چرا انجام اميزش جنسي و ديدن فيلم هاي حتي خارجي و مثلا خريد مجلات غير اخلاقی در کشورهای غربی سن قانوني بالاي 18 سال را دارد؟
پرسشگر گرامي؛ ارتباط مكرر شما، نشان از اعتماد ارزشمندي است كه به اين مركز داريد. از اين بابت خوشحاليم.
همانگونه كه شما ميدانيد بخشي از تلاش تمام دولتها و جوامع، حفظ و ارتقاي سلامت جسم و روان افراد جامعه خود بويژه سنين حساس آن است يعني دورههاي كودكي، نوجواني و جواني. همانگونه كه جسم اين سنين ر ا بايد از آسيبها دور نگاه داشت، روح وروان را نيز بايد محافظت نمود تا ضمن برخورداري از سلامت كافي براي رفتارهاي متعادل، توان سازگاري و كنش اجتماعي فرد نيز دچار خدشه نشده و به حداكثر برسد. طبيعي است كه رسانه، در قرون تمدن پست مدرنيزم، از اهميت خاصي در زمينههاي فردي و اجتماعي برخوردار است. هدايت و تخريب انديشه و كنترل رفتار، اهدافي است كه در صدر برنامههاي رسانهاي قرار دارد و به حق، هيچ ابزاري تا اين حد نمي تواند در اين حيطه مؤثر باشد. رسانه حتي بهراحتي ميتواند زحمت سالها تربيت والديني را به فنا برساند و فرهنگ يك ملت را تغيير دهد.
همه اين حرفها بدين معناست كه در برخورد با مظاهر مختلف اين ابراز اجتماعي جديد (ماهواره، اينترنت، مجلات، تلوزيون و ...) بايد تلاش نمود تا منافع به حداكثر رسيده و آسيبها به حداقل. ريشه نظام ردهبندي سني از اينجا نشأت گرفته است. طبيعي است كه بسياري از محصولات ر سانهاي موجود در سطح جامعه مناسب تمام سنين نيست زيرا هر سني ويژگيها و نيازهاي خاص خود را دارد و خطا در شناخت و ارضاي آنها، ميتواند آينده فرد و به تبع آن، جامعه را گرفتار ناكارآمدي يا تباهي نمايد. پس محصولات رسانهاي سنين خاص، بايد مشخص باشد تا والدين و مؤثرين اجتماعي، با دقت و آرامش بيشتري مراقبتهاي تربيتي را انجام دهند. قالب اين ردهبنديها از سوي دولتها انجام ميشود هرچند برخي شركتهاي خصوصي نيز در اين امر دخيلند.
اعمال درجه بندي سني به طور مثال در آمريكا براي نمايش فيلم هاي سينمايي از سال ها پيش آغاز شده است. از همان سال هايي كه سينما توانست به عنوان يك صنعت هنري پيشرو و تاثيرگذار در جوامع مختلف مطرح شود، در بسياري از فيلم هاي توليد شده ارزش هايي كه مي بايست يك كودك يا يك نوجوان رعايت كند ناديده گرفته شد. ترويج برخي مسائل غيراخلاقي و نيز رعايت نشدن برخي اصول در فيلم هاي كمپاني هاي هاليوودي، مجلس امريكا را بر آن داشت كه قانون سانسور را تدوين كند.
در سال 1907 برخي مسوولان شهر شيكاگو به همراه چند شهر ديگر ليستي از فيلم ها و تئاتر هايي كه نبايد براي كودكان نشان داده مي شد را تهيه كردند. در سال 1929 و پس از گفت و شنود هاي بسيار در مجلس امريكا طرحي براي سانسور فيلم مدون شد. اين قوانين در سال 1930 به تصويب رسيد و بسياري از كشور ها نيز به تبع آن قوانيني را براي منع نمايش فيلم براي افراد زير 19 سال تصويب كردند.اين قوانين بيشتر براي فيلم هايي به كار برده مي شده كه در ديالوگ هاي شان به وفور از كلمات زشت استفاده مي شد. پس از آن طرفداران حقوق كودكان دست به كار شدند و فعاليت هاي آنها دولت امريكا را ملزم كرد تا تمامي فيلم هاي توليد شده را درجه بندي سني كنند.
در اين رده بندي سني، فيلم ها به سه گروه تقسيم مي شد. اين گروه ها شامل G براي همه سنين،M يعني با نظارت والدين و R يعني مختص گروه سني بالاي 17 سال بود. يك گروه ديگر يعني X نيز به آنها اضافه شد كه به طور كلي فيلم هاي غيراخلاقي را شامل مي شد كه براي رده سني بالاي 18 سال در نظر گرفته شده بود. اين دسته بندي والدين را دچار گيجي مي كرد و بسياري از آنها فكر مي كردند دسته فيلم هاي M داراي صحنه هاي وقيح تري نسبت به R هستند. به همين دليل در سال 1969 M به GP تغيير نام داد. بعدها نيز جاي دو حرف عوض شد و تبديل به PG شد.
البته اين رده بندي بر اساس شرايط فرهنگي و ساختار اجتماعي جوامع بنا نهاده شده و به همين دليل در مناطق مختلف جغرافيايي و فرهنگي، از رده بنديهاي متفاوت استفاده مي شود. آمارها نشان ميدهد در فرهنگهاي غربي، به دليل انحرافات گسترده اجتماعي و رويكرد مخالف دين، اينگونه اقدامات، محافظت چنداني از نسل نوجوان و جوان انان ننموده است. جايگاه نظام ردهبندي در كشور ما نيز خالي است و متأسفانه هنوز به شكل جدي پيگيري نشده است.