دوستی جاه و حب ریاست
انسانی که سعی میکند همیشه حق به جانب باشد و اعتراف به اشتباه را سخت میداند، فریب شیطان را خورده است
انسانها در اوایل عمر به دنبال شکم و خورد و خوراک هستند، پس از مدتی دنبال بازیهای بچهگانه میروند و هنگامی که بزرگتر میشوند، در دوران بلوغ خود، دچار بحران شهرت میشوند. اندکی که میگذرد، دچار مسألهي مال و منال، خانه، ماشین، مغازه، اعتبار، بازار و... میشوند، اما شهرت و جاه طلبی از نوجوانی در انسان وجود دارد؛ اگر چه شهرت دوران جوانی با دوران پیری یکسان نیست. پیامبر اکرم(ص) کسی را که از روی تکبّر راه برود، نهی نموده و فرموده است: « هر که جامهای بپوشد و در آن جامه تکبر نماید خدا او را از کنار در آتش جهنم فرو برد و او قرین قارون در دوزخ خواهد بود». [1]
آنچنانکه در روایت دیگری فرمودند: « هر کس از روی کبر بر روی زمین راه برود، زمین و هر آنچه در زیر زمین و بر روی زمین قرار دارد، او را لعن خواهند نمود».[2]
این گونه نیست که وقتی صحبت از ریاست طلبی شد، منظور آن جایی باشد که انسان هرگز به آن دست نمییابد. هر کس به اندازهي خود، دچار این گرفتاری است و خداوند هم او را در اندازهي خودش امتحان میکند.
انسانی که سعی میکند همیشه حق به جانب باشد و اعتراف به اشتباه را سخت میداند، فریب شیطان را خورده است . اگر انسان به دنبال حقیقت باشد، به اشتباه خود اعتراف میکند و عذرخواهی مینماید.
در خلال مشاورههایی که داشتهام، زنان بسیاری میآمدند و از شوهرانشان شکایت میکردند. با خود میگفتم: «عمروعاصی که میگویند، شوهر همین خانم است!» یا آقایانی میآمدند و از همسرانشان میگفتند، با خود میگفتم: «جعدهای که میگویند امام حسن(ع) را مسموم کرد، الان درمنزل این آقاست!». بعداز یک هفته رفتوآمد، متوجه میشدم که هر کدام از زن و شوهر، تنها دو عیب کوچک دارند و بقیه را یا بزرگ کردهاند یا دروغ گفتهاند.
بنده تنها یک مورد سراغ دارم که آقایی با همسرش مشکلی داشت. وقتی نزد من آمد، قبل از اینکه بدیهای خانمش را بگوید، خوبیهایش را برشمرد و در آخر گفت که او تنها یک عیب دارد که فلان کار را میکند. همسر او نیز همینگونه برخورد کرد. وقتی با خانم او صحبت کردم، پذیرفت و گفت: آن عیب را کنار میگذارم. آسانترین مشاروه برای من همین یک مورد بود.
در روایت است که نبی مکرم اسلام فرمود: « ما ذَنْبانِ ضاریانِ أرْسلا فی زَریبَهِ غَنَمٍ بَأکْثَرَ فِساداً فیها مِنْ حُبِّ الْجاهِ وَ الْمالِ فی دینِ الْمَرْءِ الْمَسْلِمِ؛ حمله دو گرگ درنده به یک رمه گوسفند، زیانبارتر از حبّ مال و جاه برای دین انسان مسلمان نیست».[3]دیدهاید افرادی که مؤمن و متدیّن هستند؛ برای مثال یک مداح اهل بیت(ع) زحمات بسیاری برای جمعآوری، حفظ شعر، سبک و... میکشد، اما در میان اشعارش یک بیت کفر آمیز میگوید. وقتی مرجع تقلید اعتراض میکند، نمیپذیرد. خودش را در مقابل مرجع تقلید کسی میداند. این انسانی است که هنوز نتوانسته است، بندگی کند. سالها پیش که عدهای از پیشکسوتان دستههای عزاداری به محضر آیت الله العظمی بروجردی(ره) مشرف شده بودند، ایشان صحبتهایی داشتند. فرموده بودند: « آقایان، از عزاداران و سینهزنها متشکریم که عزای امام حسین (ع) را برپا ميدارند، امّا سنج و دهل و طبل را حرام ميدانيم». يكي از پیش کسوتها گفت: «ببخشید، ما 364 روز مقلد حضرتعالی هستیم، آن یک روز را هر کاری میخواهیم، میکنیم!».
این گونه رفتارها به جاه طلبی باز میگردد. از انتقاد گریزانیم. اگر از ما تعریف و تمجید کنند و تنها یک عیب بگویند، شنیدن آن عیب بسیار آزارمان میدهد. این نوعی بیماری است.
---------------------------------------------------------------------
[1]. بحار الانوار، ج 66 ، ص 361.
[2]. همان، ج 73،ص 303.
[3]. کنزالعمال 31002 ؛ میزان الحکمه، ج 2، ص 927.