استقامت و پایمردی در راه هدف
از مسائل مهم مطرح شده در قرآن، استقامت و پایداری است. با بررسی آیات قرآن مشخص می شود که پایداری در قرآن کریم مرتبط با صبر، حلم، ثبات قدم و استقامت است و هر یک از واژه های فوق، مرتبه ای از پایداری را به خود اختصاص می دهند؛ به طوری که صبر و حلم، مقدمه پایداری، ثبات قدم، دومین گام و استقامت سومین و مهم ترین گام در راه رسیدن به پایداری در قرآن است. استقامت و پایداری در قرآن، باعث برخورداری از امداد غیبی و دوری از خوف و حزن می شود. برای استقامت و پایداری، مصداق ها و تمثیلاتی نیز در قرآن ذکر شده است؛ از جمله در سوره فتح آیه 29 که ترسیم بسیار گویایی از اصحاب و یاران خاصّ پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و آنها که در خطّ او بودند، از لسان تورات و انجیل بیان شده است که درس آموزنده ای برای همه مسلمانان در تمام قرون و اعصار به دنبال دارد.
خداوند متعال در بیان اوصاف یاران پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله و ویژگی های آنان می فرماید: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ، رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ، ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوی عَلی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ، وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً.
«محمّد فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند. پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود می بینی، آنها همواره فضل خدا و رضای او را می طلبند، نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است، این توصیف آنها در تورات است، و توصیف آنها در انجیل همانند زراعتی است که جوانه های خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده، و بر پای خود ایستاده است، و به قدری نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وا می دارد! این برای آن است که کافران را به خشم آورد، خداوند کسانی از آنها را که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند وعده آمرزش و اجر عظیمی داده است.»[1]
در این آیه، ترسیم بسیار گویایی از اصحاب و یاران خاصّ پیامبر صلّی اللّه علیه و اله و آنها که در خطّ او بودند، از لسان تورات و انجیل بیان کرده است که درس آموزنده ای برای همه مسلمانان در تمام قرون و اعصار بدنبال دارد.
ابتدا به توصیف یاران پیامبر صلّی اللّه علیه و اله در تورات پرداخته و اوصاف و ظاهر و باطن و عواطف و افکار و اعمال آنها را طیّ پنج صفت چنین بیان می کند:
1- کسانی که با او هستند در برابر کفّار شدید و محکم هستند وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ 2- امّا در میان خود رحیم و مهربانند رُحَماءُ بَیْنَهُمْ آری آنان کانونی از عواطف و محبت نسبت به برادران و دوستان و همکیشانند، و آتشی سخت و سوزان، و سدّی محکم و پولادین در مقابل دشمنان. در حقیقت عواطف آنها در این «مهر» و «قهر» خلاصه می شود.
3- پیوسته آنها را در حال رکوع و سجوع می بینی و همواره به عبادت خدا مشغولند تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً 4- همواره فضل خدا و رضای او را می طلبند یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً 5- نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ سپس به توصیف آنها در یک کتاب بزرگ دیگر آسمانی یعنی «انجیل» پرداخته، چنین می گوید: توصیف آنها در انجیل همانند زراعتی است که جوانه های خود را خارج ساخته سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده و به قدری نمو و رشد کرده و پربرکت شده که زارعان را به شگفتی وا می دارد.
جالب اینکه، در توصیف دوّم که در انجیل آمده نیز پنج وصف عمده برای مؤمنان و یاران محمد صلّی اللّه علیه و اله ذکر شده است. یعنی جوانه زدن، کمک کردن برای پرورش، محکم شدن، بر پای خود ایستادن، نمو چشم گیر اعجاب انگیز. در حقیقت اوصافی که در تورات برای آنها ذکر شده اوصافی است که ابعاد وجودی آنها را از نظر عواطف و اهداف و اعمال و صورت ظاهر بیان می کند و اما اوصافی که در انجیل آمده بیانگر حرکت و نمو و رشد آنها در جنبه های مختلف است.
آری آنها انسان هایی هستند با صفات والا، که آنی از «حرکت» باز نمی ایستند، همواره جوانه می زنند و جوانه ها پرورش می یابد و بارور می شود. همواره اسلام را با گفتار و اعمال خود در جهان نشر می دهند و روز به روز خیل تازه ای بر جامعه اسلامی می افزایند. آری آنها هرگز از پای نمی نشینند و دائما رو به جلو حرکت می کنند، در عین عابد بودن مجاهدند، و در عین جهاد عابدند، ظاهری آراسته، باطنی پیراسته، عواطفی نیرومند و نیّاتی پاک دارند، در برابر دشمنان حق مظهر خشم خدایند و در برابر دوستان حقّ نمایانگر لطف و رحمت او.[2]
«این مثلی است از جامعه ای که منظور قرآن است، نموداری است از آنچه آرزوی قرآن است. قرآن اجتماعی را پی ریزی می کند که دائما در حال رشد و توسعه و انبساط و گسترش باشد.
ویل دورانت می گوید: «هیچ دینی مانند اسلام پیروان خویش را به نیرومندی دعوت نکرده است.» تاریخ صدر اسلام نشان داد که اسلام چقدر برای اینکه اجتماعی از نو بسازد و پیش ببرد تواناست. اسلام هم با جمود مخالف است و هم با جهالت. خطری که متوجّه اسلام است هم از ناحیه این دسته است و هم از ناحیه آن دسته.»[3]
یکی از مفسّرین درباره این تمثیل می گوید:
«این مثل را خداوند برای مسلمانان صدر اسلام آورد، ولی افسوس که ملل اسلام در این عصر چون بر خلاف دستور قرآنی رفتار کردند گرفتار اختلاف و تباهی گشتند و مانند هشیمی که باد او را به هر سو برد دستخوش آمال و اغراض دیگر ملل گشته اند و این تباهی و نکث نتیجه کوری جهالت و خواب غفلتی است که به حکم سنّت الهی بدان دچار شده اند! و مدلول آیه شریفه: وَ لا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ[4] قرار گرفته اند. لیکن نومید نباید بود. چه بعد از موت، حیات و پایان هر روز سیاه روزی سفید بختی است: اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها.[5] عنقریب روزگار عزت و استعلای اسلامیان نیز فرا خواهد رسید...»[6]
پی نوشت ها:
[1] فتح، 29.
[2] تفسیر نمونه، ج 22، ص 113 تا 117، (با تلخیص).
[3] نظام حقوق زن در اسلام، ص 97 و 98.
[4] حدید/ 16: و مانند کسانی نباشند که در گذشته به آنها کتاب آسمانی داده شد، سپس زمانی طولانی بر آنها گذشت و قلب هایشان قساوت پیدا کرد!
[5] حدید/ 17: بدانید خداوند زمین را بعد از مرگ آن زنده میکند.
[6] تفسیر الجواهر، ج 22، ص 23 به نقل از: امثال قرآن، ص 308.
منبع : قاسمی، حمید محمد، تمثیلات قرآنی ویژگی ها اهداف و آثار تربیتی آن