مقــدمه
نورانيّت كلمات معصومين عليه السلام و تأثيرى كه بر دلها مى گذارد، آن سخنان را متمايز و ممتاز ساخته است.
پروردگان مكتب و مؤمنانِ به خدا و رسول صلي الله عليه و آله و مبدأ و معاد، با «قرآن» و «حديث» زنده اند و حيات روحى خويش را مديون هدايت هاى اولياى الهى اند.
تأكيد و تشويقى كه ائمّه(ع) درباره خواندن، حفظ كردن، يادآورى و گردآورى احاديث دارند، ضرورت توجّه بيشتر به اين كلمات نورانى را گوشزد مى كند و حفظ «چهل حديث» و نشر آن جايگاه والايى مى يابد.
آخرين سفير الهى، حضرت محمد صلي الله عليه و آله كه آورنده برترين دين و عاليترين مكتب است، رسالت خود را تكميل فضايل و مكارم اخلاقى معرفى فرموده است: «بُعثت لِأُتَمِّمَ مَكارمَ الأخلاق». زندگانى پربركت آن حضرت نيز گوياى ميزان موفقيّت وى در ساختن امّتى با ايمان، وارسته، خداجو و با فرهنگ است.
رسول خدا صلي الله عليه و آله، بيش از گفتار، با رفتارش مردم را به خدا و معنويّات جذب كرد و اخلاق وى، مهمترين تأثير در تربيت انسانى آن قومِ رها شده از جاهليّت و گرويده به نور اسلام داشت. در كنار «قرآن كريم»، گنجينه گسترده و گرانبهايى از معارف والا و ناب، در سخنان رسول خاتم صلي الله عليه و آلهنهفته است كه بهره گيرى از آنها و آراسته شدن به آن فضايل را الزامى مى سازد. از اين رو، گردآورى «چهل حديث» از گهرهاى فراوانى كه در مجموعه هاى حديثى علماى اسلام تدوين شده است، گامى جهت نشر تعاليم اخلاقى و انسان ساز نبوى است.
در چگونه زيستن و چگونه بودن و چگونه تربيت كردن، مطمئن ترين راه، سيره و سخن پيامبر اكرم صلي الله عليه و آلهاست كه خداى متعالى، هم اخلاق او را به عنوانِ «خُلقِ عظيم» ستوده است، و هم سخنان او را متّكى به وحى و دور از هوى و هوس معرفى كرده است: «ما ينطق عَنِ الهوى». الگوى تربيتى ما شخصيّت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و رهنمودهاى حكيمانه آن پيامبر رحمت و اسوه هدايت و كمال است. اين است مبناى روى آوردن ما به روايات معصومين عليهم السلام.
بارى ... در اين مجموعه، چهل گوهر نفيس از احاديث پيامبر صلي الله عليه و آله برگزيده ايم، تا به شما شيفتگانِ عترت و اهل بيت، تقديم كنيم. البته گزينش چهل سخن از احاديث پيامبر صلي الله عليه و آله واقعا دشوار است. مثل آن است كه از بوستانى پر گل و معطّر و سرشار از گلهاى رنگارنگ و زيبا و روح نواز كه هر گلى، شميم دل انگيزى دارد، بخواهيم دسته گلى بچينيم.
حكمتهاى نبوى و احاديث آن حضرت، هر كدام ناب تر از ديگرى و هر يك نفيس تر و عزيزتر از آن ديگر است. با اين حال، چاره اى جز انتخاب اين چهل گوهر نبود.
اميد است كه ارباب معرفت و اهل بصيرت را مقبول افتد و چراغ راهمان در زندگى فردى و معاشرتهاى اجتماعى باشد.
قم ـ جـواد محـدثى
دى ۱۳۷۷
زندگينامه پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله
حضرت محمد بن عبداللّه صلي الله عليه و آله، پيامبر بزرگوار اسلام و آخرين فرستاده خداوند براى هدايت بشر بود، كه آيين اسلام را آورد و معجزه پايدار او «قرآن» بود و با صبر و مقاومت در راه اسلام و با تكيه به حسن خلق و جاذبه هاى اخلاقى، توانست در آن عصر جاهليّت، امّتى عظيم پديد آورد.
پدرش عبداللّه و مادرش آمنه بود. ميلاد فرخنده اش در ۱۷ ربيع الأوّل سال «عام الفيل» در مكه معظّمه اتفاق افتاد. از كودكى، ويژگيهاى خاصّ او توجّه همگان را به خود جلب مى كرد و آينده تابناكى را براى حضرتش پيش بينى مى كردند. در ۲۰ سالگى با حضرت خديجه كه از زنان ثروتمندان و با شخصيت و پاكدامن عرب بود ازدواج كرد و در چهل سالگى از سوى خدا به پيامبرى مبعوث شد و نخستين آيات قرآن در «غار حرا» بر قلب حضرت فرود آمد.
مدّت ۱۳ سال در مكّه مردم را به توحيد دعوت كرد و بتدريج، پيروان او زياد شدند و برخى به سرزمين دور دست حبشه مهاجرت كردند. در پى فشارها و آزارهاى مشركان قريش، خود و ياران مسلمانش به مدينه هجرت كردند. حضرت رسول صلي الله عليه و آلهده سال بقيّه عمر خود را در مدينه به عنوانِ پيشواى دينى و سياسى مردم و به عنوان پيامبرى قدرتمند و رهبرى محبوب گذراند. در همين دوران بود كه با مشركان قريش و منافقان جنگهاى متعدّدى كرد. جنگهاى آن حضرت، اغلب دفاعى و براى دفع تجاوز و حمله مشركان بود. از جمله مشهورترين اين نبردها عبارت است از: جنگ بدر، جنگ اُحد، جنگ احزاب، جنگ خيبر، جنگ موته، فتح مكّه، جنگ حُنين.
پيامبر اسلام پس از تعيين جانشين خود «امام على عليه السلام» در غدير خم و در سال آخر عمر خويش، در روز ۲۸ صفر سال ۱۱ هجرى در مدينه از دنيا رفت و در خانه خويش به خاك سپرده شد، جايى كه امروز، بخشى از «مسجد النبى» است و حرم رسول خدا شمرده مى شود.
زندگانى آن حضرت را به سه بخش مى توان تقسيم كرد: از تولّد تا بعثت، از بعثت تا هجرت به مدينه، و از هجرت تا وفات.
حضرت محمد صلي الله عليه و آله همه عمر را به پاكى و ايمان گذراند. پدران و نياكانش همه يكتا پرست بودند. خود نيز در طول عمر، يك لحظه بت نپرستيد و به هيچ يك از آلودگيهاى دوران سياه جاهليت آلوده نگشت. در طول مدّت ۲۳ سال پيامبرى نيز يك لحظه از هدايت و ارشاد مردم به سوى توحيد و راه خدا و دعوت به پاكى و نيكى و عدالت غافل نبود. وى توانست مردم پراكنده و بى فرهنگ آن روزگار را به امّتى متّحد، با ايمان و نيرومند مبدّل سازد و در سايه اسلام، تمدّن درخشان و عظيمى را پايه گذارى كند كه تا امروز باقى است.
تنها دخترى كه از آن حضرت باقى ماند، فاطمه زهرا عليهاالسلام همسر اميرالمؤمنين عليه السلام بود كه چهار فرزند داشت: امام حسن، امام حسين، حضرت زينت و امّ كلثوم. نسل پيامبر اكرم از طريق دختر بزرگوارش كه «كوثر» لقب يافته است، تداوم يافت. امروز به كسانى كه از نسل حضرت محمد صلي الله عليه و آلهاند «سادات» گفته مى شود.
حضرت محمد صلي الله عليه و آله، اخلاقى والا، رفتارى انسانى و بزرگوارانه داشت و اخلاق نيك او يكى از مهمترين عوامل موفقيت او در دعوت اسلامى اش به شمار مى رفت. خوش اخلاقى، تواضع، عفو، ايثار، مردم دوستى، حلم، عدالت، كمك به محرومان، يتيم نوازى، شجاعت و... از جمله خصلت هاى برجسته او بود. در ميان ياران خويش محبوبيتى فراوان داشت و درگذشت او عظيمترين فاجعه معنوى و بشرى براى مسلمانان و همه مردم بود، چون با رحلت او نزول وحى آسمانى قطع شد و آخرين پيامبر از سلسله نورانى انبياى الهى از دنيا رفت. او آخرين پيامبر و دين او آخرين دين و كاملترين مكتب بود. امروز بيش از ۵/۱ ميليارد انسان در سراسر جهان، مسلمان و پيرو آيين اويند.
شخصيت بارز پيامبر، چه از نظر شمايل و خلقت و چه از نظر فضايل و اخلاق، بسيار جذّاب و اثر گذار بود. سيمايى پر ابهّت و جذّاب، قامتى متوسّط، چشمانى درشت و سياه، ابروانى پيوسته و پيشانى بلند و محاسنى پرپشت داشت. دندانهايش مرتّب و سفيد و اندامش متعادل و موزون بود. چهره اى خندان و رفتارى متواضعانه و گفتارى شيرين و دلنشين داشت.
رفتارش در خانه خود با اهل خانه آميخته به صلح و صفا و عاطفه بود. در كارهاى خانه كمك مى كرد، با دست خويش، جامه اش را وصله مى زد، گوسفند را مى دوشيد، با اهل خانه هم غذا مى شد، از هر چه حاضر بود مى خورد، از هيچ غذايى بدگويى نمى كرد. روى زمين مى نشست و روى زمين غذا مى خورد. نشست و برخاست او هم به ياد خدا و فروتنانه بود. به واردين سلام مى كرد و جاى مى گشود. سبقت در سلام داشت، دعوت همه را (بى آنكه ميان فقير و غنى و برده و آزاد فرق بگذارد) مى پذيرفت. در تشييع جنازه شركت مى كرد، به عيادت بيماران مى رفت، جوياى حال اصحاب خويش مى شد، شوخى مى كرد ولى جز حق نمى گفت. برخوردى مؤدّبانه داشت. هنگام برخورد، دست مى داد. در چهره كسى خيره نمى شد. با فقيران و بينوايان همنشين و هم غذا مى شد. خيلى دير عصبانى مى گشت و خيلى زود راضى مى شد و مى بخشيد. صبورى و تحمّل او نسبت به سختى ها و جفا و تندى ديگران بسيار زياد بود. نظم و بهداشت و بوى خوش و نظافت و تميزى او زبانزد همگان بود.
پاى خود را پيش كسى دراز نمى كرد، از كسى عيجويى نمى كرد، سخن زشت و ناسزا بر زبان جارى نمى ساخت، بيشتر رو به قبله مى نشست. دندانهايش را مرتب مسواك مى كرد و موى سر و صورتش را شانه مى زد و هميشه معطّر بود. وقت خويش را چه در خانه و چه در بيرون، صرف تبليغ اسلام و ارشاد مردم و رسيدگى به نيازهاى آنان مى كرد. به حرفهاى ديگران خوب گوش مى داد، سخن كسى را قطع نمى كرد، جدّى بود و محكم و استوار راه مى رفت، در مسافرتها عقب تر از همه حركت مى كرد تا به ضعيفان و در راه ماندگان كمك كند. بخشنده و سخاوتمند بود. تواضع داشت و به هر مركبى كه فراهم بود سوار مى شد و اگر وسيله اى نبود، پياده مى رفت.
در نماز، حالت خشوع و خشيت او فوق العاده بود. نماز شب بر آن حضرت واجب بود و پيوسته بخشى از شبهايش به تهجّد و نيايش مى گذشت و به نماز بسيار علاقه داشت و چون وقت نماز مى رسيد، ديگر كسى را نمى شناخت و مشتاقانه مهيّاى نماز مى گشت و مى فرمود: فروغ چشم من در نماز و روزه است و هرگز از نماز سير نمى شوم.
به دنيا هيچ دلبستگى نداشت ساده مى زيست و ساده مى پوشيد و ساده غذا مى خورد و هرگاه ميان دو كار مخيّر مى شد، آنچه را كه سخت تر بود انتخاب مى كرد.
اخلاقش قرآن بود و خودش مجسمه فضايلى بود كه براى تكميل آنها مبعوث شده بود. اين بود كه خداوند او را «اسوه حسنه» معرفى كرد و مسلمانان را فرمود تا از اين اسوه، سرمشق بگيرند. هم سيره اش الگوى ماست و هم گفتارهاى گهربارش راهنماى زندگى است.
باشد كه پيروان و شاگردان خوبى در «مكتب محمّدى» باشيم.
تربيـت ديـنى
۱ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اَدِّبوا اَوْلادَكُم عَلى حُبّى و حُبِّ اَهلِ بَيتى وَ القرآنِ. [احقاق الحق 18/498]
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: فرزنـدان خـود را بـا محـبت مـن و محبت اهل بيت من و محبت قرآن تربيت كنيد.
نكته : ايجاد پيوند ميان نوجوانان و اهل بيت، مانع به فساد كشيده شدن آنان است.
اطاعـت از رهـبرى
۲ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اِسْمَعُوا وَ اَطيعُوا لِمَنْ وَلاّهُ اللّه ُ الأَمْرَ، فَـاِنَّـهُ نِظـامُ الأسـلامِ. [امالى مفيد، ص 14]
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود: از كسى كه خداوند به او «ولايت امر» داده است، حـرف شـنوى و اطاعـت داشـته باشـيد، چرا كه اين اطاعت، نظام بخِش اسلام است.
نكته : ولايت ورهبرى، رمز وحدت و عزّت مسلمانان است.
حُـبّ و بُغض مكتـبى
۳ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اَحْبِبْ فِى اللّه ِ وَ ابْغِضْ فِى اللّه ِ وَ والِ فِى اللّه ِ وَ عـادِ فِى اللّه ِ فَاِنَّهُ لَنْ تُنالَ وُلاِيَةُ اللّه ِ اِلاّ بِذلِك، وَ لايَجِـدُ رَجـُلٌ طَعْمَ الإيمانِ وَاِنْ كَثُرَتْ صَلاتُهُ وَ صِيامُهُ حـَتّى يـَكُونَ كَذلِك. [وسائل الشيعه، ج 11 ص 440]
حضرت رسول روزى به يكى از اصحاب خويش فرمود: در راه خــدا دوست بـدار و براى خــدا دشمن بـدار، براى خدا موالات ودوستى كن وبراى خدا دشمنى كن، يقينا جـز با اين، به ولايـت خـدا نخـواهى رسيد. و هـرگز كسى طعـم ايمـان را نمى يـابد، هر چند نماز و روزه اش فراوان باشد، مگر آنـكه چنـين باشـد.
نكته : عمق بخشيدن به محبّتها و كينه ها و بُعد مكتبى دادن به دوستى و دشمنى.
محـبّت سودمـند
۴ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: حُبّى و حُبُّ اَهْلِ بَيْتى نافِعٌ فى سَبْعَةِ مَواطِنَ اَهْوالُـهُنَّ عَظيـمَةٌ:
عِنْـدَ الوَفـاةِ
و فِى الْقـَبْـرِ
وَ عِنْدَالنُّشُورِ
وَ عِنْدَالِكتابِ
وَ عِنْدَ الحِسابِ
وَ عِنْدَ المـيزانِ
وَ عِنْدَ الصِّراطِ. [امالى صدوق، ص 18]
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: محبّت من و محبّت اهل بيـت من در هـفت جا كـه هراس آنها بسيار بزرگ است، سودمند است:
۱ ـ هنگام مرگ،
۲ ـ در قــبر،
۳ ـ هنگام برانگيخته شدن،
۴ ـ هنگام دريافت نامه اعمال،
۵ ـ هنگام حسابرسى،
۶ ـ هنگام سنجش اعمال،
۷ ـ هنگام عبور از صراط.
منشـور بـرادرى
۵ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اَيُّـهَا النّـاسُ! اِنَّ رَبَّكُمْ واحِدٌ و اِنَّ اَباكُمْ واحِدٌ كُلُّـكُمْ لاِ?َمَ وَ آدَمُ مِنْ تُـرابٍ «اِنَّ اَكرَمَـكُمِْ عِنْدَ اللّه ِ اَتْقيكُـمْ» وَ لَيْسَ لِعَرَبىٍّ عَلى عَجَمِىٍّ فَضْلٌ اِلاّ بِالتَّقْوى. [تحف العقول، ص 34]
رسول خدا صلي الله عليه و آله در خطبه «حجّة الوداع» فرمود: اى مردم! پروردگارتان يكى است، پدرتان هم يكى است، همه شما از آدميد و آدم از خاك است. «گرامى ترين شما نزدخداوند، پرهيزكارترين شماست» عرب را بر عجم هيچ برترى نيست، مگر به تقوا.
نكته : تفاخرات قومى و نژادى و افتخار به زبان و رنگ و ... از نظر اسلام مردود است، تقوا ملاك برترى است.
مـؤمن و مسلمان كيست؟
۶ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اَلْمُؤْمِنُ مَنْ اَمِنَهُ المُسلِمونَ عَلى اَمْوالِهِمْ وَدِمائِهِمْ وَالْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ يَدِهِ وَ لِسانِهِ، وَ الْمُهاجِرُ مَنْ هَجَرَ السَّيّئاتِ. [من لايحضره الفقيه، ج 4 ص 362]
پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: مؤمن كسى است كه مسلمانان او را بر مال و جان خويش، امين بدانند، مسلمان كسى است كه مسلمانان از دست و زبانش در امان باشند. مهاجر كسى است كه از بدى ها هجرت كند و گناهان را واگذارد.
مسئوليت اجتـماعى
۷ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: مَنْ اَصْبَحَ لا يَهْتَمُّ بِاُمُورِ الْمُسلمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ، وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنادى يا لَلْمُسلمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ. [وسائل الشيعه، ج 11 ص 559]
حضرت محمد صلي الله عليه و آله فرمود: هركس صبح كند، در حالى كه به كارهاى مسلمانان اهميّتى نمى دهد (و به فكر مسلمين نيست)، او از آنان نيست. و هركس بشنود كه كسى مسلمانان را به كمك فرا مى خواند ولى پاسخش ندهد، مسلمان نيست.
جـهـاد اكـبر
۸ الراوي: اِنَّ رَسُولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله بَعَثَ بِسَريّةٍ فَلَمّا رَجَعُوا قالَ: مَرْحَبا بِقَوْمٍ قَضَوْا الجِهادَ الأصْغَرَ وَ بَقِىَ لَهُـمُ الْجِـهادُ الأكْبَرُ. قيلَ: يا رَسُولَ اللّه ! وَ مَا الجِهادُ الأكْبَرُ؟ قالَ: جِهادُ النَّفْسِ. [الاختصاص، ص 240]
راوي رسول خدا صلي الله عليه و آله گروهى را در پى يك مأموريت نظامى (سَريّه) فرستاد. چون بازگشتند، فرمود: درود بر گروهى كه «جهاد كوچك» را انجام دادند و جهاد بزرگتر براى آنان باقى مانده است. گفتند: اى رسول خدا، جهاد بزرگتر چيست؟ فرمود: جهاد با نفس.
نكته : نفس امّاره دشمن درونى است و جهاد با آن دشوارتر است. قهرمان كسى است كه در اين جبهه، فاتح باشد.
بـا همنشين يـا تنهـا ؟
۹ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اَلْجَليسُ الصّالِحُ خَيرٌ مِنَ الوَحْدَةِ وَ الْوَحْدَةُ خَيرٌ مِنْ جَليسِ السُّوءِ وَ اِمْلاءُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنَ السُّكُوتِ وَ السُّكُوتُ خيرٌ مِنْ اِمْلاءِ الشَّرِّ. [بحارالانوار، ج 74 ص 84]
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: همنشين شايسته و خوب، بهتر از تنهايى است و تنـهايـى بهـتر از همنـشين بـد اسـت. يـاد دادن نيـكى بهـتر از سـكوت است و سكوت، بهتر از ياد دادن بدى است.
لـزوم داشـتنِ رهـبر
۱۰ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: مَنْ ماتَ وَ لَيْسَ لَهُ اِمامٌ يَسْمَعُ لَهُ وَ يُطيعُ، مـاتَ مِيـتَةً جـاهِـلِيَّةً. [الاختصاص، ص 269]
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هر كس از دنيا برود، در حالى كه او را امام و پيشوايى نباشد كه مطيع و گوش به فرمان او باشد، به مرگ جاهليّت مرده است.
نكته : در عصر غيبت هم تبعيت از «ولايت و رهبرى»، نشانه زندگى مكتبى است.
ريـاست طلـبى
۱۱ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اِنَّ الرّياسَةَ لا تَصْلَحُ اِلاّ لِأهْلِها، فَمَنْ دَعاالنّاسَ اِلى نَفْسِهِ وَفيهِمْ مَنْ هُوَ اَعْلَمُ مِنْهُ لَمْ يَنْظُرِاللّه ُ اِلَيْهِ يَوْمَ القيامَةِ. [الاختصاص، ص 251]
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: رياست، جز براى اهلش، شايسته و روا نيست. پس هركس مردم را به سوى خود بخواند، در حالى كه ميان مردم داناتر از او هست، خداوند در روز قيامت به او نگاه نخواهد كرد.
نكته : در سپردن مسؤوليت هاى اجتماعى، اولويّت دادن به معيارها و ملاكها و شايستگيها، نه اشخاص و رابطه ها!
حقـوق هفـتگانه مـؤمن
۱۲ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: لِلْمُؤمِنِ عَلَى الْمُؤمِنِ سَبْعَةُ حُقُوقٍ واجِبَةٍ مِنَ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ عَلَيه:
اَلِأجْـلالُ فى عَيْنِهِ،
وَ الْوُدُّ لَهُ فى صَدْرِهِ،
وَ المُواساةُ لَهُ فى مالِهِ،
وَ اَنْ يُحَـرِّمَ غَيْبَتـَهُ
وَ اَنْ يَعُودَهُ فى مَرَضِهِ،
وَ اَنْ يُشَيِّـعَ جِـنازَتَهُ
وَ اَنْ لايَقُولَ فيهِ بَعْدَ مَوْتِهِ اِلاّ خَيْرا. [من لايحضره الفقيه، ج 4 ص 398]
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: مؤمن برگردن برادر مؤمنش هفت حقّ واجب دارد كه از سوى خدا بر او واجب شده است:
۱ ـ در چشمش به ديده احترام به او بنگرد.
۲ ـ در دلش محبّت او را داشته باشد.
۳ ـ در مالش او را هم شريك سازد.
۴ ـ غيبت او را حرام بشمارد.
۵ ـ هنگام بيمارى از او عيادت كند.
۶ ـ جنازه اش را تشييع كند.
۷ ـ پس ازمرگش، جز خيروخوبى درباره او نگويد.
بهـترينها و بدتـرينها
۱۳ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اَحْسَـنُ الهَدْىِ هَدْىُ الأنـْبيـاءِ، وَ اَشْرَفُ الْقَـتْلِ قَـتْلُ الشُّـهَداء. وَ اَعْمَى الْعَمى الضَّلالَةُ بَعْدَ الْهُدى، وَ خَيْـرُ الأَعْـمالِ مـا نَـفَعَ، وَ خَيـْرُالْهـُدى مَااتـُّبِعَ، وَ شَرُّ الْعَمى عَمَى القَلْبِ. [الاختصاص، ص 342]
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: بهترين روش و سلوك، راه و روش پيامبران است، برترين مرگ، كشته شدنِ شهيدانِ است، بدترين و كورترين كورى، گمراهى پس از هدايت است، بهترين كارها آن است كه سودمند باشد، بهترين هدايت، آن است كه مورد پيروى قرار گيرد و بدترين كورى، كورىِ دل است.
سخن چينى و تفرقه افكنى
۱۴ قالَ صلي الله عليه و آله لِأَصْحابِهِ: اَلاَ اُخْبِرُكُمْ بِاَشرارِكُمْ؟ قالُوا: بَلى يارَسُولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله. قالَ صلي الله عليه و آله: اَلْمَشّاؤُونَ بِالَّنميمَةِ، اَلْمُفَرِّقُونَ بَيْنَ الأَحِبَّةِ، اَلباغُونَ لِلْبَراءِ الْعَيْبَ. [من لايحضره الفقيه، ج 4 ص 375]
رسول خدا صلي الله عليه و آله به اصحاب خويش فرمود: آيا به شما خبر دهم كه بدترين شما كيست؟ گفتند: آرى اى رسول خدا. فرمود: سخن چينان، آنان كه ميان دوستان تفرقه ايجاد مى كنند، و آنان كه براى افراد بى گناه، در پى عيب هستند.
شـايستگانِ اهـانت
۱۵ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: ثَمانِيةٌ اِنْ اُهينُوا فَلا يَلُومُوا اِلاّ اَنْفُسَهُمْ: اَلذّاهِبُ اِلى مائِدَةٍ لَمْ يُدْعَ اِلَيْها، وَ الْمُتأمِّرُ عَلى رَبِّ الْبَيْتِ، وَطالِبُ الْخَيْرِ مِنْ اَعْدائِهِ، وَ طالِبُ الْفَضْلِ مِنَ اللِّئامِ، وَ الدّاخِلُ بَيْنَ اَثْنِيْنِ فى سرٍّ لَمْ يُدْخِلاهُ فيهِ، وَالْمُسْتَخِفُّ بِالسُّلطانِ، وَالجالِسُ فىمَجْلِسٍ لَيْسَ لَهُ بِاَهْلٍ وَالْمُقْبِلُ بِالْحَديثِ عَلى مَنْ لايَسْمَعُ مِنْهُ. [من لايحضره الفقيه، ج 4 ص 355]
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هشت نفرند كه اگر مورد اهـانت قرار گرفتند،
جز خودشان كس ديگرى را سرزنش نكنند:
۱ ـ كسى كه به مهمانى و سفره اى رود كه دعوت نشده است.
۲ ـ مهمانى كه به صاحب خانه دستور دهد.
۳ ـ كسى كه از دشمنانش خير و نيكى بطلبد.
۴ ـ كسى كه از فرومايگان انتظار فضل و نيكى داشته باشد.
۵ ـ كسى كه در يك كار سرّى ميان دو نفر وارد شود كه او را وارد آن راز نكرده اند.
۶ ـ كسى كه حكومت را سبك بشمارد.
۷ ـ كسى كه جايى نشيند كه شايسته آنجا نيست.
۸ ـ كسى كه سخن خود را به كسى بگويد كه از او حرف شنوايى ندارد.
بهـترين اخــلاق
۱۶ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اَلا اَدُلُّكُمْ عَلى خَيْرِ اَخْلاقِ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ؟ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ وَ تُعْطى مَنْ حَرَمَكَ وَتَعْـفُو عَمَّـنْ ظَلَمَكَ. [تحف العقول، ص 45]
رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: آيا شـما را به بهترين اخلاق دنيا و آخرت راهنمايى كنم؟ آن است كه با هركس كه از توگسسته است، بپيوندى به هر كس كه تو را محروم كرده، عطا كنى و هر كس را كه به تو ستم كرده است، عفو كنى.
جـايگاه رفيـع عـلم
۱۷ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: بِاْلعِلْمِ يُطاعُ اللّه ُ وَ يُعْبَدُ، وَبِاْلعِلْمِ يُعْرَفُ اللّه ُ وَيُوَحَّدُ، وَ بِهِ تُوصَلُ الأرْحامُ و تُعْرَفُ الحَلالُ وَالْحَرامُ وَ العِـلْمُ اَمـامَ الْعَـقْلِ. [تحف العقول، ص 28]
حضرت محمد صلي الله عليه و آله فرمود: به وسيله علم، خداوند اطاعت و پرستيده مى شود، به وسيله علم، خداوند شناخه مى شود و يكتا شمرده مى گردد، به وسيله علم، صله رحِم مى شود و حلال و حرام شناخته مى شود، و علم، جلودار عقل است.
حسـنِ معـاشـرت
۱۸ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اُوصيـكَ بِتَقـْوَى اللّه ِ وَصِـدْقِ الْحـَديثِ وَالْوَفاءِ بالْعَهْدِ وَاَداءِ الأمانَةِ وَتَرْكِ الخِيانَةِ وَ لينِ الْكَلامِ وَ بَذْلِ السَّلامِ وَ حِفْظِ الجارِ وَرَحْمَةِ الْيَتيمِ وَحُسْنِ الْعَمَلِ وَقَصْرِ الأَمَلِ. [تحف العقول، ص 26]
حضرت رسول صلي الله عليه و آله فرمود: تو را سفارش مى كنم به تقواى خدا، راستگويى، وفاى به عهد، امانت دارى، ترك خيانت، نرمش در گفتار، بذل سلام، حفظ همسايه، مهربانى با يتيم، نيكوكارى و كوتاه ساختن آرزو.
عـوامل قـوام كارهـا
۱۹ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: ثَلاثٌ مَنْ لَمْ يَكُنْ فَيهِ لَمْ يَقُمْ لَهُ عَمَلٌ: وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعاصِى اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ، وَ عِلمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهْلَ السَّفيهِ، وَ عَقلٌ يُدارى بِهِ النّاسَ. [تحف العقول، ص 7]
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: سه چيز است كه در هركس نباشد، هيچ كار او استوارى و قوام نيابد:
۱ ـ پرهيزكارى و ورعى كه او را از معصيتهاى خداى متعال نگه دارد،
۲ ـ دانشى كه به وسيله آن، نادانىِ سفيه را برگرداند،
۳ ـ و عقل و خردى كه به وسيله آن با مردم مدارا كند.
غنـيمت بشـمار
۲۰ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اِغْتَنِمْ خَمْسا قَبْلَ خَمْسٍ:
شَبابَكَ قَبْلَ هِرَمِكَ،
وَ صِحَّتَكَ قَبْلَ سُقْمِكَ،
وَ غِـناكَ قَبْلَ فَقْرِكَ،
وَفَراغَكَ قَبْلَ شُغْلِكَ،
وَ حَياتَكَ قَبْلَ مَوْتِكَ. [مكارم الاخلاق، ص 459]
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود: پنج چيز را قبل از پنج چيز، غنيمت شمار،
۱ ـ جوانى ات را قبل از پيرى ات،
۲ ـ تندرستى ات را قبل از بيمارى ات،
۳ ـ توانگرى ات را قبل از تهيدستى ات،
۴ ـ آسودگى ات را قبل از گرفتارى ات،
۵ ـ زندگى ات را قبل از مرگت.
نكته : بهره ورى از «داشته ها» در مسير معنويت و هـدف و شناخت نعمتهاى الهى.
مشـتاقان آخـرت
۲۱ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: مَنِ اشْتاقَ اِلَى الجَنَّةِ سارَعَ اِلَى الْخَيراتِ،
وَ مَنْ خافَ النّارَ تَرَكَ الشَّهَـواتِ،
وَ مَنْ تَرَقَّبَ الْمَوتَ اَعْرَضَ عَنِ اللَّذّاتِ،
وَ مَنْ زَهِدَ فىِ الدُّنيا هانَتْ عَلَيهِ المُصيباتُ. [مكارم الاخلاق، ص 447]
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هركس مشتاق بهشت باشد، براى انجام كارهاى نيك مى شتابد،
هركس از آتش دوزخ بيمناك باشد، شهوت ها را رها مى كند،
هركس چشم به راه مـرگ باشـد، از لذّتهـا اعراض مى كند،
و هركس در دنيا پارسايى پيشه كند، مصيبتها براى او آسان مى گردد.
شيوه برخورد با كودكان
۲۲ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اَحِبُّوا الصِّبْيانَ وَ ارْحَمُوهُمْ، فَاِذا وَعَدْتُمُوهُمْ
فَفُوا لَهُمْ، فَاِنَّهُمْ لايَرَوْنَ اِلاّ اَنَّكُمْ تَرْزُقُونَهُمْ. [مكارم الاخلاق، ص 219]
پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: كودكان را دوست بداريد و به آنان مهربانى كنيد، هرگاه به آنان وعده اى داديد، به وعده خود وفا كنيد، چون شما را جز اينگونه نمى بينند كه شماييد كه روزى آنها را مى دهيد!
نكته : توجّه به ظرايف مهم در برخورد با كودكان، براى اوليا و مربيان بسيار كارساز است.
هـمكارى بـا هـمسر
۲۳ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اَيُّما امْرَأةٍ اَعانَتْ زَوْجَها عَلَى الْحَجِّ وَالْجِهادِ اَوْطَلَبِ الْعِلْمِ اَعْطاهَااللّه ُ مِنَ الثّوابِ ما يُعْطى امْرَأةَ اَيُّوبَ عليه السلام. [مكارم الاخلاق، ص 201]
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هر زنى كه در كارِ حج، جهاد، يا آموختن علم و دانش، شوهرش را يارى وهمكارى كند، خداوند به او پاداشى خواهد داد كه به همسر ايّوب (به خاطر صبورى اش) عطا مى كند.
نكته : در كارهاى علمى، مبارزاتى و عبادى، همكارى وهمراهى همسران از عوامل موفقّيت است.
بيـم از بيـمارى
۲۴ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: عَجَبا لِمَنْ يَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ مَخافَةً مِنَ الدّاءِ،
كَيْفَ لا يَحْتَمى مِنَ الذُّنُوبِ مَخافَةً مِنَ النّارِ. [مكارم اخلاق، ص 147]
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: شگفت از كسى كه از بيم مرض و بيمارى، از غذا پرهيز مى كند، ولى از ترس آتش دوزخ، از گناه پرهيز نمى كند!
نكته : اهميّت مسائل فرهنگى و تربيتى، بيش از مسائل رفاهى و اقتصادى است.
صـلاح و فساد مسئولان
۲۵ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: صِنْفانِ مِنْ اُمَّتى اِذا صَلُحا صَلُحَتْ اُمَّتى
وَ اِذا فَسَدا فَسَدَتْ اُمَّتى.
قيلَ: يارَسُولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله وَ مَنْ هُمْ؟
قالَ صلي الله عليه و آله: الفُـقَهاءُ وَ الأُمَـراءُ. [بحارالانوار، ج 74 ص 154]
پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: دو صنف و گروه از امّت من هستند كه اگر صالح باشند، امّت من هم خوب و شايسته مى شوند و اگر فاسد شوند، امّت من نيز به فساد مى گرايند. پرسيدند: اى رسول خدا! آن دو گروه كدامند؟
فرمود: فقيهان و زمامداران.
نكته : اين هم نوعى از عملكرد و موضعگيرى «خواصّ» و آثار آن در جامعه است.
مبـارزه بـا بدعتـگذاران
۲۶ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اِذا رَأَيْتـُمْ اَهـْلَ الرَّيْبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بَعـْدى
فَاَظْهِرُوا الْبَرائَةَ مِنْهُم وَ اَكْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ
وَ الْقـَوْلِ فيهِمْ وَ الْوَقيعـَةِ وَ باهِتـُوهُم،
كَيْلا يَطْمـَعُوا فِى الْفَسادِ فِى الإسلام. [وسائل الشيعه، ج 11 ص 508]
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود: پس از من هرگاه شكّ آفرينان و بدعت گذاران در دين را ديديد، از آنان ابراز برائت كنيد و به آنان زياد دشنام بگوييد و از معايب آنان بگوييد و متهّمشان كنيد، تا مبادا طمع در خراب كردن اسلام كنند!
كار بـدون آگاهى
۲۷ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: مَنْ عَـمِلَ عَلى غَـيْرِ عِـلْمٍ
كانَ ما يُفْسِدُ اَكْثَرَ مِمّا يُصْلِحُ. [بحارالانوار، ج 74 ص 150]
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: هركس كه بدون علم و آگاهى كار كند،
بيش از آنكه اصلاح كند، خراب مى كند!
نكته : سپردن كارها به كاردان، مراعات كارآيى و صلاحيت در اداره امور، و... پرهيز از دخالت در محدوده خارج از صلاحيّت علمى.
پـرسش، كلـيد دانش
۲۸ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اَلْعِلْمُ خَزائِنُ وَ مَفاتيحُهُ السُّؤالُ،
فَاسْألُوا رَحِمَكُمُ اللّه ُ فَاِنَّهُ يُؤْجَرُ اَرْبَعَةٌ:
السّائِلُ وَالْمُتَكَلِّمُ وَالْمُسْتَمِعُ وَالْمُحِبُّ لَهُمْ. [بحارالانوار، ج 74 ص 144]
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: دانش، گنجينه هايى است كه كليد آن «سؤال» است. پس بپرسيد، خدا رحمتتان كند، چرا كه در پرسش چهار نفر بهره و اجر مى برند: ۱ ـ سؤال كننده، ۲ ـ گوينده، ۳ ـ شنونده ۴ ـ دوستدار آنان.
نكته : توجّه به جايگاه «سؤال و جواب» در كارهاى آموزشى و علمى.
خـير خــدايى
۲۹ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: يا اَبـاذر!
اِذا اَرادَ اللّه ُ بِعَبـْدٍ خَيـْرا فَقـَّهَهُ فِى الدّينِ
وَ زَهَّدَهُ فِى الدّنيا وَ بَصَّرَهُ بِعُيوُبِ نَفْسِهِ. [بحارالانوار ، ج 74 ص 80]
رسول خدا صلي الله عليه و آله در سخنانى به ابوذرغفارى فرمود: اى ابوذر! هرگاه خداوند درباره بنده اى اراده خير كند،
او را در دين، دانا مى سازد و در دنيا پارسا مى گرداند
و او را به عيبهاى خودش بينا مى سازد.
احـترام از روى تـرس
۳۰ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: شَـرُّ النّاسِ عِندَ اللّه ِ يَوْمَ القِيـامَةِ
الَّذينَ يُـكْرَمُونَ اتّـِقاءَ شَـرِّهِمْ. [اصول كافى، ج 2 ص 327]
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: در روز قيامت، بدترين مردم نزد خدا آنانند كه
بـه خـاطر پرهــيز از شـرّ و بـدى شان
مورد احترام مردم قرار مى گيرند.
نكته : برخى بر دلها حكومت مى كنند،
بعضى بر جمجمه ها!
خـوشا به حال اينـان
۳۱ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: طُوبى لِمَنْ طابَ خُلْقُهُ وَطَهُرَتْ سَجِيَّتُهُ
وَصَلُحَـتْ سَريرَتُهُ وَ حَسُنَتْ عـَلانِيَتُهُ
وَ اَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مالِهِ وَ اَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ قَوْلِهِ
وَ اَنْصَفَ النّاسِ مِـنْ نَفْسِهِ. [اصول كافى، ج 2 ص 144]
حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: خوشا براى كسى كه اخلاقش نيكو، خصلتهايش پاكيزه، درونش صالح و بيرونش نيكو باشد، مال اضافى خود را انفاق كند، سخنان اضافه را نگه دارد (ونگويد) و با مردم نسبت به خودش باانصاف رفتار كند.
انجام واجبات، ترك محرّمات
۳۲ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اِعْمَلْ بِفَرائِضِ اللّه ِ، تَكُنْ مِنْ اَتْقَى النّاسِ، وَ ارْضَ بِقِسْمِ اللّه ِ، تَكُنْ مِنْ اَغْنَى النّاسِ، وَ كُفَّ عَنْ مَحارِمِ اللّه ِ، تَكُنْ اَوْرَعَ النّاسِ، وَاَحْسِنْ مُجاوَرَةَ مَنْ جاوَرَكَ تَكُنْ مؤمِنا. [امالى مفيد، ص 350]
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود: به واجبات خــدا عمل كن،
تا با تقـواترين مردم باشى،
به تقسيم خــدايى راضى باش،
تا بى نيـازترين مردم شوى،
از حرامهاى خــدا پرهيزكن،
تا پرهيزكارترين مردم باشى،
با كسى كه همسـايه توست، خوشرفتارى كن،
تــا مـؤمـن بـاشى.
بزرگتـرين عيـب
۳۳ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: كَفى بِالْمَرءِ عَيْـبا
اَنْ يَنْظُرَ مِنَ النّاسِ اِلى ما يَعْمى عَنْهُ مِنْ نَفْسِهِ،
اَوْ يُعَيِّرَ النّاسَ بِـما لا يَسْتَطيعُ تَرْكَهُ. [امالى مفيد، ص 67]
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: در عيب يك انسان همين بس، كه در مردم به عيبى بنگرد كه در خودش نيز هست و از ديدن آن نابيناست، يا مردم را بر چيزى سرزنش كند كه خودش نمى تواند آن را ترك كند.
بـرادران پيـامبر صلىاللهعليهوآله
۳۴ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: ... اِخْوانى اَلّذينَ يأتُونَ مِنْ بَعْدِكُمْ، يُؤمِنُونَ بى وَ يُحِبُّونى وَ يَنْصُرونى وَ يُصَدِّقُونى وَ مارَأَونى، فَيالَيْتَ قَدْ لَقيتُ اِخوانى! [امالى مفيد، ص 63]
روزى پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: كاش برادرانم را مى ديدم.
ابوبكر و عمر گفتند: مگر ما برادران تو نيستيم كه ايمان آورده و هجرت كرده ايم؟ فرمود:
شما ايمان آورده و هجرت كرده ايد، ولى كاش برادرانم را ديدار مى كردم.
آن دو، آن حرف را تكرار كردند. حضرت فرمود:
شما اصحاب من هستيد، ولى ... برادران من كسانى اند كه پس از شما مى آيند، و با آنكه مرا نديده اند، به من ايمان مى آورند، مرا دوست دارند و مرا يارى وتصديق مى كنند. كاش آن برادرانم را ديدار مى كردم!
نكته :اهميّت ايمان و ديندارى در عصر غيبت و دوره آخر الزّمان.
تعـاون بر نيـكى
۳۵ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: رَحِــمَ اللّه ُ وَلَـدا اَعانَ والِدَيْهِ عَلى بِرِّهِ، وَ رَحِـمَ اللّه ُ والِـدا اَعانَ وَلَدَهُ عَلى بِرِّهِ، وَ رَحِـمَ اللّه ُ جـارا اَعانَ جارَهُ عَلى بِرِّهِ، وَ رَحِـمَ اللّه ُ رَفيقا اَعانَ رَفيقَهُ عَلى بِرِّهِ. [وسائل الشيعه، ج 11 ص 592]
رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: خدا رحمت كند فرزندى را كه در كار نيك، به پدر و مادرش كمك كند،
خدا رحمت كند پدرى را كه در كار نيك، پسرش را يارى كند،
خدا رحمت كند همسايه اى را كه در كار نيك، به يارى همسايه بشتابد،
و خدا رحمت كند دوستى را كه در كار نيكِ دوستش، به او كمك كند.
آثـار كارهاى نيـك
۳۶ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: صَنايِعُ الْمَعْرُوفِ يَقى مَصارِعَ السُّوءِ،
وَالَصَّدَقَةُ خَفِيّا تُطْفِى ءُ غَضَبَ الرَّبِّ
وَ صِلَةُ الرَّحِمِ زيادَةٌ فِى الْعُمْرِ
وَ كُلُّ مَعْــرُوفٍ صَدَقَـةٌ. [وسائل الشيعه، ج 11 ص 536]
رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: كارهاى خوب، انسان را از مرگهاى بد، نگه مى دارد،
صدقه پنهانى، خشم خدا را خاموش مى سازد،
صله رحم، عمر را زياد مى كند،
و هر كار نيكى، صدقه است.
گزارش كار ما، به پيامبر
۳۷ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: تُعْرَضُ عَلَىَّ اَعْمالُكُمْ عَشِيَّةَ الاَْ?ْنَيْنِ وَ الْخَميسِ،
فَما كانَ مِنْ عَمَلٍ صالحٍ حَمِدْتُ اللّه َ عَلَيهِ،وَ ما كانَ مِنْ عَمَلٍ سَيِّى ءٍ اسْتَغْفَرْتُ اللّه َ لَكُمْ. [وسائل الشيعه، ج 11 ص 388]
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود: شامگاه هر دو شنبه و پنج شنبه،
كارهاى شما بر من عرضه وگزارش مى شود.
هر چه كه كار شايسته وخوب باشد،
خدا را بر آن شكر مى كنم
و آنچـه كه كار زشـت باشـد،
براى شما از خداوند، آمرزش مى طلبم.
نكته : توجه به اين حديث و عرضه اعمال ما نزد پيامبر و معصومين ديگر، نقش مهمّى در ترك گناه دارد.
محـاسـبه نفـس
۳۸ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: حاسِبُوا اَنْفُسَكُمْ قَبْلَ اَنْ تُحاسَبُوا،
وَ زِنُوها قَبْلَ اَنْ تُوزَنُوا و تَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الأكْبَرِ. [وسائل الشيعه، ج 11 ص 380]
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: پيش از آنكه به حسابتان برسند، به حساب خويش برسـيد، و پيش از آنـكه شما را بسنجند و بكَشند، خود را وزن كنيد، و براى آن عرضه بزرگتر (در قيامت) آماده شويد.
نكته : «محاسبه» يكى از سودمندترين ولازمترين برنامه هاى خودسازى و تهذيب نفس است.
تـوبه پس از گنـاه
۳۹ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: طُوبى لِمَنْ وَجَدَ فِى صَحيفةِ عَمَلِهِ يَوْمَ القيامَةِ
تَحْتَ كُلِّ ذَنْبٍ «اَسْتَغْفِرُ اللّه َ». [وسائل الشيعه، ج 11 ص 355]
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: خوشا به حال آن كس كه روز قيامت، در نامه
عملش زير هر گناهى يك «استغفراللّه » بيابد
(يعنى پس از هر گناه، توبه كرده باشد).
نكته : توبه، راهى به سوى كمال است. براى انسان هرگز همه راهها بسته نيست.
عــلايم قيـامت
۴۰ قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: اِنَّ مِنْ اَشْراطِ القِيامَةِ اِضاعَةُ الصَّلاةِ وَ اتِّباعُ الشَّهَواتِ وَالْمَيْلُ مَعَ الاَهْواءِ وَ تَعْظيمُ الْمالِ وَ بَيْعُ الدُّنيا بِالدّينِ،فَعِنْدَها يُذابُ قَلْبُ المُؤمِنِ فِى جَوفِهِ كَما يُذابُ الْمِلْحُ فِى الماءِ مِمّا يَرى مِنَ الْمُنْكَرِ فَلا يَسْتَطيعُ اَنْ يُغَيِّرَهُ. [وسائل الشيعه، ج 11 ص 276]
پيامبراكرم صلي الله عليه و آله در سخنرانى خويش در حجّه الوداع، فرمود: از نشانه هاى فرا رسيدن و نزديك شدن قيامت، تباه ساختن نماز، پيروى از شهوتها، تمايل به هوسها، بزرگداشت ثروت و فروختن دين به دنياست. در آن شرايط، همچنان كه نمك در آب حل مى شود، قلب مؤمن در درونش آب مى شود، به خاطر منكراتى كه مى بيند و توانِ تغيير دادن ندارد.