سجده بر آدم منافات با خدا پرستی
خداوند مي فرمايد فقط در مقابل من سجده كنيد. پس چرا به فرشته ها و شيطان فرمود در مقابل انسان سجده كنيد؟ آيا عذر شيطان موجه نبود؟
در ابتدا متذکر شويم که سجده ملايکه بر انسان چون به فرمان الهي بوده و از روي اطاعت خداوند انجام شده, عين توحيد است و نشانگر پرستش توحيدي آنها. سجده آنها در حقيقت سجده بر خداوند بوده , چرا که به فرمان او انجام شده است. سجده براي غير خدا در صورتي شرک است که به انگيزه الهي صورت نگيرد و به قصد اطاعت خداوند و به فرمان او نباشد.
و اما در مورد آفرينش انسان و امر به سجده و سرکشي شيطان و عذر او متذکر مي شويم که در هفت سوره از سوره هاى قرآن اشاره به آفرينش انسان و چگونگى خلقت او شده است و ذكر اين موضوع براى بيان شخصيت انسان و مقام و رتبه او در ميان موجودات جهان ، و احياى حس شكرگزارى در وجود او است .
در اين سوره ها با تعبيرات مختلف ، آفرينش انسان از خاك و سجود فرشتگان براى او، و سركشى شيطان و سپس موضع گيريش در برابر نوع انسان آمده است .
در نخستين آيه مورد بحث ، خداوند مى گويد: ما شما را آفريديم ، و سپس صورت بندى كرديم ، بعد از آن به فرشتگان (و از جمله ابليس كه در صف آنها قرار داشت اگر چه جزء آنها نبود) فرمان داديم ، براى آدم جد نخستين شما سجده كنند (و لقد خلقناكم ثم صورناكم ثم قلنا للملائكة اسجدوا لادم ).
همگى اين فرمان را به جان و دل پذيرفتند و براى آدم سجده كردند مگر ابليس كه از سجده كنندگان نبود (فسجدوا الا ابليس لم يكن من الساجدين ).
اينكه در آيه فوق ، خلقت قبل از صورت بندى بيان شده ممكن است اشاره به اين باشد كه نخست ماده اصلى انسان را آفريديم و بعد، به آن صورت انسانى بخشيديم .
ضمنا همانطور كه در ذيل آيه 34 سوره بقره گفته ايم : سجده فرشتگان براى آدم به معنى سجده پرستش نبوده است ، زيرا پرستش مخصوص خدا است ، بلكه سجده در اينجا به معنى خضوع و تواضع است (يعنى در برابر عظمت آدم خضوع كردند) و يا به معنى سجده براى خداوندى است كه چنين مخلوق موزون و با عظمتى آفريده است .
و نيز همانگونه در ذيل آن آيه گفته ايم ، ابليس از فرشتگان نبود، بلكه طبق تصريح آيات قرآن ، از قسم ديگرى از مخلوقات بنام جن بوده است (براى توضيح بيشتر به تفسير نمونه جلد اول صفحه 126 مراجعه كنيد).
در آيه بعد مى گويد: خداوند ابليس را به خاطر سركشى و طغيانگرى مؤ اخذه كرد، و گفت چه چيز سبب شد كه در برابر آدم سجده نكنى و فرمان مرا ناديده بگيرى (قال ما منعك ان لا تسجد اذ امرتك ).
او در پاسخ به يك عذر ناموجه متوسل گرديد و گفت : من از او بهترم ، به دليل اينكه مرا از آتش آفريده اى و او را از خاك و گل ! (قال انا خير منه خلقتنى من نار و خلقته من طين).
بنابراين عذر ابليس نوعي تکبر بود؛ نه اين که سجده بر آدم را مغاير توحيد و پرستش به حساب آورد.