تواضع امام سجاد (ع)
امام سجاد (ع) هنگامی که باکاروانی به سفر (مانند سفر حج) می رفت، با آن کاروانی حرکت می کرد که افراد کاروان او را نشناسند، و وقتی که با کاروان ناشناس حرکت می نمود، با آن ها شرط می کرد تا جزء خدمتکاران آن کاروان گردد، و برای رفع نیاز کاروانیان اقدام نماید، یکبار با کاروانی حرکت کرد، فردی از کاروان او را شناخت و به دیگران گفت: این آقا، علی بن حسین (ع) است افراد کاروان تا او را شناختند پروانه وار، به حضورش آمدند و دست و پای او را بوسیدند و با عرض معذرت گفتند: ای پسر رسول خدا آیا می خواهی خدای نکرده آزاری از ناحیه دست و زبان ما به تو برسد، و اهل دوزخ گردیم، و به هلاکت برسیم؟ چرا خود را به ما نمی شناسانی؟.
امام سجاد (ع) در پاسخ فرمود: من یکبار با کاروانی که مرا می شناختند حرکت کردم افراد آن کاروان آنگونه که باید به رسول خدا (ص) احترام شود به من احترام کردند، و من دوست ندارم که آنگونه با من رفتار شود از این رو می خواهم کسی مرا نشناسد؟
?اعیان الشیعه، ج 1، ص 635