چرا خداوند گاهي توسط يك خواب و يا هدايت هاي ديگر باعث ارشاد و رهنمود به دين كافران مي شود، ولي دعاي يك مسلمان براي رشد روحي و تكامل را اينطور قشنگ پاسخ نمي دهد؟
سوال شما از دو قسمت تشكيل شده:
1- كيفيت هدايت الهي مشيّت الهي همواره تابع حكمت الهيّه است؛ و حكيم روي حساب و كتاب هدايت ميكند. سلمان فارسي كه راه طولاني بين ايران و مدينه را با هزاران زحمت و مشكلات فراوان براي ديدار پيامبر اسلام(ص) و پذيرش دين مقدّس اسلام طي ميكند و در مدينه در انتظار ديدار حضرت مينشيند و از اوّلين كساني است كه دعوت پيامبر اسلام(ص) را لبّيك ميگويد و تا آخرين لحظات عمرش در دفاع از عقيدهاش كوشا و جدّي بوده است، مشمول هدايت الهي است، امّا ابولهبها و ابوسفيانها كه در كنار پيامبر(ص) بودهاند و همه روز او را ميديدند و مكرّر آيات الهي را ميشنيدند و باز در برابر حضرت مقاومت و لجاجت ميكردند، مشمول هدايت الهي نميشوند و روشن است كه هيچ كدام بي حكمت نيست. سلمان در مسير ايران تا مدينه كه براي پذيرش آيين اسلام آن را طي ميكند زحمات طاقت فرسايي را متحمّل ميشود به گونهاي كه چندين بار در اين مسير به بردگي گرفته ميشود و شكنجههاي فراواني را تحمّل ميكند، ولي باز با تلاش و كار فراوان خود را آزاد ميكند، پس او لياقت هدايت الهي را دارد، امّا آن متعصّبان هوي پرست لجوجي كه تعصب و لجاجت و خودبرتر بيني بين آنها و حق پردهاي افكنده كه مانع رسيدن نور ايمان به قلوبشان است به همين خاطر از هدايت الهي بي بهرهاند. نور آفتاب هر قدر قوي باشد نابينا از روشنايي آن بهرهاي نميبرد و اين نقص نور آفتاب نيست، بلكه اشكالي بر چشم نابينا است، خفاشها كه از آفتاب و نور گريزانند و هنگا م روشنايي نور آفتاب، به گوشهاي تاريك ميخزند و در تاريكي شب به پرواز در ميآيند، خود لياقت نور را ندارند، حال اگر شبپره، وصف آفتاب نخواهد، آيا از رونق بازار آفتاب ميكاهد؟ نور به هر حال نور است، ما بايد خود را مهياي بهره برداري از آن كنيم ورذايل اخلاقي را از خود دور كنيم تا لياقت هدايت الهي را پيدا كنيم، بنابراين «يَهْدي اللّه لِنُورهِ مَنْ يَشاءُ» يعني خداوند هر كس را كه لياقت داشته باشد به سوي نور خود هدايت ميكند. «وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليمٍ» يعني خداوند عالم ميداند چه كسي لياقت دارد تا او را مشمول هدايت خويش گرداند و چه كسي لياقت ندارد تا از هدايت الهي محروم بماند و به تعبير ديگر در هر كاري كه انسان بخواهد موفّق شود بايد عاشق آن كار باشد، كسي كه خواهان هدايت الهي بايد عاشق خدا باشد و دست از هوي و هوس و پيروي شيطان بردارد. مثالهاي زيباي قرآن ج 2، حضرت آيت الله مكارم شيرازي.
2- مستجاب نشدن برخي دعاهايمان اجابت دعا: سوال: چرا وقتي دعا مي كنيم، برخي از دعاهايمان به سرعت اجابت نمي شود ؟ پاسخ: گاهي اين سوال به ذهن انسان مي رسد كه اگر خداوند صداي ما را مي شنود، به دعا و درخواست ما آگاه است، توانايي اجابت هم دارد و خودش فرموده: از من بخواهيد تا اجابت كنم. (1)پس چرا برخي اوقات شاهد اجابت سريع دعاهاي خود نيستيم؟ در پاسخ به اين سوال متذكر مي شويم اولا هيچ دعايي خالي از نوعي اجابت نيست، زيرا نوعي عبادت و پرستش است و درهر عبادتي كه با قصد قربت انجام مي شود ؛ يعني عبادت كننده تصميم دارد به خداي خود نزديك شود و به كمالات ذات اقدس اله آراسته گردد، خالي از اثر قربي نيست. بنابر اين، همين كه دعا و عبادت با خلوص نيت و شرايط لازم انجام مي شود، در همان لحظه به اجابت مي رسد و اثر معنوي خود را بر روح و جان انسان مي گذارد. و با استمرار اين حالت است كه آدمي به تدريج مظهر نورانيت و اسماء و صفات كماليه حق تعالي شده، به كمال و سعادت شايسته خود مي رسد، خود دعا كردن، در حقيقت، درمان عطش قلب و تسكين سوزش جان و و نياز روح به عروج به عالم قدس اله است. امام صادق(ع)فرمود: شما را به دعا سفارش مى كنم. زيرا با هيچ عمل ديگرى همچون دعا, به خدا نزديك نمى شويد. (2).
رفت موسى آتشى آرد به دست آتشى ديد او كه از آتش برست
بهرنان شخصى سوى نانوا دويد داد جان چون حسن نانوا را بديد
استحضار داريد که تمامي عبادات به خصوص دعا داراي چندين اثر عمومي و خصوصي است. آثار عمومي دعا، معنويت، نورانيت، صفا و قربي است که در قلب و روح انسان ايجاد مي شود و آثار خصوصي آن تأثيرات معنوي و يا مادي خاص است که در اثر ارتباط موثر با خداوند حاصل مي شود و در روايات و سند دعاها ذکر شده است، مانند دعا براي رفع امراض، فقر، گرفتاري و مانند آن. دليل عدم اجابت: گاهي شما از پدر خود چيزي مي خواهيد و او به دليل اينکه مقدور نيست و يا مصلحت نيست, برايتان فراهم نمي کند؛ ولي در عين حال پاسخ مهربانانه او را داريد و مي دانيد که به شما توجه دارد و اين خودش خيلي مغتنم است. وقتي ما از خداي متعال هم چيزي مي خواهيم بايد بدانيم که سوال ما را مي شنود و پاسخ مهربانانه او کمتر از پدرمان نيست و اگر احيانا دعا و درخواستي را اجابت نمي کند, حکمت و مصلحتي در کار است و هنوز علت آن تامه نشده است, يعني زمان و امکانات ديگري که بايد براي رسيدن به آن مقصد فراهم شود, فراهم نشده است. البته اين در صورتي است که رابطه شما با پدرتان و همچنين خداوند رابطه خوب, محترمانه و محبت آميزي باشد. گاهي هم عدم اجابت به خاطر نبود اين گونه رابطه است. دعا، اصولا يك عبادت و عمل ارتباطي قربي با خداوند است، بنابراين اگر به ثمر نمي نشيند، لزوما به خاطر مشكلاتي است كه در اين ارتباط وجود دارد و يا به خاطر نبود شرايط لازم مانند حکمت و مصلحت است. تصور کنيد شما در چه صورتي حاضريد و يا امکان دارد که از فردي در روابط اجتماعي خود کمک بگيريد و يا طلب قرض کنيد و مانند آن. اين در صورتي است كه اولا يکديگر را بشناسيد و ثانيا رابطه خوب و صميمي با هم داشته باشيد. هرگز از غريبه اي كه شما را نمي شناسد، شما هم او را نمي شناسيد، به توان او براي برآوردن خواسته خود، واقف نيستيد و يا رابطه خوب و حسنه اي و نداريد, تقاضاي كمك نمي كنيد. انسان معمولا به كسي روي مي اندازد كه پيش او احترام و آبرو دارد، بايد رابطه شما با او، آنقدر مستحكم، صميمي و قابل اطمينان باشد كه شما بدانيد، اگر روي بياندازد و از او چيزي بخواهيد، نا اميد نخواهيد شد و پاسخ رد نمي شنويد. اين قانون در نوع رابطه تاثير گذار، با خداي متعال هم جريان دارد. در دعا و رابطه با خداي تعالي و درخواست از او براي رفع نيازها و برآوردن خواسته ها نيز همين امور رعايت مي شود. در اين زمينه، انسان مستجاب الدعوه به كسي گفته مي شود، كه اولا با خدا ارتباط دارد، اهل ديانت و عبادت است و رابطه اش با خداي متعال قطع نيست و ثانيا رابطه او با خداي متعال سالم و اصلاح شده است، يعني از عواملي كه باعث تخريب رابطه انسان با خدا مي شود، مانند گناه و نافرماني، لقمه حرام، قساوت قلب، شرك خفي و مانند آن، پرهيز مي كند وثالثا, رابطه عميق , دوستانه و مستحكمي با خداوند دارد و در حقيقت هم عارف است و هم معروف؛ کسي که در اثر معرفت و اطاعت و عبادت, نزد خداوند و ملائكه او معروف شده و اهل آسمان او را مي شناسند. اين يعني يك انسان وجيه و آبرومند، يعني كسي كه وقتي از خداي چيزي طلب مي كند، دعايش بي پاسخ نمي ماند. اگر انبياء و اولياء الهي مستجاب الدعوه بودند به خاطر اين بوده است كه رابطه خوب و عميقي با خداي متعال داشتند، مطيع او بودند، و هرگز با او مخالفت نمي ورزيدند. البته اين حالت؛ يعني مقام استجابت دعا، اختصاص به ايشان نيز ندارد؛ يعني براي تمامي مؤمنان در صورتي كه بتوانند رابطه صميمي و مستحكمي با خداي تعالي برقرار نمايند، ممكن است. البته ممكن است اين حرف نا اميد كننده به نظر برسد، يعني كسي بگويد: خوب ما كه مستجاب الدعوه نيستيم، هنوز نتوانسته ايم چنين رابطه اي را با خدا برقرار كنيم، از چنين وجاهت و آبرومندي نزد خداي تعالي برخوردار نيستيم، هنوز خود سازي نكرده ايم و از آلودگي ها خودمان را كاملا پاك نساخته ايم و پرونده خوبي از اين جهت نداريم، ما بايد چه كنيم؟ آيا نبايد دعا كنيم و مستقيم درب خانه خدا برويم؟ و آيا نبايد به استجابت دعاي خود اميد وار باشيم؟ مستجاب الدعوه بودن كار خيلي آساني هم نيست، ما که هنوز در ابتداي راه يا حد اکثر در اواسط راهيم، چه كنيم؟ در اين زمينه گفتني است: خوشبختانه براي اين افراد كه اكثريت مومنان را تشكيل مي دهند نيز راه باز است، به طور كلي در ارتباطي كه انسان با خداي خود دارد، هيج درب بسته، راه نرفتني و هدف نارسيدني وجود ندارد، در آستان ربوبي، همه چيز شدني و رسيدني است؛ منتهي بايد توجه داشت، اگر كسي خودش آبرومندي كافي ندارد و از وجاهت لازم برخوردار نيست، راه ارتباط براي او اين است كه به آبرومند و صاحب وجاهتي رجوع كند و او را ميان خود و خدا وسيله و واسطه قرار دهد، در همين زمينه قرآن كريم مىفرمايد: «وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ»؛ «به سوى خداوند واسطه بجوييد. (3) بحث شفاعت و توسل دقيقا براي اين رابطه لحاظ شده است و فلسفه آن جبران نقائصي است كه انسان ها، به خصوص مومنين، براي ارتباط با ذات هستي دارند. به دعاي توسل توجه كنيد، در پايان هر فراز از آن آمده يا وجيها عند الله اشفع لنا عند الله، يعني اي آبرومند نزد خدا كه در اثر اين آبرومندي اگر به او رجوع كني و از او چيز بخواهي دست رد به سينه تو نمي زند ، ما را كه از چنين آبرويي برخوردار نيستيم و نتوانسته ايم خداي تعالي را، آنچنان كه بايد از خود راضي نماييم، درياب و ميان ما و خداي متعال به جهت قربي كه داري واسطه شو و از او به خواه كه نيازها و حاجت هاي ما را برآورد. توضيح بيشتر درباره شرايط و موانع اجابت دعا: زمينه به ثمر نشستن درخت دعا و نيايش چند چيز است كه بدون فراهم آمدن آن ها, اجابتي كه مد نظر نيايشگر است، محقق نخواهد گشت که عبارتند از 1- رفع موانع. 2- ايجاد شرايط. 3- رعايت آداب . 4- شرايط خواسته البته اگر موانع آن رفع و شرايط رعايت شود و با حکمت و مصلحت الهي منافات نداشته باشد, اجابت انشاءالله حتمي است و رعايت آداب جنبه کمکي دارد و در تسريع اجابت موثر است و نه در اصل اجابت.
الف- موانع اجابت دعا:
1. گناه : يكى از عوامل مهمى كه رابطه انسان با خداي متعال را ضعيف نموده و مانع اجابت دعا مي شود, نافرمانى از دستورهاى خداست. حضرت على (عليه السّلام) در دعاى كميل چنين مى فرمايد: پروردگارا! گناهانى را بر من ببخش كه موجب حبس و بالا نرفتن دعا مى شوند. و در جاى ديگر از همان دعا چنين مى فرمايد: اى آقا و مولاى من ! به عزتت قسم ! از تو مى خواهم كه بدى كردار و رفتارم موجب پوشيده شدن دعاى من از تو نشود. امام باقر(ع) در اين باره فرمود: بنده حاجتى ازخدا طلب مى كند و مقرر مى شود آن حاجت در زمانى برآورده شود; پس در اين فاصله, او گناهى مرتكب مى شود و در نتيجه, خداوند مى فرمايد: حاجت اين بنده برآورده نشود و از آن محروم شود; چون او خشم و غضب مرا برانگيخت و همين باعث محروم شدن اوست. (4)
2. لقمه حرام: استفاده از درآمد حلال و پاكيزه از ديگر شرايط اجابت دعا است كه امروزه بيش از هرزمان ديگر لازم است به آن توجه شود. لقمه ى حرام تا 40 روز مانع استجابت دعا مى شود. (5)
3. قساوت قلب: همچنين گناهان زياد كه منجر به قساوت و سنگدلى مىشدند از عوامل ديگر عدم استجابت دعا مىباشد. امام صادق (ع) مىفرمايد: خداوند دعايى كه از قلب قسى برخاسته باشد اجابت نمىكند. (6)
4. شتاب و عجله: امام صادق (ع) فرمود: هميشه مؤمن در خير و آسايش است تا هنگامى كه عجله نكند. در غير اين صورت نااميد مىشود و دعا را ترك مىكند. به درستى كه بنده هنگامى كه دعا مىكند خداوند متعال در صدد برآورده ساختن حاجت اوست تا زمانى كه او عجله نكند. (7).
ب- عوامل اجابت دعا:
1. معرفت به خدا: گروهى خدمت پيشواى ششم امام صادق(ع) شرفياب شدند و پرسيدند: ما دعا و نيايش مى كنيم ولى به اجابت نمى رسد؟ آن حضرت فرمود: بدين جهت است كه آن كسى را كه مى خوانيد, نمى شناسيد. (8) رسول گرامى اسلام(ص) در مورد نقش شناخت پروردگار در اجابت دعا مى فرمايد: اگر خداوند را به شايستگى معرفتش مى شناختيد, با دعايتان مى توانستيد كوه را از جاى بكنيد... (9)
2. حضور قلب : دعا يعنى درخواست از خداى متعال براى برآورده ساختن حاجتى و طبيعى است كه اين ارتباط در صورتى مؤثر واقع مىشود كه باطن انسان متوجه خداي متعال باشد و تضرع به پيشگاه او شكل بگيرد و انسان فقط خدا را مؤثر در امور بداند. رسول اكرم (ص) مىفرمايد، بدانيد كه خداوند دعائى كه از قلب غافل برخاسته باشد قبول نمىكند. (10)
3. رعايت زمان مناسب : در همه اوقات و همه لحظات زندگى, نيايش براى ما امكان پذير است, زيرا هميشه روزنه هايى از ديوارهاى اين جهان كهنسال, بربى نهايت باز است و ما از رصدگاه اين كالبد خاكى, مى توانيم آن سوى جهان را نظاره كنيم. سرودنيايش كه از اعماق جان برمىآيد و به خاموشى اشتياق دارد; شايد روح انسانى درخاموشى مطلق راز ديگرى احساس مى كند; آرى لذت نيايش شبانگاهى, لذت وصف ناپذيرى دارد; شايد در آن هنگام كه تاريكى مطلق فضاى پيرامون ما را در برمى گيرد, روشنايى آن دريچه اسرارآميز, روشن تر و نمودارتر مى گردد. (11) در آيات صحيفه آسمانى و روايات توصيه شده است كه هرگاه نسيم رحمت الهى وزيدن گرفت و انسان احساس كرد دلش ميل به سخن گفتن با خدا دارد, نيايش كند. علاوه برآن, زمان هايى نيز در آيات و روايات به عنوان وقت هاى مناسب براى نيايش سفارش شده است; از جمله بعد از اقامه نماز, شب و روز جمعه, نيمه شب, از سحر تا طلوع آفتاب, هنگام بارش باران, هنگام تلاوت قرآن و اذان. در اين لحظات اميد به استجابت بيشتر است.
4. پيوستگي ياد خدا: شكى نيست كه انسان ها همواره نيازمند لطف هاى پروردگار هستند و زمانى نيست كه از ذات اقدس خداوندى بى نياز باشند. به همين جهت مى بايست انسان درتمامى حالات; خوشى و ناخوشى, سلامت وكسالت, همواره به يادخدا باشد. امام صادق(ع) فرمود: هركسى كه در همه حال به دعا مشغول باشد, دعاى او در هنگام گرفتارى به استجابت نزديك تر است; چون فرشتگان در هنگام بلا مى گويند: اين صداى آشنايى است; و دعاى او در آسمان در پرده و حجاب نخواهد بود; در حالى كه اگر انسان تنها در گرفتاري ها پروردگار را بخواند, دعا و نيايش از اجابت دورتر است; چون فرشتگان مى گويند: اين صداى ناآشنايى است.
5. اميد واري به خداوند: دعا كننده بايد با اميد و اطمينان كامل دعا كند و نه با شك و ترديد و سوءظن . در دعاى ابى حمزه ثمالى چنين مى خوانيم: بارلها! مى دانم كه توبراى كسى كه به تواميدوار است در مقام و موضع اجابت هستى . و در اعمال بيست و هفتم رجب چنين آمده است : پروردگارا! با دعا و خواندنى از تو تقاضا و طلب مى كنم كه يك فرد اميدوار تو را آنگونه دعا كرد و تو هم او را به آرزويش رساندى .
6. اصرار و الحاح در دعا: يكى از عواملى كه سبب استجابت دعا مىگردد اصرار در دعا مىباشد. خداى متعال بنا به دلائلى گاهى اوقات دعاى بنده خويش را سريعاً ا جابت نمىكند حال يا به علت گناهى كه انجام داده و بايد توبه كند و يا به علت عدم وجود شرايط لازم و نياز به فرصت براى استجابت دعا از مجراى طبيعى و يا به جهت اين كه خداى متعال مىخواهد بندهاش ارتباط خود را با او بيشتر كند و به درگاه او توجه زيادتر داشته باشد بنابراين اصرار در دعا خود مىتواند عاملى در استجابت دعا محسوب شود. و خود اصرار ورزيدن در دعا موجب خوشنودى خداوند متعال است. امام باقر (ع) مىفرمايد: بدرستى كه خداوند متعال كراهت دارد از اصرار مردم نسبت به يكديگر براى اداى حاجات در حالى كه آن را براى خود دوست دارد. (12) و نيز مىفرمايد: به خدا قسم اصرار نمىورزد بنده مؤمن بر خداوند متعال براى حاجتى مگر اين كه آن را برآورده مىسازد. (13). رسول اكرم (ص) مىفرمايد:خداى متعال درخواستكننده را دوست دارد. (14) بنابراين اصرار در دعا به پيشگاه الهى گذشته از اينكه موجب برآورده شدن حاجت مىشود. فى نفسه امرى مطلوب و مورد عنايت خداوند متعال مىباشد بدين جهت هيچگاه نبايد از تأخير در استجابت دعا دلگير و نا اميد شويم. پيامبر اسلام (ص) مىفرمايد: خدا رحمت كند بندهاى را كه از خداوند متعال حاجتى را درخواست كند و بر آن اصرار بورزد. چه حاجتش برآورده شود و چه برآورده نگردد. (15) به اجابت نرسيدن دعا هرگز نبايد باعث نااميدى از رحمت پروردگار شود; زيرا گاهى ممكن است دعاى شخص تا 20 سال به تإخير بيافتد. (16). در برخى از موارد خداوند دعاى بنده را مستجاب نمى كند, چون دوست دارد صداى بنده خود را بشنود و همواره او را بردرخانه اش ببيند. (17) اى بسا مخلص كه نالد در دعا تا رود دود خلوصش برسما پس ملايك با خدا نالند زار كاى مجيب هر دعاى مستجار بنده مومن تضرع مى كند او نمى داند بجز تو مستند تو عطا بيگانگان را مى دهى ازتو دارد آرزو هر مشتهى حق بفرمايد: نه از خوارى اوست عين تإخير عطا يارى اوست خوش همى آيد مرا آواز او وآن خدايا گفتن و آن راز او 7. توسل به اولياي الهي: وسيله قرار دادن كساني كه مي توانند ميان ما و خداوند واسطه شوند، باب وسيعي دارد. هر كسي به هر مقداري كه نزد خداي تعالي عزيز و آبرومند است ، مي تواند وسيله انسان به درگاه الهي براي رسيدن به حاجت ها و نيازها باشد و در امر استجابت دعا وساطت نمايد. برترين كساني كه از وجاهت و آبرومندي كامل نزد خداوند برخوردارند، معصومين (ع) هستند. پس از ايشان البته مقربان درگاه الهي از اهل معرفت و كمال و حتي مومنان و كساني كه اجمالا آبرومند هستند، وسيله خداوند محسوب مي شوند. پيامبر اكرم(ص) فرموده است: «خداوند عزوجل مىفرمايد: اى بندگان من! گرامىترين خلق و پرفضيلتترين آنان نزد من، محمد و برادرش على و امامان بعد از وى هستند. اينان «وسيله»ها به سوى من مىباشند. هر كس حاجتى دارد و نفعى را طالب است و يا دچار حادثهاى سخت و زيانبار گشته و برطرف شدن آن را مىخواهد، مرا به محمد و آل طاهرينش بخواند تا به نيكوترين وجه حاجت او را برآورم» (18) پس از اينكه آدم ابوالبشر مرتكب ترك اولى شد، در مقام توبه به پيشگاه خداوند عرضه داشت: پروردگارا به حق محمد(ص) از تو مىخواهم كه مرا بيامرزى... (19) در كتابها و مدارك معتبر اهل سنت آمده است: هرگاه قحطى و خشكسالى پيش مىآمد، عمر از طريق توسّل به عباس عموى پيامبر، طلب باران مىكرد و مىگفت: به خدا سوگند! عباس وسيله به درگاه الهى و داراى قرب و منزلت نزد او است و خدايا! ما به وسيله عموى پيغمبرمان به تو روى مىآوريم، پس سيرابمان كن» (20). عثمان بن حنيف مىگويد: روزى در محضر پيامبر اكرم(ص) بودم، حضرت به شخصى كه مشكل خود را به ايشان عرضه مىكرد، شيوه دعا و توسّل را چنين تعليم فرمود: برو وضو بساز و دو ركعت نماز به جا آور و پس از آن خداوند را با اين جملات بخوان: «بارخدايا! از تو درخواست مىكنم و به تو روى مىآورم به پيامبرت، پيامبر رحمت. اى محمد! من به حق تو به سوى خدايم روى آوردهام تا حاجتم برآورده شود. خدايا! پيامبرت را در مورد من شفيع قرار ده». (21).
ج- رعايت آداب: رعايت آداب دعا در ارتباط موثر با خداوند نقش به سزايي دارد، در اين قسمت آداب استجابت دعا كه در روايات به آنها اشاره شده، ذكر مىكنيم. از جمله:
1. گفتن بسم الله الرحمن الرحيم در ابتدا
2. فرستادن صلوات 3- 1 بار حداقل
3. استغفار و اظهار فروتني و دوري از حالت طلب كاري و ... . برآوردن حاجت نيازمندان: خدمت به بندگان الهي، به خصوص رسيدگي به وضعيت فقراء اهل ايمان، سبب تقويت ارتباط انسان با خداوند و استجابت دعا مىگردد. طبيعى است كه هر قدر اعمال نيك انسان بهتر باشد لطف الهى به او بيشتر است.
د- شرايط خواسته و حاجت :
1. با حكمت الهى مغايرت نداشته باشد: خداى متعال بر اساس حكمت خود اين عالم را طبق قوانين خاص اداره مىكند و هيچگاه، اين قوانين را نقض نمىكند بنابراين استجابت دعا بايد از كانال قوانين و سنن الهى جريان يابد و اگر دعايى نقض كننده اين مطلب باشد مستجاب نمىشود. زيرا خداى متعال فقط كريم نيست بلكه حكيم نيز هست و هيچ صفتى از صفات او صفت ديگرش را نقض نمىكند. امام على (ع) مىفرمايد خداوند سبحان حكمت خويش را نقض نمىكند بنابراين هر دعايى را مستجاب نمىسازد. (22).
2. مطابق مصلحت باشد: در ضمن شمارش علل گوناگونى كه باعث مىشود حاجات انسان سريعاً اجابت نشود، يكى از مهمترين آن علّتها اين است كه گاهى اوقات انسان از خداوند چيزهايى را درخواست مىنمايد و فكر مىكند اجابت آن به نفع او مىباشد حال آن كه در واقع اجابت آن درخواست به ضرر اوست. درسوره بقره آمده است: «چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد حال آنكه خير شما در آن است و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شرّ شما در آن است». (23).
پانوشت: 1- (غافر 60) 2- كافي، ج2، 467 3- مائده، آيه 35 4- بحار الانوار،ج73،ص329 5- بحار الانوار،ج93،ص358 6- ميزان الحكمه،ج3،ص875 7- اصول كافي،ج2،ص474 8- بحارالانوار،ج93،ص368 9- الميزان،ج2،ص43 10- ميزان الحكمه،حديث5606 11- نيايش امام حسين(ع)در عرفات،ص11 12- ميزان الحكمه،ج2،ص880 13- ميزان الحكمه،ج2،ص880 14- ميزان الحكمه،ج2،ص880 15- ميزان الحكمه،ج2،ص880 16- كافي،ج2،ص355 17- كافي،ج2، ص479 18- بحارالانوار، ج 94، ص 22، ح 20 19- مستدرك صحيحين، ج 2، ص615 20- اسدالغابة، ج 3، ص 165 21- مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 138 22- ميزان الحكمه،ج2،ص876 23- بقره, آيه 216