انواع شكر
الان داشتم تلويزيون نگاه مي كردم كه يك فرد كه داراي يك ناهجاري مادرزادي بود را ديدم. در ذهنم اين سؤال ايجاد شد كه چرا بايد خدا را شكر كنيم؟! چون يك روز كه در حرم مطهر امام رضا(ع) بودم يكي از مسئولان مدرسه به من گفت كه هر كسي يك جوري آزمايش مي شود مثلا فردي كه از زيباي ظاهر برخوردار است توسط آن زيبايي آزمايش مي شود مثلا زمينه انحراف براي او بيشتر هست و ... همچنين كسي كه مثلا معلول هست و يك پا نداره بدين وسيله آزمايش مي شود يعني بايد صبر پيشه كنه. خوب با اين تفاصيل من فكر نمي كنم كه كسي كه سلامت هست بايد خدا رو شكر كنه (البته ميتونه هم شكر كنه) چون خوب خدا اگر سلامتي به اون داده ولي زمينه خطرات و انحرافات بيشتري هم براي اون شخص فراهم كرده يعني اينكه يك چيزي ميده و يك چيزي هم ميگيره. خوب اين كه ديگه شكرگزاري نداره، چون در اصل خدا به همه به يك اندازه داره محبت مي كنه؟!
بايد توجه داشت كه خداوند به ما هستي و وجود را ارزاني داشته است ، ما را از عدم ونيستي به وجود و هستي در آورده است و هر لحظه ما را مشمول فيض و اعطاي خود قرار مي دهد. ما چونان لامپ هاي برقي هستيم كه از منبع برق نور و انرژي مي گيريم و اين اتصال و دريافت لحظه به لحظه استمرار دارد كه اگر تنها يك لحظه اين جريان قطع گردد لامپ ها به ناگه در تاريكي فرو مي روند.
حال خداوند به ما وجود داده است و در واقع ما را ايجاد و هست نموده است و شرايطي را فرا روي ما قرار داده تا بتوانيم در آن بستر رشد و نمو كنيم و همواره رحمت بيكرانش را شامل حال ما نموده است. حال چگونه ما مي توانيم شكر چنين نعمتي را بجا آوريم؟ آيا اگر مادرمان چيزي را به عنوان هديه به ما بدهد آيا بايد گفت چون او مادر ماست و ما را دوست دارد و اين دوست داشتنش نيز امري غريزي و طبيعي است ديگر ما نبايد از او تشكر كنيم؟ آيا اصلا چنين حرفي را عاقلي مي پذيرد؟
خداوند ما را آفريد و نعمت بي كرانش را به ما ارزاني داشت و در مسيري قرارمان داد تا با پيمودن آن سرانجام به قرب و نزديكي او برسيم. او ما را مورد آزمايش قرار داد تا طلاي وجودمان را پاك و خاص گرداند و شايسته ورود به درگاهش گرديم درست همانطور كه انسانها در معدن طلا ، سنگهاي معدني را در فرايندي سخت و دشوار در معرض پاكسازي قرار مي دهند تا طلاي آن را از ناخالصي هايش جدا سازند.
ذرست است كه خداوند ما را با چيزهاي مختلف آزمايش مي كند اما اين آزمايش هاي او همگي اموري اند كه باعث پاك شدن و خلوص ما مي گردد و د واقع آزمايشهاي او تماما لطف و رحمت است.
خلاصه ، هستي بخشي او لطف و نعمت است و ساختن بستري مناسب براي رشد و پيمودن اين مسير خود نيز لطفي ديگر است و همين آزمايشهاي او در راه پاكسازي ما نيز خود لطفي ديگر است. حال ما در مقابل اين همه لطف و نعمت چگونه مي توانيم شكرش را به جا آوريم؟
ببينيد ,خداوند نعمتهائي به شما داده که بايد قدردان بود وشکر کرد ,اينکه از اين نعمت مي شود سوءاستفاده کرد ودر مسير غير صحيح بکار برد ,اين ما هستيم که مقصريم ,مگر هر کس قيافه زيبا دارد براي انحراف آفريده شده است؟بنابر اين بايد شکر نعمت نمود وشکرش به اينست که در راه خوب بکار ببريم واستفاده مفيد از آن نعمت داشته باشيم. اگر کسي مبلغي پول به شما داد راه انصاف آنست که از او تشکرکنيد,حال اينکه مي شود با اين پول کارهاي مختلف انجام داد اين ديگر به شما مربوط است که عقل خود را بکار گيريد واستفاده درست ببريد,اگر در راه منفي بکار برديد شما مستحق مجازات هستيد,واين دليل نمي شود که شاکر او نباشيد.
جهت آگاهي بيشتر بنگريد : عدل الهي, شهيد مطهري