مقدمه
زندگينامه حضرت امام محمد تقى عليه السلام
حضرت امام محمد بن على عليه السلام، ملقّب به «جواد» و «تقى» نهمين پيشواى شيعه است.
تولّد آن پيشواى معصوم در روز جمعه ۱۹ رمضان سال ۱۹۵ هجرى در مدينه اتفاق افتاد.[. تولّد او را در ماه رجب نيز گفته اند.]
پدر بزرگوارش حضرت رضا عليه السلام و مادر ارجمندش به نام سبيكه يا خيزران، بانويى پاكدامن بود كه تبارش به ماريه قبطيّه، همسر رسول خدا صلي الله عليه و آله مى رسيد.
از القاب ديگر او، مرتضى، منتجب، مختار، قانع و عالم هم نقل شده است. كنيه او «ابوجعفر» بود.
امام جواد عليه السلام در مدينه مى زيست و از هدايت و تربيت پدر بزرگوارش برخوردار بود، تا آنكه حضرت رضا عليه السلام در سال ۲۰۰ به خراسان رفت. آن هنگام حضرت جواد شش ساله بود. پس از شهادت پدر در سال ۲۰۳ هجرى، وى به امامت رسيد، در حالى كه حدود ۹ سال داشت. وى نزديك به ۱۷ سال پيشواى شيعيان بود.
دوران حيات آن حضرت، با خلافت مأمون و معتصم همزمان بود. مأمون پس از به شهادت رساندن حضرت رضا عليه السلام، در ظاهر برخوردى نيكو با فرزندان امام در پيش گرفت و دُخترش «امّ الفضل» را به همسرى امام جواد درآورد و در برخوردهاى رسمى و آشكار، آن حضرت را بر همه عباسيان و علويان ترجيح مى داد و فضايل و علوم او را به رخ كسانى مى كشيد كه نسبت به اينگونه رفتار خليفه اعتراض داشتند، هر چند آن ازدواج، داراى انگيزه سياسى از سوى مأمون بود و مى خواست يك مراقب دائمى و خانگى نسبت به او تعيين كرده باشد.
ازدواج امام با دختر مأمون در بغداد انجام گرفت و پس از مدّتى به خواسته امام، به مدينه آمدند و در آنجا زندگى مى كردند، تا آنكه مأمون در سال ۲۱۸ هجرى درگذشت و پس از او معتصم به خلافت رسيد. معتصم نسبت به امام، بناى بدرفتارى و دشمنى گذاشت، حضرت را به بغداد احضار كرد و سرانجام نيز با توطئه اى امام را به دست همسرش ام الفضل مسموم و شهيد ساخت.
امامت حضرت جواد عليه السلام در سنين كودكى، يكى از ويژگى هاى مهمّ زندگانى اوست. حضرت رضا عليه السلام در حال حيات خويش، به اصحاب خاصّ فرموده بود كه پس از من، امامت با پسرم خواهد بود. حضرت جواد هم تنها پسر آن امام بود. امام محمد تقى در همان سالهاى كودكى، دانشمندترين فرد زمان خود بود و به اقتضاى امامت و عصمت، هر چه مى پرسيدند پاسخ مى داد. دانش گسترده اش اعجاب همگان را برانگيخته بود و همه در برابر جايگاه علمى او خاضع بودند. بزرگترين متكلّمان آن عصر در بحث با وى فرو مى ماندند و استدلال هاى روشن و محكم حضرت، همه را در مناظره ها مغلوب مى ساخت و اين ها نشان مى داد كه براستى او حجّت خداوند است و دانش او ريشه در علم خدايى دارد.
حتّى عموى پدرش، يعنى على بن جعفر كه پيرمردى كهن سال و خود از راويان حديث و شخصيت هاى محترم بود، در برابر امام جواد خردسال، مؤدّبانه خضوع مى كرد و مقام علمى و فضايل او را براى ديگران بر مى شمرد. مأمون نيز تحت تأثير دانش و بصيرت و كمالات حضرت بود و تا زنده بود، به آن حضرت احترام مى كرد. برخوردى كه مأمون در دوران كودكى حضرت در يكى از گذرگاهها داشت و صلابت و شجاعت و عظمت روحى امام را از پاسخ استوارش مشاهده كرد، خليفه را در برابر او خاضع ساخت.
عباسيان نسبت به احترام خليفه به امام جواد معترض بودند و بخصوص از ازدواج امام با دختر خليفه ناراحت بودند و آن را تهديدى نسبت به موقعيّت خلافت عباسى مى دانستند. مأمون براى ساكت ساختن آنان، مجلس مهمّى ترتيب داد و از برجسته ترين دانشمندان دعوت كرد. در رأس اين گروه، «يحيى بن اكثم» بود كه رئيس ديوان عالى كشور شمرده مى شد. در مباحثه و مناظره اى كه ميان امام و او انجام گرفت، امام به روشنى جواب كامل سؤال او را داد، امّا او از پاسخ دادن به سؤال امام ناتوان شد. اين صحنه به عظمت امام و دشمنى آنان افزود.
امام جواد عليه السلام در مكتب علمى خويش، شاگردان بزرگ و برجسته اى داشت كه راوى سخنان و علوم او بودند. برخى از آنان عبارت اند از: على بن مهزيار، ايوب بن نوح، ريّان بن شبيب، فضل بن شاذان، محمد بن سنان، بزنطى كوفى، ابو تمّام طائى و ابن ابى عمير.
در زمان حضرت جواد عليه السلام، گاهى علويان در گوشه و كنار، نهضت ها و حركت هاى سياسى بر ضد خلفا به راه مى انداختند. امّا امام در ظاهر، موضع جانبدارى از آنها از خود نشان نمى داد و برخى از آنها را هم تأييد نمى كرد. هر چند خود وى ارتباط هاى پنهانى با برخى از پيروان در جاهاى مختلف داشت و نامه نگارى هايى انجام مى داد و مرام سياسى اهل بيت را تبيين مى فرمود و اصحاب را به رازدارى و كتمان سرّآل محمد فرا مى خواند، امّا زمينه براى تحرّك آشكار سياسى و مبارزاتى فراهم نبود و امام مى كوشيد بهانه به دست دستگاه حاكم براى سركوبى شيعيان ندهد.
رفتار شايسته و اخلاق نيكوى امام و تلاش براى خدمت به محرومان و رفع نيازهاى نيازمندان و جود و بخششى كه در راه خدا و كمك به مستمندان از خود نشان مى داد، او را به لقبِ «جواد» آراسته بود. چون پس از پدر شهيدش، بزرگ خاندان رسالت محسوب مى شد، همه توجّه ها به سوى او بود. او نيز از طريق صدقه، وقف، انفاق، بخشش و احسان هاى فراوان، كرامت اين خاندان را به ظهور مى رساند و نشان مى داد كه شاخه اى از همان شجره نبوّت و ريشه مقدّس است.
همچنان كه گذشت، موقعيت و محبوبيت آن حضرت و اعتقادى كه هوادارانش در همه جا به امامت او داشتند، براى دستگاه خلافت به عنوان كانون خطر محسوب مى شد. از اين رو حضرت را به شهادت رساندند.
حضرت جواد عليه السلام، جوان ترين امام شيعه بود و هنگام شهادت ۲۵ سال داشت. روز آخر ذى قعده سال ۲۲۰ هجرى، آن حضرت به ديدار نياكان خويش در بهشت برين رفت. فرزندان او عبارت اند از: امام هادى عليه السلام، موسى مبرقع، فاطمه و حكيمه.
قبر مطهّرش در كاظمين (در سرزمين عراق) و در كنار بارگاه ملكوتى جدّش امام كاظم عليه السلام زيارتگاه شيعيان جهان است.
توجّـه بـه خــدا
۱ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: اَلْقَصْدُ اِلىَ اللّه ِ تَعـالى بِالْقـُلُوبِ اَبْلَغُ مِنِ اتْعابِ الْجَوارِحِ بِالْأعْمالِ. [بحـارالانوار 78/364.]
امام جواد عليه السلام فرمود: تـوجـه قلبى بـه خـدا، رسـاتر است از زحمت دادن اعضاء و جوارح به عمل.
توكّل بر خــدا
۲ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: الثِّقَةُ بِاللّه ِ ثَمَنٌ لِكُلِّ غالٍ وَسـُلَّمٌ اِلى كُلِّ عـالٍ. [بحارالانوار، 78، 364.]
امام محمد تقى عليه السلام فرمود: اطمينان و توكل بر خدا بهاى هر چيز گرانقيمت و نـردبان هر مقام بـالا و رفيعى است.
قضـاى الهى
۳ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: إذا نَزَلَ الْقَضاءُ ضاقَ الْفَضاءُ. [بحار 78/364]
امام جواد عليه السلام فرمود: آنـگاه كـه قضـاى الهى فرا رسـد، فضا هم بر انسان تنگ مى شـود.
مـواهب الهى
۴ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: ... اِنَّ أنْفـُسَنا وَأَمـْوالَنـا مِنْ مَواهِبِ اللّه ِ ألْهَنيئَةِ وَعواريهِ المُسْتَوْدَعَةِ يُمَتـِّعُ بِما مَتـَّعَ مِنْها فيسـُرُورٍ وَغِبْـطَةٍ وَيـَأخُذُ ما اَخـَدَ مِنْها فى اَجْرٍ و حِسْبَـةٍ. فَمَنْ غَلَبَ جَزَعُهُ عَلى صَبْرِهِ حَبِطَ أَجْرُهُ وَنـَعـُوذُ بِاللّه ِ مِنْ ذلِكَ. [تحف العقول، 726.]
امام محمد تقى عليه السلام فرمود: همانا جانها و مالهايمان از موهبتهاى گوارا و امانتهاى سپرده خداوند است، هر چه بخواهد، با خوشحالى وخرسندى از آنها بهره مندمان مى گرداند، و هر چه را كه بخواهد، با دادن ثواب و پاداش مى گيرد، آنكه بى تابيش بر تحمل و استقامت وى افزون شود، اجر او از بين رفته است و از اين حالت به خدا پناه مى بريم.
دوستى و دشمنى با خـدا
۵ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: لاتَكُنْ وَليّا لِلّهِ فىِ الْعَلانِيّةِ، عَـدُوّا لَهُ فِى السِّـرِ. [بحار الانوار 78/365.]
امام جواد عليه السلام فرمود: اينگونه مباش كه در ظاهر با خدا دوستى كنى و در پنـهانى دشـمنى
نيـازهاى مـؤمن
۶ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: اَلْمُؤمِنُ يَحْتاجُ اِلى تَوْفيقٍ مِنَ اللّه ِ وَواعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَقَبُولٍ مِمَّنْ يَنْصَحُهُ. [تحف العقول، ص 729.]
امام محمد تقى عليه السلام فرمود: مـؤمن به سه چـيز مـحتاج است: ۱ ـ توفيق الهى، كه كارها را بخوبى به پيش ببرد. ۲ ـ واعظ درونى كه هرلحظه او را پند و انذار دهد. ۳ ـ پذيرش نصحيت كسى كه او را پند مى دهد.
تـولىّ و تبـرّى
۷ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: اَوْحَى اللّه ُ اِلى بَعْضِ الأنبِياءِ: أمّا زُهْدُكَ في الدُّنيا فَتُعَجِّلُكَ الرّاحَةَ وَامّا انْقِطاعُكَ اِلىَّ فَيُعَزِّزُكَ بي، وَلكِنْ هَلْ عادَيْتَ لي عَدُوّا وَ والَيْتَ لي وَليّا. [تحف العقول، ص 726.]
امام محمد تقى عليه السلام فرمود: خـداوند به يكى از پيامبران وحـى كرد: امّا زُهد تو، آسايشى را به دنبال دارد كه به زودى به تو خواهد رسيد، امّا جدايى از ديگران و پيوستنت به من، تو را عزيز خواهد كرد، (اينها براى خودت بود) امّا آيا براى من با دشمنم دشمنى كردى؟ و با دوستم رفاقت كردى؟
هـمراهى با امـامان
۸ عَنْ اِسْماعيلِ بنِ سَهْلٍ قال: كَتَبْتُ اِلى اَبىجَعفرِالثّانى عليه السلام: عَلِّمِنى شَيْئا إذا أنَا قُلْتُهُ كُنْتُ مَعَكُمْ فِى الدُّنيا وَالآخِرةِ، قالَ: فَـكَتَبَ بِخَـطِّهِ أَعْـرِفْهُ: اَكْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ «إنّا أنزَلْناهُ» وَرَطِّبْ شَفَتَيْكَ بِالأسْتِغْفارِ. [ثواب الاعـمال، ص 197.]
اسماعيل بن سهل گويد: خدمت امام جواد عليه السلام نوشتم، چيزى به من تعليم فرما كه اگر آن را بگويم (بخوانم) در دنيا و آخرت با شما باشم. حضرت به خط خود نوشت: سـوره «انا انزالناه» را زيـاد بخـوان و لبهايت به گفتن استغـفار « تـر » باشـد، (يعنى آنقدر استغفار كُنى كه هيچگاه لبت خشك نشود).
شناخت نعمتهاى پروردگار
۹ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: ما عَظُمَتْ نِعَمُ اللّه ِ عَلى اَحَدٍ إلاّ عَظُمَتْ إلَيْهِ حوائِجُ النّاسِ فَمَنْ لَمْ يَحْتَمِلْ تِلْكَ الْمَعُونَةَ عَرَّضَ تِلْكَ النـِّعمَةَ لِلزَّوالِ. [الفصول المهمة 274/275.]
امام جواد عليه السلام فرمود: عظمت و بزرگى نعمتهاى الهى بر كسى معلوم نمى شود مگر آنكه مردم از او درخواستهاى بزرگى بكنند و هر كس اين سخن (درخواستهاى مردم) را تحمل نكند، (پاسخ نگويد) آن نعمت خداوندى را در معرض نابودى قرار داده است.
هشـت حـكمت
۱۰ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: اَلدّينُ عِزٌّ وَالْعِلمُ كَنزٌ وَالصَّمْتُ نُورٌ وَغايَةُ الزُّهدِ ألوَرَعُ وَلاهَدْمَ لِلدّينِ مِثْلُ الْبِدَعَ وَلااَفسَدَ لِلرَّجُلِ مِنَ الطـَّمَعِ وَبِالرّاعى تَصْلِحُ الرَّعِيـَّةُ وَبِالدُّعاءِ تُصْرَفُ الْبَلِيَّةُ. [الفصول المهمة 274/275 ؛ مسند امام جواد 246.]
امام جواد عليه السلام فرمود: دين سرفرازى است، و دانش، گنج است، و سكوت نورى است، و نهايت زهد پاكدامنى است، و هيچ چيز مثل بدعت دين را از بين نمى برد، و هيچ چيز مثل طمع مرد را تباه نمى كند، و به واسطه رؤساء مردم هم اصلاح مى شوند، و بلا به وسيله دعا بر طرف مى گردد.
توصيه امـام جواد عليهالسلام
۱۱ وَ قالَ لِأبيجَعْفرِالْجَوادُ عليه السلام رَجُلٌ: أوصِني، قالَ عليه السلام: وَتَقْبَلُ؟ قالَ: نَعَمْ. قالَ: تَوَسَّدِ الصَّـبْرَ وَاعْتـَنِقِ الْفـَقْرَ وَارْفَضِ الشَّهَواتِ وَخالِفِ الهَوى وَاعْلَمْ أنَّكَ لَنْ تَخْلُو مِنْ عَيْنِ اللّه ِ فـَانْظُرْ كَيْفَ تـَكُونَ. [تحف العقول، ص 726.]
مردى از امام جواد عليه السلام درخواست نصيحت كرد. حضرت فرمود: مى پذيرى؟ گفت: آرى. فرمود: صبر را بالش خودساز، فقر را در آغوش بگير، لذتهـا را رهـا كن، بـا هـوس مخـالفت كـن ، و بدان كه هرگز از ديد خداوند بيرون نيستى، پس آنـگاه ببين در چـه حـالتى هسـتى.
توصيههاى امام جواد عليهالسلام
۱۲ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: ثَـلاثٌ يَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّه ِ تَعالى: كِثْـرَةُ الاْءسْتِغفـارِ وَلِينُ الْجانِبِ وَكَثْرةُ الصَّدَقَةِ. وَثَـلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ لَمْ يَنْـدَمْ: تَرْكُ الْعَجَلةِ وَالمْشَوَرَةِ وَالتَّوَكُّلِ عَلىَ اللّه ِ عِنْدَ الْعَزْمِ. [الفصول المهمه 274/275]
امام جواد عليه السلام فرمود: سه چيز است كه اگر در كسى باشد سبب خوشنودى خداست: * زياد استغفار كردن * و همنشينى خوب * زياد صدقه دادن و سه چيز است كه هركس دارا باشد پشيمان نمى شود : * پرهيز از عجله و شتاب * مشورت در كارها * توكل بر خدا وقتى تصميم به انجام كارى گرفت.
توصـيههاى امام جواد عليهالسلام
۱۳ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: لاتُـعاجِلُوا الْأمْرَ قَبْلَ بُـلُوغِهِ فَتَـنْدَمُوا وَلايَطُولَنَّ عَلَيْكُمُ الْأمَدُ فَتَقْسُو قُلُوبُكمْ وَارْحَـمُوا ضُـعَفـاءَكُـمْ وَاطْلُبُوا مِنَ اللّه ِ الرَّحْمَةَ بِالرَّحْمَةِ فيهمْ. [العقول المهمة 274/275]
امام جواد عليه السلام فرمود: در هيچ كارى قبل از آنكه وقتش برسد عجله نكنيد كه پشيمان خواهيد شد و زمان انجام آن طولانى نشود كه سنگدل خواهيد شد و به ضعيفان رحم كنيد، و با اين كار رحمت خدا را به دست آوريد (يعنى اگر به افراد ناتوان رحم كرديد، خـداوند به شـما رحـم خواهـد كرد)
توصـيه امام جواد عليهالسلام
۱۴ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: تَأْخيرُالتَّوْبَةِ اغْتِرارٌ وَطُولُ التَسـْويفِ حَـيْرَةٌ وَالاْءعُتِـلالُ عَـلىَ اللّه ِ هَـلَـكَةٌ وَالاْءصْرارُ عَلَى الذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَكْرِ اللّه ِ «وَلايَـأمَنُ مَكْرَ اللّه ِ إلاَّ الْقَومُ الخاسِروُنَ» [تحف العقول، ص 729.]
امام محمد تقى عليه السلام فرمود: تأخير توبه و پشيمانى، غرور است، و ادامه تأخير، حيرت و سرگردانى، و امروز و فردا كردن با خدا، هلاكت، و تكرار گناه، ايمنى از مكر خداست، «و از مكر خدا جز زيانكاران ايمن نباشند»[ـ قرآن كريم ـ سوره اعراف، آيه 99.]
مسـئوليت گـوش
۱۵ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: مَنْ اَصْـغى اِلى نـاطِـقٍ فَقَدْ عَبَـدَهُ، فَإنْ كانَ النـّاطِقُ عَنِ اللّه ِ فَقـَدْ عَبَدَاللّه َ، وَاِنْ كانَ النّاطِقُ يَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبْلِيسَ فَـقَـدْ عَبَـدَ إبْـليـسَ. [تحف العقول، ص 726.]
امام محمد تقى عليه السلام فرمود: هركس به گوينده اى گوش دهد (از او حرف شنوى داشته باشد) او را پرستيده، پس اگر گوينده سخن از خدا بگويد، او نيز خدا را عبادت كرده است، و اگر از شيـطان بـگويد، او هم بنده شيطان شده است.
كارهـاى خـام
۱۶ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: إظْهارُ الشَّيْى ءِ قَبْلَ اَنْ يُستَحْكَمَ مَفْسَـدَةٌ لَـهُ. [تحف العقول، ص 729.]
امام محمد تقى عليه السلام فرمود: آشكار كردن هرچيزى پيش از استحكام يافتن، سبـب خـرابى آن خـواهد بـود.
رضايت و كراهت در امور
۱۷ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: مَنْ شَهِدَ أمْرا فَكَرِهَهُ كانَ كَمَنْ غابَ عَنْهُ ومَنْ غابَ عَنْ اَمرٍ فَرَضِيَهُ كانَ كَمَنْ شَهِدَهُ. [تحف العقول 726.]
امام محمد تقى عليه السلام فرمود: هركس در كارى شركت داشته باشد ولى از آن كار ناراضى باشد مثل كسى است كه در آن كار دست ندارد، و آن كه غايب باشد و راضى، مانند كسى كه در آن كار شريك است.
روزگار افشـاگر
۱۸ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: اَلْأيّامُ تَهْتِكُ لَكَ الاَْمْرَ عَنِ الأسْرارِ الْكامِنَةِ. [بحارالانوار 78/365.]
امام محمد تقى عليه السلام فرمود: روزگار از رازهاى نهفته برايت پرده بر مى دارد.
گنـاه نابخشـودنى
۱۹ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: راكِبُ الشَّهَواتِ لاتُسْتَقالُ لَهُ عَثْرَةٌ. [بحارالانوار 70/78.]
امام جواد عليه السلام فرمود: كسى كه بر مركب شهوت سوار است، هيچ لغزشى، از او بخـشوده نمى شود.
اميـدوارى و نااميـدى
۲۰ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: مـَنْ أمِـلَ فـاجِـرا كانَ اَدْنى عُقُوبَتِهِ الْحِرْمانُ. [العقول المهمة 274/275؛ مسند امام جواد 248.]
امام جواد عليه السلام فرمود: هر كس به انسان بدكارى اميد داشته باشد، كمـترين عقـوبت او محروميت و نرسيدن به آرزوى خود است.
اطميـنان بدون آزمايش
۲۱ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: مَـنْ انْـقادَ اِلى الطُّـمَأْنينَةِ قَبْلَ الْخُـبْرَةِ فَقَدْ عَرَّضَ نَفْسَهُ لِلْهَلَكَةِ وَالْعاقِبَةِ الْمُتِعْبَةِ. [بحار 71/340.]
امام جواد عليه السلام فرمود: هر كس قبل از آزمايش نسبت به چيزى اطمينان پيدا كند (بدون آگاهى اعتماد كند) خودش را در معرض نابودى و عاقبتى دردناك قرار داده است.
عـزّت نفـس
۲۲ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: عِـزُّ الْمُؤمِـنِ، غِـناهُ عَنِ النّاسِ. [بحار 75/109.]
امام جواد عليه السلام فرمود: عزّت مؤمن در بى نيازى از مردم است (يعنى خود را نيازمنـد خـدا بداند)
هـمراهى با نيـكان
۲۳ وَ كَتَبَ ابُوجَعفَر الثانى عليه السلام اِلى بَعضِ أوليائِهِ: اَمّا هذِهِ الدُّنيا فَإنّا فيها مُغْتَرِقُونَ وَلكِنْ مَنْ كانَ هَواهُ هَوى صاحِبِهِ ودانَ بِدينِهِ فَهُوَ مَعَهُ حَيْثُ كانَ، وَالاْخِرَةُ هِىَ دارُالقَرارِ. [تحف العقول، ص 726.]
امام جواد به يكى از دوستان خود نوشت: ما همه در اين دنيا با هم آشناييم و با هم زندگى مى كنيم ولى هركس با دوستش همفكر باشد و از مكتب و مرام او پيروى كند، هرجا برود با اوست و خانه هميشگى، آخرت است. [يعنى اگر با ما همفكر باشى و از ما پيروى كنى هميشه با مايى حتى در آخرت].
دوسـتان نـاباب
۲۴ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: إيّـاكَ وَ مُصـاحَبَةَ الشَّـريرِ فَاِنَّهُ كَالسَّيْفِ يَحْسُنُ مَنْظَرُهُ ويَقْبَحُ اَثَرُهُ. [بحار، ج 17، ص 214.]
امام جواد عليه السلام فرمود: از رفـاقت با تبـهكار بپـرهـيز كه مانند شمشير، ظاهرى خوب واثرى زشت دارد.
سـپاس و ناسپاسى
۲۵ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: كُفْرُ النِّعْمَةِ داعِيَةٌ لِلْمَقْتِ وَ مـَنْ جـازاكَ بِالشـُّكْرِ فَقَدْ أعْطاكَ اَكْثَرَ مِمّا اَخَذَ مِنْكَ. [الفصول المهمة 274/275]
امام جواد عليه السلام فرمود: نـاسـپاسى نعـمت سبب دشمنى اسـت و هركس پاداش تو را با شكر نعمت بدهد، پـس آنچـه بـه تـو داده اسـت بيش از آن چيزى است كه از تو گرفته.
دشـمن شـناسى
۲۶ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: قَد عاداكَ مَنْ سَتَرَ عَنْكَ الرُّشْدَ اتّبـاعا لِما تـَهْـواهُ. [بحار الانوار 78/364.]
امام جواد عليه السلام فرمود: كسى كه به دلخواه تو راههاى رشد و ترقّى را از تو پنهان مى كند، با تو دشمنى كرده است. (يعـنى اگر با تـو دوسـت باشـد راههاى خير و صلاح را به تو نشان خواهد داد).
سـخن تفـرقه انگيز
۲۷ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: لَوْ سَكَتَ الْجاهِلُ مَا اخْتَلَفَ النّاسُ. [الفصول المهمة 274/275]
امام محمد تقى عليه السلام فرمود: اگر نادان سخن نگويد. مردم اختلاف نمى كنند [سخنان ناآگانه سبب بسيارى از اختلافات است].
حُسـن نيّت
۲۸ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: مَنْ لَمْ يَرْضَ مِنْ أخيهِ بِحُسْنِ النِّيَّةِ لَـمْ يَـرْضَ بِالْعَـطِيَّـةِ. [بحارالانوار 78/364.]
امام جواد عليه السلامفرمود: كسى كه حسن نيت برادر مؤمن خود را نپسندد هـديه و بخشش او را نخـواهـد پسنديد، (ارزش نيّت خير از هديه مادى بهتر است)
حفـاظت
۲۹ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: اَلتَّحَـفُّـظُ عَلى قَدْرِ الْخَـوْفِ. [بحار 78/365.]
امام جواد عليه السلام فرمود: حفاظت به مقـدار ترس لازم است. (يعنى به مقدارى كه خطر وجود دارد حفاظت بايد كرد و نه بيشتر و زياده روى درست نيست).
ثمـره تقـوا
۳۰ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: لَؤْكانَتِ السَّمواتُ وَالْأرْضُ رَتْقَا عَلى عَبْدٍ ثُمَّ اتَّقىَ اللّه َ تَعالى لَجَعَلَ مِنْها مَخْـرَجا. [الفصول المهمة 274/285]
امام جواد عليه السلام فرمود: اگر آسمانها و زمين بر شخصى بسته باشد، ولى تقـواى الهى پيـشه كـند، خداوند گشايشى از آنها برايش قرار مى دهد.
صـبر پر مُصيـبت
۳۱ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: ألصَّبْرُ عَلىَ المُصيبَةِ مُصيبَةٌ لِلشّامِتِ. [الفصول المهمة 274/275]
امام جواد عليه السلام فرمود: تحمّل مصيبت، مصيبتى است بر ملامت گران، [ يعنى اگر انسان در سختيها، صبر پيشه كند، صبر او مصيبتى خواهد بود براى كسى كه انسان را سرزنش مى كند ].
زينـتهاى سـيزدهگانه
۳۲ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: ألعِفافُ زينَةُ الْفَقْرِ وَالشُّكْرُ زينَةُ الْغِنى وَالصَّبْرُ زينَةُ البَلاءِ وَالتَّواضُعُ زينَةُ الْحَسَبِ وَالفَصاحَةُ زينَةُ الْكَلامِ وَالْحِفظُ زينَةُ الرِّوايَةِ وَخَفْضُ الْجِناحِ زينَةُ الْعِلْمِ وَحُسْنُ الْأدَبِ زينَةُ العَقْلِ وَبَسْطُ الْوَجْهِ زينَةُ الكَرَمِ وَتَركُ الْمَنِّ زينَةُ الْمَعْرُوفِ وَالخُشُوعِ زينَةُ الصَلّوةِ وَالتَّنَفُّلُ زينَةُ القَناعَةِ وَتَرْكُ ما يُعنى زينَةُ الْوَرَعِ. [الفصول المهمه 274/275]
امام جواد عليه السلام فرمود: * زينت فقر پاكدامنى است * زينت غنى (بى نيازى) شكر است * زينت بلا و سختى صبر است * زينت سخن فصاحت است * زينت روايت حفظ (از برداشتن) است * زينت علم تواضع است * زينت عقل، ادب است * زينت بزرگوار خوشرويى است * زينت نيكوكارى منّت نگذاشتن است * زينت نماز خشوع (توجه قلبى) است. * زينت قناعت انفاق بيش از وظيفه است * زينت ورع ترك خواسته هاست.
شـركت در زشـتىها
۳۳ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبيحا كانَ شَريـكا فـيهِ. [الفصول المهمه 274/275]
امام جواد عليه السلام فرمود: هر كس كار زشتى را نيكو بداند، او هـم در آن كار شريـك است.
خواسـتگار دينـدار
۳۴ عَنِ الْحُسْينِ بْنِ بَشّارِ الواسِطى قالَ: كَتَبْتُ إلى أبى جَعْفرِ الثّانى عليه السلام أسْأَلُهُ عَنِ النِّكاحِ، فَكَتَبَ عليه السلام: مَنْ خَطِبَ إليْكُمْ فَرَضيتُمْ دينَهُ وَامانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ، إلاّ تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةً فى الْأرْضِ وَ فَسادٍ كَبيرٍ. [التهذيب، ج 7، ص 369.]
حسين بن بشار گويد، به امام جواد عليه السلام نامه اى نوشته ام تا در مورد ازدواج از او سؤال كنم، حـضرت در جوابم نگاشت: اگر خواستگارى برايتان آمد كه از ديانت و امانت او راضى هستيد، به او زن بدهيد. و اگر او را ردّ كنيد (و اين دو شرط را در نظر نداشته باشيد) سبب فتنه و فساد بزرگى خواهد شد.
خـائن كيـست؟
۳۵ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: كَفى بِالْمـَرْءِ خِيانَةٌ أنَ يَكُونَ أمينا لِلْخَوَنَةِ. [بحارالانوار 75/380.]
امام جواد عليه السلام فرمود: در خائن بودن شخص همين بس كـه امين خيـانتـكاران بـاشـد، (كسى كه امين خيانتكاران باشد، خود خائن است)
ضـرورت تخصص در كار
۳۶ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: مَنْ عَمِلَ عَلى غَيْرِ عِلْمٍ ما يُفْسِدُ اَكْثَرَ مِمّا يُصْلِحْ. [بحار 78/346.]
امام جواد عليه السلام فرمود: هـر كس بـدون آگاهى كـار كـند، بيش از آنكه درست كند، خراب مى كند.
زيـارت قبـور
۳۷ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: مَنْ زارَ قَبْرَ اَخيهِ الْمُؤْمِنَ فَجَلَسَ عَنْ قَبْرِهِ وَاسْتَـقْبَلَ الْقِبْلَةَ وَوَضَـعَ يَـدَهُ عَلىَ الْقَـبْرِ وَقَرَأَ «اِنّا اَنْزَلْناهُ فى لَيْلَةِ الْقَدرِ» سَبْعَ مَرّاتٍ أَمِنَ مِنَ الْفـَزَعِ الْأكْبَرِ. [مسند امام جواد، ص 215.]
امام جواد عليه السلام فرمود: هر كس به زيارت قبر برادر مؤمن خود برود و كـنـار قـبر رو بـه قـبـله بنشيـند و دسـت خـود را بـر قـبر بـگذارد و سوره «قدر» را هفت مرتبه بخواند، از عـذاب بزرگ در امـان خواهد بود.
پيـروى از هواى نفس
۳۸ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: مـَنْ اَطاعَ هـَواهُ اَعْطى عَدُوَّهُ مُناهُ. [سفينة البحار، ص 728.]
امام جواد عليه السلام فرمود: كسى كه از هواى نفس خود اطاعت كند آرزوهاى دشمن خويش را برآورده است.
مــرگ چيست؟
۳۹ وَ قيل لِمُحمّدِبنِ عَلىٍ عليه السلام: مَا المَوْتُ؟ قالَ: هُوَ النَّوْمُ الَّذى يَأْتيكُمْ كُلَّ لَيْلَةٍ اِلاّ اَنَّهُ طَويلٌ مُدَّتُهُ لايُنتَبَهُ مِنْهُ اِلاّ يَوْمَ الْقِيامَةِ. [بحارالانوار، ج 3، ص 134.]
از حضرت جواد عليه السلام سؤال شد: مرگ چيست؟ در پاسخ فرمود: مرگ همان خواب است كه هرشب سراغ شما مى آيد جز آنكه مـدت خـواب مـرگ طـولانى اسـت وآدمى از آن خواب بيدار نمى شود، جز روز قيامت.
عــمر و عـمل
۴۰ وَ قالَ الْجَوادُ عليه السلام: مَوْتُ الاْءنسانِ بِالذُّنُوبِ أكْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالْأجَلِ وَحَياتُهُ بِالْبِّرِ أكْثَرُ مِنْ حَياتِهِ بِالْعُمْرِ. [الفصول المهمه 274 ـ 275]
امام جواد عليه السلام فرمود: مرگ انسان به سبب گناه بيش از مگر با اجل است و زنـدگى به خـاطر نيـكوكارى بيش از زندگى عُمر و سال است (برخى از گناهان سبب كوتاهى عمر وبرخى از كارهاى نيك سبب طول عمر انسان مى شود).