معنای هدایت و ضلالت
این خود انسان است که باید حق یا باطل را بپذیرد و هیچ اجباری در پذیرفتن از سوی پیغمبران وجود ندارد. وقتی انسانی در جو تبلیغ قرار می گیرد، اگر دنبال هدایت باشد، خدا او را هدایت می کند و اگر هم دنبال هدایت نباشد، خدا او را گمراه می کند.
به این مثال توجّه کنید: دانه های شفّاف، سالم و حیات بخش باران از آسمان نازل می شود و بر سراسر کره زمین می بارد، خورشید عالم گیر نیز با نور پاک و نیروبخش خود بر همه زمینها می تابد. اینها هر دو رحمت الهی است؛ ولی محصول زمین هایی که از این دو رحمت الهی بهره مند شده اند، یکسان نیست.
در زمین های شوره زار، خار می روید و در زمینهای دیگر، گل و گیاه سبز می شود! آیا سبب این اختلاف باران و خورشیدند یا شوره زاری زمین؟
شکی نیست که اشکال از زمین است. اگر به جای تخم خار در آن زمین، تخم گل نهاده یا پاشیده می شد، این خارستان، گلستان می شد؛ پس اگر گفته شود: باران در این زمین خار رویانده است؛ معنایش این نیست که باران خارآفرین بوده است، بلکه ایراد از خود زمین است.
مسأله هدایت و ضلالت هم درست به همین شکل است. باران رحمت الهی به وسیله پیامبر صلی الله علیه و آله بر همه قلبها باریدن گرفت و همه به آوای ملکوتی قرآن گوش فرا دادند. کسانی که قبلًا زمین دلشان را آماده کرده بودند، هدایت شدند و کسانی که شوره زار دل را به زلال ایمان نشسته بودند و مستعد نشده بودند، گمراه شدند.
خود آیات قرآن نیز این مدّعاً را تأیید می کند؛ مثلًا در آیه دوّم سوره بقره خداوند می فرماید: «ذلِک الْکتابُ لارَیبَ فیهِ هُدی لِلْمُتَّقِینَ» همان کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است.
یعنی هدایت شامل کسانی می شود که پرده های تعصّب و لجاجت را کنار زده باشند و نسبت به حرف حقّ، گوشی شنوا داشته باشند.
و در آیه 26 سوره بقره، خداوند فرمودند: «ما یضِلُّ بِهِ الَّا الْفاسِقِینَ» تنها فاسقان گمراه می شوند.
یعنی اینها اوّل فاسق بودند و زمین دلشان شوره زار؛ سپس خداوند، به خاطر همین فسقشان آنها را گمراه کرد و از باران رحمت و ایمان، خار و کفر روییده شد.
منبع : کتاب مثالهای زیبای قرآن؛ مکارم شیرازی، ناصر، ج 1، ص 211