شرايط اجابت دعا
وقتي با خالق يكتا در دلمان صحبت مي كنيم و دعا ... آيا بايد حتما بر زبان دعا جهت اجابت جاري شود؟ آيا ابليس و دوستانش از حرفهاي دلمان و افكارمان باخبر مي شوند؟ آيا ائمه معصوم عليهم السلام نيز مي توانند از دلمان دعاي ما را متوجه بشوند( يا اينكه بعد از يك دعاي طولاني بدون توسل با بياد آوردن توسل مي شود به ائمه(ع) بگويم همان حرفايي كه به خدا گفتم را شما هم به خدا بگوييد؟ اين گونه متوجه مي شوند؟)
1ـ برای خدا فرقی نمی کند که دعا تنها در دل باشد یا در زبان هم جاری شود. امّا از آنجا که دعا موجب نورانیّت و الهی شدن دعا کننده است ، هر چه اعضاء بیشتری در آن درگیر باشند به همان اندازه نصیب بیشتری از نورانیّت نصیب انسان می شود. لذا در روایات فراوانی تأکید شده که دعا را بر زبان هم جاری کنید تا زبان نیز بهره ی خود را از نورانیّت آن ببرد.
2ـ شیاطین راه به قلب انسان ندارند و تا مطلب قلبی به حدّ خیال تنزّل نیافته از آن مطّلع نمی شوند. چرا که ارتباط شیاطین جنّی با انسان در حدّ قوّه ی خیال است و ما فوق آن که مقام عقل و قلب است راهی ندارند. مقام خلوص نیز مقام قلب است ؛ یعنی اگر نیّت خیر انسان فراتر از حدّ خیال و در محیط قلب باشد از گزند شیاطین در امان می ماند ؛ لکن کمتر کسی است که به معنی حقیقی کلمه با قلب خویش در ارتباط بوده به قول معروف صاحبدل و اهل دل باشد. اکثر مردم اهل خیالند و چون مقام قلب را ادراک نکرده اند خیال را با قلب یکی می پندارند. « إِنَّ في ذلِكَ لَذِكْرى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهيد ــــ قطعا در اين [عقوبتها] براى آن كس كه صاحب دل است يا با حضور قلب گوش فرا مىدهد عبرتى است.» (ق: 37)
همچنین باید دانست که شیاطین تسلّطی بر انسان ندارند و تنها کاری که از دستشان بر می آید تنها وسوسه نمودن در موطن خیال است. و راه مبارزه با آنها ذکر خالصانه ی خداست ؛ چرا که نام و یاد خدا ملائک را جلب و شیاطین را می راند. لذا خداوند متعال فرمود: « وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرينٌ ـــــ و هر كس از ياد خدا روىگردان شود شيطان را به سراغ او می فرستيم پس همواره قرين اوست.» و فرمود: « إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ ــــ در حقيقت كسانى كه [از خدا] پروا دارند چون وسوسهاى از جانب شيطان بديشان رسد [خدا را] به ياد آورند و بناگاه بينا شوند .» (الأعراف:201)
3ـ امّا چهارده معصوم (ع) نه تنها از درون ما با خبرند بلکه آگاهی آن بزرگواران بر ما از خودمان نیز بیشتر و افزونتر است. چرا که آن ذوات مقدّسه خزائن علم خدا می باشند و بر تمام عالم هستی احاطه ی عامی دارند. امیر مومنان علی (ع) فرمودند: «أَنَا عِلْمُ اللَّهِ وَ أَنَا قَلْبُ اللَّهِ الْوَاعِي وَ لِسَانُ اللَّهِ النَّاطِقُ وَ عَيْنُ اللَّهِ النَّاظِرَةُ وَ أَنَا جَنْبُ اللَّهِ وَ أَنَا يَدُ اللَّه ــــ منم علم خدا و منم قلب قلب پر گنجایش الهی و منم زبان گویای خدا و من چشم نظاره گر خدا و منم همسایه ی خدا و منم دست خدا.» (بحار الأنوار ، ج24 ،ص198 ) یعنی آن جناب مظهر علم تامّ خدا بوده به اذن خدا عالم به اوّلین و آخرین می باشد ؛ و قلب او قلبی است که بالاترین معرفت ممکن از خدا را در خود جای داده ؛ چرا که قلب آن حضرت عین قلب رسول الله (ص) می باشد. همچنین آن بزرگوار مظهر اسم البصیر بوده همه ی امور را به اذن خدا می بیند ؛ و چون بین چهارده معصوم و خدا ، هیچ واسطه ای نیست ، لذا اینان جنب الله می باشند از اینرو فرمودند: « بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ وَ مُحَمَّدٌ ص حِجَابُ اللَّه ـــ خدا به واسطه ی ما عبادت شد و به واسطه ی ما شناخته گشت و به سبب ما یگانه شمرده شد و محمّد (ص) حجاب خداست.» (بحار الأنوار ، ج23 ،ص102). همچنین انسان کامل مظهر اراده و قدرت خداست ، و دست محلّ ظهور قدرت و اراده است ؛ لذا آن بزرگواران را ید الله گویند.
بنا بر این چه ما آن بزرگواران را به نحو خودآگاه واسطه قرار بدهیم و چه قرار ندهیم ، در هر حال آن بزرگوران واسطه ی بین خدا و خلق می باشند ؛ و گریزی از این نیست. چرا که چهارده معصوم (ع) اسماء حسنای الهی می باشند و ما را به ذات خدا راه نیست بلکه همواره او را با اسمائش می خوانیم. از اینرو بود که فرمودند: « بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ » ؛ همچنین فرمودند: « نَحْنُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى الَّتِي لَا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا وَ نَحْنُ وَ اللَّهِ الْكَلِمَاتُ الَّتِي تَلَقَّاهَا آدَمُ مِنْ رَبِّهِ فَتابَ عَلَيْه ـــ ماییم اسماء نیکوی خدا که خدا قبول نمی کند از بندگانش عملی را مگر به سبب معرفت ما ؛ و به خدا سوگند ، ماییم آن کلماتی که آدم آنها را از خدا دریافت نمود و با آنها به سوی خدا بازگشت. » (بحار الأنوار ، ج25 ،ص5). حتّی در برخی روایات تصریح شده که تمام انبیاء و ملائک نیز به واسطه ی این چهارده نور پاک خدا را شناخته و عبادت می کنند و بلکه آفرینش خدا به واسطه ی اینان است.
بنا بر این محال است دعایی به اجابت برسد مگر با واسطگی این چهارده نور پاک که مظاهر تامّ اسماء خدا می باشند. شنیدن اینها ، شنیدن خداست و دیدنشان ، دین خدا . ردّشان ردّ خدا و قبولشان قبول و شناخت هر کسی از خدا به میزان شناخت این بزرگواران می باشد. لذا امیر مومنان علی (ع) فرمودند: « مَعْرِفَتِي بِالنُّورَانِيَّةِ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل وَ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَعْرِفَتِي بِالنُّورَانِيَّةِ وَ هُوَ الدِّينُ الْخَالِص ــــ معرفت من به نورانیّت ، معرفت اللَّهِ عَزَّ وَ جَل است ؛ و معرفت خدای عزّ و جلّ ، معرفت من است به نورانیّت ؛ و این است دین خالص » (بحار الأنوار ، ج26 ،ص1)
همچنین باید دانست که اهل بیت (ع) ستر الهی هستند و عیوب بندگان به واسطه ی آنان پوشانده می شود. لذا علم تامّ آن بزرگواران به تمام امور بندگان مغایرتی با ستّارالعیوب بودن خدا ندارد. ستّار العیوب نیز یکی از اسماء حسنای خداست و اهل بیت (ع) خود را اسماء حسنای خدا دانستند.