ، دروغ واجب است . دین ما به همه ظرافت ها توجه دارد . این دروغ هیا مصلحتی شرعا جایز نیست . این دروغ ها را نگویید . اصلا زندگی که بر اساس صداقت بنا نشود چه زندگی میشود؟ شما تا کی می خواهید مسئله سربازی و تحصیلات را لاپوشانی کنید ؟ فردا وارد زندگی میشوید و طرف می فهمد . زندگیتان را بر اساس دروغ بنا نکنید . روایت داریم : نجات شما در راستی است . در دروغ رهایی نیست . بعضی مواقع طرف راست را می گوید و طرف مقابل خیلی خوشش می آید . و می بیند صداقت طرف برایش مهم است و روی آن عیب را می پوشاند . طرفی که بعدا می فهمد احساس شکست می کند و احساس می کند سرش کلاه رفته است . این زندگی به سرانجام نمی رسد . این دروغ فقط برای خودشان مصلحت دارد که کارشان بگذرد .
آیا صحبت با دختر در خواستگاری ، اشکال شرعی ندارد ؟
نخیر.ما در فقه داریم : اگر گفتگو به قصد لذت نباشد و ترس از افتادن در حرام هم نباشد ومفسده ای هم به دنبال نداشته باشد ، اشکالی ندارد . حتی نگاه به دست و صورت نامحرم بشرطی که به قصد لذت نباشد اشکالی ندارد .
آیا صحبت هایی که در خواستگاری میشود ، ضمانت اجرا دارد ؟
اینکه طرف صداقت دارد راه مار زیاد داریم ولی اینکه گفتگو چه خاصیتی دارد . ما با گفتگو نمی خواهیم به مطلوب صددرصد برسیم . ما نظرمان مطلوب نسبی است . اگر شما دیدید جواب های طرف ، هفتاد درصد برایتان قابل قبول است ، این مورد برای شما مناسب است . خود حرف زدن ، به انسان نکته های زیادی می دهد . مثلا درون آدم را بیرون می ریزد . خیلی از مکنونات قلبی با زبان بیرون ریخته می شود . حضرت علی (ع) می فرمایند : چیزهایی که انسان ها در دل دارند ، از لغزش زبان و حالت چهره شان آشکار می شود . هر قدر که طرف شما هنرمند باشد و بخواهد نقش ایفا کند ، بالاخره یک جاهایی لو می دهد . نکته بعدی این است که با حرفهایی که طرف می زند ، شما متوجه رشد شخصیتی و رشد عقلانی او می شوید . واژگان و تعبیرات و اصطلاحاتی و لغاتی را که بکار می برد ، خیلی مهم است . شخصیت دیگران را با حرفهایشان می فهمیم که شخص متشخصی است یا خیر . درجه تشخص هم معلوم میشود . همین صحبتی که شما می کنید و می گویید من آدم آرامی هستم ، خود این حرف تعهد می آورد . پس سعی می کند آدم آرامی باشد . ما طلبه های مردم را توصیه به کارهای خوب می کنیم و اگر یک وقت خودمان به آن کارها عمل نکنیم ، برایمان تعهد ایجاد می کند . مثلا الان شما در جلسه خواستگاری سوال نمی کنید بعد وارد زندگی می شوید و طرف مشکلی دارد . شما گله می کنید و طرف می گوید : شما می پرسیدید تا من جواب بدهم و می گفتم که این اخلاق را دارم . اگر ما صحبت کنیم و نقاط منفی طرف را بفهمیم ، در آینده راحت تر با آن کنار می آییم . این خیلی مهم است . ما در گفتگو سبک و سنگین می کنیم و وارد زندگس می شویم و در زندگی احساس خسران نمی کنم چون دانسته وارد زندگی شده ام .حالا شما نقاط منفی را می گویید و بعد تعهد می دهید و طرف قبول می کند . آقا کاهل نماز است . این را میگوید و خانم قبول می کند و از او تعهد می گیرد و آقا خودش هم این را قبول دارد و سعی می کند این مشکل را از بین ببرد .
قصد ازدواج با دختر خاله ام را دارم . مادرم می گوید اول به آزمایش برویم و بعد خواستگاری برویم . آیا این درست است ؟
این کار متعارفی نیست و عجیب است . شما هنوز خواستگاری نرفتید . درست است که دخترخواهرتان است . چطور شما می خواهید به خواهرتان بگویید دختر ت با ما به آزمایش بیاید . شما باشید اجازه می دهید ؟ بنظر من بعد از جلسه اول ، زمان مناسبی است . بعضی ها در آخرین فرایند خواستگاری ، این کار را انجام می دهند . این هم جالب نیست . زیرا به یکدیگر دل می بندند و جواب آزمایش مطلوب نیست و مشکلات دارند . در ضمن باید برای آزمایش از محضر نامه بگیرند و مدت دارد . کسانیکه مایل هستند فرایند خواستگاری بیشتر طول بکشد ، می توانند آزمایش را برای جلسات بعدی بگذارند.
آیا این همه سخت گیری در خواستگاری لازم است ؟
بله عزیزان ، این مهمترین اتفاق زندگی شما است . ما منظور مان سخت گیری نیست . در ضمن تمام این سوالات ، برای یک خانواده نیست . هر خانواده روی یک موضوع مشکل دارد و سوال مطرح می کند . و اینگونه بنظر می رسد که خواستگاری سخت جلوه می کند .
چه چیزی باید درباره خواستگار پرسید ؟
خیلی وقتها خانواده ها نمی دانند چه باید بپرسند . از خانواده طرف بپرسید . خیلی مهم است . ما همه محصول خانواده مان هستیم . ویژگی اخلاقی و رفتاری مان را از خانواده می گیریم . یا از طریق ژن یا از طریق تربیت . به هر حال ما در این خانه تربیت شده ایم . راجع به جایگاه و منزلت اجتماعی خانواده شان بپرسید . در مورد خوش نامی و اصالت خانواده هم بپرسید البته برای کسانی که برایشان مهم است . این نکته خیلی مهم است . در مورد منزلت اجتماعی پسر بپرسید . کسانی که منزلت اجتماعی بالا دارند خیلی به فکر جدایی نمی افتند چون خلاف منزلت اجتماعی شان است . اینها همسرشان را کمتر کتک می زنند و در خیابان قشقرق راه نمی اندازند و در خیابان داد و فریاد نمی کنند . در خیابان با خانمشان دعوا نمی کنند زیرا خجالت می کشند . ولی آنهایی که منزلت اجتماعی پایین دارند ، اصلا برایشان مهم نیست . منظور جایگاه اجتماعی است نه مقام و اینکه چقدر در اجتماع احترام دارند . هر کس یک مرتبه اجتماعی دارد . ممکن است یکی مقام بالایی دارد ولی مردم او را دوست نداشته باشند و به او احترام نگذارند . دیگر اینکه از دوستانشان بپرسید . رفتار و اعتقاد دوست خیلی موثر است . دوست روی دین آدم اثر می گذارد . رسول گرامی (ص) فرمودند : انسان بر دین دوستش است . حضرت علی (ع) فرمودند : اگر می خواهید ببینید طرف ، دین دار است یا خیر ، ببینید دوستانش با دین هستند یا نه . امام صادق (ع) فرمودند : درباره کسی قضاوت نکنید تا دوستانشان را بشناسید . روایت زیاد داریم . تو اول بگو با کیان دوستی تا من بعد بگویم ، که تو کیستی . اگر بخواهیم در مورد برخورد طرف یعنی اینکه طرف عصبانی ، تند خو ، پرخاشگر و مغرور است یا خیر ، باید بروییم از دوستان و همکارانش بپرسیم . ما هر سوالی را از طیفی می کنیم تا بداند و اطلاعات داشته باشد . اگر می خواهی بدانی طرف اهل ارتباطات خانوادگی هست یا خیر ، باید از عمو یا دایی ایشان بپرسید آخرین باری که ایشان را دیده اید کی بوده است ؟ می گویند : سه چهار سالی است که ایشان را ندیده ام . این نکته دارد و آدم را نگران می کند مگر می شود آدم چهار سال عموی خود را ندیده باشد ؟ ممکن است آدم درون گرایی باشد یا اصلا آدمی است که اهل گره گشایی نیست . وقتی چهار سال از عموی خودش خبر ندارد احتمالا از مشکلات او هم خبر ندارد . در مورد اینکه ایشان اهل خرج کردن هستند یا نه ، باید از دوستانشان بپرسیم . چون با دوستانش کوه و تفریح و مسافرت رفته است ومخارجی هم در مسافرت بوده است و دانگی حساب می کردند . شما ببیند ایشان دانگ خود را می داده یا نه . خرج کردن برایش سخت بوده یا خیر . از همسایگان راجع به سر و صدای خانوادگی اش بپرسید . خانواده آرامی بوده اند یا نه ؟ صدای پخش شان را نصف شب بلند می کردند یا نه ؟ این ها خیلی مهم است . اگر شما به همین مقدار تحقیق کنید به شما خیلی اطلاعات می دهد . و اینکه می گویند : نمی شود تحقیق کرد ، من این را قبول ندارم . مهم این است که ما به وظیفه مان عمل کنیم که بعدا پشیمان نشوییم . و دیگر اینکه توکل را هم فراموش نکنیم . البته مورد داشته ام که طرف همه جور خوب بوده و حرف نداشته و همه جور تحقیق هم کرده اند ولی وقتی وارد زندگی شده اند ، فهمیده اند آقا جنون ادواری دارد . و خانم را به شدت کتک می زد تا آرام بگیرد . انشاء الله خداوند قسمت خوب نصیب همه بکند .
آیا اینکه خانواده دختر پس از چند جلسه صحبت و گفتگو جواب نمی دهند و خانواده پسر را معطل می گذارند ، کار درستی است ؟
اگر بیخودی جواب نمی دهند کار خوبی نیست . چون چشم انتظاری سخت است . یک موقع می بینید ادامه فرایند خواستگاری است و دارند تحقیق می کنند.به جایی نرسیده اند. اگر چنین چیزی است من توصیه می کنم خانواده طرفتان را دست پاچه نکنید . در کار خیر عجله است راجع به اصل ازدواج است .که ازدواجتان را به تاخیر نیندازید البته به شرط اینکه شرایط ازدواج راهم داشته باشید زیرا ازدواجهای زودرس هم خطرناک است . ولی وقتی فرایند خواستگاری شروع می شود ، دیگر عجله نکنید . ممکن است دو سه ماه هم طول بکشد ، عجله نکنید . این بزرگترین اتفاق زندگی شماست . امام صادق (ع) می فرمایند : در ازدواج خیلی دقت کن و ببین که خودت را کجا می گذاری و چه کسی را در مال و اسرار و امانت خود شریک می کنی . ازدواج خیلی خیلی مهم است . آقای مرحوم علامه جعفری فرمودند : راسل به من نامه ای نوشت و پرسید : چرا اسلام این قدر به قضیه ازدواج اهتمام دارد و این قدر اهمیت داده و در این مقوله احکام دارد ؟ ایشان برایشان نوشته بودند : چون بحث انسان است . بحث تشکیل یک آدم است . زیرا با ازدواج می خواهد یک آدم درست بشود . توصیه من این است که اگر بیخودی این کار را می کنند ، اشتباه است و این کار را نکنند ولی اگر دارند تحقیق می کنند ، عجله نکنند و شتاب زده عمل نکنند ولی دچار وسواس هم نشوند . تجربه نشان داده که کسانی که زیادی کش می دهند اولا طرفین خسته می شوند و گاهی در چند مورد ، این قدر وسواس بخرج می دهند که در مورد بعدی ، اصلا دقت نمی کنند . این چیز جالبی نیست.
در جلسه دوم خواستگاری چه سوالاتی باید مطرح شود ؟
ده سوال مشترک باید مطرح شود . پنج سوال مختص آقایان و پنج سوال مختص خانمها است . این سوالات برای همه موضوعیت ندارد . ممکن است شما نباید همه سوالات را طرح کنید . و چند سوال کافی است . شما در باره اعتقادات طرف با خانواده اش سوال می کنید . اعتقادات شما و خانواده تان چه اندازه باهم هماهنگ است ؟ در جلسه اول بعد از معرفی گفتیم درباره اعتقادات مذهبی طرف سوال کنید و این مهم بود ولی این سوال در جلسه دوم مطرح میشود . الان می خواهیم بدانیم از نظر اعتقادی و مذهبی چقدر با خانواده اش هماهنگ است و نکته اش این است که وقتی کسی به خواستگاری می رود ، او با توجه به اعتقادات مذهبی خانواده این کار را انجام می دهد و تلقی شان این است که چون خانواده این طرف پنجاه نمره عرق مذهبی دارد ، پس پسر یا دختر شان هم همین طور هستند . خیر همیشه این جوری نیست . البته غالبا خانواده های مذهبی فرزندانشان هم مثل خودشان هستند ولی بعضی مواقع این طور نیست . گاهی نمره مذهبی طرف از خانواده اش بالاتر است . در ایران گفتیم که خانواده های هم با هم ازدواج می کنند و مهم است . سوال دوم در مورد سلایق و علایق در خانه است که شما چه سلایق و علایقی در منزل دارید ؟ ممکن است از دید طرف این سرگرمی مناسبی نباشد و یا اصلا مشروع نباشد . یا اصلا خوشش نمی آید ، مثل موسیقی های حرام و فیلم های مبتذل . اگر برایتان مهم است سوال کنید . ما می توانیم غیر مستقیم این سوال را بکنیم . اگر سرگرمی همسر شما ، موسیقی های حرام و فیلم های مبتذل باشد ، نظر شما چیست ؟ جواب های این طرف می تواند به ما کمک کند . ممکن است بگوید نه . من اصلا نمی توانم یا او زندگی کنم . چون ما در خانواده مان این طوری نیستیم و من هم خودم این طوری نیستم و دین اسلام هم اجازه نمی دهد . و یا ممکن است بگوید چه اشکالی دارد . با هم می نشینیم و این فیلم ها را نگاه می کنیم . ما این جوری نظرش را می فهمیم . سوم در مورد بد دهنی سوال می کنیم . ما الان صفات رذیله اخلاقی را مطرح می کنیم که در زندگی مشترک اثر دارد . یکسری گناهان شخصی است و بین خودش و خدا باهم کنار می آیند . ما روی آنها حرفی نداریم آنها باید در کلاس اخلاق مطرح شود . بددهنی بی حرمتی به همسر می کند و فحش می دهد و فردا نقش الگویی برای بچه هایش دارد . این را هم سوال می کنید و این طوری می پرسید که اگر همسر آینده شما بددهنی کند عکس العمل شما چیست ؟ اگر خودش این طوری نباشد می گوید من نمی توانم با این فرد زندگی کنم . من خودم اهل فحش نیستم و خانوادهام هم این جوری نیستند و در خانه ما فحش نبوده . و ممکن است بگوید : که بنده خدا چه کار کند؟ عصبانی شده باید فحش بدهد . اگر خودش را تخلیه نکند ، می ترکد و این نشان می دهد که خودش هم اهل فحش دادن است . چهارم درباره عصبانیت و پرخاشگری سوال کنید. اگر شما در زندگی عصبانی بشوید با دیگران چه برخوردی می کنید ؟ ممکن است دیگران را هم کتک بزنید . می خواهیم بدانیم حد عصبانیتش چقدر است . پنجم دروغگویی . شما چقدر دروغ را جایز می دانید و چقدر معتقد به دروغ مصلحتی هستید؟
ششم در باره وسواس سوال کنید . وسواس در رفتار و وسواس در فکر را مستقیما سوال کنید . هفتم در باره وابستگی به دوستان سوال کنید . شما چقدر علاقمند هستید با دوستان زمان مجردی تان در محافل رفت و آمد کنید ؟ این یکی از محورهایی است که در زندگی مشکل ایجاد کرده است . هم محافل مذهبی و هم محافل پارتی ، اگر بصورت افراط باشد مشکل ایجاد می کند . آقا فکر می کند هنوز مجرد است و تا نیمه ها یشب همسرش را رها می کند و به محافل مذهبی می رود . هشتم در مورد قهر و زودرنجی سوال کنید . نهم خط فکر سیاسی باید برای شما روشن بشود . چهر ها ی محبوب سیاسی شما چه کسانی هستند؟ دهم در مورد حساسیت خاص سوال کنید . روی چه چیزهایی حساس هستید ؟ بعضی ها به خرو پُف حساس هستند و بعضی ها به بدخوردن و صدا در آوردن هنگام خوردن حساس هستند . ما نمی گوییم اگر این مورد ها را داشت ، شما جواب منفی بدهید . بلکه اینها به شما کمک می کند تا جوا ب نهایی را راحت تر بدهید .
ممکن است آقایی اختلال وسواس داشته باشد ولی همه شرایط خوب را دارد و خانمی به این نتیجه می رسد که به درد همدیگر می خورند و این اختلال را می پذیرد . مهم این است که شما بدانید تا راحت ترتصمیم بگیرید .
در مورد سوالات اختصاصی جلسه دوم خواستگاری توضیح دهید .
گفتیم پنج مورد سوال اختصاصی برای خانم و پنج مورد برای آقا داریم . سوالاتی که آقایان باید از خانم ها بپرسند یکی محور اطاعت پذیری زن است . شما تا چه حد می خواهید و می توانید رضایت همسر آینده را جلب کنید ؟ و چقدر روحیه اطاعت پذیری دارید ؟ این اواخر عقاید فمنیستی یعنی مقابل مرد ایستادن وارد ایران شده است . دوم در مورد قناعت سوال کنید. سوم در مورد تشریفات و تجملات سوال کنید . حد و حدود تشریفات از نظر شما چیست؟ چهار در مورد وفاداری و سازگاری سوال کنید . پنجم در مورد زن سالاری سوال کنید. ما می گوییم زن نباید مسلط به مرد باشد بلکه باید مشاوری دلسوز باشد . سوالات خانم ها این است . در مورد سیگار و مواد مخدر سوال کنید . بگویید نظر شما در مورد افراد سیگاری و غیره چیست ؟ از این سوال می فهمید طرف خودش اهل سیگار هست یا خیر . دوم درباره میزان درآمد آقا سوال کنید . اما جلسه اول سوال نکنید . اگر در جلسه اول سوال کنید این سوال پیش می آید که نکند شما پول پرست هستید . البته این سوال را هم لطیف بپرسید . این طور سوال کنید . آیا میزان درآمد شما در حدی است که کفاف زندگی متوسط شما را بدهد ؟ مورد سوم در مورد اعتقاد به مشاوره سوال کنید . بیشتر آقان به مشاوره در مشکلات زندگی علاقه ندارند . اگر در زندگی تنش و مشکلی داستیم آیا شما به مشاوره اعتقادی دارد ؟در مورد درآمد و شغل خانم سوال کنند . نظر شما در مورد دارایی یا در آمدی که دارم چیست ؟ و چگونه باید خرج شود ؟ از نظر اسلام اگر مرد به خانم اجازه کار بدهد و خانم درآمد داشته باشد می تواند در آمد برای خانم باشد . ممکن است بگوید من به دارایی شما کاری ندارم یا ممکن است بگوید خیلی مهم است . اگر آقا برای شغل خانم آمده باشد ، در اینجا مشخص میشود . و آخرین نکته همان دغدغه مردسالاری است . بعضی از آقایان دید خوبی به زن ندارند . و تعبیراتی مثل ناقص العقل و ضعیفه را بکار می برند . ما در سیره اولیاءالله چنین چیزی نداریم . این آقایان غالبا آدم های سلطه جویی هستند . از خانم نظر نمی خواهند و دوست دارند هر نظری می دهند ، خانم بدون چون و چرا قبول کند . این یک فضای مردسالاری میشود و سلطه جویی است که مشکل ایجاد می کند . پس در مورد جایگاه زن سوال کنید .
در جلسه سوم گفتگوی خواستگاری چه محورهایی مهم است ؟
این جلسه در صورتی است که طرف خودش احساس نیاز کند . ایرانیان چون حجب و حیا دارند ، قضیه میزان سرد مزاجی مغفول می ماند . اگر در غرایز خود احساس تعادل می کنید لزومی ندارد که این سوال را مطرح کنید . یک موقع می بینید در غرایز خود تعادل ندارید یعنی نیاز بالا یا پایین را دارید . مثلا خانمی به شدت سرد مزاج هستند . شما باید این را از طرفتان سوال کنید که نکند او قطب متضاد شما باشد . یا آقا بشدت گرم مزاج هستند و احساس نیاز بیش از حد متعارف دارند . شما باید این را سوال کنید . متاسفانه یکی از عوامل مشکلات در زندگی زناشویی همین قضیه است . تنش ایجاد می کند و عامل جدایی است و روی اعصاب و روان طرف اثر می گذارد و بعضی مواقع طرف را به انحراف می کشاند . اگر حیا مانع از این کار می شود ، این را بصورت مکتوب بنویسید . مثلا ارضاع غرایز در زندگی شما چقدر مهم است ؟ و دوم در مورد کیفیت مجلس عقد و عروسی صحبت کنید . اگر برایتان مهم است که در عروسی گناه بشود یا نه و در این مورد هم صحبت کنید . سوم درباره کیفیت ملاقاتهایی را که می خواهید داشته باشید . مثلا خانواده دختر به شما اجازه ملاقات می دهد یا خیر؟ و چهارم درباره اصل فرزند و زمان فرزند دار شدن صحبت کنید . آقایی هستند که می گویند : من اصلا بچه نمی خواهم . گاهی اختلافات روی زمان فرزند دار شدن است . شیوه تربیتی فرزند را هم بگویید و آخری درباره انتظارات خاص صحبت کنید . خانم یا آقا از همسرشان انتظارات خاص و ویژه ای دارند.
خواهر دوستم برای برادرش از من خواستگاری کرده است . من باید چه پاسخی بدهم ؟
فرقی نمیکند که خود این آقا از شما خواستگاری کند یا خواهر ایشان . من معتقد هستم که این غیر اصولی است . اگر این آقا از شما خواستگاری می کردند ، شما با متانت به او می گفتید : آقای محترم هر کاری آدابی دارد . الان که خواهر آن آقا خواستگاری کرده اند باز هم باید اصول رعایت بشود . خیلی مودبانه به دوستتان بگویید : هر کاری آدابی دارد . جواب ندهید . اگر شما الان به این خانم جواب بدهید ، خلاق شان شماست . شما گوهر هستید و باید شما را بخواهند و از شما خواستگاری کنند و بعد جواب بدهید . اگر الان جواب بدهید ، جایگاه شما پایین می آید . در ضمن شما الان می خواهید به خواهر این آقا چه بگویید . آره یا نه . شما که برادر ایشان را ندیده اید . اصلا دیده اید . باز بر اساس دیدن و ظاهر نمی شود جواب داد . باید در فرایند خواستگاری به این نتیجه برسید . اگر بگویید . بله ، غیر عقلانی است و اگر بگویید : خیر . خوب بر چه اساسی می خواهید جواب رد بدهید . من معتقد هستم شما هیچ جوابی ندهید . فقط بگوید : هر کاری آدابی دارد . در اینجا مشکل دیگری هم وجود دارد . الان خواهر دوست شما آمده ولی برادرش خبر ندارد . ما این مورد زیاد داشته ایم . ما داشته ایم که مادر بزرگ آقا و خاله آقا و خواهر آقا از خانم خواستگاری کرده اند و روح آقا هم خبر نداشته است . بعد دیده اند آقا نیامده است . بعد فهمیده اند که آقا اصلا خبر نداشته است . باید مادر به آنها زنگ بزند و اجازه بگیرد . این بهتر است . چون داستان زود معلوم میشود . در ضمن بعضی ها می گویند : هر چیز سنتی بد است . چه کسی این حرف را زده است ؟ بله خیلی از جلوه های مدرنیته خوب است . مثل این دوربین و امکانات ولی ازدواج مدرن برای ما غلط است . ما یک سنت های خوبی داریم . خوب است ابتدا خواهر و مادر این آقا بیایند . زیرا کلی به نفع شماست . اگر اینها نپسندند می روند . اتفاقی نمی افتد . حالا اگر پسر با مادرش بیاید و پسر بپسندد و مادر نپسندد ، مشکلات شروع میشود . در ضمن اگر همراه با پسر بیایند ، نمی توانند زیبایی شما را ببینند . البته این برای کسانی است که غریبه هستند . برای آشنا دلیلی ندارد . در خانم همانقدر که صورت زیبایی دارد ، مو هم به همان اندازه زیبایی دارد . البته بعضی ها قصدشان از این سوال این است که فعلا همدیگر را بشناسید و بعد به خواستگاری برسیم . من با این مخالف هستم . برای شناخت قبل از خواستگاری باید خانواده ی دختر یک تحقیق اجمالی بکند و اگر شرایط اولیه مهیا بود ، اجازه بدهند که به خواستگاری بیایند و در خواستگاری هرچه می خواهند با هم گفتگو کنند و شناخت پیدا کنند . فرایند خواستگاری از یک ماه تا ده مال طول بکشد ، اشکالی ندارد . البته نظر من این است که بیشتراز سه ماه طول نکشد چون خسته کننده میشود مگر مورد خاص باشد . سه جلسه برای سوالات خواستگاری کافی است . ولی اگر هفت جلسه هم طول بکشد ، اشکالی ندارد . زیرا زیر نظر خانواده است و مشکلی را پیش نمی آورد . می شود آقا قبل از اینکه خواستگاری برود خانم را در جایی ببیند وبعد به خواستگاری برود . زیرا اگر وقتی به خواستگاری می رود ، دختر را نپسندند ، پس می زنند و خانم لطمه می خورد . مراعات حال دختر خانم را بکنید . وقتی خواستگاری زنگ می زند ، اول شرایط اولیه را بپرسید و بعد بگویید : باید با دخترم صحبت کنم و بعد جواب بدهند . اگر یک دختر خانم پنجاه خواستگار داشته باشد نباید به آقا بگوید . خواستگاری یعنی کاندیداتوری . یعنی فردی را برای ازدواج نامزد میکنیم و اگر نشد هیچ مشکلی پیش نمی آید . این باید فرهنگ سازی بشود .
خواستگاری دارم که شرایط مطلوب را دارد ولی من نسبت به ایشان احساسی ندارم . چکار باید بکنم ؟
وقتی کسی خواستگاری می رود و یا به خواستگاری او می آیند با فرض اینکه ایشان را ندیده باشد ، سه حالت وجود دارد . یکی اینکه تا طرف را می بینید دلتان تکان می خورد و طرف جاذبه ای دارد و عاشق طرف می شوید و این جور مواقع باید مواظب اصولتان باشید و بعضی ها دست از اصولشان بر می دارند و همان عشق های کر و کور کننده منتهی بعد از خواستگاری بوجود می آید . یکی دیگر اینکه وقتی طرف را می بینید ، حالت نفرت به شما دست می دهد . و احساس بدی دارید ما به شما می گوییم چه خانم و چه آقا ، باید این را قبول نکنند و به دنبال کارشان بروند . اما ایشان این دو حالت نیستند . ایشان نه جاذه دارند و نه حالت دافعه . ما میگوییم اگر شرایط مطلوب نسبی را دارند ، در 95 در صد انسانها بعد از محرمیت عشق ایجاد می شود . در 5 درصد این عشق نمیشود . شما اگر جزء 95 درصد هستید جواب مثبت بدهید و به خداتوکل کنید ، محبت ایجاد میشود . صیغه محرمیت یک اثر متافیزیکی دارد و اثر ماورایی دارد . دختر و پسر وقتی با هم محرم می شوند ، برای پدر آقا پسر نسبت به دختر خانم یک احساس پدرانه ایجاد میشود و در ضمن خدا فرشته ای دارد که همینکه دختر و پسر بهم محرم می شوند ، خدا به این فرشته امر می کند که برو ودر دل این پر و دختر محبت ایجاد کن و محبت ایجاد میشود . حالا اگر شما جزء 5 درصد هستند یعنی انسانهای آرمان گرا هستید یعنی سخت گیر هستند و در همه موارد مثل دوست و حتی خرید لباس هم سخت گیر هستید ، اینکار را نکنید و جواب منفی بدهید .
من دختری 27 ساله هستم که کارشناسی ارشد دارم ،خانواده ی مناسب هم دارم، از نظر قیافه هم مشکلی ندارم و حجابم را هم رعایت می کنم ولی خواستگار مناسبی برای من نمی آید. به من می گویند که اگر تو هم مثل دخترهای دیگر زیبایی ات را به پسرها نشان داده بودی تا بحال ازدواج کرده بودی اما من می دانم که اینکار درستی نیست. باید فرهنگ وساطت در جامعه رواج پیدا کند. و مردم باید دغدغه آشنایی پسر و دخترهای آماده به ازدواج را داشته باشند، راهنمایی بفرمایید.
پاسخ – این درخواست درست و بجایی است. در گذشته در شهرهای کوچک و روستاها طوری بود که مردم همه همدیگر را می شناختند. الان بسیاری از شهرها رشد کرده اند و مهاجر پذیر شده اند و گاهی همسایه ها همدیگر را نمی شناسند. الان پیدا کردن مورد مناسب سخت شده است حتی برای پسرها. چون دخترخانم ها انتخاب شونده هستند، دایره ی انتخابش محدود است. این حق مسلم یک دختر است که دایره ی انتخابش محدود نباشد. بهترین کار که دین ما هم به آن توصیه کرده است وساطت در ازدواج است . امیرالمومنین می فرماید: بهترین واسطه گری ،واسطه ی ازدواج بین دو نفر است که تا زیر یک سقف زندگی بکنند.
پیامبر فرمود: هر کس برای ازدواج دو مومن تلاش کند که آنها به هم برسند، خداوند عزوجل هزار حورالعین را به ازدواج او در خواهد آورد که هر کدام از آنها در قصری ازدُر و یاقوت قرار دارند و برای هر قدمی که در این مسیر بر می دارد و به ازای هر کلمه ای که در این باره حرف می زند عمل یک سال عبادت (روزها را روزه گرفته و شبها را عبادت کرده است) برای او می نویسند. این ثواب زیاد، نشان دهنده ی جایگاه این عمل در نزد خداست. یعنی خدا این اندازه وساطت را مهم می داند. باید وساطت گری فرهنگ بشود مخصوصا برای افراد مسن.
رواج وساطت گری در ازدواج به معنای تایید مراکز همسریابی نیست. ما نمی توانیم به همه ی مراکز همسریابی اینترنتی اعتماد کنیم. ممکن است که آنها مجوز داشته باشند ولی ما نمی توانیم به همه ی آنها اعتماد کنیم. باید تحقیق باشد ولی بهترین مراکز همسریابی، یک مرکز محلی است که مثلا مرد دنیا دیده ای با همسرش که انگیزه ی کار خیر دارند، می توانند این کار را انجام بدهند که ثواب آن کمتر از مسجد ساختن نیست. حتی استاد دانشگاهی که چندین سال است که کار تدریس را انجام داده می توانند در این امر به دانشجویان کمک کند.
اگر وساطت کردن تبدیل به یک فرهنگ بشود یعنی کسانی که سنی از آنها گذشته است، مقبولیتی دارند و موقعیت هایی مناسبی در اطراف شان است، می توانند کار وساطت کردن برای ازدواج را انجام بدهند .البته باید فرهنگ ایجاد مراکز رسمی هم در کشور ما باز بشود. ما باید مراکزی داشته باشیم که نگرش آنها به این مسئله اقتصادی نباشد و نخواسته باشند که از این راه پول بدست بیاورند و نگرش کاملا خیریه داشته باشند. فرهنگ این مراکز هنور در کشور ما جا نیفتاده است .الان خانواده ها به واسطه های سنتی بیشتر اعتماد می کنند .
در امر وساطت باید چهار نکته را در نظر گرفت: این کار فقط بخاطر خدا باشد و برای بدست آوردن پول و خودشیرینی نباشد، معرفی بر اساس شناخت معیارهای طرفین باشد(بعضی ها پسر بودن و دختر بودن را برای معرفی کافی می دانند)،عدم ایجاد آسوده خاطری مطمئن به طرفین (گاهی معرف ها از طرف خیلی تعریف می کنند و حتی می گویند که نیاز به تحقیق نیست .در حالیکه باید این طور باشد که شما معرفی کنید و شناخت بدهید ولی تاکید کنید حتما تحقیق و مشاوره و گفتگو انجام بدهید) و بیان ویژگی های مثبت و منفی طرفین.
وقتی کسی برای شما وساطت کرد و شما ازدواج کردید، جوری برخورد کنید که راه وساطت را برای آن فرد نبندید تا واسطه گر از کارش پشیمان بشود. یعنی تلخی های زندگی را به روی واسطه نیاورید. این نوع برخوردها سد کردن راه خیر است. شما از واسطه تشکر کنید و او را کنار بگذارید و خودتان مسئولیت انتخاب را بعهده بگیرید.
وقتی واسطه ای فردی را معرفی می کند یعنی دارد به طرف حق انتخاب می دهد نه حکم به ازدواج .پس اگر معرفی به ازدواج ختم نشد واسطه نباید ناراحت بشود. و منت بگذارد زیرا کار را برای خدا کرده است .
با توجه به عصر حاضر و رشد تکنولوژی ،ازدواج سنتی بهتر است یا ازدواج مدرن؟
پاسخ – ازدواج سنتی که در گذشته های دور انجام می گرفت و هنوز هم در بعضی از مناطق انجام می گیرد ،تصمیم گیرنده های اصلی در ازدواج خانواده ها بودند و دختر و پسر در اولویت نبودند. یعنی دختر یا پسر سر سفره ی عقد متوجه می شدند که می خواهند با چه کسی ازدواج بکنند. این نوع ازدواج از نظر دینی پذیرفته شده نیست. دختر و پسر سهم اصلی در انتخاب را دارند. در ازدواج مدرن نقش خانواده ها بشدت ضعیف می شود. و پسر و دختر انتخاب کننده ی اصلی می شوند. مشکل اصلی در این ازدواج شیوه ی انتخاب کردن است. در اینجا شیوه ی ازدواج به یک شیوه ی کاملا احساسی تبدیل می شود. قبلا در فضای کوچه و خیابان یا دانشگاه همدیگر را می دیدند و می پسندیدند ولی الان فضا مدرن تر شده است و ارتباطات اینترنتی و موبایلی شده است و دسترسی به این ارتباطات راحت تر شده است. در ازدواج مدرن چون شیوه ی ازدواج مبتنی بر احساس است ،این ازدواج هم ازدواج محکمی نیست. آمار طلاق در جامعه ی مدرن، شاهد این مطلب است. در کشورهای توسعه یافته ،چهل درصد طلاق ثبت می شود.( در کشور ما بیست درصد طلاق است)
یک حد وسطی وجود دارد که دختر و پسر سهمی در انتخاب داشته باشند ولی مسیر خواستگاری یک مسیر سنتی باشد یعنی پسر انتخاب کننده باشد، از طرف بزرگتر اقدام کند و خواستگاری به معنای انتخاب تلقی نشود. بعضی ها فکر می کنند اقدام به خواستگاری یعنی پذیرفتن دخترخانم که این اشتباه است. خانواده ها باید بپذیرند که در مسیر خواستگاری ،دختر و پسر باید با گفتگو به شناخت کامل برسند .بعد تحقیق و مشاوره انجام بگیرد. در این حد وسط ، احساس فرمانده نیست و دختر و پسر سهم اصلی را در انتخاب ایفا می کنند. در این مسیر خانواده ها نقش مشاور را دارند نه نقش تحکم و زورگویی. در قدیم ازدواج های اجباری داشتیم یعنی به دختر و پسر می گفتند که تو باید با این فرد ازدواج بکنی. الان یک نوع اجبارهای دیگر بوجود آمده که می گویند: با فلانی نباید ازدواج بکنی. البته در مواردی دلایل منطقی وجود دارد ولی در خیلی از موارد دلایل منطقی برای نپسندیدن وجود ندارد. در ازدواج معتدل خانواده ها باید بپذیرند که نقش یک مشاور را دارند.
پیدا کردن کفو در دنیای مدرن کار سختی است زیرا تفاوت انسان ها با هم خیلی زیاد است نقطه ی مشترک نسبت به گذشته کم است. مثلا افراد یک روستا هفتاد درصد نقطه ی مشترک دارند و خیلی شبیه هم هستند ولی الان این طور نیست. پس باید از تمام ظرفیت ها برای پیدا کردن مورد مناسب استفاده کرد. اگر بزرگتر با شناختی که از فرد دارد ،موردی را انتخاب کند اشکالی ندارد. ولی مشکل وقتی است که مادر موردی را که پیدا می کند تحکم کند که باید با این مورد ازدواج بکنی. اگر بزرگتر پیشنهاد دهنده باشد خوب است. ولی انتخاب این پیشنهاد، بعهده ی خود جوان است البته جوانی که از تجربیات بزرگترها خودش را محروم نکند.