من 27 سالمه و خانم و مجرد هستم. علاقه دارم ازدواج كنم ولي احساس مي كنم به كسي به عنوان شریک جنسی احتياج ندارم، چون نسبت به مسائل جنسی هيچ حسي ندارم و فکر می کنم نمي تونم اين كار رو انجام بدم. چطور مي تونم مسئله جنسي رو حل كنم؟ نمي دونم شايد بايد توي موقعيتش قرار بگيرم تا ببينم حسم چيه!ولي من اصلا اهل حرفاي عاشقانه زدن و قربون صدقه رفتن نيستم؛ دوست ندارم كسي بهم دست بزنه و منو لمس كنه يا حتي دستمو بگيره يا كنارم بخوابه فكر مي كنم نميتونم خودم رو در اختيار طرف مقابل قرار بدم و شايد نتونم خواسته هاشو براورده كنم و از اين موضوع نگرانم. تا حالا كه به مردي احساس جنسي نداشتم يعني اينطوري نبوده كه شخصي رو ببينم و خودم رو در حال اعمال جنسي با اون تصور كنم يا اون رو كه ببينم تحريك جنسي بشم. البته تمايلات جنسي من آنقدر ها هم ضعيف نيست و شايد شده با ديدن برخي تصاوير يه جورايي شده باشم! ولي خيلي قوي نبوده.
خواهر گرامي؛ تلاش براي حفظ و ارتقاء سلامت رواني و جنسي، نشان از ذهن منطقي و دل آگاهتان دارد. قدر اعتمادتان را ميدانيم.
خواهرم؛ لزومي ندارد كه اين احساسات و تجارب جنسي حتما در رابطه با يك فرد از جنس مخالف و به صورت واقعي باشد، گاهي اوقات فرد حتي از ديدن خود در آيينه يك حس جنسي پيدا مي كند يا همان حسي كه هنگام ديدن يك صحنه يا تصوير محرك مي بينيد. ممكن است ريشه اين حالات شما و نداشتن تصوري در اين زمينه ممكن است به گذشته شما وخانواده تان باز گردد، به اين معني كه ممكن است واقعه اي تلخ و مرتبط به مسائل جنسي و يا غير مرتبط، براي شما رخ داده باشد و يا اينكه تربيت خانوادگي شما در مورد مسائل جنسي بسيار سختگيرانه بوده و در نتيجه شما اكنون چنين احساسي داريد و يا اينكه وجود اين حالات در شما ناشي از بد كاري غدد و هورمونها باشد.
با توجه به اينكه سن شما 27 سال مي باشد و در نوشته تان هم ذکر نکردید كه از چه زماني چنين حسي داريد و در گذشته نسبت به مسائل جنسي چگونه تفكر و حالات و احساساتي داشته ايد و اين مساله حتي براي خودتان مبهم مي باشد، به نظر بنده بهتر است با توجه به محدوديت مشاوره مكتوب، پيش از ازدواج به يك روانشناس متدين و مجرب مراجعه نماييد. ايشان مي تواند ريشه مساله را كه ممكن است بدني و يا روانشناختي باشد، را كشف و متناسب با آن درمان نمايد.
در مورد سوال شما هم بايد عرض كنيم كه بی علاقگی به مسائل جنسی (سرد مزاجي جنسي)، در بسياري از افراد ديده مي شود و مشكل غير قابل حلي نيست. در ادامه پاسخ، نكاتي در مورد علل و راهكارهاي درماني اين اختلال، بصورت كلي و خلاصه، تقديم ميشود.
علل احتمالي سرد مزاجي و بيميلي جنسي زنان :
گفتني است سرد مزاجي و بيميلي نسبت به رابطه جنسي به ويژه در دوران جواني كه اين تمايل در انسان به اوج خود ميرسد دلايل گوناگون جسماني، رواني، خانوادگي و... ميتواند داشته باشد.
الف. عوامل جسماني، مانند:
۱ -اعتياد به الكل و يا مواد مخدر.
۲ - كم خوني زنان به علت از دست دادن آهن در هنگام عادات ماهانه و يا زايمان (شايع).
3- بيماريهاي عمومي و مزمن نظير ديابت و چاقي (علت شايع(.
4- فعاليت بدني خيلي كم يا خيلي زياد.
5- افزايش ترشح هورمون پرولاكتين از غده هيپوفيز.
6 -مصرف برخي داروها از سوي زنان از قبيل آرام بخش ها، ضد افسردگي ها، كاهنده فشار خون و ضد حاملگي.
7- بعضي عمل هاي جراحي.
۶- تغييرات شديد هورموني پس از زايمان، طي بارداري و يا شيردهي بر اي زنان متأهل.
ب. عوامل رواني، مانند:
1 -افسردگي.
2 –استرس.
3 -خستگي و يا كار زياد.
4 -گرايشات همجنس گرايانه.
5- ترس از عدم توانايي در ارضاء شريك جنسي و تجارب پيشين آزارهاي جنسي و يا تجاوز جنسي.
6- اضطراب.
7- وجود افكار منفي نسبت به خود يا رابطه جنسي.
8- خستگي ذهني.
9- ترس زنان از آبستني.
10- ترس از مشكلات فرزندپروري.
ج. مشكلات خانوادگي، از قبيل :
محدوديتها يا روابط اشتباهي كه بين اعضاي خانواده است به ويژه اختلافات خانوادگي، تجربههاي ناخوشايندي كه در دوران كودكي براي خود انسان يا اطرافيان به وجود آمده، در بروز اين اختلال نقش دارند.
راهكارهاي درماني :
۱- درمان براي هريك از اختلالات زمينه اي.
۲ -هورمون درماني.
۳- كنترل استرس.
۴ -مشاوره با روانشناس مسايل زناشويي. (مهم)
۵- منع ابتذال ديداري (ديدن فيلمهاي پورنو، عكسهاي سكس و ...)
۶- رفع اختلافات و حل مشكلات، تنش ها و رنجش هاي محيطي.
7 -اجتناب از بي تحركي.
8 -ايجاد اعتدال در كار و جنبه هاي ديگر زندگي.
موفق باشید. منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم.