پارچهای دارید و میخواهید با آن لباس بدوزید.
اگر ناشی باشید، زود قیچی دست میگیرید و پارچه را ضایع میکنید، بعد میبینید تکههایی را هدر دادهاید اما پارچه کم آمد.
قبل از بریدن، باید الگوی خیاطی داشته باشید.
درآمد و پول، مثل پارچه است. اندازهگیری دخل و خرج، مثل الگوی خیاطی.
اگر چنان الگو را بگذارید که نه زیاد بیاورید نه کم، این میشود «تقدیرالمعیشه».
همین مثال را بر زمان و کار تطبیق بدهید.
کاری که میکنیم الگو است. زمانی که در اختیار داریم، پارچه است.
کار را چنان در این وقت بگنجانیم که نه وقت زیاد بیاوریم نه کم. «نظم» یعنی اینکه کار را بهدقت اندازهگیری کنیم.