جهاد در راه عقیده:
- آقا! شما اعتقاد دارید خدا یكی است ؟
- عجب سؤ ال نابجایی ! الان چه وقت پرسیدن از توحید است ! مگر نمی بینی كه از شمشیرها خون می چكد؟! مگر عقلت را از دست داده ای ؟ ما الان در میدان جنگ و در حال جهاد هستیم . هر سخن جایی و هر نكته مكانی دارد!
لشكریان با رنجش و برافروختگی ، مرد عرب را سرزنش كردند و درخواستش را ناروا شمردند.
همه فكر می كردند فرمانده سپاه نیز برخورد تندی با او خواهد كرد و او را توبیخ می نماید، یا دست كم با چهره عبوس با مرد ناشی و ((خروس بی محل )) روبه رو می شود، اما با شگفتی دیدند فرمانده خطاب به لشكریان گفت :
رهایش كنید! این مرد به دنبال عقیده ای است كه ما به خاطر آن می جنگیم .
آن گاه فرمانده با حوصله به شرح توحید برای مرد عرب پرداخت . او پس از شنیدن پاسخ ، دلش آرام گرفت و به همراه فرمانده عالی قدر خود، امیر مؤ منان (علیه السلام ) جنگ با اصحاب جمل را جانانه ادامه داد.
?شیخ صدوق التوحید ص ۸۳