هوس
۰.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
ما تَحَت ظِلِّ السَّماءِ مِن إلهٍ يُعبَدُ مِن دُونِ اللهِ أعظَمَ عِندَ اللهِ مِن هَوىً مُتَّبَعٍ.۱
۰.در زير اين آسمان، هيچ معبودى كه به جاى خداوند پرستيده شود، نزد خدا منفورتر از هواى نفْس نيست.
۰.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
إنّ إبليسَ قالَ: أهلَكتُهُم بِالذُّنوبِ فأهلَكوني بالاستِغفارِ، فلَمّا رأيتُ ذلكَ أهلَكتُهُم بالأهواءِ فهُم يَحسَبونَ أ نّهُم مُهتَدونَ فلا يَستَغفِرونَ.۲
۰.ابليس گفت: من آنان را با گناهان به هلاكت افكندم و آنان مرا با استغفار هلاك كردند. پس، چون چنين ديدم، آنان را به واسطه هواها (فرقهها و عقايد گوناگون) به هلاكت انداختم؛ زيرا [در اين صورت] خيال میكنند رهيافتهاند و از اين رو ديگر استغفار نمیكنند.
۰.امام علی علیه السلام:
إنّما بَدءُ وُقوعِ الفِتَنِ أهواءٌ تُتَّبَعُ، وأحكامٌ تُبتَدَعُ....۳
۰.در حقيقت نقطه آغاز فتنهها هوسهایی است كه پيروى میشود و احكامى است كه بدعت نهاده میشود....
۰.امام علی علیه السلام:
ـ لمّا سُئلَ عن أغلَبِ السَّلاطِينِ وأقواها قالَ ـ: الهَوى.۴
۰.ـ در پاسخ به اين سؤال كه: چيره ترين و نيرومندترين سلاطين كيست؟ ـ فرمود: هوس.
۰.امام علی علیه السلام:
اُوصِيكُم بمُجانَبَةِ الهَوى؛ فإنّ الهَوى يَدعو إلَى العَمى، وهُوَ الضَّلال في الآخِرَةِ والدُّنيا.۵
۰.شما را به دورى گزيدن از هوس سفارش میكنم؛ زيرا هوس به كوردلى فرا میخواند و آن [باعث]گمراهى در آخرت و دنياست.
۰.امام علی علیه السلام:
مَنِ اتَّبَعَ هَواهُ أعماهُ، وأصَمَّهُ، وأذَلَّهُ، وأضَلَّهُ.۶
۰.هر كه از هوس خود پيروى كند، هوس او را كوردل و كر باطن و خوار و گمراه میسازد.
۰.امام علی علیه السلام:
كَم مِن عَقلٍ أسيرٍ تَحتَ هَوى أميرٍ!۷
۰.بسا خردى كه اسير هوسى فرمانرواست!
۰.امام صادق علیه السلام:
اِحذَروا أهواءكُم كماتَحذَرونَ أعداءكُم، فلَيسَ شَيءٌ أعدى لِلرِّجالِ مِن اتِّباعِ أهوائهِم، وحَصائدِ ألسِنَتِهِم.۸
۰.همانگونه كه از دشمنان خودحذر میكنيد، از هوسهايتان حذر كنيد؛ زيرا براى مردان دشمنى بدتر از پيروى از هوسهايشان و محصولات زبانهايشان (سخنان بيهوده و ياوه) نيست.
۰.امام علی علیه السلام:
رَدْعُ النَّفسِ عَنِ الهوى الجِهادُ الأكبَرُ.۹
۰.بازداشتن نفْس از هوس، جهاداكبر است.
۰.امام علی علیه السلام:
غالِبِ الهَوى مُغالَبَةَ الخَصمِ خَصمَهُ، وحارِبْهُ مُحارَبَةَ العَدُوِّ عَدُوَّهُ.۱۰
۰.بر هوس چنان چيره جويى كن كه حريف براى چيره آمدن بر طرف مقابلش میكند و با آن چنان بجنگ، كه دشمن با دشمن خود میجنگد.
۱.۱. الدرّ المنثور: ۶ / ۲۶۱
۲.۲.الترغيب والترهيب: ۱/۸۷/۱۳
۳.۳. نهج البلاغة: الخطبة ۵۰
۴.۴. بحار الأنوار: ۷۰ / ۷۶ /۶
۵.۵. دعائم الإسلام: ۲ / ۳۵۰
۶.۶. غرر الحكم: ۹۱۶۸
۷.۷. نهج البلاغة: الحكمة ۲۱۱
۸.۸. الكافي: ۲ / ۳۳۵ /۱
۹.۹. غرر الحكم: ۵۳۹۳
۱۰.۱۰. غرر الحكم: ۶۴۲۱