زهد و ریاضت:
وقتی به خود آمدم كه نماز تمام شده بود. تكبیرگو السلام علیكم و رحمه الله را گفت .
با خود گفتم : عجب نمازی ! قطعا خدا همین یكی را قبول می كند! مگر فكر زن و بچه و گرفتاری ها می گذارد انسان درست و حسابی به عبادت بپردازد! این گونه افكار، ما را از یاد خدا، آخرت ، عبادت و معنویت غافل می كند. به نظر من یا زندگی یا عبادت . مسلمانی و عبادت ، آدم بیكار می خواهد! بهتر است از همه چیز دست كشیده و به كنج خلوتی ، گوشه غاری ، جایی برویم و دور از هیاهوی شهر، یكسره مشغول عبادت باشیم .
سخنان مرد تازه مسلمان ، نظر چند نفر دیگر را جلب كرد. آنها تصمیم گرفتند به این عقیده جامه عمل بپوشانند. همه چیز را رها كردند و به روشی جدید در عبادت روی آوردند.
پیش خود فكر می كردند همه ، آنان را تحسین خواهند كرد و به همت والا و اخلاق پسندیده آنان آفرین خواهند گفت . همین طور هم شد. هر كسی از ماجرا خبردار می شد، زبان به تشویق و تمجید می گشود و التماس دعا می گفت . تازه مسلمانان ، آنقدر تشویق شدند كه در پوست خود نمی گنجیدند. احساس می كردند در آسمان پرواز می كنند.
با این همه ، هیچ انتظار نداشتند رسول اكرم با كار آنان مخالفت كند، ولی ناباورانه شنیدند فرمود:
این كار را نكنید! هر چیز به جای خویش نیكو است . در اسلام ، رهبانیت و انزوا نداریم و من كه پیامبر خدایم ، مثل سایر مردم غذا می خورم ؛ زندگی می كنم و به عبادتم نیز می پردازم
?مجمع البیان ج۹ ص ۳۶۵