مَثَل زندگی و آب
دنیای زود گذر و فانی همچون آب است و خدای متعال مال دنیا را مثل به آب زده که اگر به اندازه و به موقع باشد سبب خرمی و شادابی و حیات خواهد شد و اگر از حدّ و اندازه بیشتر باشد، خانه و کاشانه و علف زار و جهان را خراب خواهد کرد.
قرآن کریم می فرماید: (إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیَوهِ الدُّنْیَا کَمَا انزَلْنَهُ مِنَ السَّمَا فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الاَْرْضِ مِمَّا یَاکُلُ النَّاسُ والاَْنْعَمُ حَتَّیَّ إِذَ آ اخَذَتِ الاَْرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّیَّنَتْ وَظَنَّ اهْلُهَاَّ انَّهُمْ قَدِرُونَ عَلَیْهَاَّ اتَیهَاَّ امْرُنَا لَیْلاً اوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَهَا حَصِیدا کَان لَّمْ تَغْنَ بِالاَْمْسِ کَذَالِکَ نُفَصِّلُ الاَْیَتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ). «مثل زندگی دنیا، همانند آبی است که از آسمان نازل کرده ایم؛ که بر اثر آن گیاهان(گوناگون) زمین که مردم و چهارپایان از آن می خورند، می روید تا زمانی که زمین، زیبایی خود را (از آن)گرفته و تزیین می گردد، و اهل آن مطمئن می شوند که می توانند از آن بهره مند گردند؛(ناگهان) فرمان ما شب هنگام یا در روز(برای نابودی آن) فرا می رسد؛(سرما یا صاعقه ای را بر آن مسلّط می سازیم) و آنچنان آن را درو می کنیم که(گویی) هرگز (چنین کشتزاری) نبوده است این گونه آیات خود را برای گروهی که تفکر می کنند، شرح می دهیم».[1]
غیر از این نبود که عیش این جهان
در مثل آبی است کاید ز آسمان
پس به آن آمیخته گشت و عجین
خود نبات الارض که رست از زمین
یا که بعضی ز آن نبات از بوالعجب
مختلط گردد به بعضی زآن سبب
ز آنچه مردم می خورند آن ز اختیار
از حبوب و از بقول و از ثمار
چارپایان هم خورند از آن گیاه
خشک و تر یعنی علوفه سبز و کاه
تا به وقتی که زمین پیرایه اش
باز بگرفت آنچه داد از مایه اش
از نمود و فرّهی کاندر نفوس
بُد مزیّن در نکویی چون عروس
اهل ارض آن را زخود پنداشتند
که بر آن قدرت مگر می داشتند
تا که آمد امر ما شب یا که روز
بهر ویرانی به عرض دل فروز
پس نمودیم آن زمین را در نظر
همچو ارض بدر و یده سر به سر
باطل و برکنده و خشک سیاه
نی در او فری نه آثار گیاه
چیست لَمْ تَغْنَکه موجود او زطمس (نابود کردن)
گوییا هرگز نبوده است او به امْس
همچنین روشن کنیم آیات خویش
بهر قومی که کنند اندیشه بیش.[2]
وجه تشبیه
خداوند متعال در این آیه «زندگی زود گذر» و پر زرق و برق دنیا را به «آب بارانی» تشبیه کرده است که بر سرزمین های آماده فرو ریزد و انواع گیاهان از آن بروید که بعضی قابل استفاده برای انسان ها و بعضی برای حیوانات است و سطح زمین با پوشش گیاهان چنان مزیّن و جذاب می شود که اهل زمین مطمئن می شوند که می توانند از مواهب آن گیاهان بهره گیرند، امّا ناگهان سرمای سخت و یا تگرگ شدید و یا طوفان در هم کوبنده ای بر آن گیاهان اصابت می کند و آنها را چنان در هم می پیچد و درو می نماید که گویی هرگز نبوده است. آری، چنین است ماجرای زندگی انسان ها به خصوص در عصر و زمان ما که گاه یک زلزله یا یک جنگ چند ساعته، چنان یک شهر آباد و خرّم را در هم می کوبد که چیزی جز یک ویرانه یا یک مشت اجساد قطعه قطعه شده باقی نمی گذارد. وه! چه غافلند مردمی که به چنین زندگی ناپایدار دل خوش کرده اند؟!
بعضی از مفسّران در وجه شباهت این تشبیه گفته اند: «باران چو به نهال گل رسد بر لطافت و طراوت آن می افزاید و چون به خاربن گذر کند، تیزی آن خار زیاد تر می شود. و مال دنیا نیز اگر به دست انسان مصلح برسد، با مصرف کردن آن در امور خیریه، بر نیکی و صلاحش افزوده می شود. که رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: «نِعْمَ الْمالُ الصّالِحُ لِلْرَّجُلِ الصّالِحِ؛ چه نیکوست که مال سالم و پاک در دست انسان صالح و خوب باشد» و اگر به دست مفسدان رسد، مادّه فساد و عناد وی زیادتر می گردد»[3]مولوی این حدیث شریف نبوی را در قالب شعری زیبا و به بهترین وجهی تشبیه نموده و گفته است:
مال را گر بهر دین باشی حمول
نِعْمَ مالٌ صالِحٌ خواندش رسول
آب در کشتی هلاک کشتی است
آب اندر زیر کشتی پشتی است.[4]
یعنی آب اگر داخل کشتی باشد، باعث نابودی و غرق شدن سرنشینان کشتی است. ولی اگر زیر کشتی باشد، نه تنها ضربه ای به مسافران نمی زند بلکه وسیله ای است برای رسیدن به مقصد. مال هم اگر در دست انسان صالح باشد و به عنوان یک وسیله از آن در راه خدا و امور خیر و دستگیری از محرومان استفاده کند، بسیار خوب و مایه سعادت است ولی اگر در دست آدم دنیا پرست قرار گیرد و از آن به عنوان هدف استفاده کند، باعث هلاکت خود و جامعه است.
و همچنین گفته اند: چون آب باران به زمین رسد در یک جا قرار نمی گیرد، بلکه به اطراف و جوانب روان می گردد و مال دنیا نیز در یک محل قرار ندارد و به یک کس آرام نمی گیرد و هر روز در دست کسی است و هر شب با کسی عقد مواصلت بندد نه عهد او را وفایی است و نه وفای او را بقائی.
کنج امان نیست دراین خاکدان
مغز و وفا نیست در این استخوان
کهنه سرائیست به صد جا گرو
کهنه و اندر گرو نو به نو.[5]
در تفسیر «کشف الاسرار» منسوب به خواجه عبداللّه انصاری آمده است: «دنیا همچون آب است و خدای متعال مال دنیا را مثل به آب زده که چون به اندازه خویش بود سبب صلاح خلق باشد، و اگر از حدّ و اندازه خویش در گذرد، جهان را خراب کند، همچنین است مال اگر به قدر کفاف باشد دارنده آن منعّم شود و اگر از حدّ خود تجاوز کند و فزونی گیرد موجب کفران و طغیان گردد. و نیز گفته اند: آب هر گاه جاری باشد خوشبو ماند و اگر به جای ماند تغیّر پذیرد. مال نیز چنین است، اگر آن را ببخشند، دارنده آن را ستایش کنند و اگر امساک و بخل پیش گیرند، صاحب آن مذموم و نکوهیده شود.
مال چون آبیست تا باشد روان
فیض می یابند ازو اهل جهان
چند روزی چون کند یکجا درنگ
گنده و بی حاصل است و تیره رنگ
و نیز گفته اند:
آب اگر طاهر و پاک باشد در خور آشامیدن است و اگر نجس و ناپاک بود شرب و طهارت را نشاید، چنین است مال اگر حلال باشد به کار آید و اگر حرام باشد ناپاکی فزاید».[6]و عدّه ای گفته اند: این تشبیه مرکّب است یعنی زندگی دنیا هم به آب تشبیه شده و هم به گیاه که دوران خرّمی و طراوتش بسیار کوتاه است:
منگر به آن که روی زمین فصل نو بهار
مانند نقش خانه مانی مزیّن است
وقت خزان به برگ ریاحین چه بنگری
منصف شوی که لایق بر باد دادنست.
پی نوشت ها:
[1] یونس.24.
[2] تفسیر صفی، ج 1، ص 464 465.
[3] اقتباس از تفسیر منهج الصادقین، ج 4، ص 357.
[4] مثنوی معنوی، انتشارات کلاله خاور، دفتر اوّل، ص 22.
[5] منهج الصادقین، ج 4، ص 357 358.
[6] تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار، ج 4، ص 280.