پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

 

 
•در خانواده ما رسم است که در مراسم خواستگاری ، دختر و پسر فقط بیست دقیقه می توانند صحبت کنند . بنظر شما این کافی ست ؟
خیر کافی نیست . البته با توجه به ساختار اجتماعی فعلی کافی نیست وگرنه در گذشته اصلا باهم صحبت هم نمی کردند . در اولین جلسه خواستگاری ، بیست دقیقه خوب است که سوالات اساسی مطرح شود و یک شناخت کلی پیدا کنید . ولی زمان کم است . چون سوالات زیادی داریم که باید مطرح بشود . آقای دکتر افروز کتابی دارند که صد و شصت سوال در آن هست که باید در خواستگاری آنرا مطرح کنید . حالا می توان آنرا مختصر تر کرد که خسته کننده نباشد . البته میزان زمانی هم را که باید صرف کنیم بستگی طرف دارد . مثلا طرف فامیل باشد ، میزان زمان کمتری باید صرف شود . البته برای فامیل هم بیست دقیقه کم است . گاهی مواقع خواستگار آَنها غریبه است که باز زمان فرق می کند .
 

• پسری که به خواستگاری می آید ، چند جلسه می توانیم با او صحبت کنیم .
قطعا می دانم یک جلسه کافی نیست حتی اگر آشنا یا فامیل هم باشد . اگر غریب باشد تا شش جلسه هم میتوانید صحبت کنید . اگر آشنا یا فامیل باشد کمتر میشود . دو جلسه قطعا نیاز است زیرا شما در جلسه اول یکسری اطلاعاتی می گیرید ، ثبت می کنید و بعد ارزیابی می کنید . می بینید بعضی از اطلاعات مبهم است . جایی کلی گویی شده است و ریز نشده اند . گاهی اوقات شما در حرفها ، تناقض می بینید . یا تناقض بین شخص و والدینش می بینید . این ها باید در جلسه دوم خواستگاری حل شود . در این جا جایگاه مشاوره هم مهم است . البته قبل از خواستگاری هم می شود مشاوره کرد . ولی مهم این است که شما جلسه اول خواستگاری را بروید و اطلاعات را ثبت کنید و بعد اطلاعات را به مشاور بدهید و با توجه به آن اطلاعات ، به شما راه کار بدهند . گاهی در تعداد جلسات و ساعات آن افراط می کنند . کاری نکنید که خواستگاری خسته کننده بشود .و کش دادن زیاد منتهی به وسواس می شود و ما این را نمی خواهیم  .  
در خواستگاری باید دختر را ببینیم ولی مشکل من این است که نمی خواهم به نامحرم نگاه کنم . چه باید بکنم ؟
در ازدواج طرفین باید همدیگر را ببینند . در قدیم بخاطر ساختار اجتماعی که وجود داشته این جوری بوده است ولی الان ما صلاح نمی بینیم . ارتباط عاطفی با دیدن اتفاق می افتد . شما می خواهید یک کفش و یا یک لباس بخرید همه جای آن را می بینید . همسر که می خواهد یک عمر با شما بنشیند و زندگی کند پس حتما باید او را ببینید . حضرت رسول (ص) فرمودند : به یکی از یارانشان که همسرشان را ندیده بودند و ازدواج کردند و با هم مشکل داشتند ، گفت : اگر قبل از ازدواج همسرت را می دیدی کمتر دچار مشکل می شدی . دین ما دین خشکی نیست و برای همه چیز حرف دارد . دین ما اجازه می دهد نامحرم ، نامحرم را ببیند ولی شرایطی دارد . فقه ما اجازه داده شما که به خواستگاری می رویید ، می توانید دست و صورت خانم را ببینید بشرطی که آرایش و زینت نداشته باشد . و بشرط اینکه به قصد لذت نگاه نکنید . این برای اول خواستگاری است . بعدا با شرایط خاصی می توانیداین خانم را با پوشش باز و بدون روسری موهای ایشان ببینید . شرطش این است که قصد ازدواج باشد و دیگر اینکه شما می خواهید ببینید بدن ایشان سالم است یا خیر و شرط دیگر اینکه در مرحله آخر فرایند خواستگاری باشد. یعنی همه کارها انجام شده است . تحقیق و مطالعه و فکر و گفتگو کرده اید و به گمان قریب به یقین رسیده اید و دیگر هیچ مانعی نیست . خیلی ها این را نمی دانند و فکر میکنند ، هرکس بعنوان خواستگاری آمد ، می تواند دختر را بدون پوشش ببیند . این غلط است و دین ما اجازه نمی دهد . این تحقیر دختر است . شما دغدغه نداشته باشید . دین به شما اجازه داده است . البته در مرحله آخر هم نباید قصد لذت باشد . حالا اگر قصد لذت نبود ولی دختر را دیدید و قهرا لذت پیش آمد ، دین می گوید اشکالی ندارد . قصد شما نباید لذت باشد.  
آیا بهتر است دختر و پسر در اتاق دختر صحبت کنند یا در فضای دیگر ؟
در فضایی که همه باشند ، تمرکز نیست . نظرم این است که جای مستقلی باشند . در اتاق دختر خانم صحبت کنند ، یک ویژگی هایی هم دارد . با یک تیر دو نشان می زنند . هم صحبت می کنند و هم از فضای اتاق دختر خانم به یک چیزهایی هم می رسند . نوشته ها و تابلوها که در دیوار زده اند و قفسه کتاب می تواند سلایق و علایق و افکار دختر خانم نشان دهد . ما توصیه می کنیم دختر خانم هم اتاق آقا پسر را ببینند . چون اطلاعات مفیدی به او می دهد و در مجموع به یک جاهایی می رسند . و ابهامات را از بین می برد .
زمان صحبت در خواستگاری چقدر باشد تا مشکل شرعی نداشته باشد ؟
اگر ضوابط شرعی را رعایت کنند ، دیگر فرقی نمی کند چقد رصحبت کنند . شرایط شرعی یعنی گفتگو به قصد لذت نباشد ، احتمال افتادن در گناه  و مفسده نداشته باشد . به والدین عزیز می گویم ، تعصب بیخودی بخرج ندهید . درضمن یاد آوری می کنم ، در اتاقی که دختر و پسر صحبت می کنند  نباید در اتاق قفل باشد  و باید امکان رفت و آمد در اتاق  باشد .
 


 آیا در ماه مُحرم ، خواستگاری و جشن ازدواج جایز است یا خیر ؟
مراجع بزرگوار ما فرموده اند : اگر مراسم عروس توأم با گناه نباشد و هتک حرمت سید الشهداء نباشد ، اشکالی ندارد . اما برای مومنان سزاوار است به پاس داشت سید الشهداء از مراسم شادی آفرین بپرهیزند .
 

• در مورد گفتگوهای جلسه ی خواستگاری صحبت بفرمایید .
ما درباره ی دو مورد از سوالات صحبت میکنیم و بقیه را بعدا خواهیم گفت . در کتاب هایی که در مورد خواستگاری نوشته شده است چه خودی ها و چه غربی ها که آنها هم کارهای جالبی در این زمینه ها دارند ، یکی از کارها اختصاص به سوالات جلسات خواستگاری دارد . در کتاب هایی که در داخل کشور نوشته اند سوالاتی مطرح شده است ولی گاهی سوالات مطرح شده خیلی مناسب ازدواج نیست و بیشتر شبیه سوالات استخدامی است .چطور کسی می خواهد استخدام بشود با او مصاحبه می کنند و از او سولاتی را می پرسند ، این ها خیلی ضرورتی ندارد و مناسب نیست . بعضی مواقع سوالات بسیار و خیلی ریز است که از حد ضرورت خارج است . کتابی داریم که عنوانش سوالات خواستگاری است . خانم مونیکا وندز کتابی دارد بنام 1001 پرسش که می بایست قبل از ازدواج از همسر آینده تان بپرسید . این اسم کتاب است . البته ایشان خیلی ریز وارد شده است ولی کتاب خوبی است . ایشان خیلی وارد جزئیات شده است که حتی از دوران کودکی و مدرسه ی طرف بپرسید که در مقطع ابتدایی با چه کسانی دوست بوده است حتی به چه حیواناتی علاقه داشته است یا خیر . البته ایشان هدف دارد ولی من معتقد هستم که نیاز نیست . هدف ایشان این است که الان خانم به گربه علاقه دارد و آقا به سگ علاقه دارد ، این در زندگی دچار مشکل میشوند . با فرهنگی هم که دارند ایشان خیلی روی سگ تاکید می کند . بعد این ها مثل داستان تام و جری به جان هم می افتند و فضای خانه را ناآرام می کنند . کتاب اطلاعات خوبی می دهد ولی این همه سوال ضرورتی ندارد . من وقتی کتاب گلبرگ زندگی را نوشتم اکثر این کتابها را خوانده ام البته به جز کتاب های جدید . و بعد دست به گزینش زده ام . ما در کتاب گلبرگ زندگی مهمترین سوالات را آورده ایم . پس کسانی که این سولات برایشان مهم است به این کتاب مراجعه کنند که ما در آنجا سه جلسه سوالات را گفته ایم . جلسه ی اول سوالات مشترکی که خانم و آقا از هم می پرسند و سوالات اختصاصی که خانم از آقا می پرسد و من سوالی را پیدا نکردم که آقا از خانم بطور اختصاصی بپرسد . جلسه دوم سوالات تعدادی سوال مشترک است که خانم و آقا از هم سوال می کنند و یکسری سوالات اختصاصی که خانم از آقا می پرسند و آقا از خانم می پرسند و جلسه ی سوم هم همین جور . ما سه جلسه را پیش بینی کرده ایم . خیلی وارد جزئیات شدن خسته کننده است . چون نقاط ضعف پررنگ میشود . ما که دنبال امام زاده نمی گردیم دنبال مطلقا خوب نمیگردیم . اگر همه ی جزئیاتی که این خانم در کتابشان آورده اند سوال کنیم ، زندگی دیگر مزه ای ندارد . اختلاف سلیقه و تضاد در جاهایی طبیعی است و باید هم باشد . دو تا مثل هم مثل ، دو روح در یک بدن ، اولا امکان ندارد و ثانیا نیازی نیست . من یکی دو مورد را امروز عرض می کنم تا بعداً به مرور زمان بقیه آنرا توضیح بدهیم . مثلا در جلسه ی اول خواستگاری در مورد هشت محور خانم و آقا از هم سوال میکنند . سوال اول معرفی خودشان و خانواده شان است . البته این برای غریبه ها است . پسر عمو و دختر عمو لازم نیست که این سوال را از هم بپرسند . در غریبه ها خوب است که این اولین سوال باشد . سوال ساده تری است و خودمانی تر هست و نکته هم ندارد . جوابش هم سخت نیست و نیازی به تامل ندارد . و یک آرامشی در دو طرف ایجاد میکند که تا بعد دو طرف وارد سوال اصلی بشوند .  دومین سوال که خیلی مهم است بحث اعتقادات مشترک است . در کتاب زندگی ، ما سوال را هم مطرح کرده ایم یعنی عین سوال مطرح شده است . نگفته ایم که در این محورها سوال کنید که خانم ها و آقایان ندانند که چه سوالی بکنند . حتی یک جاهایی سوالات را غیر مستقیم مطرح کرده ایم . و حتی نوشته ایم که این سوال معکوس است و ما عمدا این ار طرح کرده ایم . حتی یک جاهایی گفته ایم که این سوال را مطرح نکنید . جزئیات را در کتاب  گلبرگ زندگی ببینید . سوال میزان پایبندی شما به مسائل دینی چقدراست ؟ این سوال حتما باید پرسیده بشود و این اولین سوال بعد از معرفی است . چرا ؟ چون اعتقادات مشترک خیلی مهم است. اگر شما در اعتقادات مشترک باشید و در جهت های دیگر اصل همتایی رعایت نشود ، می توانید این کاروان زندگی را به سرمنزل مقصود برسانید ولی اگر از نظر اعتقادی باهم جفت وجور نباشید و در بقیه جهات همتا باشید ، نمی توانید با هم زندگی کنید . حالا درباره ی مصادیق اعتقادات سوال میکنند . این بستگی به شما دارد . حالا فردی می گوید که من اعتقاد به مسائل دینی ندارم و چه لزومی دارد که این سوال را بپرسم . اتفاقا شما هم باید سوال کنید . هر دو باید سوال کنند .مثلا خانمی که معتقد است و نمره اش 16 است ، باید سوال کند و خانمی هم که اعتقاداتش نمره ی 5 می باشد باید سوال کند . چون ما میخواهیم در بحث اعتقادات اشتراک باشد . اگر خانم نمره اش 15 است سوال نکنند و طرف 5 باشد ، بعداً با هم مشکل دارند . خانم روحیه اش 5 است و آقا 15 است ، سوال نمی کند و بعداً مشکل ایجاد میشود. حتی ظاهر انسانها ملاک نیست . مثلا بگوییم که ظاهرش معلوم است که هم تیپ خودم است . ما انسانهایی را دیده ایم که  ظاهر ویژه ای داشته اند  ولی اعتقادات عجیب و غریبی داشته اند . مصادیق آن بستگی به حساسیت شما دارد . مثلا شما روی واجبات حساس هستید . مثل نماز ، روزه ، حج و خمس . این ها واجبات است و برای شما مهم است . حالا ممکن است که برای شما خیلی مهم نباشد و نپرسید ولی اگر برایتان خیلی مهم است حتما بپرسید . حتی مستحبات ، زیارات و اماکن مذهبی . ما داریم که خانم خیلی اهل زیارت است و اهل محافل مذهبی است و عکس این را هم داریم که آقا هیئتی است و دائم در هیئت است . این را مطرح نکرده و خانم خیلی خوشش نمی آید البته نه اینکه غیر مذهبی است ، روحیه و سلیقه متفاوت است و این از مستحبات است . کسانی سوال کرده اند که در اعتقادات مشترک بوده اند ولی چون وارد مصادیق نشده اند این مشکلات پیش می آید . حتی اگر مرجع تقلید برای خانم خیلی مهم است سوال کنند چون این ها بعدا در زندگی مشکلات درست می کند . مثلا خانم به خمس خیلی معتقد است و آقا خمس نمی دهد . این شبه دارد . ما چقدر مورد داریم که خانم می پرسند که شوهر من اهل خمس دادن نیست آیا خوردن غذای ما شبهه دارد یا ندارد ؟ یا خانم می گوید : شوهر من نماز نمی خواند و روزه هم نمی گیرد و دو تا پسر دارم و آنها هم اقتدا به پدر کرده اند . این آقا می خواهد الگوی پسرهای خودش باشد . مثلا در حج باید شوهر همراه باشد ، تامین کند و رضایت بدهد . داریم که خانم دلش برای حج لک می زند و آقا میگوید که چرا ما برویم این جوری خرج کنیم . حتی در مورد مرجع تقلید هم داریم که تضادها جدی است . در نواهایی که از تلویزیون پخش میشود یکی تلویزیون را خاموش میکند و یکی میگوید که این شبهه ندارد و مرجع تقلید من اجازه داده است . این ها باید بررسی بشود . دیگری پایبندی به ارزش های فرهنگی است که مهم است . در خیلی مناطق اگر اجازه بدهند صحبت کنند ده دقیقه الی یک ربع اجازه می دهند . من می گویم در این ده دقیقه این دو نکته مهم است و این برای جوانانی است که خانوداده ها نمی گذارند حرف بزنند . به پدرها هم می گوییم که اجازه بدهید که جوانان با هم حرف بزنند زیرا این مهمترین رخداد زندگی آنها است . پس بحث اعتقادات و پایبندی به ارزش های فرهنگی است .  لذا سوال کنند که انتظار شما از پوشش همسر آینده شان چیست ؟ یا در حضور در محافل و یا استفاده از تکنولوزی روز مثل ماهواره سوال کنند . این ها ارزش های فرهنگی است . ممکن است این دو از نظر اعتقادات مشترک باشند ولی در ارزش های فرهنگی با هم جفت و جور نباشند . مثلا نوع پوشش ، هر دو معتقد و مذهبی هستند و آقا      تلقی شان این است که خانم چادری هستند و بعدا مواجه میشوند که چادری نیستند . حجاب دارند ولی چادر را انتخاب نکرده اند ولی محجبه است ولی آقا چادری          می خواهند و یا آقا مانتویی میخواستند و مواجه میشوند با خانمی که چادری هستند . بحث استفاده ناصحیح از ماهواره و بحث محافل که آقا معتقد است ولی می گوید که این محافل اشکال ندارد . و خیلی هم نباید سخت گرفت ولی یکی سخت می گیرد . مثلا   جشن ها ، عروسی ها و اختلاط ها . این سه محور است .
 

• در مراسم خواستگاری چه صحبت هایی گفته بشود ؟
در گفتگوی دو زوج جوان که مهم است ، گاهی افراط ها و تفریط هایی را می بینیم. گاهی از طرف والدین هم منعی نیست خود جوانان گفتگو را خیلی جدی نمی گیرند و زمان خیلی کمی را به این کار اختصاص میدهند . یا گاهی افراط می کنند و خیلی برای این کار وقت می گذارند . مسئله را کِش می دهند و خیلی وارد جزئیات میشوند که نیازی به آن نیست . بعضی از نویسندگان به این سخت گیریها دامن می زنند . خانم مونیکا مِندِس کتابی دارد بنام هزار پرسش که قبل از ادواج      می بایست از همسر آینده تان بپرسید . هزارو یک  پرسش خیلی زیاد است . مادر کتاب گلبرگ زندگی چهل تا سوال راطرح کرده ایم . این چهل تا سوال کاربردی و اساسی است . من معتقد هستم  به بیشتر از این نیازی نیست مگر مورد خاص  و ویژه ای باشد . بنابراین خیلی وارد جزئیات نشوید. من برای گفتگو سه جلسه را پیش بینی کرده ام البته گفتگوی رسمی ،حضوری و چهره به چهره . در لابلای این گفتگو ها و در فواصل زمانی ، بعداز خواستگاری رسمی می توانند با پیامک ،تلفن و ایمیل ارتباط داشته باشند و هیچ منعی برای اینها نیست که تبادل فکر بکنند و ابهامات را برطرف کنند . بیشتر از این هم نیازی نیست . در جلسات گفتگو یکسری سوالات مشترک است بین خانم و آقا یعنی هم خانم و هم آقا باید سوال کنند . یکسری سوالات اختصاصی است . در جلسه ی اول هشت محور و در حقیقت هشت سوال هست که خانم از آقا و آقا از خانم می پرسند . ما در جلسه ی اول برای آقایان سوال اختصاصی ضرورت ندیدیم ولی خانم ها بخاطر حساسیتی که دارند و نکاتی که در زندگی آینده خودش را نشان می دهد ، چند سوال اختصاصی برای خانم ها هست . اولین سوال در مورد شناخت بیشتر طرف است . این سوال برای مواردی است که شناخت خیلی کامل نیست . اگر آشنا یا فامیل هستند حتی همین که اجازه دادند طرف خواستگاری بیاید یک اطلاعاتی دارند ولی بد نیست برای آغاز باب گفتگو ، اولین محور معرفی است . می توانند سوال کنند که بیشتر راجع به خودتان توضیح بدهید . راجع به تعداد افراد خانواده ، در مورد شغل والدین تان توضیح بدهید. این  سوال ساده ای است . شناخت بیشتر از اعضای خانواده ی طرفین خوب است . تحصیلات ، شغل و تعداد اعضای خانواده را می گویند . این خیلی خوب است هم فضا آرام میشود و هم آماده ی    گفتگوی های اصلی میشوند . محور دوم بحث اعقتادات است . بنظر من مهمترین بحث همین بحث است. اگر همتایی اعتقادی باشد و در جاهای دیگر همتایی باشد می شود کاروان زندگی مشترک را به سر منزل مقصود رساند ولی اگر برعکس باشد یعنی در جهات دیگر همتا باشند ولی از نظر اعتقادی همتایی نداشته باشند کار خیلی سخت میشود لذا سوال می کنید که میزان پایبندی شما به مسائل اعتقادی و دینی چقدر است ؟ حالا جالب است که بعضی ها فکر می کنند که این سوال مربوط به متدینین است . مثلا یک خانم متدین باید از یک آقا سوال کند یا برعکس ، خیر هرکسی با هر میزان اعتقادی باید این سوال را بکند . مثلا فرض می کنیم که آقا خیلی متدین نیستند و اعتقادات جدی ندارند . میزان پایبندی به اعتقادات ایشان نمره ی 5 است . ایشان هم باید سوال کنند زیرا این خانم ممکن است نمره اش 17 باشد و بعد این باعث مشکل میشود . و همتایی از بین می رود . این سوال ، سوال مهمی است و ما دوست داریم که در زندگی مشترک از نظر اعتقادی همتای هم باشند . محور دیگر ارزش های فرهنگی است . سوال می کنید که نظرتان درباره ی پوشش همسر آینده تان و حضور در محافل و استفاده از فناوریهای روز از جمله ماهواره چیست ؟ ما الان مشکلاتی داریم که به همین قضیه برمی گردد . ما داریمکسانی که گفتگو نکردند و وارد زندگی مشترک شده اند و آقا میگوید : ماهواره و خانم میگوید : نه یا راجع به حضور محافل در عروسی که آقا می گوید که من در این محافل حضور پیدا نمی کنم و خانم میگوید که این سختگیری ها چیست ؟ حتی راجع به نوع پوشش هم صحبت بفرمایید ، اینها ارزش های فرهنگی است که مهم است. سوال سوم راجع به خط مشی کلی زندگی است. خوب است سوال کنید بنای زندگی آینده تان را برچه چیزی استوار می کنید ؟ بر اساس دستور دین یا سلیقه ی غیر خود یا سلیقه ی شخصی . این سوال دورنمای خوبی به شما میدهد و خیلی از مشکلات را حل می کند. سوال بعدی سوال از هدف کلی زندگی است . سوال     می کنید که هدف کلی و اصلی شما از ازدواج چیست ؟ ما الان مورد داریم که این سوال مطرح نشده آقا یا خانم یک هدف اصلی و مهم در زندگی داشته ،مثلا کسب علم و افراطی به علم یا هنر یا ورزش علاقمند بوده ولی طرف مقابل کاملا متضاد و مقابل او بوده است و چقدر اینها با هم مشکل دارند . محور دیگر استقلال فکری است . سوال می کنید تا چه حد دربازه ی زندگی مشترک تان نظر دیگران بویژه پدر ، مادر و دوستانتان را دخالت می دهید ؟ می خواهیم ببینیم طرف چقدر استقلال فکری دارد . آیا انسان دهان بینی است . آیا وابستگی افراط به مادرش دارد . بویژه خانم های محترم این سوال را جدی بگیرند . ما داریم افرادی که بچه ننه هستند و دهان بین هستند یعنی وابستگی افراطی و شدیدی به مادر دارند . می گویند پارک برویم ، میگوید به مادرم یک زنگ بزنم ببینیم چه می گوید . می گویند که پرده بخریم ، می گوید که بگذار ببینم مادرم چه میگوید . این را جدی بگیرید. سوال کنید که شما تا چه اندازه می خواهید درآینده با دوستان و فامیل ارتباط داشته باشید . می خواهیم ببینیم که ایشان یک انسان درون گرا هستند با برون گرا . تیپ شخصیت درون گرا است یا تیپ شخصیتی برون گرا . چون ممکن است که بگوید که من هیچ علاقه ای به ارتباط با دیگران ندارم و شما بفهمید که ایشان درون گرا هستند و طرف مقابل برون گراست. محور دیگر بحث ارتباطات اجتماعی است که سوال کنید که نظر شما در مورد ارتباط خانم با ضوابط شرعی در میان نامحرم ها و فامیل چیست ؟ بعضی ها بویژه با آقایان ، ما این مشکل را داریم که بیماری اختلال هذیانی را دارند . در اینجا طبیعی است که عکس العمل نشان میدهد و ممکن است که در مقابل این سوال بایستد . البته اگر آقا با شغل خانم مخالفت کرد ، معنایش اختلال هذیانی نیست . اینها سوالات مشترکی است که خانم و آقا از هم سوال می کنند . ما می خواهیم باب گفتگو باز بشود  و اینها با فضای فکری هم آشنا بشوند . حالا اگر در دو مورد از این  محورها باهم مخالف  بودید ، نباید رد کنید . ما در مجموع می خواهیم به یک تصمیم نهایی برسیم . ممکن است که شما در چهار مورد با هم اختلاف داشته باشید ولی شما به این نتیجه می رسید که با وجود این اختلافات می توانید مدارا کنید . و یک موقع ممکن است که طرف نتواند مدارا کند . این سوالات کلیشه ای نیستند که یک جواب خاص داشته باشند . ممکن است یک نفر بگوید که من با اشتغال شما در جایی که اختصاص به خانم ها دارد موافق هستم ولی اگر در محیط هایی باشد که آقایان باشند ، موافق نیستم . بعضی ها         می گویند که اگرشما می خواهید دبیر دبیرستان های دخترانه بشوید اشکالی ندارد ولی اگر شما      می خواهید در شرکتی بروید که چند آقا هستند و با هم تعامل داشته باشید ، من دوست ندارم و این ها سلیقه ای است  . سلیقه ها متفاوت است و ما می خواهیم به اینها برسیم .
 

•شما فرمودید که در مورد مسائل اعتقادی ، در جلسه ی اول خواستگاری صحبت بشود . کدام مسائل دینی مهم است که ما باید از آن سوال کنیم ؟
این بستگی به خودشان دارد که چه مسائلی برایشان مهم است . باید دید که برای شما چه مسائلی مهم است . در مسئله ی اعتقادات چه خانم چه آقا ، از مصادیقی سوال می کنند که برای خودشان مهم است و به آن پایبند  هستند و اعتقاد دارند . از جمله واجبات مثل نماز ، روزه ، حج ، خمس و زکات . اگر یک طرف معتقد و عامل باشد و طرف دیگر معتقد نباشد یا حتی معتقد باشد ، پایبند نباشد و به این مسائل عامل نباشد ، طرفی که عامل هست در زندگی اش خیلی رنج می برد . بعضی ها می گویند که نماز و عبادت مسائل شخصی انسانهاست و ربطی به دیگران یا همسر ندارد و چرا باید سوال کنند . درست است که اینها شخصی است ولی در زندگی مشترک اثرگذار است . مسئله خیلی جددی است . مثلا اگر یکی از دو والد نماز نخواند و چون والدین اثر الگویی بر روی بچه ها دارند و ممکن است در آینده فرزندان پدر را که نماز نمی خواند الگو قرار بدهند یا مادر نماز نخواند و دختر خانم ، مادر را الگوقرار بدهد و والد دیگر که معتقد است و دوست داشته که بچه هایش نماز خوان باشد خیلی رنج می برد . اینها عامل اختلاف وجدایی است و ما الان این ها را با چشم خودمان می بینیم . مثلا در خمس که مربوط به آقا هست ، آقا خمس ندهد و اعتقاد به این مسئله ی دینی ندارد و خانم می خواهد از درآمدی استفاده کند که حقوق شرعی آن ادا نشده است ، چون این بحث برای خودش خیلی مهم است ، رنج می برد . حتی ممکن است بعضی از مستحبات را هم بپرسیم . مثلا زیارت و محافل مذهبی که واجب نیستند . چقدر از خانم ها می گویند که من دوست دارم که در دهه ی محرم یا شب قدر ماه رمضان به محفلی بروم ولی همسرم اجازه نمی دهد . گاهی برعکس آن را هم داریم . اگر طرفین دو قطب متضاد باشند باید توجه به شرایط تصمیم بگیرند . بحث واجبات و مستحبات نباید همیشه مستقیم پرسیده شود . بعضی ها میگویند که ما خانواده ی آقا را می شناسیم و با آنها رفت و آمد خانوادگی داریم . روی مان نمی شود که این سوال را بپرسیم و اطمنیان داریم که اهل  نماز هستند . در اینجا احتیاجی به سوال کردن نیست . ما جایی سوال می کنیم که در شناخت ابهام داریم  و نمی دانیم . حالا جوانی به خواستگاری آمده اند که دختر خانم یقین دارد که آقا اهل نماز است . البته اگر خانواده اهل نماز باشد صرفا دلیل نمی شود که آقا پسر هم اهل نماز باشد . اگر یقین پیدا کردند که خود شخص معتقد است ، نیاز به سوال کردن نیست . ممکن است بعضی مواقع این سوال توهین به طرف باشد که آقا شما نماز می خوانید ؟ یا خانم شما روزه         می گیرید ؟ اگر یک جاهایی تردید دارید از سوال معکوس استفاده کنید یعنی بطور غیر مستقیم و سوال معکوس . مثلا نماز یا روزه و عمل به واجبات مسائل دینی همسر آینده ی شما برای شما چقدر مهم است ؟ بالاخره این جوابی دارد . ممکن است طرف دو جور جواب بدهد . یک جواب ممکن است این باشد که چه ربطی به من دارد ، مگر ما را در گور همدیگر می گذارند ، عیسی به دین خود موسی به دین خود ، این مسئله ی شخصی ایشان است و من کاری ندارم . این جواب می تواند حاکی از این باشد که برای طرف این مسائل خیلی اهمیت ندارد . و باز این می تواند عاملی برای تحقیق بیشتر باشد . یا ممکن است جواب بدهد که برای من خیلی مهم است ، چون خودم انسان معتقد و نماز خوانی هستم و به واجبات شرعی عمل می کنم و بنای من بر این است که محرمات را ترک کنم . اگر همسر آینده ی من به این چیزها اهمیت ندهد ، برایم خیلی سخت است . با اینها شما می توانید به اندیشه ی طرف پی ببرید.البته اعتقادات عام است ولی چیزی که مشکل درست می  کند این احکام است. حالا یک سری محرماتی هم هست که آنها هم در زندگی مشترک اثر مستقیم دارد و باید پرسیده بشود. مثلا هیچ وقت ما سوال نمی کنیم که آقا شما دروغ هم میگویید ؟ این جای سوال ندارد . مثلا در قراینی و تحقیقات پی برده باشند که طرف اهل شرب خمر است . این یک حرمت شرعی است و حرام است و اسلام روی این مسئله هم خیلی سخت گرفته است . اینجا باید سوال بشود . ما در اینجا باید خیلی مراعات کنیم که ادبیات ما خیلی مودبانه باشد . البته نباید بحث به مسائل اعتقادی کشیده شود مثلا آقا شما معتقد به توحید هستید ؟ منظور این ها نیست .
سوالات اختصاصی که درجلسه ی خواستگاری خانم باید از آقا بپرسد را توضیح دهید . 
ما شش محور داریم که سوالات اختصاصی خانم هاست و مهم هم هست . خانم های محترم باید خیلی به این سوالات توجه بکنند . اولین و مهمتری سوال این است که از شهر محل زندگی سوال کنید که شما با همسر آینده تان بنا دارید که درکدام شهر زندگی کنید . حتی اگر آقا ساکن شهر شما باشد و همشهری شما هستند . چون ممکن است او تحصیلاتی کرده و بنا دارد در شهر شما زندگی نکند . و به شهر بزرگتری بود زیرا زمینه ی کاری او در آنجا بیشتر است. این سوال زمانی جدی می شود که طرف شما اهل شهر شما نیست یعنی غریبه است . این را حتما سوال کنید و نکته اش هم این است که خانم ها غالبا به خانواده و بویژه به مامان وابستگی عاطفی دارند . این تا حدی طبیعی است و اشکالی هم ندارد اگر در آن افراط نشود . این خانم ها دور شدن از شهر و خانواده برایشان سخت است .ما نگران این هستیم که این بحث مطرح نشود و بعد آقا ، خانم را شهر دیگری ببرد و رابطه ی عاطفی دختر خانم با مادرش و خانواده قطع بشود و دچار افسردگی های حاد بشود . سوال دوم ، نوع سکونت آقا هست .سوال می کنید که شما می خواهید زندگی مستقلی داشته باشید یا با والدین تان بطور مشترک زندگی می کنید ؟ این خیلی مهم است. اینها مسکوت می ماند و بعد مشکلات جدی را ایجاد می کند . اگر اینها سوال شود، خانم می تواند راحت تر تصمیم بگیرد که اگر می خواهد با خانواد ه اش زندگی کند ،خانم ببیند که می تواند کنار مادرشوهر زندگی کند یا خیر . آیا تحمل این کار را دارند ؟ الان ما افرادی داریم که با مادر شوهر زندگی می کنند و خیلی هم خوشبخت هستند و هیچ مشکلی هم ندارند . ولی اکثر قریب به اتفاق خانم ها برایشان سخت است که با مادرشوهر زندگی کنند . البته یک جورهایی هم حق دارند و دوست دارند که مستقل باشند .   آموزه های دینی ما هم بی میل نیستند که تجویز کنند که جدا از هم زندگی کنید . روایت داریم : به نزدیکان بگویید که همدیگر را زیارت بکنند ولی مجاورت نکنند .یعنی همان دوری و دوستی . البته ممکن است در مواردی خانم این را بپذیرد . حالا اگر گفتند که می خواهند با والدینشان زندگی کنند حتما شفاف سازی بشود که منظور این است که در یک محل زندگی کنند یا در یک آپارتمان جداگانه یا در یک آپارتمان مشترک زندگی کنند .اینها بررسی بشود که مشکلی پیش نیاید . سوال سوم در مورد اشتغال آقا هست . بپرسید که شما می خواهید در چه کاری اشتغال داشته باشید . البته این سوال درابتدای خواستگاری پرسیده میشود . اصلا مادر دختر خانم قبل از اینکه اجازه بدهند که خانواده ی آقا پسر به خواستگاری بیایند ، این جزء سوالات شان است زیرا این سوال مهمی است . این اطلاعاتی است که مادر آقا پسر هم می دهند ولی معمولا کلی گویی می شود . خوب است که در این محفل شغل شفاف سازی بشود .مثلا میگویند که شغلشان آزاد است. این شغل آزاد انواع  و اقسام دارد و این باید حل بشود.  مثلا می گویند که پسر ما در بازار کار می کند . خوب چه کاری می کند ؟ در بازار کارهای متعددی است. مثلا کارشان واسطه گری است یا دلال هستند . یا در وزارت امور خارجه کار می کنند . در وزارت سمت های مختلفی وجود دارد و این باید مشخص بشود . ممکن است الان آقا شغلی ندارند و به خواستگاری آمده اند . با مجموعه ی آموزه های دینی ما به این نتیجه می رسیم که اگر طرف جُربُزه ی کار و شرایط اولیه را دارد و انسان تن پروری نبوده و بی دلیل   بی کاری داشته ، او را رد نکنید. اگر ایشان ازدواج بکنند تازه درهای رزق وروزی و رحمت خدا به رویش باز می شود. دراینجا خانم حتما بپرسند که شغل آینده ی شما می خواهد چه شغلی باشد؟ چون شغل ها متفاوت است و بعضی از خانم ها با بعضی از مشاغل نمی توانند کنار بیایند . بعضی از شغل ها خاص است . مثلا هنرپیشگی یک شغل خاص است و هر کسی نمی تواند همسر یک هنرپیشه بشود . یا هر کسی نمیتواند با یک سیاست مدار زندگی کند . یا مشاوره  ، آقایی که از صبح تا شب سر و کارش با خانم هاست و خانمی که می خواهد با این آقا ازدواج کند باید آستانه ی تحملش بالا باشد . نیروی انتظامی یا روحانیت هر کسی نمیتواند با یک روحانی زندگی کند . زیرا حال و هوای خاص و پیامدهای خاصی دارد. لذا از شغل آینده سوال بفرمایید. سوال چهارم  را اگر شما نیاز دارید سوال بفرمایید که در مورد خودتان است . در مورد فعالیت های سیاسی واجتماعی خودتان سوال کنید .بعضی از خانم ها به این فعالیت ها علاقمند هستند . پس سوال کنید که نظرتان درمورد فعالیت سیاسی و اجتماعی همسر آینده تان چیست ؟ و تا چه اندازه ؟ حتی اندازه اش هم مشخص بشود . ولی اگر شما خانمی هستید که بنا ندارید ، پس این سوال منتفی است .  سوال پنجم در مورد اشتغال و تحصیل خودتان است. الان خانم می خواهند تحصیلات خودشان را ادامه بدهند ، حتما این سوال را بکنند . نظرتان در مورد شغل آینده ی همسرتان و تحصیلات ایشان چیست ؟ نظر من این است که در مورد شغل و تحصیل جزئی تر هم سوال بشود . مثلا در مورد شغل ممکن است آقا بگوید که من مشکلی ندارم . شغل مشخص بشود که در مراکز تجاری یا آموزشی یا اداری است . خیلی داشته ایم که گفته شغل اشکالی ندارد ولی حالا خانم می خواهند در یک شرکت خصوصی کار کنند و آقا میگوید که من چه موقع گفتم . خصوصی و دولتی خیلی مهم نیست . ممکن است این آقا روی همکار آقا مشکل داشته باشد و بگوید که منظور من کار درمحیط زنانه بوده است . مثلا می گوید که من اجازه می دهم که معلم بشوی ولی نمی گذارم در شرکت کار کنی . حتی درمورد تحصیلات هم سوال بشود که تا چه مقطعی مدنظر آقا هست . کاردانی ، کارشناسی ،کارشناسی ارشد و دکترا . اینها مشخص بشود .و آخرین نکته که سوال می کنید در مورد سطح زندگی است که واقعا مهم است . نظر شما در مورد زندگی آینده در مورد میهمانی دادن ، مسافرت و تفریحات چیست ؟ ما می خواهیم با این سوال متوجه بشویم که آیا احتمال دارد که ایشان خسیس باشند یا خیر . خساست یک اختلال روانپزشکی است که بندرت قابل درمان است . در پیایان جلسه ی اول گفتگو اگر مشکلی هست ، آنرا مطرح کنند چه آقا و چه خانم . فرقی نمی کند . یک خواستگاری  پیشینی بوده یک اختلال روانی بوده و تمام شده که اینها مطرح نمیشود . الان وسواس دارید و اضطراب های شدید دارید پرخاشگری های عصبی دارید اختلالات روانپزشکی دارید ازدواج پیشین است رابطه با جنس مخالفی داشتید که می دانند و ممکن است بعد به گوش آقا برسد ، اینها بعد از گفتگوی جلسه ی اول مطرح بشود . اینها را زمانی که می خواهید اجازه بدهید شخص بیاید نگویید. یا آقا زمانی که می خواهنند خواستگاری بروند ، نگویند . ما معتقد هستیم که اول بیایند ، ویژگی ها را ببینند و بعد با توجه به اینها تصمیم بگیرند. درمورد مهریه هم حدودش مشخص بشود. ما متاسفانه چقدر مشکل داریم که صحبتی ازمهریه نمی شود .جلسه ی اول ودوم وسوم خواستگاری و فرایند آن طی می شود ، وقتی به بله برون می رسند مهریه مطرح میشود و آقا یک دفعه با یک مهریه نجومی یا تاریخ تولدی برخورد   می کند و همه چیز بهم می خورد . و مشکلاتی از قبیل اینکه اسم روی دختر مردم گذاشتن و دلبستگی ها ایجاد می شود . آخر جلسه ی اول گفتگو بپرسد که خانواده ی شما نظرش درمورد مهریه درحد کم متعارف یا زیاد است . احتیاج به رقم نیست . رقم در بله برون تعیین می شود . ممکن است خانم بگوید که ما درحد متعارف هستیم یا اینکه بگوید که ما بر اساس تاریخ تولد مهریه تعیین می کنیم . که در این صورت آقا تکلیفش را می داند .  
 

•محور های اختصاصی که مربوط به خانم و آقا است که باید در جلسه ی دوم خواستگاری پرسیده شود چیست ؟
پاسخ – آقایان پنج محور را سوال می کنند . یکی در مورد جلب رضایت همسر . سوال می کنند که برای شما جلب رضایت همسر و توجه به نیازمندی های او چقدر مهم است ؟ چون ممکن است این مسئله خیلی درآینده مسئله ساز شود . دوم در مورد قناعت سوال می کنند که اصلاً تعریف شما از قناعت چیست ؟ که البته ممکن است این مسئله باز تر و شفاف تر شود و حتی ممکن است بصورت مصداقی مثالی بیاورند . اینکه قناعت شما در چه حدی و مانند کدام خانواده است ؟ محور سوم بحث تجمل و تشریفات است . این هم حتماً سوال شود که شما چقدر اهل تجملات و تشریفات هستید ؟ مشکلی که متأسفانه بعضی از آقایان بشدت با آن درگیر هستند . شاید اصلاً تصور هم نمی کردند که همسر آنها اینقدر اهل تجملات و تشریفات باشد . نکته ی چهارم سازگاری است . خیلی خوب است که سوال کنند اگر در آینده همسر شما شغل خود را از دست داد شما چکار می کنید . چرا آقایان این سوال را        می پرسند؟ به این خاطر که ببینند این خانم چقدر در آینده اهل سازگاری است . آیا می توانند با مشکلاتی که در آینده ممکن است در زندگی ایجاد شود کنار بیایند یا نمی توانند . محور پنجم هم  دغدغه ی زن سالاری است. سوال می کنند که از نظر شما مرد در زندگی چه جایگاهی می تواند داشته باشد ؟ می خواهند ببینند که ایشان از آن خانم های مردگونه ای است که می خواهد مدیریت کند و جلو اقتدار مرد را بگیرد یا نه می خواهد مشاور همسر خود باشد و شریک زندگی او . این پنج محور مربوط به آقایان است . اما پنج محور مربوط به خانم ها است . اولین سوالی که خانم ها        می پرسند مربوط به دخانیات است که خیلی نکته ی مهمی است . این هم خوب است که از همان سوالات معکوس باشد که به طرف مقابل برنخورد . نگویند که آقا شما سیگار می کشید ؟ آیا شما تریاک مصرف می کنید ؟ این سوال چیز جالبی نیست . سوال کنند که نظر شما درخصوص مصرف سیگار و مواد مخدر چیست ؟ حتی با این تعبیر بپرسند که اگر در بین نزدیکان ما یا شما کسی باشد که اهل سیگاریا اهل مواد مخدر  باشد شما چه احساسی نسبت به او دارید ؟ این خیلی می تواند کارگشا باشد که ببینید ایشان چه دیدگاهی دارد . سوال دوم میزان درآمد آقا است که باید سوال شود اما بایک ادبیات خیلی قشنگ و لطیف . ممکن است خانم سوال کنند که آقا شما چقدر پول در می آورید ؟ یا وضعیت پولی ماهانه ی شما به چه صورت است ؟ این سوال خیلی خوب نیست . می توانند مودبانه بپرسند که آیا درآمد شما به گونه ای است که بتوانید یک زندگی متوسط را اداره کنید ؟ جالب است که بپرسند یک زندگی متوسط . اولا ما این سوال را در جلسه ی اول مطرح نکردیم چرا . چون شائبه ی اینکه این خانم یک آدم مادی و پول پرست است ممکن است پیش بیاید . اولا این سوال را برای     جلسه ی دوم گفتگو گذاشته ایم آن هم با این ادبیات . بویژه با گفتن این مسئله که یک زندگی متوسط باشد یعنی می خواهند بگویند که من خیلی به دنبال زندگی آن چنانی نیستم .
آیا لازم است که این سوال را حتماً دختر خانم بپرسند گاهی دیده شده که پدر دختر خانم  می پرسند و یا در یک گپ دوستان برادر ایشان می پرسند ؟
اگر مدیریت سوال به دست خود جوانان باشد قطعاً بهتر است . ولی منافاتی ندارد ممکن است گاهی روی دختر خانم نشود . اما گاهی نیز ممکن است بزرگترها ادبیات را خراب کنند ، یعنی ادبیات خوبی نداشته باشند . قصد این است که این محورها مطرح شود . گاهی نیز ممکن است خود طرف نخواهد موردی را سوال کند . محور دوم بحث مشاوره است . چون آقایان در مشکلات زندگی تن به مشاوره نمی دهند . خوب است که خانم سوال کنند اگر در زندگی مشترک ما مشکلی پیش آمد شما چقدر به مشاوره اعتقاد دارید ؟ این هم خیلی نکته ی مهمی است . محور سوم مربوط به مصرف درآمد خانم است . البته این نکته مربوط به خانم هایی است که شاغل هستند و درآمد دارند و نمی خواهند در زندگی آن را مصرف کنند . این را باید سوال کنند که نظر شما در خصوص در آمد همسر خود در زندگی مشترک چیست ؟ در مورد مصرف این درآمد چیست ؟ ممکن است بگویند که معلوم است ایشان باید بیاورند و در زندگی خرج کنند . ولی خانم نمی خواهند . اما اگر خانم بخواهند مشکلی نداشته باشند اصلاً طرح این سوال معنایی ندارد . که البته نظر من هم این است که باید همینگونه باشد . یعنی من معتقد هستم که زندگی مشترک نباید جدایی باشد . خانم و آقا شاغل هستند هردو زحمت می کشند و پول در می آورند . بعد زندگی خود را با یکدیگر و با کمک هم می سازند . آخرین نکته مانند همان چیزی که آقایان سوال می کنند دغدغه ی مرد سالاری است . سوال می کنند که آقا جایگاه زن در زندگی شما چیست ؟ چه جایگاهی زن برای شما دارد . نکته ی آن هم این است که متأسفانه بعضی از آقایان دید خوبی نسبت به خانم ها ندارند و او را موجود ضعیفی می دانند . گاهی نیز متأسفانه او را ضعیفه صدا می زنند . این حرف غلط است . یا او را ناقص العقل و الایمان می دانند . که اصلاً زیبا نیست و خلاف آموزه های دینی ما است . اسلام آنقدر جایگاه ویژه ای برای زن در نظر می گیرد که اجازه نمی دهد دید مرد نسبت به او اینگونه باشد . شما ببینید که دید اولیای الهی نسبت به همسرانشان و دید رسول بزرگوار اسلام نسبت به فاطمه ی زهرا (س) چه دیدی بوده است . اینها سوالاتی است که پنج محور خانم ها نسبت به آقا و پنج محور خانم نسبت به آقا می پرسند . همانطور که گفتم ما می خواهیم با این سوالات فضای فکری طرف مقابل به دستمان بیاید و ببینیم که ما می توانیم خودمان را با او انطباق دهیم یا
 

• جلسه ی سوم خواستگاری را بطور خلاصه بفرمایید .
 
•پاسخ – در این جلسه بعضی از سوالات که تعداد آن هم زیاد نیست مطرح می شود . یکی از سوالاتی که ممکن است موضع تهمت باشد و در جلسه ی اول و دوم مطرح نشده ، سوال در مورد گرم مزاجی وسرد مزاجی طرف مقابل است . میزان قوه باه طرف که خیلی هم مهم است . البته لازم نیست که حتما این سوال بشود اگر آقا یا خانم نیازهای غریزی شان در حد عادی است . این برای کسانی است که غیرمتعادل هستند یعنی حالت افراطی در آنها هست . مثلا خانم یا آقا زیادی سردمزاج یا گرم مزاج هستند . چرا ایشان باید این سوال را مطرح بکند ؟ چون ممکن است طرف مقابلش قطب متضاد باشد که کاملا درنقطه ی مقابل باشد . این مسئله در زندگی زناشویی خیلی مشکل درست    می کند . به هرحال بعدا یک طرف نیازهایش برآورده نمی شود غیر از اینکه ممکن است انحرافات اخلاقی پیش بیاید ، تحت فشارهای روحی قرار می گیرد حتی ممکن است روی سیستم عصبی اش هم اثر منفی بگذارد . پس خوب است آقا یا خانمی که وضعیت غیرعادی دارند (کسانی که متعارف هستند نیازی به این سوال نیست ) سوال کنند که رفع غرایز در زندگی زناشویی برای شما چقدر اهمیت دارد ؟ این سوال مودبانه و خوب هم هست . جوانان چطور می توانند تشخیص بدهند که سطح نیازهایشان متعارف است یا غیر متعارف ؟ بالاخره در زمان مجردی یک احساسی به جنس محالف دارند . ممکن است فردی چنین احساسی ندارد . مرز احساس طبیعی و غیر طبیعی بودن غرایز درونی است و افراد باید تشخیص بدهند . کسی که باید خیلی رنج ببرد ، مراقب باشد و تحت فشار است . خیلی ها می گویند که من بیشتر از حد متعارف افراد دیگر احساس نیاز می کنم و در فشار هستم . مثلا آمادگی ازدواج هم ندارند و می پرسند که چکار کنند ؟ ببینید پس خودش تشخیص داده است . یکی هم می بیند که خیلی تحت فشار نیست ، راحت است ، مشکلی ندارد و می تواند خودش را کنترل کند . تشخیص آن خیلی سخت نیست . ممکن است حیا مانع از این بشود که این سوال مطرح بشود . این سوال در جلسه ی اول و دوم مطرح نمی شود که موضع تهمت نباشد و تلقی هواپرستی نباشد . اگر در جلسه ی سوم هم کسانی نتوانستند آنرا مطرح کنند راهش این است که این بطور مکتوب بنویسند . ولی تاکید می کنم که اگر فرد خودش غیر عادی است این سوال را حتما بکند که بعد دچار مشکل نشود . سوال بعدی در مورد بچه دار شدن است که این سوال مطرح نمی شود و بعد برای زوج جوان مشکل ایجاد می شود . تمام سوالاتی که ما مطرح کرده ایم یعنی این چهل سوال بر اساس تجربیاتی است که ما در مشاوره ی خانواده در این سالها به آن رسیده ایم . مشکلاتی که برای خانم ها و آقایان ایجاد شده است . لذا این سوالات بیشتر مبتی بر آن مشکلات است . الان  خانم و آقا با هم ازدواج کرده اند ، آقا می گوید که من بچه نمی خواهم و بنای من بر ازدواج برای بچه دار شدن نبوده است . البته این مورد خیلی کم است و این مورد خیلی شایع است که می گوید الان      نمی خواهم . ما فعلا خودمان بچه هستیم ،ده سال دیگر بچه دار می شویم . آقا این جوری می گویند ولی خانم بخاطر شدت عواطفی که دارد دوست دارد که بچه داشته باشد . یا بالعکس هم هست . پس بگذارید این سوال مطرح بشود . خیلی راحت مطرح می کنید که شما بنا دارید در زندگی تان دارای فرزند بشوید ؟ و در این صورت چه زمانی را مناسب می دانید . مشکل دیگری هم که در زندگی ها هست شیوه تربیتی بچه هاست . خوب است که مطرح بشود مبنای تربیتی شما در شیوه تربیت بچه ها چیست ؟ آیا شما در تربیت بچه از شیوه کتک هم استفاده می کنید ؟ ما متاسفانه این مشکل را داریم . سوال دیگری که باید در جلسه ی سوم مطرح بشود در مورد چگونگی عقد و عروسی است . اینکه زمان عقد و عروسی چه موقع باشد و فاصله ی عقد تا عروسی چقدر باشد . البته اینها در بله برون مطرح شده است . مراسم بله برون جای همین مسائل است که به توافق می رسند و می نویسند . د ر مورد چگونگی محفل عقد و عروسی آنجا جایش نیست . در جلسه ی سوم می توانند این سوال را مطرح بکنند که نظر شما راجع به کیفیت مجلس عقد و عروسی چیست ؟ آیا محفل با گناه و بی گناه برای شما فرقی می کند ؟ می خواهیم فضای فکری مشخص بشود . اگر این سوال مطرح نشود در همان شب اول عقد دچار مشکل می شوند . سوالی هم هست که مربوط به آقا هست و باید بپرسد که نظر خانواده ی شما در مورد رابطه همسر شما با خانواده ی شما چیست ؟ آیا اجازه می دهند که داماد همسرش را ببیند ؟ این نکته ی مهمی است . بعضی ها اجازه نمی دهد و این غلط است ولی بعضی ها این جزء آداب شان است یا اینکه تعصب های بیخودی دارند . یک موقع پدر تعصب بیجا ندارد ولی نمی داند جواب مردم را چه بدهد زیرا آداب و رسوم اجازه نمی دهد . سوال دیگر در مورد چیزهای خاص برای دو طرف است که در این جلسه می توانند سوال کنند . آیا شما انتظار خاصی از همسر آینده تان دارید ؟ اینجا زمینه را مهیا می کنید که اگر چیزی مانده یا انتظار خاص و ویژه ای هست مطرح بشود . مثلا خانم فردی است که بیش از حد متعارف نیاز به ابراز محبت شوهرش دارد . شاید این تابحال مطرح نشده و جزء سوالات نبوده است . حالا ممکن است مرد هم انتظار ویژهای داشته باشد که مطرح کند . مثلا دختر خانمی در خانه ی پدرش نسبت به خواهرش به ابراز محبت پدر بیشتر احساس نیاز می کند . این را خود افراد می توانند تشخیص بدهند و سخت نیست . اینها انتظار خاص است و با آلرژی یا حساسیت که در جلسه دوم مطرح می شود فرق دارد .شاید افرادی پاسخ می دهند ولی بعد نظرشان عوض می شود یا اینکه ممکن است پاسخ های دروغ بگویند . چطور می شود در این زمینه اطمینان خاطر پیدا کرد ؟ اگر دروغ بگویند که کار جالبی نیست . در محفل گفتگوی ازدواج باید بنای بر صداقت باشد . زیرا اگر ازدواج با دروغ عمدی شروع بشود جالب نیست . البته بعضی ها نمی خواهند دروغ بگویند بلکه در آینده فضا ، شرایط ، امکانات و موقعیت ها انسان را عوض می کند ، این اشکالی ندارد . اگر بنا باشد که شروع زندگی با دروغ باشد این چیز خوبی نیست . نظر من این است که باید صداقت داشت . دو طرف اطلاعات لازم را صادقانه بهم دیگر بگویند . ما گفتیم که هر اطلاعاتی لازم نیست . مثلا گفتن رازهای زندگی شخصی لازم نیست . اطلاعاتی که برای زندگی مشترک موثر است را بگویند . داریم که نجات در راستگویی است و دروغ کلید همه ی گناهان است . صلاح نیست که زندگی با دروغ شروع بشود . اگر طرف صداقت نداشته باشد ، ما راهکارهایی داریم که بفهمیم . مثلا شما دارید با طرف گفتگو   می کنید و هر چه شما می گویید، طرف تایید می کند و می گوید : بله همین طور است ،بله ، چشم ، من مخالفتی ندارم و نظر من هم همین است یعنی هر چه طرف می گوید طرف مقابل بدون هیچ چک و چانه ای می پذیرد و حتی می گوید که من و شما یک روح در دو بدن هستیم . اینها هشدار است . نگران کننده است . اینها اصلا امکان ندارد . یک خواهر و برادر در خانه کلی با هم مشکل دارند با اینکه یک ژن واحد،  سبک زندگی و محیط مشترک دارند چه برسد به یک فردی که با ژن متفاوت و سبک زندگی متفاوت . به این نکته دقت بفرمایید . اینها هشدار می دهد که طرف راست نمی گوید . راه دیگر این است که شما سوالات تان را بصورت معکوس بپرسید . مثلا خانم دوست دارد که آقا اهل معاشرت باشد ، سئوال می کنند که اگر همسر آینده شما اهل معاشرت و مسافرت نباشد نظر شما چیست ؟ این آقا اگر خودش اهل معاشرت و مسافرت نباشد می گوید که این خانم خیلی هم خوب است و خانم باید همین جوری باشد . مسافرت و میهمانی کارهای بچه گانه است . در اینجا خانم می فهمد که آقا فردی درون گرا است و علاقه ای به سفر و میهمانی ندارد . راهکار دیگر رفتارهای طرف است . تطابق گفتار و رفتار ، حرف و عمل . مثلا خانم اهل عبادت است و نماز اول وقت خیلی برایشان مهم است . این را از آقا پرسیده اند و آقا هم گفته که خیلی برایش مهم است . ولی آقا که برای جلسه ی گفتگو آمده ، وقت نماز هم شده و به روی خودش نمی آورد . خوب این حرف تا عمل فرق می کند . مثلا ممکن است بگوید که من از غیبت بدم می آید ولی راحت خودش غیبت می کند و گوش می دهد . از نظر اخلاقی ، خودش را بعنوان یک فرد مودب معرفی می کند ولی سلام نمی کند جلوی بزرگترها بلند نمی شود و کارهایی بکند که بزرگترها خیلی نمی پسندند . مثلا الان خانم نگران است نکند طرف برای پول پدرش به خواستگاری او آمده باشد، می توانند بگویند که من بنا دارم در زندگی مشترک خودم هیچ کمکی از پدرم نگیرم . خوب طرف می رود و دیگر نمی آید . یا اینکه خانم نگران است که طرف بخاطر درآمدش می خواهد با او ازدواج کند ، می گوید که من بنا دارم که درآمدم را در زندگی آینده خرج نکنم . البته می خواهد طرف را امتحان کند . بنظر من این چیز خوبی نیست که در زندگی شان من و تویی داشته باشند . باید با هم زندگی شان را بسازند . حالا ممکن است بگویند که ما اطلاعاتی می گیریم و تردیدهایی ایجاد می شود . راه اثبات صداقت طرف فقط گفتگو نیست . ما تحقیق هم داریم . این مهم است . حضرت علی(ع)  فرمودند : هیچ انسانی      نمی تواند وقتی حرف می زند چیزی در دلش پنهان کند زیرا در صورت و چهره اش ظاهر می شود . حتی اگر طرف در گفتگو دروغ هم بگوید ، شما گفتگو را حذف نکنید. در گفتگو شما می توانید میزان هوش و عقل طرف را بفهمید می توانید متوجه بشوید که طرف تعادل روحی و روانی دارد یا خیر؟ استقلال فکری و استبداد رای دارد یا خیر . مثلا در صحبت کردن با تحکم صحبت می کند و می گوید : همین که من گفتم . در ضمن در گفتگو شما حجت را بر طرف تمام می کنید . خیلی وقتها به آقا می گویند که چرا این را نگفتی ، آقا می گوید که شما نپرسیدی و من هم نگفتم . وقتی شما از او سوال می کنید وادار می شود که بگوید و حجت بر او تمام می شود. اگر حتی طرف به دروغ وعده هایی بدهد ، تعهد می آورد ولی اگر اینها را نگوید هیچ تعهدی ایجاد نمی کند . بعد اگر عمل نکند احساس گناه می کند . نظر من این است که شما گفتگو را حذف نکنید . با حفظ شرع و دین ، قبل از عقد می توانند به مسافرت بروند . 
•844 – قبل از ازدواج از کجا بفهمیم که آقا به مادرشان وابسته است یا خیر ؟( تعداد و مدت زمان خواستگاری )
پاسخ – در محور ازدواج سوالاتی مطرح شد و گفته بودیم که از آقا بپرسید که نظر دیگران بویژه پدر و مادر و دوستان تان در زندگی تان چقدر مهم است . آیا برای شما خیلی اهمیت دارد ؟ با توجه به جواب آقا شما می توانید اطلاعاتی بگیرید . ممکن است که آقا بگوید که نظر پدر و مادر من خیلی مهم است و من بدون نظر آنها هیچ کاری  نمی کنم . این می تواند هشدار باشد . مثلا در جمع خواستگاری از آقا سوالاتی می کنند ، آقایانی که بشدت به پدر و مادرشان وابسته هستند ، به مادرشان نگاه می کنند که اگر مادر اشاره ای کرد جواب بدهند . این وابستگی را نشان می دهد . یک وقت آقا می خواهد جواب بدهد ولی مادر بجای آقا پسر جواب می دهد . این هم مشکلاتی ایجاد می کند . اگر آقا در تکیه کلامش "حرف مادرم " است می تواند هشداری برای شما باشد. از طرفی اگر آقایی که به خواستگاری شما آمده اند تک فرزند یا فرزند آخر باشد یا فرزند یک والد سرپرست باشد ، اینها می تواند مزید بر علت باشند . البته ممکن است که تک فرزندی باشد که خیلی هم استقلال فکری هم داشته باشد . مجموعه ی شرایط علائم وابستگی است نه یک علامت . اگر شما با نشانه ها به جایی نرسیدید می توانید تحقیق کنید . دوران نامزدی هم برای شناخت خوب است . مثلا الان آقا با خانم قراری دارند که با هم گفتگو کنند یا اینکه بیرون بروند و این برنامه ریزی شده است ولی با کوچکترین اراده ی مادر این برنامه بهم می ریزد . این معنایش این است که این آقا استقلال فکری ندارد . مجموعه ی اینها می تواند به خانم کمک بکند .
• به خواستگاری دختری رفته ام . من از کجا بفهمم که او دوست پسر داشته یا خیر ؟
•پاسخ – تلقی من این است که این آقا،خودش دوست دختر نداشته است که این قضیه برایش مهم است . شما که جوان خوبی هستید و به ارزش ها اعتقاد دارید ، طبیعتا به دنبال هر خانواده ای نمی رویید و به سراغ خانواده ای می روید که همتای شما باشند. شما دخترعفیفی پیدا می کنید و به خواستگاری می رویید و حمل بر صحت می کنید و اصلا این سوال را نمی کنید . این سوال خطرناک است زیرا خیلی توهین آمیز است. مگر اینکه در تحقیقات اطلاعاتی در این مورد به شما داده اند که اگر این موضوع برای شما خیلی مهم است، خواستگاری را قطع می کنید ولی اگر شما شک دارید و می خواهید شک را از بین ببرید می توانید این سوال را از خانم بپرسید ولی نحوه ی سوال کردن هم خیلی مهم است . مثلا شما می توانید بپرسید که نظر شما در مورد ارتباط دختر و پسر چیست ؟ اینکار برای خانم ها هم صادق است. خدا قانونی دارد که پسر پاک برای دختر پاک است و پسر آلوده برای دختر آلوده است . اگر شما قانون را راعایت کنید خدا یک پاک را نصیب شما می کند . اگر مواردی خلافی این پیش بیاید بخاطر این است که خانم و آقا درست ازدواج نکرده اند. یعنی عشق های کر و کور کننده بوده است. سعی کنید که این سوال را نکنید و حتی این سوال در فکر شما هم شکل نگیرد . بعضی ها بعد از ازدواج این سوال را از خانم می کنند . وقتی شما این سوال را می کنید یا طرف مجبور است که دروغ بگوید و دروغ گویی در زندگی شما باب می شود یا اینکه طرف راست می گوید و نظم زندگی شما بهم می خورد و خواب خوش از شما گرفته می شود و اعتماد شما از همسرتان سلب می شود . در قرآن داریم از چیز هایی سوال نکنید که وقتی جواب آنرا می شنوید به زحمت بیفتید. در روایت داریم برای فهم سوال کنید . البته ما باید در ازدواج  تحقیقات بکنیم .
• دوستم با آقایی ازدواج کرد و بعد از عقد متوجه شد که ایشان متاهل هستند . ما از کجا بفهمیم آقایی که به خواستگاری آمده مجرد است ؟
پاسخ – ایشان اصولی ازدواج نکرده اند که دچار چنین مشکلی شده اند.من احتمال می دهم که این خانم با آقای متاهل در بیرون ارتباطی برقرار کرده اند و ابراز محبتی هم شده است و دلبستگی ایجاد شده است و قول ازدواج داده اند. اگر روزی که این آقا برای خواستگاری ارتباط برقرار کردند، خانم به ایشان می گفتند که هرکاری آدابی دارد و شما باید با خانواده به خواستگاری بیایید، خیلی بعید است که خانواده ای برای پسرشان که متاهل است دوباره به خواستگاری بیایند. احتمالا این آقا خودشان به خواستگاری آمده اند و با والدین شان به خواستگاری نیامده اند. ممکن است که والدینی با عروس شان مشکل داشته باشند و برای لجبازی چنین کاری بکنند ولی احتمال این کار خیلی کم است .بالاخره مراسم بله برون وجود دارد که بزرگترها در آن جمع می شوند. در فرایند خواستگاری تحقیق مهم است .مگر می شود آقایی زن و بچه داشته باشد و در تحقیقات مشخص نشود ؟به فرض اگر آقا بگوید من پدر و مادر ندارم، حتما بزرگتری دارد. اگر شما اصولی ازدواج کنید چنین مشکلی پیش نخواهد آمد.
 آقایی به خواستگاری من آمده است و من بعد از سه ماه دلبسته ی او شده ام ولی الان خانواده ها با هم مشکل پیدا کرده اند. تکلیف من چیست ؟
 پاسخ – وقتی در خواستگاری علاقه ای پیدا می شود باید توجه داشت که این ابتدای روند خواستگاری است و ممکن است که دهها مشکل ایجاد بشود. این علاقه خوب است ولی نباید تبدیل به عشق و وابستگی بشود. به تعبیری نباید این شعله ی علاقه بالا برود زیرا تبدیل به عشق می شود. در مسیر فرایند خواستگاری موانعی ایجاد می شود مثلا آزمایش خون .شما باید بگویید که هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است .خیلی از موارد حتی بعد از بله برون مشکل پیش می آید. پس تا زمانی که صیغه ی عقد خوانده نشده است، دو جوان نباید به یکدیگر دل بدهند. مثلا هیچ کس برای اینکه به مریخ نرفته است، گریه نمی کند ولی ممکن است اتفاقی پیش بیاید که شما بخاطر همین مریخ نرفتن گریه کنید. ممکن است که از ناسا با شما تماس بگیرند که شما برای رفتن به فضا انتخاب شده اید و شما به همه این خبر را می دهید و بعداً این خبر کنسل می شود. در این صورت حتما شما برای نرفتن به مریخ گریه می کنید. پس انسان نباید دلبسته بشود. پس جوانان در خواستگاری نباید موضوع را قطعی بگیرند. خیلی از خواستگاری ها به سرانجامی نمی رسد.
هیچ وقت یک دفعه عشق آتشین پیش نمی آید. ابتدا علاقه ای بوجود می آید و بعد به آن دامن زده می شود تا به عشق آتشین تبدیل بشود. اگر علاقه ای در مورد شخص بوجود آمد ما نباید به آن فکر کنیم و باید ذهن مان را مدیریت کنیم حتی ما می توانیم عواطف خودمان را هم مدیریت کنیم .اینکه می گویند ما عاشق شده ایم و دیگر نمی توانیم بدون طرف زندگی کنیم اشتباه است. افراد خودشان به علاقه دامن می زنند و به آن فکر می کنند و تصویرسازی می کنند.عاقلانه ازدواج کنید و عاشقانه زندگی کنید.
 


 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group