آب و سراب در بیابان
از آنجا که کافران در انجام کارهای خود فاقد انگیزه های معنوی هستند، لذا غالب اعمال آن هااز روی هوی و هوس می باشد. خداوند متعال در قرآن کریم اعمال کفار را به سرابی تشبیه میکند که هیچ حقیقتی نداشته و انسان تشنه آن را از دور آب می پندارند، امّا هنگامی که به سراغ آن می آید چیزی نمی یابد.
قرآن کریم می فرماید: وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَعْمالُهُمْ کَسَرابٍ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً حَتَّی إِذا جاءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئاً وَ وَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ فَوَفَّاهُ حِسابَهُ وَ اللَّهُ سَرِیعُ الْحِسابِ[1]
«و کسانی که کافر شدند اعمال شان همچون سرابی است در یک کویر، که انسان تشنه آن را از دور آب می پندارند، امّا هنگامی که به سراغ آن می آید چیزی نمی یابد! و خدا را نزد آن می یابد و حساب او را صاف می کند و خداوند سریع الحساب است!» این آیه کریمه، اعمال کفّار را تشبیه کرده به سراب بیابانی که انسان آن را آب می پندارد ولی حقیقتی ندارد و آثاری که بر آب مترتّب است را ندارد، رفع عطش نمی کند و آثار دیگر آب را ندارد.
همچنین در این آیه، کفّار تشبیه شده اند به تشنه ای که نزد خود آب گوارا دارد ولی از آن روی گردانیده به دنبال آب می گردد، هر چه مولایش به او می گوید آب حقیقی که اثر آب دارد این است، بخور تا رفع عطشت شود و او را نصیحت می کند ولی او قبول نمی کند. و در عوض پی سراب می رود، و نیز رسیدن مرگ و رفتن به لقاء خدا تشبیه شده به رسیدن به سراب، در حالی که مولایش را هم آنجا می یابد، همان مولا که او را نصیحت می کرد و به نوشیدن آب گوارا دعوت می نمود.[2]
لذا این آیه، اشاره به امیدهای کاذب و خواب های پریشان و خیالات واهی کفّار دارد، که پس از سپری شدن ایّام عمرشان و با مشاهده مرگ به وضوح در خواهند یافت که هر آنچه بدان امید بسته بودند سرابی بیش نبوده و عطش آنها را فرو نشانده است.
«این آیه سخن از کسانی دارد که در بیابان خشک و سوزان زندگی، به جای آب به دنبال سراب می روند و از تشنگی جان می دهند.
در حالی که مؤمنان در پرتو ایمان، چشمه زلال هدایت را یافته و در کنار آن آرمیده اند.»[3]
آری، آنان که خود را از چشمه فیّاض الهی محروم نموده اند و پیوند خود را با خالق هستی گسسته اند، و دل به لذائذ زودگذر دنیوی بسته اند، پس از عمری تلاش و رنج در راه تحصیل ثروت و جاه و مقام، در انتهای راه، خود را چون مسافر تشنه ای خواهند یافت که پس از طی فراز و نشیب بیابان داغ و تفتیده، و با تنی تب دار و افسرده و با پای خسته و پرآبله، و با کامی خشکیده، حال که بر لب چشمه امید رسیده اند، به جای آب سراب یافته اند، و در نهایت پریشانی و پشیمانی و از سوز آتش و عطش درون، جام تلخ مرگ را سر خواهند کشید! و این است سرنوشت دردناک همه کفر پیشگان و دنیا طلبان.
دنیا چو حباب است و لیکن چه حباب
نه بر سر آب بلکه بر روی سراب
و آن نیز سرابی که ببینند به خواب
و آن خواب چه خواب، خواب بد مست خراب.
پی نوشت ها:
[1] نور، 39.
[2] تفسیر المیزان، ج 15، ص 185 و 186. با تلخیص و تصرف اندک.
[3] تفسیر نمونه، ج 14، ص 490.
منبع : قاسمی، محمد حمید، تمثیلات قرآنی ویژگی ها اهداف و آثار تربیتی آن