شرک
۰.امام علی علیه السلام:
أمّا الظُّلمُ الذي لا يُغفَرُ فالشِّركُ بِاللهِ، قالَ اللهُ تعالى: «إِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ». ۱
۰.آن ستمى كه بخشوده نمىشود، شرك آوردن به خداست. خداوند متعال فرموده است: «خداوند شرك به خود را نمىبخشد».
۰.امام صادق علیه السلام:
إنَّ بَني اُمَيَّةَ أطلَقُوا لِلنّاسِ تَعليمَ الإيمانِ و لَم يُطلِقُوا تَعليمَ الشِّركِ؛ لِكَي إذا حَمَلُوهُم علَيهِ لَم يَعرِفُوهُ. ۲
۰.بنى اميّه آموختن ايمان را براى مردم آزاد گذاشتند، اما شرك شناسى را آزاد نگذاشتند، تا اگر آنان را به شرك بكشانند، مردم متوجّه نشوند.
۰.الكافي:
عن عبدالله بن یحیی الکاهلی: عنه علیه السلام: لَو أنَّ قَوما عَبَدُوا اللهَ وَحدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، و أقامُوا الصلاةَ، و آتَوا الزَّكاةَ، و حَجُّوا البيتَ، و صامُوا شهرَ رَمَضانَ، ثُمّ قالوا لِشَيءٍ صَنَعَهُ اللهُ أو صَنَعَهُ النبيُّ صلی الله علیه و آله: ألا صَنَعَ خلافَ الذي صَنَعَ؟! أو وَجَدُوا ذلكَ في قُلُوبِهِم، لَكانُوا بذلكَ مُشرِكِينَ، ثُمّ تلا هذهِ الآيَةَ «فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُم ثمّ لا يَجِدُوا في أَنْفُسِهِمْ حَرَجا مِمّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيما»۳. ثُمّ قالَ أبو عبدِ اللهِ علیه السلام: فَعَلَيكُم بِالتَّسليمِ.۴
۰.ـ به نقل از عبد الله بن يحيى الكاهلي ـ: امام صادق علیه السلام فرمود: اگر مردمى خداى يگانه و بىشريك را بپرستند و نماز بخوانند و زكات بپردازند و حج بروند و ماه رمضان را روزه بگيرند، ولى [از روى اعتراض] به عملكرد خداوند يا پيامبر صلی الله علیه و آله بگويند: چرا خلاف آن را عمل نكرد، يا در دلشان چنين اعتراضى كنند [و به زبان نياورند]، به سبب آن مشرك شوند. امام آن گاه اين آيه را تلاوت كرد: «نه، سوگند به پروردگارت كه ايمان نياورده باشند، مگر آن گاه كه در اختلافات ميان خودشان، تو را داور كنند و از داورى تو احساس دلتنگى نكنند و كاملاً تسليم باشند». امام صادق علیه السلام سپس فرمود: پس، تسليم باشيد.
۰.المصنّف:
لابن أبي شیبة عَن سعیدِ بن المنذِر: خَرَجَ رَسولُ الله علیه السلام إلى أُحدٍ فَلَمّا خَلَفَ ثَنيةَ الوِداعِ فَنَظَرَ خَلْفَهُ فَإذا كَتيبَةُ خَشناءٍ، فَقالَ مَنْ هؤلاء؟ قالُوا: عَبْد اللهِ بنِ أُبَيِّ بْنِ سلول و مَواليهِ مِنَ اليَهُودِ قالَ: أ قَد أَسلموا؟ قالُوا: لا، بَلْ عَلى دينِهِم قالَ: مُرُوهم فَلْيَرجِعُوا، فإنّا لا نَستَعِينُ بِالمُشركينَ.۵
۰.ـ به نقل از سعيد بن المنذر ـ: پيامبر صلی الله علیه و آله عازم احد شد و وقتى ثنية الوداع را پشت سر گذاشت، پشت سرش را نگاه كرد و ناگهان گروهى را ديد كه حامل سلاح زيادى بودند. پرسيد اينان كيانند؟ گفته شد: عبد الله بن ابى بن سلول و هم پيمانان يهودى اويند. فرمود: آيا ايمان آوردهاند؟ جواب داده شد: خير؛ بلكه همچنان به دين خودشان هستند. فرمود: فرمان بدهيد برگردند؛ چون ما از مشركان كمك نمىگيريم.
۰.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
مَن جامَعَ المُشرِكَ و سَكَنَ مَعهُ فإنّهُ مِثلُهُ. ۶
۰.هر كه با مشرك، اجتماع و سكونت كند، همانند او باشد.
۰.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
بَرِئَتِ الذِّمَةُ مِمَّن أقامَ مَع المُشركينَ في دِيارِهِم.
۰.هر كه در ديار مشركان، با آنان زندگى كند، ديگر در امان و پناه خدا نخواهد بود.
۰.كنز العمّال:
عَن أبي موسی الأشعَری: خَطَبَنا رسولُ اللهِ صلی الله علیه و آله ذاتَ يَومٍ فَقالَ: يا أيُّها الناسُ! اتَّقُوا الشِّركَ؛ فإنّهُ أخفى مِن دَبِيبِ النَّملِ، فقالَ مَن شاءَ أن يقولَ: و كيفَ نَتَّقِيهِ و هُو أخفى مِن دَبِيبِ النَّملِ، يا رسولَ اللهِ؟! قالَ: قُولُوا: اللّهُمّ إنّا نَعُوذُ بكَ أن نُشرِكَ بكَ و نحنُ نَعلَمُهُ، و نَستَغفِرُكَ لِما لا نَعلَمُهُ.۷
۰.ـ به نقل از ابو موسى اشعرى ـ: روزى پيامبر خدا صلی الله علیه و آله به ما فرمود: اى مردم! از شرك دورى كنيد؛ كه آن نامحسوستر از حركت مورچه است. سپس فرمود: شايد كسى بخواهد بپرسد: اى رسول خدا! از شركى كه نا پيداتر از حركت مورچه است چگونه دورى كنيم؟ بگوييد: بار خدايا! از شرك آگاهانه به تو پناه مىبريم و از شرك ناآگاهانه از تو آمرزش مىطلبيم.
۰.تفسير العيّاشي:
عن مالکِ بنِ عَطِیّة عن الإمامِ الصّادقِ علیه السلام ـ أیضاً ـ: هُو الرَّجُلُ يقولُ: لَولا فُلانٌ لَهَلَكتُ، و لَو لا فُلانٌ لَأصَبتُ كذا و كذا، و لَو لا فُلانٌ لَضاعَ عِيالي، أ لا تَرى أنّهُ قد جَعَلَ للهِِ شَريكا في مُلكِهِ يَرزُقُهُ و يَدفَعُ عَنهُ؟! قالَ [الراوي]: قلتُ: فيقولُ: لَولا أنَّ اللهَ مَنَّ عَليَّ بِفلانٍ لَهَلَكتُ؟ قال: نَعَم، لا بَأسَ بهذا. ۸
۰.ـ به نقل از مالك بن عطيه ـ: امام صادق علیه السلام درباره همين آيه فرمود: مانند اين كه انسان بگويد: اگر فلانى نبود، من از بين مىرفتم و اگر فلانى نبود، چنين و چنان مىشدم و اگر فلانى نبود، خانوادهام نابود مىشد؛ مگر نمىبينى كه او با اين حرفها در مُلك خدا، برايش شريكى قائل شده كه روزيش مىدهد و از او دفاع و دفع گرفتارى مىكند؟ عرض كردم: پس بگويد: اگر خداوند به واسطه فلانى بر من منّت ننهاده بود از بين مىرفتم؟ فرمود: آرى، اشكالى ندارد.
۰.امام صادق علیه السلام:
إنَّ الشِّركَ أخفى مِن دَبِيبِ النَّملِ. و قالَ: مِنهُ تَحويلُ الخاتَمِ لِيَذكُرَ الحاجَةَ و شِبهُ هذا. ۹
۰.همانا شرك نا پيداتر از حركت مورچه است. جا به جا كردن انگشتر براى يادآورى كارى و امثال آن از شمار شرك [خفىّ] است.
۰.امام صادق علیه السلام:
ـ في قولِهِ تعالى: «و ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلاّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ» ـ: كانُوا يَقولونَ: نُمطَرُ بِنَوءِ كذا، و بِنَوءِ كذا، و مِنها أنّهُم كانوا يَأتُونَ الكُهّانَ فَيُصَدِّقُونَهُم بما يَقولونَ. ۱۰
۰.ـ درباره آيه: «و بيشتر آنان ايمان نمىآورند مگر آن كه مشرك باشند» ـ فرمود: آنها مىگفتند: با [غروب] فلان ستاره و [طلوع] بهمان ستاره باران مىبارد. يا به پيشگوها مراجعه مىكردند و گفتههاى آنان را باور مىداشتند [و همه اينها شرك خفى است].
1.۱. نهج البلاغة: الخطبة۱۷۶
2.۲. الكافي: ۲ / ۴۱۵ /۱
3.. النساء: ۶۵.
4.۴. المصنف لابن أبي شيبة: ۸/۴۸۹/۲۶
5.۵. كنز العمّال: ۱۱۰۲۹
6.۶. كنز العمّال: ۱۱۰۳۰
7.۷. كنز العمّال: ۸۸۴۹
8.۸. تفسير العيّاشيّ: ۲/۲۰۰/۹۶
9.۹. معاني الأخبار: ۳۷۹ / ۱
10.۱۰. بحار الأنوار: ۵۸ / ۳۱۷ /۸