تسبيح جمادات
آيا مي شود سنگ ها را موجوداتي بي شعور خواند در حالي كه ما معتقديم همه جمادات خدا را ستايش مي كنند و آيا به نظر نمي رسد برخي از بت پرستان تحت نيروهاي مغناطيسي سنگ ها قرار گرفته و آن را خداي خود خوانده اند؟ در حالي كه امروزه ثابت شده برخي از سنگ ها داراي استفاده متافيزيكي و درماني هستند.
بله تمامي هستي حتي سنگ از شعور و حتي اختيار برخوردار است، منتهي وقتي موجودات به ذي شعور و غير ذي شعور يعني داراي شعور و بدون شعور معرفي مي شوند، در مقايسه مراتب پايين با مراتبي از موجودات مانند انسان و حيوان است كه از شعور بالايي برخوردار هستند، وگرنه با توجه به مرتبه خود آن موجود، هر پديده اي حتي سنگ البته در حد خود داراي شعور و احساس و اختيار مي باشد.
در يك كلام بايد گفت كه سراسر عالم را نوعي شعور و آگاهي فرا گرفته است، شعوري كه در هر مرتبه از اين عالم و نظام طولي آن به اندازه همان مرتبه و همان درجه است مثلا آنكه داراي وجودي شديد است از شعور فهمي بسيار بالا برخوردار است و آنكه در پايين ترين مرتبه وجودي قرار دارد نيز به اندازه همان مرتبه از فهمي برخوردار است و در اين عالم موجود و مخلوقي فاقد فهم و ادراك و شعور وجود ندارد.
از اين روست آن گاه كه وجودي همچون امامان معصوم(ع) كه از وجودي برتر و والا و غيرقابل وصفي برخوردارند قدم بر اين عالم خاكي مي گذارند همه اجزاي آن متوجه وجود او مي شوند و در مقابلش كرنش مي كنند و ما تنها گوشه اي از توجه آنها را در حكاياتي مانند پناه بردن آهوان به امام رضا(ع) و يا موارد ديگر مي بينيم.
از بعضى آيات قرآن و روايات استفاده مىشود همه موجودات و از جمله حيوانات هم داراى يك نحوه درك و شعورى هستند.
از باب نمونه خداوند در آيه 44 سوره اسراء مىفرمايد: ان من شىء الا يسبح بحمده ولكن لا تفقهون تسبخيهُم : هيچ موجودى نيست مگر اين كه خداوند را تسبيح مىكند ولى شما آن ذكر و تسبيح آنها را درك نمىكنيد
از اين معلوم مىشود موجودات ديگر هم يك نحوه ادراك و شعورى نسبت به پروردگار خود دارند و يا در سوره نحل، راجع به زنبور عسل مىفرمايد: و اوحى ربُّك شايسته مىدانند و لذا او را الى النحل اناتخدى من الجبال بيوتا و من الشجّر: پروردگارت به زنبور عسل وحى كرد كه در كوهها و درختان براى خود لانه و خانه بسازد وانتخاب كند .
معلوم است يك شعور و دركى دارند كه الهام الهى قرار گرفتهاند و البته كسانى هم بوده و هستند كه زبان حيوانات را مىفهمند و چه بسا با آنها صحبت مىكنند، چنان كه درباره حضرت سليمان(ع) در آيه 16 سوره نمل مىخوانيم كه علمنا منطق الطير: منطق و زبان پرندگان به ما (به حضرت سليمان) تعليم شده است و اين معنى در روايات اسلامى هم نسبت به پيامبر و ائمه(ع) آمده است.
اينکه موجودات عالم به زبان حال وبه صورت تکويني تسبيح خدا را مي گويند ووجود آنهاحکايت از خالق آنها مي کند دليل نمي شود که انسان با اين عظمت در برابر جمادات کرنش کند وآنهارا معبودخود قرار دهدوعقلاي عالم اين عمل را مردود مي شمارند
که انسان از جماد تقاضاي کمک کند.
اگر اجسام داراي خواص در ماني هستند اين موضوعي است که انسانها آنرا کشف کرده اند وطي فرايندي آنرا بکار مي گيرند ,بنا بر اين همه موجودات مسخر انسان هستندوانسان بر همه آنها اشراف دارد ومعني ندارد که انسان از موجود بي زبان وفاقد شعور اصطلاحي استمداد بطلبد ودر برابر او سجده نمايد.