پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

دعا و مصلحت

مي گويند اگر در کاري صلاح خدا نباشد آن کار صورت نمي گيرد پس خدا که از سرنوشت انسانها مطلع است و هر چه به صلاح بندگانش باشد، همان را محقق مي سازد، براي چه انسانها دعا مي کنند؟ يعني در تحقق يافتن امري و اجابت حاجتي فقط صلاح خدا مد نظر است و رضايت بنده خدا اهميت ندارد؟ آيا اين نوعي جبر نيست که تمامي اتفاقات زندگي را مصلحت خدا بدانيم و دل به آن خوش کنيم؟
در این باره توجه به چند نکته لازم است :
1. یکی از سنتهای حکیمانه الهی این است که برخی از مواهب را در صورت دعا و درخواست بنده به او مرحمت نماید , وبه تعبیر دیگر انسان با دعا قابلیت کسب یکسری مواهب را به دست می آورد و بدون دعا از آنها محروم می ماند . بنابر این مصلحت یک چیز است و قابلیت دریافت فیض چیز دیگر.
2.آفريدگار عالم هستي چون به تمام امور آگاهي دارد و خير و صلاح بندگانش را به خوبي مي شناسد ، وقتي آنها از او درخواستي کنند چون به صلاحشان باشد برآورده مي سازد اما چنانچه براي آنها ضرر و زياني در بر داشته باشد عين ظاهری خواسته شان را بدانها نمي دهد بلکه باطن و حقیقت دعا و خواسته شان را اجابت می کند . هر انسانی در باطن خواستار خیر و سعادت خویش است ولی گاه در تشخیص مصداق اشتباه می کند و خدا که می داند بنده در طلب مصالح واقعی خویش است اجابت حقیقی دعایش به این است که آنچه خیر اوست به او عطا کند . بنابر این در اینجا هم واقعا اجابت هست ولی اجابت خفی و باطنی , نه ظاهری و اگر بنده احساس عدم اجابت می کند به خاطر عدم آگاهی از منفعت و مصلحت واقعی و ماندگار خویشت به طوری که اگر از حقایق عالم آگاه بود همان رال طلب می کرد که خدا به او ارزانی داشته است.از کريمي چون خدا محال است که گدايان درگاهش را براند از اين رو چيزيکه متناسب با خیر و مصلحت آنها باشد به آنها خواهد داد و آنان آنگاه راضی خواهند شد که به سر عطای الهی واقف شوند.
اکنون بد نیست چند سخنی نیز در حقیقت دعا بخوانیم:
حقيقت دعا
حقيقت دعا توجه به بارگاه حضرت معبود است و براي مؤمنان نوعي معراج روحي و معنوي به حساب مي‌آيد. دعا فقط تلفّظ پاره اي كلمات و مراعات برخي آداب خاص نيست. حقيقت و روح دعا توجه قلبي انسان به خداوند عالم است و قوت اين توجه به ميزان معرفت و محبت انسان به خداوند بستگي دارد از اين رو بايد پيش از دعا و هنگام دعا به صفات خداوند توجه داشت حقيقت دعا چيزي جز عبادت نيست و حتي به دليل توجه به خداوند در انجام اين عبادت شايد بر بسياري از عبادات ديگر ترجيح داشته باشد. (بر درگاه دوست،آيت الله مصباح يزدي به نقل از سايت تبيان)
بر »آستانِ جانان« دعا و مناجات، نوعى توسل عاشقانه به معشوق و پيوستن موجودى كوچك و ناتوان به وجودى بى نهايت بزرگ و توانا است.
آدمى به هنگام دعا - كه همچون گدايى بينوا، دست نياز به درگاه كريم بى‏نياز دراز مى‏كند - به حقيقت وجودى خويش نزديك مى‏شود؛ انسانى كه خود را تهى‏دست و بينوا، رانده و از همه جا مانده، حقير و فقير، خوار و زبون و بيچاره و بى‏پناه ديد، اكنون حقيقت هستى او - كه پرتوى از هستى مطلق خداوند است - هويدا مى‏گردد و با احساس بستگى و پيوند با حق و نيازمندى به او، حال و شورى وصف‏ناشدنى به انسان مى‏بخشد. بنده در حال دعا و مناجات، چنان غرق لذت مى‏شود كه پستى و زبونى خويش را فراموش مى‏كند و از ياد دوست لبريز و سرشار مى‏گردد و مجموعه‏اى از اميد و بشارت و نور و نيرو مى‏شود.
جملات شورانگيز دعا، چون آبشارسپيده در افق روح، فرو مى‏ريزد و روح انسان را روشن و مشتعل مى‏سازد، همان طور كه سيل زرّين آفتاب، تيره‏گى‏ها را از ميان برمى‏دارد و جهان را در نور فرو مى‏برد. در دعا و توسل، روح تسكين مى‏پذيرد و التهاب دل فرو مى‏نشيند و بى‏قرارى‏ها جاى خود را به آرامش و قرار مى‏دهد؛ همانند فرزند گمشده‏اى كه به مادر برسد يا تشنه كامى كه به چشمه‏اى زلال و گوارا دست يابد.
همدم شدن با خداوند و راز و نياز با دوست و در ميان نهادن دردِ دل با او، غم‏ها را سبك مى‏كند و دل‏ها را روشنايى و فروغ مى‏بخشد. لذت دعا و مناجات با ذات بى زوال خداوند، چون چاشنى سحرانگيزى، همه تلخى‏ها را شيرين كرده، زندگى را باصفا و گوارا مى‏سازد. جان ناشكيبا و بى‏طاقتى كه ديگر توان تحمل بار رنج و درد را ندارد، در پرتو دعا و راز و نياز و گريستن و خالى شدن از عقده‏ها، گنجايش دريا گونه مى‏يابد و هجوم طوفان و بلا و غم را نسيمى دل‏انگيز مى‏انگارد.
دعا آبرو بخش انسان در پيشگاه ربوبى است و اگر دعاى ما نبود، در نزد خداوند قدر و اعتبارى نداشتيم: (قُلْ ما يَعْبَؤُاْ بِكُمْ رَبِّى لَوْ لا دُعاؤُكُمْ)؛فرقان (25)، آيه 77. «اگر دعاى شما نبود، خداوند به شما اعتنا و توجهى نداشت». دعا «بهترين و برترين عبادت»محمدى رى‏شهرى، ميزان الحكمه، ج 3، ص 245، ح 5516.، «مغز عبادت»همان، ح 5519.، «كليد رستگارى»همان، ح 5521.، «گشاينده درِ رحمت»همان، ح 5522. و «سلاح مؤمن و ستون دين و نور آسمان‏ها و زمين»همان، ح 5523. است. دعا «محبوب‏ترين عمل در نزد خداوند»همان، ح 5525.، «نيمى از عبادت»همان، ح 5533.، «سلاح پيامبران»همان، ح 5540. و «سپر مؤمن»همان، ح 5544. است. دعا «دفع كننده امواج بلا»همان، ص، 249، ح 5554.، «سبب شفاى از هر بيمارى»همان، ص 248، ح 5552. و «دفع كننده قضا و قدر» است.همان، ح 5549. بايد دانست كه هدف نهايى از دعا، تنها برآمدن حاجت و رفع گرفتارى و سختى و شفاى بيماران نيست؛ بلكه براى اهل حال و معرفت - كه شناختى درست از جهان و رويدادهاى آن دارند - انس با ذات پاك خداوندى است كه كانون همه نيكى‏ها و زيبايى‏ها است. از استجابت دعا با ارزش‏تر، روح اجابت است و در نزد آنان، دعا در عين حال كه وسيله است، هدف نيز مى‏باشد.
آثار دعا
دعا آثار مثبت و گران قدر بسيارى براى انسان به ارمغان مى‏آورد از جمله: الف) دعا داراى آثار تربيتى و سازنده فراوانى است. دعاها مشتمل بر مجموعه عظيمى از معارف بلند الهى و عميق ترين آموزه‏هاى توحيدى عرفانى و فلسفى است. ب ) دعا موجب تلطيف روح در سايه ارتباط با معبود و در پى‏آورنده پاكى و طهارت نفس است. ج ) دعا آرام بخش دل و تسكين دهنده آلام روحى و روانى است. د ) دعا آرمان پرور و هدف ساز و جهت بخش است. ه ) دعا اميد بخش انسان است. زيرا در پرتو آن انسان خود را با بزرگ‏ترين منبع فيض هستى در ارتباط تنگاتنگ و صميمانه مى‏بيند و از تنهايى و بى كسى نجات مى‏يابد. و ) دعا استمداد از نيروها و عوامل ماوراى مادى در حل مشكلات و از طرف ديگر كسب موفقيت هرچه بيشتر در امور است. از طرف ديگر مسأله اجابت دعا از مسائل قطعى در همه اديان الهى است. قرآن مجيد مى‏فرمايد: {/Bإِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ اَلدَّاعِ إِذا دَعانِ‏{w2-12w}{I2:186I}/} به عبارت ديگر سنت الهى بر آن تعلق گرفته كه برخى از امور را از طريق دعا و درخواست به انسان عنايت فرمايد و اين تبعيض نيست؛ زيرا سنتى كلى و داراى قوانين عام و مشتمل بر حكمت است. ليكن اين به معناى آن نيست كه هر بنده‏اى هر چه به هر شكل و در هر شرايطى درخواست كند تماما مطابق خواست او اجابت شود.
زيرا اجابت دعا نيز امرى قانونمند و ملايم با ديگر سنت‏هاى جارى الهى در نظام تكوين و مشروط به شرايطى است؛ از جمله: 1) شرايط مناسب روحى دعا كننده از قبيل تضرع و تواضع در مقابل پروردگار. 2) مصلحت بودن تحقق خواسته شخص دعا كننده. چرا كه در بسيارى از موارد تحقق آن خواسته براى شخص سودمند نيست؛ مثلا رسيدن به مقام يا امكاناتى خاص چه بسا نه تنها به نفع او نباشد.
بلكه ممكن است مايه دورى او از ايمان و تقوا گردد. 3) فرا رسيدن زمان مناسب براى تحقق مطلوب. مثلا ممكن است فردى علاقه‏مند باشد كه يك شخصيت علمى ممتاز باشد و تلاش علمى فراوانى كند ولى قطعا در اندك زمان تحقق آن ممكن نيست و سال‏ها بايد بگذرد تا نتيجه تلاش‏هاى خود را به دست آورد. 4) اخلاص در نيت و انقطاع كامل به خداوند؛ چرا كه عطايا به اندازه نيت و اخلاص در آن سرازير مى‏شوند و در كلام حضرت امير(ع) در نهج البلاغه آمده است: ان العطيه على قدر النيه‏ 5)معقول بودن خواسته انسان. 6) اقدام براى رسيدن به نتيجه و به كار گيرى ساير عوامل طبيعى نقش دارنده متناسب با سنت‏هاى الهى در نظام خلقت. 7) از طرفى خداوند گاهى اجابت مطلوب انسان را به عللى كه صلاح مى‏داند و بر ما پوشيده است به تأخير مى‏اندازد يا آن را به گونه‏اى ديگر تبديل مى‏نمايد و در واقع به شيوه بهتر اجابت مى‏شود بدون آن كه ما بدانيم. 8) نكته مهم ديگر اين كه استجابت در آيه شريفه معناى بسيار عميقى دارد ولى غالبا برداشت‏هاى عموم با مفهوم شگرف آن ناسازگار است. ما همواره خيال مى‏كنيم كه اگر دقيقا همان را كه ما طلب مى‏كنيم در همان زمان و با همان شرايطى كه مى‏خواهيم عمل شود دعايمان اجابت گرديده در حالى كه چه بسا همين پاسخ نيافتن ما اجابت از سوى خدا باشد. يعنى خداوند منان با طول دادن اجابت ما را بيشتر به حالت انابه و تضرع در درگاهش نگاه مى‏دارد و اين لطف بزرگى است كه به اين وسيله ارتباط عبد با معبود حفظ مى‏گردد و در پى آن الطاف بى‏شمار ديگرى نصيبش مى‏شود.
مولوى مى‏گويد: {Sآن يكى الله مى‏گفتى شبى‏# تا كه شيرين مى‏شد از ذكرش لبى‏S} {Sگفت شيطان: آخر اى بسيار گو!# اين همه «الله» را «لبيك» كو؟S} {Sمى نيابد يك جواب از پيش تخت‏# چند «الله» مى‏زنى با روى سخت‏S} {Sاو شكسته دل شد و بنهاد سر# ديد در خواب او خضر اندر خضرS} {Sگفت: «هين» از ذكر چون وامانده‏اى‏# چون پشيمانى از آن كش خوانده‏اى؟S} {Sگفت: لبيكم نمى‏آيد جواب‏# زآن همى ترسم كه باشم رد باب‏S} {Sگفت: آن «الله» تو «لبيك» ماست‏# و آن نياز و سوز و دردت پيك ماست‏S} {Sترس و عشق تو كمند لطف ماست‏# زير هر يارب تو لبيك‏هاست‏S} براى آگاهى بيشتر ر.ك: 1- تفسير الميزان و نمونه ذيل آيه 186 سوره بقره 3- اصول كافى، ج 4 كتاب الدعا 2- دعا،آيت الله مشكينى

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group