جناب آقای دهنوی ، شما چند ساله بودید که ازدواج کردید و چه سالی ازدواج کردید ؟ نحوه خواستگاری تان را توضیح دهید .
من متولد 1340 هستم و در بیست و سه سالگی ازدواج کردم و درسم را در نیشابور تمام کردم و به قم مشرف شدم و پایه سوم حوزه را که تمام کردم ، به شهرمان برگشتم و اقدام به ازدواج کردم . اهل نیشابور هستم . نحوه خواستگاری من خیلی عادی و بر اساس اعتقاداتی که داشتم بود . من قبل از ازدواج با همسرم آشنا نبودم و در همان مراسم خواستگاری ایشان را دیدم . ازدواج ما خیلی ساده بود و شرط اول ازدواج من این بود که با خانم سیده ازدواج کنم زیرا به حضرت فاطمه (س) ارادت خاصی داشتم . دوست عزیزی خانواده محترمی را به ما معرفی کردند . و طبق آداب و رسوم ما به همراه خانواده مان به خواستگاری رفتیم . الحمدلله زندگی خوبی هم داریم . من فقط یکبار به خواستگاری رفتم . که به ازدواج منتهی شد . یک جلسه با همسرم صحبت کردم و بعد جواب مثبت گرفتم . سوال می کنند که حرفهایی که امروز شما می زنید ، در آن موقع چقدر به آن عمل می کردید ؟ من از اول چون معتقد به این عقاید بودم البته نه به این شدت ، به آن عمل می کردم . اول خواستگاری را بر اساس رسم و رسوم انجام دادم و خانواده ملاک مهمی برای من بود . اصالت و دیانت برای من مهم بود . آن موقع همسر من دیپلم بودند و من پایه سوم حوزه بودم . البته بعدا اجازه دادم خانمم تحصیلاتش را ادامه دهد و الان شانزده سال است که دبیر در دبیرستان قم هستند . و خودمم هم رشد کردم تا این فاصله تحصیلات باشد و از نظر سنی ایشان پنج سال از من کوچکتر بودند . در آن زمان من یک ساعت با ایشان صحبت کردم . و البته پدر خانم من ناراحت شدند از این صحبت طولانی ولی به این جهت که من طلبه بودم ، سخت نگرفتند. شما در ازدواج سخت گیری می کنید یا خیر ؟ خیر ما سخت گیری نمی کنیم . این سوالها که ما می گوییم بستگی دارد که هر کدام به درد چه کسی بخورد و همه سوالها را نباید از همه بپرسیم . من بیشتر در مورد ویژگی شغل طلبگی صحبت کردم و سختی شغلم را گفتم . مثلا وقتی من این خانواده را پیدا کردم دیگر نپرسیدم شما نماز میخوانید یا نه زیرا مطمئن بودم و بیشتر بحث محور من همان شغلم بود . تحقیقات اولیه و قرائن برای من کافی بود و سخت گیری نکردم .
• انصافا چقدر در زندگی موفق هستید و رمز این موفقیت یا مشکلات در چیست؟ لطف کنید شعار گونه صحبت نکنید .
من با لطف و عنایت خدا در زندگی موفق هستم و این موفقیت را مدیون همسر خوب می دانم . آرامشی که امروز در زندگی دارم و می توانم به مردم خدمت کنم ، مدیون همسرم هستم . یک خانم سیده ، مهربان ، عطوف ، وفادار ، سازگار و قانع دارم وهر وقت خدا می خواست فرزندی به ما عنایت کند می گفتم خدا کند به شما برود و اثر ژنتیک هم موثر است . ازدواج را جدی بگیرید.
•
آقای دهنوی چند فرزند دارید و آیا ازدواج کرده اند یا خیر ؟
سه فرزند دارم . دختر بزرگم بیست و سه سال و متاهل هستند و یک دختر دارند . پسر من تقریبا بیست سال دارد و دانشجوی مهندسی دریا هستند و مجرد هستند و یک دختر کوچک دو سال و سه ماهه بنام نفیسه زهرا دارم . من تمام این چیزهایی که در بحث هایمان بوده در ازدواج دخترم پیاده کردیم . داما اصلا شغل نداشتند چون دانشجو بودند و می دانستیم بی کار نمی ماند فقط دیانت طرف برای مان مهم بود . من تمام صحبتهایی را که می کنم ، برای ازدواج دخترم انجام داده ام .
• آیا درون گرایی یک اختلال است ؟
خیر . ما از آن بعنوان یک تیپ شخصیتی یاد کردیم و ویژگی های آن را گفتیم . این یک اختلال نیست ولی وسواس یک اختلال است .