چرا برخي نوجوانان گرفتار خودارضايي ميشوند؟
خودارضايي هم مانند انحرافات ديگر علتهايي دارد. مسائلي وجود دارند که زمينهساز ابتلاي يک نوجوان به خودارضايي ميشوند. در اين فصل به تعدادي از آنها اشاره ميکنيم. ناگفته نماند که بعضي از اين موارد از اهميت بيشتري برخوردارند و به تنهايي ميتوانند زمينة ابتلاي فرد را فراهم کنند؛ در حالي که برخي ديگر از اين موارد فقط در کنار يکديگر، زمينهساز خودارضايي ميشوند.
انزوا و تنهايي
خودارضايي مرض تنهايي ناميده شده است. اين مطلب، به خوبي نشان ميدهد که تنهايي يکي از زمينههاي اصلي ابتلاي فرد به خودارضايي است. تنهايي يعني درهم شکستن پيوندهاي ارتباطي خودمان با ديگران. نوجواني که در اتاق خودش، منزل و يا محيط هاي ديگر، زمان زيادي را در تنهايي به سر ميبرد و کسي را نظارهگر خود نميبيند، بسياري از اوقات وسوسه ميشود و بر اثر دست ورزي با اندامش، کم کم لذت هايي را تجربه ميکند و همين امر باعث ابتلاي او به خودارضايي ميشود. در واقع تنهايي به منزلة حصاري است که نوجوان به دور خود ميکشد. معمولاً انسانها وقتي در حضور ديگران هستند، حريمها را حفظ ميکنند و دست به هر کاري نميزنند؛ ولي در تنهايي به اين تصور که کسي حضور ندارد ، در حالي که خدا هميشه و همه جا شاهد کارهاي ماست ، ممکن است کارهايي غير اخلاقي مرتکب شوند. کريم شانزده ساله ميگويد:
در سالهاي نزديک بلوغ به دليل درس خواندن براي امتحانات، در خانه تنها بودم و از سر کنجکاوي به خودارضايي پرداختم. سپس اين عمل گريبانگيرم شد.
دوستان منحرف و ناباب
يکي از ويژگيهاي دورة نوجواني، تأثير پذيري و الگوگيري از همسالان است. نوجوان به رفاقت و دوستي با همسالان خودش اهميت فراواني ميدهد و از آنها بيش از ديگران تأثير ميپذيرد. معمولاً اوقات زيادي را با دوستانش سپري ميکند و به راحتي از آنها رنگ ميپذيرد. طبيعتاً اگر در بين دوستانش افرادي ناباب و منحرف باشند، روي او تأثير ميگذارند. به طور کلي دوست هر شخصي تأثيري عميق بر روحيات، افکار و رفتارهاي او ميگذارد. بسياري از افرادي که به بيراهه کشيده ميشوند و مرتکب کارهاي خلاف ميگردند، از دوست بد مينالند و علت بدبختي و انحراف خود را رفاقت با رفيقان ناسالم ميدانند. شهرام نوزده ساله، محکوم به اعدام، چنين ميگويد:
در تهران با عدهاي از همکارانم دوست شدم. اي کاش هرگز به تهران نيامده بودم و هرگز دوستي نداشتم. آنها به من پيشنهاد سرقت کردند. ابتدا نپذيرفتم، ولي آنها مرا با حرفهايشان راضي نمودند و سرانجام در حال سرقت و درگيري با صاحب خانه، او را کشتم. اکنون به جوانان توصيه ميکنم که با دوستان ناباب گام برندارند، که به سرنوشت شوم من گرفتار شوند.
پيامبر عزيزمان صلي الله عليه و آله و سلم ميفرمايد:
انسان بر دين دوست خود است؛ پس مواظب باشيد که با چه کسي دوستي ميکنيد.
اين سخن زيبا و پرمعني پيغمبر به خوبي نشان ميدهد که تأثيرات دوست، محدود به اين دنيا نيست؛ ما در مسائل دينيمان هم به شدت از دوستانمان تأثير ميپذيريم. دوستاني که انسان در اين دنيا برميگزيند، تأثيري عميق در خوشبختي يا بدبختي وي دارند. قرآن کريم از عاقبت حسرت بار کساني ياد ميکند که در دنيا با دوستان منحرف معاشرت داشته و به واسطة آنان به گناه و آلودگي کشيده شدهاند. اين افراد در قيامت دست خود را از شدت حسرت به دندان گزيده، چنين ميگويند:
اى كاش با رسول (خدا) راهي برگزيده بودم! اى واى بر من، كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم! از سوي ديگر دوست خوب و سالم علاوه بر اينکه در اين دنيا، ما را به سمت خوبيها ميکشاند، در آخرت هم ميتواند باعث نجات ما شود. در روايتي زيبا از پيغمبر اکرمصلي الله عليه و آله و سلم نقل شده است:
بعضي از بهشتيان، که دوستشان در جهنم است، ميگويند چه بر سر دوست ما آمد، در حالي كه خداوند (براى اينكه قلب اين مؤمن را شاد كند) فرمان ميدهد دوستش را از جهنم خارج كنند و به بهشت بفرستند، اينجاست كه باقيماندگان در جهنم ميگويند: (افسوس که امروز) نه شفاعت کنندگاني براي ما وجود دارد و نه دوست گرم و پر محبتي.
ميرود از سينهها در سينهها از ره پنهان صلاح و کينهها
صحبت صالح تو را صالح کند صحبت طالح تو را طالح کند
البته اثرگذاري دوستان ناباب، تدريجي و آرام است و گاهي اوقات نوجوان خودش هم متوجه انحرافش نميشود؛ و بعد از مدتي ميفهمد در چاهي افتاده است که بيرون آمدن از آن مشکل است. امام عليعليه السلام ميفرمايد:
با انسان شرور و بدکار همنشيني و رفاقت نکن؛ چرا که شخصيت تو شرارتهاي او را ميربايد (از او اثر ميپذيري) بدون آن که خودت بفهمي.
موارد زيادي اتفاق افتاده است که نوجوان به علت بيدقتي در انتخاب دوستانش و رفاقت با دوستان منحرف، دچار خودارضايي شده است. دختر نوجواني در نامهاش به مشاور تربيتي چنين نوشته است :
پنج سال پيش وقتي که کلاس چهارم ابتدايي بودم، خانوادة جديدي به کوچه ما نقل مکان کرد. اين خانواده دختري داشت که دو سال از من بزرگتر بود. من با او دوست شدم و روابط صميمانهاي بين ما برقرار شد، طوري که حتي يک لحظه دوري از هم را به سختي تحمل ميکرديم. ولي او به اين دوستي پاک خيانت کرد و مرا به بيماري وحشتناک خودارضايي دچار کرد و خود از آنجا رفت و مرا با يک دنيا آه و حسرت و پشيماني تنها گذاشت... . من که دختري پرجنب و جوش بودم و کمتر کسي ميديد که يک گوشه نشسته باشم، کم کم به يک دختر گوشه گير و رنگ پريده مبدل شدم. اين کار روي تحصيل من اثر گذاشت، من که تا سال سوم راهنمايي جزو شاگردان خوب کلاس بودم، در سال سوم راهنمايي، ثلث اول يک تجديد آوردم... . خواهش ميکنم مرا در ترک اين عادت زشت ياري دهيد.
فرهاد هفده ساله هم چنين نوشته است:
راستش چند سال پيش يكي از دوستان نابابم ،که لعنت خدا بر او باد، به من ميگفت: اين کار ضرري براي بدن ندارد. او خودش به خودارضايي مبتلابود و اين عمل زشت به من هم سرايت كرد، حالا نميدانم چگونه اين عمل را ترك كنم.
عوامل تحريک کننده شهوت
امروزه تهاجم فرهنگي ،يا بهتر است بگوييم شبيخون فرهنگي، همة اقشار جامعه به ويژه جوانان و نوجوانان را در معرض خطري جدي قرار داده است. کتابها و رمانهاي عشقي و جنسي، روزنامهها و مجلات مختلف، عکسها و پوسترهاي تحريک کننده (مثل پوسترهاي ورزشکاران و هنرپيشههاي سينما و تلويزيون)، فيلمها و سيديهاي مبتذل، کليپهاي صوتي و تصويري تحريک کننده که به راحتي توسط بلوتوث جابجا ميشوند و همچنين شبکههاي ماهوارهاي و اينترنت در بسياري از موارد به آساني در دسترس نوجوان قرار دارند و اخلاق و فرهنگ او را در معرض هجومی ويرانگر قرار ميدهند. وضعيت نامناسب حجاب در برخي شهرها و همچنين نبودن حريم در روابط بين دختر و پسرها نيز باعث ايجاد تحريک در نوجوان ميشود. حتي بر روي کالاهاي مختلف تجاري، عکسهاي مبتذل و تحريک آميز جنسي، به گونهاي حساب شده به تصوير کشيده شده و نوجوان را به راحتي تحريک ميکنند. همة اين عوامل روح و روان نوجوان را تحت تأثير قرار داده به طوري که تصاوير مبتذل دائماً ذهن او را درگير ميکنند و حتي در خواب هم او را راحت نميگذارند. نوجواني که در برخورد با اين عوامل تحريک کننده، مديريت صحيحي نداشته باشد، به تدريج در مقابل فشارهاي ناشي از آنها، توانش را از دست ميدهد و ممکن است گرفتار خودارضايي شود. اميردر نامهاي چنين نوشته است:
متأسفانه از وقتي دانشجو شدم و مجبور شدم از اينترنت زياد استفاده نمايم، به گناه و بلاهاي متعددي آلوده شدم. شرم دارم از نوشتن اين حرفها ؛ولي مجبورم؛ چون نياز به کمک دارم و جواني و عمرم رو به تباهي است. متاسفانه گاهي که به اينترنت سر ميزنم براي انجام کاري، ناگهان به طور اتفاقي با تصاوير نسبتاً تحريک کنندهاي روبرو ميشوم و از آنجا که در زمينة اينترنت و رايانه هوش بالايي دارم، با وجود فيلترينگ به سرعت به سراغ جاهايي که نبايد بروم، ميروم. به مطالب و تصاويري نگاه ميکنم که بسيار مهلک هستند. بعد از مشاهدة اين تصاوير زشت، متاسفانه تحريک جنسي توسط نگاه برايم رخ ميدهد و عصارة وجودم از من خارج ميشود. بعد که براي طهارت مجبور به غسل ميشوم در حمّام هم دوباره اقدام به استمنا ميکنم.
مريم هم چنين ميگويد:
متأسفانه مشکل من بيشتر به خاطر دسترسي به سايتهاي غير اخلاقي اينترنت و مشاهدة تصاوير و گاهي فيلمهاي غيراخلاقي ميباشد. يعني از وسوسه شروع ميشود و سپس در موقعي که تنها هستم اين وسوسه شديدتر شده، سپس به مشاهده تصاوير غير اخلاقي و در نهايت اقدام به اين عمل زشت ميانجامد.
بيکاري و نداشتن برنامه براي اوقات فراغت
منشأ بسياري از گناهان و انحرافات، بيکاري است. در مورد نوجوان هم، چنين است. گاهي اوقات علت ابتلاي نوجوان به خودارضايي، نداشتن برنامه براي اوقات فراغتش ميباشد. نوجواني که بيبرنامه است و اوقات بيکارياش به بطالت ميگذرد، معمولاً ذهنش مورد هجوم افکار مختلف قرار ميگيرد. هر فکري ذهن او را به سمت خودش ميکشاند و نوجوان بيکار هم بسياري از اوقات براي پر کردن وقتش، ممکن است تسليم وسوسههاي شيطان شود و به گناه آلوده گردد. به داستان زير دقت کنيد:
در يکي از شهرهاي کوچک ايالت فيلادلفياي آمريکا در خانوادهها قمار آن قدر رايج شده بود که زنها به آن عادت کرده بودند و در خانهها به صورت يک بيماري رواج يافته بود و شکايت همه اين بود که زنها ديگر کاري غير از قمار ندارند. اول اين را به عهدة واعظها گذاشتند که آنها اين بيماري را از سر مردم بيرون ببرند. ولي آخر بيماري علت دارد؛ تا علتش از ميان نرود که بيماري از بين نميرود. واعظها شروع کردند به موعظه در زيانهاي قمار و آثار اخروي آن؛ ولي اثر نداشت. يک شهردار پيدا شد و گفت که من اين بيماري را معالجه ميکنم. آمد کارهاي دستي از قبيل بافتني را تشويق کرد و براي زنها مسابقههاي خوب گذاشت و جايزههاي خوب تعيين کرد. طولي نکشيد که زنها دست از قمار کشيدند و به اين کارها پرداختند. آن مرد علت را تشخيص داده و فهميده بود که علت پرداختن زنها به قمار، بيکاري و احتياج آنها به سرگرمياست. کار ديگري برايشان به وجود آورد تا توانست قمار را از ميان ببرد.
منشأ و علت خودارضايي هم گاهي اوقات، نداشتن برنامه براي اوقات فراغت است. براي ريشه کن کردن يک گناه، عاقلانه اين است که علتش را از بين ببريم.
چشم چراني
امام علي عليه السلام ميفرمايد:
دل انسان کتاب ديدگان اوست.
يعني هر آنچه چشم ببيند بر صفحة دل نوشته ميشود. در واقع چشم انسان دروازه ورود تصورات وانديشهها به ذهن اوست. چشم چراني و نگاه به نامحرم بسياري از اوقات در يک لحظه اتفاق ميافتد؛ ولي اثرات زيانباري بر فکر و ذهن نوجوان ميگذارد که ممکن است تا مدتها ادامه يابد. امام صادقعليه السلام در مورد نگاه به نامحرم چنين ميفرمايد:
نگاه به نامحرم تيري مسموم از تيرهاي شيطان است (که بر روح و قلب انسان مينشيند و آن را زهر آلود ميکند) وچه بسا نگاهي کوتاه که حسرتي طولاني برجا ميگذارد.
گرفتاري بسياري از نوجوانان به خودارضايي، به اين علت بوده که مراقب نگاهشان نبودهاند و به هر منظرهاي نگاه کردهاند. قدرت تخيل نوجوان بسيار بالاست. نگاه حرام و چشم چراني هم مواد اولية لازم را براي آن فراهم ميکند. اگر نوجوان نگاهش را کنترل نکند و به هر منظرهاي چشم بدوزد، تصويرهايي که ميبيند در ذهنش باقي ميماند، و زماني که در تنهايي به سر ميبرد، قوة تخيلش به کار ميافتد و دائم به اين تصاوير فکر ميکند و براي اينکه از فشار تحريک اين تصاوير رها شود، دست به خودارضايي ميزند. امام صادقعليه السلام ميفرمايد:
نگاه حرام به نامحرم، تخم شهوت را در قلب ميکارد ... .
سعيد نوجوان هفده ساله چنين نوشته است:
به محض رفتن به خانة برخي از اقوام و يا آمدن آنها به خانة ما و ديدن بعضي از زنان و دختران و يا ديدن فيلمهاي زننده در خانة آنها، به سراغ اين گناه لعنتي ميروم.
دوستي با جنس مخالف
دوستي و رابطه با جنس مخالف، يکي از انحرافات اخلاقي است که امروزه دامنگير برخي از نوجوانان شده است. منظور ما از رابطه دراينجا، هر نوع ارتباطي بين دختر و پسر نامحرم است که به تحريک شهوت در آنها منجر شود؛ حال چه ارتباط حضوري باشد؛ چه تلفني؛ چه از طريق نامه؛ چه چت کردن و يا ... . ارتباط و دوستي دختر و پسر ـ که معمولاً با تبادل عواطف و احساسات همراه است ـ باعث تشديد شهوت در دو طرف ميشود. وقتي دختر و پسر از يکديگر جدا ميشوند، آتش اين شهوت شعلهورتر ميگردد و به علت افکار تحريک کنندهاي که ذهن آنها را پر کرده است، ممکن است دست به خودارضايي بزنند. آرش هجده ساله در نامهاش ، چنين ميگويد:
از همون سن بلوغ با شهوت آشنا شدم. مدتي بعد يه دوست دختر پيدا کردم. در ارتباطم با اون، هيچ خيانتی به او نکردم؛ ولی از همون زمان خودم گرفتار خودارضايي شدم. هر وقت از اون جدا ميشدم، تصوير او و صحبتهايي که گاهي در مورد مسائل جنسي بين ما رد و بدل ميشد، دائم به ذهنم مياومد. اون قدر فشار جنسي رو تحمل ميکردم تا اينکه طاقتم تموم ميشد و دست به خودارضايي ميزدم.
اضطراب و نگراني
دورة نوجواني با اضطرابهاي مختلفي همراه است. اضطراب از آينده، ازدواج، شغل، ادامه تحصيلات، نگراني از سلامت جسمي و رواني و ... موضوعهايي هستند که نوجوان را در فشار قرار ميدهند. در موارد بسياري ديده شده است نوجواني که نتوانسته علت واقعي تشويش و نگرانياش را شناسايي و برطرف کند، به گمان رسيدن به آرامش، دست به دامان خودارضايي ميشود. اين کار ممکن است آرامشي نسبي و موقت در او ايجاد کند؛ ولي پس از مدت کوتاهي فکر عواقب و ضررهاي خودارضايي و يا احساس گناهي که از انجام اين کار به او دست داده ، دوباره او را دچار اضطراب و نگراني کرده، براي رفع اين اضطراب، دوباره دست به اين عمل ميزند. و به همين صورت ممکن است بارها اين کار را تکرار کند. دختري نوجوان چنين نوشته است:
راستش را بخواهيد مدتي است وقتي دچار اضطراب شديدي ميشوم ناخودآگاه به استمنا روي ميآورم. حدود سه ماه ميشودکه مبتلا هستم.
بلوغ زودرس
همان طور که قبلاً هم اشاره کرديم، معمولاً بين بلوغ جنسي و بلوغ رواني و اقتصادي يک نوجوان فاصلهاي چند ساله وجود دارد. نوجوان در اين فاصله فشارهاي زيادي را تحمل ميکند و دوران حساسي را ميگذراند. حال اگر فرض کنيم نوجواني زودتر از معمول به بلوغ برسد (بلوغ زودرس)، اين مشکل در مورد او بيشتر ميشود. البته واکنش دختران و پسران نوجوان به بلوغ زودرس يکسان نيست. معمولاً دختران نوجوان از بلوغ زودرس احساس ناراحتي ميکنند و سعي ميکنند تا جايي که امکان دارد اين موضوع را از ديگران مخفي نگه دارند؛ در حالي که پسران نوجوان، از بلوغ زودرس استقبال نموده، با نوعي غرور و شعف در مورد آن صحبت ميکنند.
بديهي است نوجواناني که زودتر به بلوغ ميرسند، مشکلات بيشتري دارند؛ چرا که بايد فاصلة زماني طولانيتري را طي کنند تا در زمان مناسب بتوانند با ازدواج غريزة جنسيشان را به طرز صحيحي ارضا کنند و همين فاصلة زياد، ممکن است زمينهساز ابتلا به خودارضايي شود.
لباس نامناسب
استفاده از لباسهاي نامناسب يکي ديگر از عوامل زمينهساز خودارضايي است. لباسهاي تنگ و چسبان، به ويژه در ابتداي بلوغ، باعث افزايش جريان خون در ناحيه کمر و لگن خاصره شده، افزايش جريان خون در اين نواحي، باعث تحريک آلت تناسلي و افزايش تمايلات شهواني در نوجوان ميشود. همچنين لباسهاي زير بسيار نرم و يا بسيار زبر باعث تحريک ميل جنسي ميشوند. تحريک تمايلات جنسي نيز، زمينهساز ابتلاي نوجوان به خودارضايي ميشود.
اطلاعات نادرست و مفيد پنداشتن خودارضايي
بسياري از نوجوانان به دليل اطلاعات کمِشان در مورد مسائل جنسي، سعي ميکنند از هر راهي که امکان دارد اطلاعاتي در اين زمينه به دست آورند؛ از طريق دوستان، بزرگترها، کتابها و سايتهاي مختلف و ... . بسياري از اطلاعاتي هم که به دست ميآورند غلط است و هيچ مبناي علمياي ندارد. چه بسا در خلال اطلاعاتي که به دست ميآورند، به اين نتيجة نادرست برسند که خودارضايي نه تنها ضرر ندارد؛ بلکه براي بدن مفيد هم هست و باعث آرامش فرد ميشود. همين امر ممکن است زمينهساز ابتلاي نوجوان به خودارضايي گردد.
ممکن است عوامل ديگري هم زمينه را براي خودارضايي فراهم کنند. مواردي مثل دست ورزي فرد با اعضاي بدنش، کنجکاويهاي بي مورد، حساسيتهاي پوستي (که باعث ايجاد خارش در دستگاه تناسلي فرد ميشود) ، نگه داشتن طولاني مدت ادرار و مدفوع و ... که در اين کتاب به آنها پرداخته نشده است.
ادامه دارد....
سید مصطفی دیانت مقدم