تبلیغ و ایجاد جذبه الهی
از مهم ترين وظايف هر مبلغ موفق اسلامي، چشاندن طعم محبت صادقه (محبت خداوند) به مخاطبين و جايگزيني محبت صادقه بر نيازهاي كاذب افراد و غرق نمودن آنان در اقيانوس بندگي و صراط مستقيم مي باشد.
محبّت عبارت است از احساس ميل نسبت به چيزي كه براي انسان لذت بخش است.1 راغب اصفهاني محبت را اين گونه تعريف مي كند: «الْمَحَبَّةُ: إرادَةُ مَا تَراه أَو تظنّه خيراً، و هي عَلى ثلاثة أوجَه: مَحَبَّة للّذّه، كمحبَّة الرجل المرأة شي ء ينتفع به و محبّة للفضل، كمحبّة أهل العلم بعضهم لبعض لأجل العلم؛2 محبت، (به فتح اول و دوم و سوم) در زبان تازي، مصدر ميمي است از حبّ و آن اراده يا خواستن چيزي است كه آن را خير و نيكو بيابند و يا چنين گمان كنند و آن بر سه صورت است: محبت لذت، مانند محبت مرد به زن يا بالعكس، محبت نفع، و آن محبت به چيزي است كه از آن فايده توان برد و محبت فضل، و آن محبت اهل علم است نسبت به يكديگربه خاطر علم.»
علامه طباطبايي(ره) نيز در تفسير آيه 165 سوره بقره «يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّه » چنين مي نويسد: «أنّ الحبّ تعلق وجودی و انجذاب خاص بین العلۀ الممکنۀ أو ما یشبهها و بین المعلول المستکمل أو ما یشبهه و من هنا کنا نحبّ افعالنا لإستکمالنا بها و نحبّ ما یتعلّق به أفعالنا کغذاءٍ نتغذّی به أو زوج نتمتّع بها أو مال نتصرّف فیه أو جاه نستفید به أو منعم ینعم علینا أو معلّم یعلّمنا؛3 حب و دوست داشتن عبارت است از تعلق وجودي و جذب خاص شعوري ميان علتي كه انسان را به كمال مي رساند و معلول تكامل يافته، حال فرق نمي كند كه اين علت غذايي باشد كه انسان مي خورد يا مالي باشد كه در آن تصرف مي كند يا مقام و اعتباري كه از آن استفاده مي نمايد و يا معلم و آموزگاري كه از وي دانش مي آموزد.»
همچنين فيلسوف بزرگ صدر المتألهين نيز اين گونه از محبت تعبير مي كند كه: «محبت و آنچه مرادف آن است، عبارت است از ابتهاج به شيء يا از شيء موافق، اعم از آنكه عقلي باشد يا حسي، حقيقي يا باطني...»؛4 و در اين مقاله منظور از واژه محبت، محبت حقيقي و كمال نهايي؛ يعني محبت صادقه به خداوند مي باشد كه در ادامه به تبيين بيش تر آن مي پردازيم.
جايگاه محبت در تبليغ
محبت به عنوان يك ابزار تبليغي، در گسترش اسلام تأثيرگذار بوده و در عرفان اسلامي جايگاه عظيمي دارد. با بررسي سيره پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله در بهره گيري از اين ابزار در جهت ترويج و تبليغ اسلام، اهمیت اين موضوع به روشني معلوم مي گردد.
از مهم ترين وظايف هر مبلغ موفق اسلامي، چشاندن طعم محبت صادقه (محبت خداوند) به مخاطبين و جايگزيني محبت صادقه بر نيازهاي كاذب افراد و غرق نمودن آنان در اقيانوس بندگي و صراط مستقيم مي باشد. در قرآن كريم عبارت حب و مشتقات آن حدود 83 مرتبه به كار رفته است و كثرت استفاده خداوند از ابزار محبت، نشان از اهميت موضوع و قدرت و تأثيرگذاري آن در تمام امور به ويژه تبليغ و گسترش اسلام دارد.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در حدیثی محبت خداوند را مانند آتشی دانسته که در اثر شعله آن، انوار و فیوضات الهی بر عاشقان و محبان خداوند عرضه می گردد و می فرماید:«حُبُّ اللَّهِ نَارٌ لَا يَمُرُّ عَلَى شَيْ ءٍ إِلَّا احْتَرَقَ وَ نُورُ اللَّهِ لَا يَطْلُعُ عَلَى شَيْ ءٍ إِلَّا أَضَا»5 « محبت به خداوند آتشی است که به چیزی مرور نمی کند مگر آنکه سوخته، شود و نور الهی است که به قلبی اشراف نمی یابد مگر آنکه روشنایی دهد.» و در واقع هنر و خلاقیت یک مبلغّ به میزان برقراری ارتباط و محبت الهی در افراد جامعه می باشد.
علامه محمد تقي مصباح يزدي حفظه الله درباره مراتب محبت در كتاب «خودشناسي براي خودسازي» نوشته اند: «آنچه از احاديث استنتاج مي گردد اين است كه هر كس به فراخور حال و درجه ايمان و معرفتش نسبت به خدا و اولياي الهي، در مرحله اي از محبت آنها قرار دارد. بنابراين، در يك جمع بندي، براي محبّت از نظر شدت و ضعف سه مرتبه مي توان قائل شد:
1. مرتبه ضعيف؛ كه مقتضي نزديك شدن به محبوب در وضعيت عادي است، و هيچ فداكاري و از خودگذشتگي در آن وجود ندارد؛
2. مرتبه متوسط؛ كه افزون بر نزديك شدن، مقتضي فداكاري در راه دوست است؛ ولي تا حدي كه با منافع شخصي مزاحمت نداشته باشد؛
3. مرتبه شيفتگي و خودباختگي؛ كه از هيچ نوع فداكاري در راه محبوب دريغ نمي ورزد و كمال لذت خود را در تبعيت از او در اراده و صفات؛ بلكه در تعلق وجودي، و به تعبير ديگر در فناي خود در او مي داند.»6
به تعبير علامه مصباح يزدي، ايجاد شيفتگي و خودباختگي در عموم افراد جامعه توسط مبلغين اسلامي نه تنها كار دشوار و غير ممكني نبوده؛ بلكه با برنامه ريزي، تبليغ هدفمند و استمرار مبلغ در مراحل قبلي محبت، همچنين با تبيين الطاف و نعمات بيكران الهي (تبشير و انذار)، معرفت افزايي جامعه نسبت به صفات و زيباييهاي خداوند و ميزان محبت و بخشش ذات اقدس خدا بر موجودات محقق مي گردد. بديهي است به ميزاني كه محبت شديدتر باشد، لذتي كه از وصول به محبوب حاصل مي گردد، به مراتب بيش تر خواهد بود.
در صورتي كه وصول به مقام محبت به زمان و مكان و محدود كننده ديگر مقيد نباشد، اين خواست فطري انسان به طور كامل ارضا شده و كمبودي براي آن باقي نمي ماند، و در نهايت اين محبت، به عشقي هستي سوز تبديل مي گردد كه در واقع عشق به خداوند ناميده مي شود و يكي از مهم ترين اهداف تبليغ اسلامي و تربيت ديني در بُعد عاطفي قرار دارد.
متفكر بزرگ اسلامي، علامه شهيد مطهري(ره) نيز درباره اين مرتبه از محبت كه عشق نام دارد، مي فرمايد: «وقتي محبت به حالتي برسد كه زمام فكر و اراده انسان را بگيرد و بر عقل و بر اراده تسلط پيدا كند، اين حالت را عشق مي نامند. هر عشقي كه به مرحله عشق واقعي برسد، به مرحله پرستش مي رسد.»7 انسان در حال پرستش مي خواهد از وجود محدود خويش پرواز كند و به حقيقتي پيوند يابد كه در آنجا نقص و كاستي و يا فنا و محدوديت وجود ندارد.8
تبليغ و توليد محبت الهي
از آنجا که اسلام آئین مهر ورزی بوده و به تعبیر قرآن کریم مبلغّ و پیام آور آن حضرت محمد صلی الله علیه وآله به عنوان رحمتی برای عالمیان است «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِين» و در حدیثی امام صادق علیه السلام اساس دین را محبت و مودت بیان نموده و می فرمایند: «هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ؛9 آیا دین جز محبت است؟» لذا ایجاد محبت الهی در تبلیغ توسط طلاب و مبلغین اسلامی یکی از راه کارهای مهم و اثرگذار تبلیغی محسوب می گردد.
مبلّغین می توانند با بکارگیری شیوه تبشیر و انذار، بهره گیری از آیات و روایات اسلامی، سیره تبلیغی پیامبران و امامان معصوم علیهم السلام به ویژه تبلیغ «محبت محور» حضرت محمد صلی الله علیه وآله نسبت به ایجاد حب الهی در قلوب مردم تلاش نموده و بهره وری تبلیغ را افزایش دهند.
امام سجاد علیه السلام نيز در بيان روش عملي معرفة الله در حديثي مي فرمايند: «خداوند عز وجل به موسي علیه السلام وحي كرد: مرا محبوب خلقم گردان و خلقم را محبوب من كن. موسي علیه السلام عرض كرد: پروردگارا! چگونه اين كار را انجام دهم؟ فرمود: نعمتها و عطاياي مرا به آنان يادآوري كن تا مرا دوست بدارند كه اگر شخصي گريزان از درگاهم و يا گمشده از آستانم را بازگرداني و هدايت نمايي، از عبادت صدساله اي كه روزهايش را روزه دار و شبهايش را به عبادت بيدار باشي، برايت برتر است.»10
همچنين در روايتي داريم كه: «خداوند عز و جل به داوود علیه السلام وحي كرد: اي داوود! اگر آنان كه از من روي گردان شده اند مي دانستند كه چگونه در انتظارشان هستم و چه مهري نسبت به آنان دارم و چه قدر مشتاق ترك معصيتشان هستم، از اشتياق من مي مردند و در راه محبتم بند از بندشان جدا مي شد. اي داوود! اين اراده من است درباره كساني كه از من روي گردان شده اند؛ پس اراده ام درباره روي آورندگان به من چگونه است؟ اي داوود! بيش ترين نياز بنده به من هنگامي است كه از من احساس بي نيازي كند و بيش ترين مهرباني من به بنده هنگامي است كه از من روي گردان شود و بيش ترين ارجمندي بنده نزد من هنگامي است كه به سوي من بازگردد.»11 يكي ديگر از راه هاي تقویت محبت خداوند استمرار و مداومت بر ذكر و ياد او بوده و از آنجا كه طبق آيه 4 سوره مباركه احزاب: «ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ في جَوْفِه » در اين عالم دو چيز متضاد، دائماً با يكديگر در تضاد مي باشند؛ برای مثال: ايمان و كفر هرگز در دل يك انسان قرار نمي گيرد.
و مداومت بر ذكر و ياد خدا و توجه به نعمات و صفات نامتناهي خداوند، بايد بعد از سعي و تلاش و پاك كردن محبت غير خدا از دل باشد؛ زيرا خداوند براي هيچ انساني دو دل قرار نداده است، و دل هر كس، حكم ظرفي را دارد كه بيش تر از يك چيز درون آن قرار نمي گيرد، لذا با پاك كردن دل خود از غير و توجه و شناخت خداوند، محبت او جايگزين محبتهاي ديگر مي شود.12
عشق اولیای الهی
علاقه و ارادت خالصانه به اهل بيت علیهم السلام يكي ديگر از راه هاي كسب محبت خداوند است تا جايي كه پيامبر اسلام صلی الله علیه وآله مزد رسالت خود را تنها محبت اهل بيت علیهم السلام و مودّت آنان بيان مي نمايد: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى »13 و در حديث شريف كساء حضرت زهرا(س) مي فرمايند: «يَا مَلَائِكَتِي وَ سُكَّانَ سَمَاوَاتِي! وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي اِنّي مَا خَلَقتُ سَمَاءً مَبنِيَّةً وَ لَا أَرضَاً مَدحِيَّةً وَ لَا قَمَرَاً مُنِيرَاً وَ لَا شَمسَاً مُضِيئَةً وَ لَا فَلَكَاً يَدُورُ وَ لَا بَحرَاً يَجرِي وَ فَلَكَاً يَسرِي إِلَّا فِي مَحَبَّةِ هَؤلاءِ الخَمسَةِ الَّذيِنَ هُم تَحتَ الكِسَاءِ؛14 اي ملائكه من و اي ساكنان آسمانهاي من! به عزت و جلال خودم سوگند كه من خلق ننمودم آسمانهاي هفت گانه را و آنچه در آنها است و زمين گسترده شده و خورشيد نوردهنده و ماه تابنده و فلك دور زننده (در حال گردش) و درياي جاري شونده و كشتي سير كننده را مگر به جهت محبت اين پنج نور مقدس كه در زير عبا قرار دارند.» و از آنجا كه محبت اهل بيت علیهم السلام در طول محبت خداوند قرار داشته و به نقل از رسول الله صلی الله علیه وآله كه مي فرمايند: «أَحِبُّوا اللَّهَ لِمَا يَغْذُوكُمْ بِهِ مِنْ نِعَمِهِ وَ أَحِبُّونِي لِحُبِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَحِبُّوا أَهْلَ بَيْتِي لِحُبِّي؛15 خدا را دوست بدارید؛ چون اهلیت محبت را دارد و مرا به خاطر خدا دوست بدارید و اهل بیتم را به خاطر من دوست بدارید.» اظهار عشق و علاقه به حضرات معصومين علیهم السلام و خاندان پاك پيامبر صلی الله علیه وآله يكي از مهم ترين موجبات تقرب الي الله و ايجاد محبت به كمال محض؛ يعني خداوند مي گردد.
نقش تربيتي محبت خدا در تبليغ
يكي از نيازهاي فطري و اساسي انسان، تبادل محبت و مهرورزي است و مي توان آن را سرمنشأ تربيت نفسها و نرم شدن دلهاي سخت قرار داد كه در اينجا اهميت نقش مبلغان ديني با ابزار تبليغي محبت محور به عنوان مربيان تأثيرگذار در متربيان و افراد جامعه مشخص مي گردد.
از آنجا كه محبت در سلامت روحي و اعتدال رواني انسان عامل مهمي مي باشد، لذا فردي كه در محيطي سرشار از مهر و محبت تربيت مي يابد، زندگي زيبا و مطلوبي داشته و از وي رفتارهاي عقلايي و انساني مشاهده مي گردد و پذيرش حقايق و كمالات از سوي وي به آساني انجام مي گيرد و شناخت اين امر يكي از اساسي ترين مقدمات ارشاد و تبليغ اسلام براي مخاطبين است.
برخلاف آنچه كه مستشرقين تبليغ كرده اند، و گسترش اسلام را مرهون جنگ و خونريزي هولناك دانسته اند16 پيشرفت آن مديون سادگي، صراحت و برابري اجتماعي توده هاي مردم و رهايي آنها از تسلط پادشاهان مستبد و پيشوايان مذهبي قدرت طلب بوده است.17
اسلام با برخورداري از جاذبه هاي دروني و دستورات مبتني بر عقل، فطرت، ساده زيستي، بلندنظري و عدالتخواهي پيروانش، فكر و روح انسانها را در نقاط مختلف جهان به تسخير خود درآورده، با درگيريهاي بسيار اندك خيلي زود خود را به قلب اروپا برساند.18
تبليغ و گسترش اسلام در كشورهاي جهان بر اساس تعاليم والاي آسماني و شيوه هاي تبليغي و تربيتي محبت محور پيامبر اسلام صلی الله علیه وآله و ائمه معصومين علیهم السلام و تلاشهاي فقها و مراجع عظام تقليد و در رأس آنها فقيه اعظم يا ولي امر و به تعبير ديگر «ولي فقيه» بوده، قرآن راز اين موفقيت در تبليغ را تربيت بر اساس محبت الهي مي داند و در آيات مختلفي مي فرمايد: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك »؛19 همچنين در سوره مباركه توبه مي فرمايد: «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُوفٌ رَحيمٌ»؛20 و طبق اين آيه درباره تربيت پيامبر صلی الله علیه وآله حرص و ميزان محبت حضرت در هدايت مردم و دلسوزي وي بر مؤمنان به وضوح مشخص مي گردد.
از درسهاي كاربردي و عملي تبليغ و ارشاد «محبّت محور» پيامبر صلی الله علیه وآله موارد متعددي در تاريخ نقل گرديده است كه در اينجا به چند مورد اشاره مي كنيم:
1. در ماجراي فتح مكه (سال هشتم هجري) با وجود نامهربانيها، جسارتها و ستمهاي فراواني كه از سوي مردم مكه بر حضرت وارد گرديد، پيامبر صلی الله علیه وآله در برخورد با آنان از ابزار محبت بهره گرفت و با به كار بردن جمله معروف « الْيَوْمُ يَوْم المَرحَمَة»21 تعجب همگان را برانگيخت و محبت را جايگزين انتقام و جنگ نمود.
2. در جنگ خيبر نيز هنگامي كه سپاه اسلام بر يهوديان پيروز شد، بلال حبشي يكي از ياران و رزمندگان مسلمان، صفيّه دختر حيّ بن اخطب (يكي از بزرگ ترين دانشمندان يهود و يكي ديگر از زناني را كه اسير شده بودند) از كنار اجساد كشته شدگانشان نزد رسول الله صلی الله علیه وآله آورد. پيامبر با مشاهدة چهره خشمگين زنان كه به علت مشاهده اجساد حاصل گرديده بود، ناراحت شد و به بلال فرمود: «أَنُزِعَتْ مِنْكَ الرَّحْمَةُ يَا بِلَالُ حَيْثُ تَمُرُّ بِامْرَأَتَيْنِ عَلَى قَتْلَى رِجَالِهِمَا؛22 اي بلال! آيا مهر و محبت از دل تو زدوده شده كه دو زن را از كنار كشته هاي مردانشان عبور مي دهي؟» و اين حركت مهرجويانه پيامبر صلی الله علیه وآله موجب شد آنان با آنكه از حضرت و لشكريانش ضربه ديده و شكست خورده بودند؛ اما كينه به دل نگرفتند و در مدت اندكي مهر پيامبر صلی الله علیه وآله در دل آنان جاي گرفت و از پيروان راستين اسلام شدند.
3. «مالك بن عوف نصري» يكي از سر سخت ترين دشمنان اسلام و پيامبر صلی الله علیه وآله در سال هشتم هجري با تحريك دو قبيله «هوازان» و «ثقيف» از عوامل اصلي برپايي جنگ حنين شد. وي پس از پيروزي لشکر اسلام از ترس جان خود به شهر طائف پناهنده گرديد و با تفكر درباره پيامبر صلی الله علیه وآله و انديشه هاي الهي ـ انساني و رفتارهاي محبت گونه و با دشمنان و اسيران، شيفته پيامبر صلی الله علیه وآله شد و علاوه بر مسلمان شدن، تمام هستي اش را در راه تبليغ و گسترش اسلام هزينه نمود. وي در زمينه محبت پيامبر صلی الله علیه وآله گفته است: «مَا إِنْ رَأيْتُ وَ لَا سَمِعْتُ بِمِثْلِهِ؛23 من هرگز در ميان تمام مردم دنيا، نه مانند محمد ديده ام و نه شنيده ام.»
پی نوشت:
1) ميزان الحكمة، محمدي ريشهري، دار الحديث، قم، 1384ش، ص23.
2) مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهاني، الدار الشافيه دمشق، دار القلم، بيروت، 1416ق، ص105.
3) الميزان في تفسير القرآن، علامه طباطبايي، مؤسسه اسماعيليان، قم، 1371ش، ص410 ـ 411.
4) صدر الدين شيرازي، الحكمة المتعاليه في الاسفار الاربعه، دار احياء التراث العربي، بيروت، 1981م، ج2، ص161 ـ 162.
5)مصباح الشریعه، ترجمه حسن مصطفوی، انجمن اسلامی حکمت و فلسفة ایران، تهران، 1360، چاپ اول
6) خودشناسي براي خودسازي، مصباح يزدي، مؤسسه در راه حق، قم، 1370ش، ص23 ـ 32.
7) مجموعه آثار، شهيد مطهري، انتشارات صدرا، تهران ، 1373ش، ص96 ـ 191.
8) همان، ص23.
9)بحارالانوار، علامه مجلسی، اسلاميه، تهران
10) منية المريد في آداب المفيد و المستفيد، شهيد ثاني، زين الدين بن علي، مكتبة الاعلام الاسلامي، قم،1372، ص116.
11) المحجّة البيضاء، فيض كاشاني، جامعه مدرسين حوزه علميه، قم، 1361ش، ج8، ص62.
12) معراج السعادة، ملا احمد نراقي، طوباي محبت، قم، 1385ش، ص627.
13) شوري / 23.
14) تفسير قمي، 1368، ص1017.
15) بحار الانوار، علامه مجلسي، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1037ق، ج27، ص111.
16) خالدي، عمر فروخ، و زماني، ص33.
17) تفضلي، 1388، ج1، ص49.
18) تاريخ جامع اديان، جان بيناس، ترجمه علي اصغر حكمت، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران 1344ش، ص70.
19) آل عمران / 151.
20) توبه / 128.
21) شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، 1404ق، مكتبة آيت الله العظمي مرعشي النجفي، قم، ج17، ص272.
22) بحار الانوار، ج21، ص5.
23) البدایۀ و النهایۀ، ابن کثیر، مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، تهران، ج4، ص123.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره163.