با سلام؛ من جوانی متاهل هستم. بنده را همه به عنوان يك شخصيت متدين ، هياتي و مقبول مي شناسند . مشكل من ميل به جنس موافق است كه اين ميل را از اوایل بلوغ حس مي كنم ولي همواره آن را سركوب كرده ام. البته اين ميل بيشتر به مردان ميان سال است نه به همسالان ومردهاي جوانتر از خودم . ميل بيشتر جلوه عاطفي به خود ميگيرد تا جنسي ولي خالي از ميل جنسي هم نيست. احساس ميكنم اين ميل من بر روابط زناشويي وارتباط من با خانواده ام تاثير منفي گذاشته. همچنين بخاطر مبارزه سرسختانه با اين ميل و عواطفم به نوعي خشن و بد اخلاق شده ام. بنده تا به حال اجازه نداده ام اين ميل مرا به گناه بكشاند ولي هنوز هم احساس مي كنم ممكن است روزي دچار گناه شوم، هر چند دوران اوج جواني من گذشته است. متشكرم.
با سلام حضور محترم پرسشگر گرامي، از اينكه به ما اعتماد كرده و پرسش خود را با ما در ميان گذاشته ايد سپاسگذاريم، ما نيز سعي خواهيم كرد كه به بهترين وجه پاسخگوي سوال شما باشيم و راهنمايياي درخور لطف شما و راهكار هايي متناسب؛ به شما ارائه نماييم.
برادر گرامي؛ موضوع همو سكچواليتي مقداري پيچيده است و نياز به مراجعه حضوري به يك روان درمانگر متخصص در امر همو سكچواليتي دارد، لذا ما يك اطلاعات كلي در اين مورد به شما مي دهيم و در پايان آدرس يك روان درمانگر ي كه متخصص در اين امر است را به شما معرفي مي نماييم، ابتدا بايد بدانيد كه در صورت عدم پيگيري حل مشكل درآينده دچار مشكلات عديده فردي و اجتماعي خواهيد شد پس توصيه ما به آن عزيز، پيگيري جدي اين موضوع مي باشد و اگر در باره مشكلتان سوال جديدي برايتان پيش آمد و يا اگر راهنمايي خاصي مد نظرتان بود با كمال ميل در خدمت شما خواهيم بود.
با توجه به اينكه همجنس گرايي داراي سه منشاء متفاوت ژنتيكي، ارگانيكي و محيطي يا اكتسابي است، شما بايد ابتدا از نداشتن اختلال جنسي ارگانيك(جسمي) در خودتان مطمئن شويد،يعني با مراجعه به پزشكِ متخصصِ مربوطه، مثل متخصصداخلي(هورمونها و غدد درون ريز) اطمينان حاصل كنيد كه اختلال جنسيتان مربوط به اختلالات جسمي و ارگانيك نميشود و ريشة فيزيكي و بدني ندارد زيرا بسياري از اوقات مشكلات جنسيتي بخاطر مثلا اختلال در ترشح هورمونهاي مردانه و يا زنانه در خون رخ مي دهد و با يك آزمايش خون ساده و تجويز چند قرص بوسيله ي پزشك متخصص، اين مشكل كه ابتدا همانند يك كوه بلند تسخير ناپذير به نظر مي رسيد براحتي حل مي شود.
حال اگر بعد از مراجعه به پزشك متخصص و اطمينان يافتن از اينكه مشكل شما عامل جسمي و ارگانيكي ندارد بايد به روان درمان درمانگري كه متخصص درامر فوق است؛ مراجعه نماييد وحل مشكل را از اين طريق پيگيري نماييد.
مابرايآشناييشما با اختلالات جنسيتي، در رابطه با موضوعات هموسكچواليتي[1]وتغيير جنسيّت[2] بحثي را به شما ارائه ميكنيم و سپس شما را توصيه به مراجعه به كيلنيك هاي مشاوره و روان درماني معتبر مي نماييم و در پايان نيز چند تذكر خدمت شما عرض مي نماييم.
هموسكچواليتي دو حالت دارد:
1- اگر گرايش به مرد بودنِ زن و يا زن بودنِ مرد ژنتيكي باشد چارهاي جز تغيير جنسيّت نيست و قوة قضائيه با طيّ مراحل قانوني و تاييد كارشناسي روانشناسان و مشاورين زبر دست، اجازة آنرا صادر مي كند.
2- اگر اكتسابي باشد از انزجار درماني براي درمان فرد مبتلا استفاده ميشود و در اين راستا الكترو شوك براي آنها بسيارمناسب است. امّا مشخص كردن اينكه گرايش كدام فرد اكتسابي و كدام فرد ژنتيكي است، مشكل است و تشخيص آن نياز به مصاحبه ي حضوري و تخصص و تجربه دارد.
استفاده از الكترو شوك براي شخصي كه همجنس گرايي اش محيطي و اكتسابي است بدين گونه است كه رواندرمانگر از كسي كه تمايلات همجنس گرايانه دارد ميخواهد كه مراحل مختلف نزديكي با يك همجنس را تصور كند و سپس در هر مرحله شوكي ازطريق الكتروشوك كه با پيشرفت مراحل شديدتر مي شود بر شخص وارد مي نمايد؛ البته اين روش درمان مراحل مختلفي دارد و براي استفاده از اين روش درماني حتما بايد به يك كيلنيك روان درماني مراجعه كنيد تا اين پروسه را زير نظر افراد با تجربه طي كنيد.
استفاده از الكترو شوك براي درمان در اين سطح «كاوركانديشناينگ» نام دارد، بدين معنا كه شوك را با شرطي سازي تركيب ميكنيم، يعني شخص در عالم خيال تصور ميكند كه ميخواهد دست به همجنس بزند، كه يكدفعه شوك به او وارد ميشود، و سيستم رواني او بتريج مي آموزد كه از گرايش به همجنس سر باز زند زيرا درناخودآگاه خاطره ي تلخي از آن نقش بسته است. گاهي رواندرمانگر اوقات از شرطي سازي نهاني صِرف و بدون تركيب آن با الكترو شوك استفاده ميكند و به فرد مبتلا ميگويد كه تصور كن با يك همجنس ارتباط برقرار كردهاي و به محض اينكه شروع كردي به لذّت بردن ناگهان اتفاق فاجعه باري برايت رخ ميدهد، اين نوع شرطي سازي موجب مي شود كه تدريجاً سيستم دفاعي فرد مانع از كشش پيدا كردن وي به سوي همجنس مي شود.
و اما تذكرات:
تذكر اول اينكه در اكثر قريب به اتفاق موارد، هموسكچواليتي و همجنس گرايي ريشة ژنتيكي ندارد و شخص بخاطر عوامل مختلفي كه ذكر آنها از حوصله ي اين نوشتار بيرون است گرايش به همجنس پيدا ميكند. مثلا وقتي پسري در خانواده اي كه ساير بچه ها همه دختر هستند و پدر نيز حضور پررنگي در خانه ندارد بزرگ مي شود و تربيت پيدا مي كند به تبع محيط خود گرايش به جنس مذكر در او ريشه مي دواند كه بايد براي درمان او فرايند روان درماني خاصي طي شود. و يا وقتي دختري در زير دست پدر مادري بزرگ مي شود كه عاشق داشتن پسر بوده اند اما به جاي پسر خدا دختر به آنها داده است و آنها به خاطر گرايش شديد به پسر داري با دختر خود معامله پسر ميكنند و مثلا لباس پسرانه به او مي پوشانند و اسمش را اسم پسرانه انتخاب مي كنند و موهايش را پسرانه اصلاح مي كنند و كلا او را همانند يك پسر بار مي آورند او گرايشات همجنس خواهي پيدا مي كند و براي درمان روان او نيز بايد پروسه خاصي طي شود اما چون شما اشاره به تاريخچه خانوادگي خود نكرده ايد من نمي توانم در اين مورد قضاوتي داشته باشم.
تذكر ديگر اينكه شما بعد از اطمينان از اينكه مشكل جنسي شما مربوط به نارسايي ها و يا پررسايي هاي ارگانيكي نمي شود بايد به يك كيلنيك روان درماني مراجعه كنيد و زير نظر روان درمان گران مجرب، پروسه درمان خود را طي كنيد.
تذكر ديگر اينكه شما با گرايشات عالي مذهبيتان و ارادت خاصي كه به معصومين و بويژه حضرت ولي عصر عليه و علي آبائه السلام داريد در روند درماني خود هيچگاه توسل به اين انوار پاك را فراموش نكنيد و اطمينان داشته باشيد كه اگر به درب خانه آنان بكوبيد هرگز نااميد بر نخواهيد گشت. واين تجربه اي است كه بارها و بارها تكرار شده است.
تذكر نهايي اينكه بر طبق حكم عقل و شرع انسان در صورتي بخاطر ارتكاب يك كار خلاف مجازات مي شود كه قدرت بر ترك و يا انجام آن داشته باشد مثلاً هرگز نمي توان يك سفيد پوست و يا يك سياه پوست را بخاطر رنگ پوستش، مجازات كرد. زيرا رنگ پوست ژنتيكي است و از اختيار شخص خارج است، اما بايد توجه داشته باشيد اگرشخصي كه بيمار مي شود و براي معالجه ي خود به متخصص مراجعه نكند و از اين ناحيه آسيب بيند عقلاء عالم او را سرزنش كرده و او را مستحق مجازات مي دانند و اين استدلال از او پذيرفته نيست كه بگويد ويروس هايي كه به من حمله كرده و مرا مريض كردند خارج از اختيار من بودند و اگر بيماري در اختيلر من بود هرگز بيمار نمي شدم! زيرا عقلاء مي گويند كه اين جمله درست است كه بيماري خارج از اختيار تو بوده ولي درمان بيماري و ازبين بردن اثرات سوء آن دراختيار شما بوده است؛ لذا كوتاهي در درمان، شما را مستحق سرزنش مينمايد و در نزد باري تعالي نيز مسئول خواهيد بود، زيرا حضرت حق جل جلاله چاره ي مشكل را پيش پاي شما گذارده و شما مي توانيد با طيب خاطر مراحلي را كه گفته شد طي كنيد و تكليف خود را مشخص نماييد.
با توجه به اينكه شهر مورد اقامت خود را ذكر نكرده ايد ما نمي توانيم مراكز مشاوره اي را كه در حل اين مشكل ياريگر شما خواهند بود را به شما معرفي نماييم، از اینرو در مکاتبات بعدی خود محل زندگی خود رابرای ما ارسال کنید تا شمارا به متخصصین این امر معرفی کنیم.