ویژگی های امامت (شب هشتم محرم ، دکتر رفیعی ، محرم 94)
نویسنده:
حجت الاسلام و المسلمین رفیعی
اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي جَعَلَ اَلْحَمْدَ مِفْتَاحاً لِذِكْرِهِ وَ سَبَباً لِلْمَزِيدِ مِنْ فَضْلِهِ وَ دَلِيلاً عَلَى آلاَئِهِ وَ عَظَمَتِهِ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى حبیبه و خیرة أباالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المنتجبین سیما بقیة الله فی الأرضین
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَکونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ»؛ (توبه: 109)
نثار روحِ همة شهدا، گذشتگان، علما، مراجع عالی مقام، امام عزیز، نثار روح شهدای قم، شش هزار شهید این استان شهدایی که در کنار مضجع شریفشون هستیم در رأس همه سیدالشهدا و فرزندش علیبنحسین ـ علیهم السلام ـ صلواتی عنایت کنید
رجز و شعارهای حضرت علی اکبر در میدان نبرد
شبهای گذشته شعارها و رجزهایی از اصحاب اباعبدالله الحسین ـ علیه السلام ـ را اینجا مطرح کردیم و به اقتضای فرصت توضیح دادیم اتفاقاً امروز یک کتابی دیدم یک آقایی برا ما فرستاده بود به نام شرح رجزهای عاشورا یک جلد بود یک وقتی حالا دوستان خواستند مطالعه کنند که این تک تک رجزهارو کی خوانده چی گفته یکی دو صفحه هم در این کتاب توضیح دادیم رجزهایی که از اصحاب مختلف ما خدمت شما اینجا مطرح کردیم اما این سه شب باقی مانده را دیگه اختصاص میدهیم به اهلبیت و بنیهاشم امشب که شب هشتم هست رجز علیاکبر ـ علیه السلام ـ اون جوانی که برا همه به ویژه جوانها الگوست و الگو بودنش در واقع بخاطر این هست که شباهت خلقی و خلقی و منطقی به پیغمبر گرامی اسلام دارد این شخصیت بزرگوار که در زیارتنامهاش میخوانیم السلام علیک یا أباالحسن مرحوم مقرم یک کتابی دارد به نام مقتل مقرم میگه ایشون دو تا فرزند داشته یکیشون حسن نام داشته بخاطر این بهش میگن یا أباالحسن شخصیتی است که امام معصوم حجت خدا امام صادق وقتی ابو حمزه ثمالی سؤال کرد آقا من میرم کربلا چه جوری زیارت کنه آقا فرمودند میری زیارت قبر جدم أباعبدالله بعد میری صورتتو میذاری سه مرتبه رو قبر علیاکبر و سلام میدی به او ـ صلی الله علیک یا أباالحسن ـ سه مرتبه یعنی شیوة آموزش زیارت علیاکبر را اونم به این شکل حالا این سه مرتبه را بعضیها ذوقی گفتند شاید به این جهت هست که اباعبدالله سه مرتبه صورت رو صورت علی گذاشته به هر حال زیارت از قول امام صادق ـ علیه السلام ـ دربارة این شخصیت نقل شده خب رجزی که ایشون خوانده خواهش میکنم جوانها یک مقداری امشب بیشتر عنایت کنید من یکی دو بیتش فقط عرض میکنم وقتی آمد میدان گفت:
أنا علی بن الحسین بن علی؛ اینکه روشنه من علیم فرزند حسین بن علی ببینید آقایون، جوانها، گاهی یک عبارت کوتاه یک کتاب یک دایرة المعارف یک دوره عقائد هست بیت دوم ایشون دو سه تا کلمه است ولی یک کتاب باید دربارهاش نوشته بشه چی گفت:
أنا علی بن الحسین بن علی من علی بن حسین بن علیم
نحن و بیت الله اولی بالنبی؛ چهار تا کلمه است نحن و بیت الله اولی بالنبی؛ به این خونة کعبهای که شماها میگوئید مسلمانیم دارید رو بهش نماز میخوانید بالأخره سپاه یزید میگفتند ما علیالظاهر مسلمانیم به این کعبهای که میروید طوافش حجش عمرهاش احترام براش قائلید قسم نفرمود به پدرم قسم به جانم قسم بگویند ما پدرت را قبول نداریم به کعبه قسم نسبت به جانشینی پیغمبر نسبت به ادارة جامعه ما اولویت داریم نه حرامزادهها نه ظالمها نه دشمنان نه آدمهایی که هیچ زمینهای درشون نیست نحن و بیت الله اول بالنبی؛ میدانید این یعنی چی آقایون؟ من اصلاً نمیخوام بحثهای اعتقادی عمیقم بکنم ما یک چیزی داریم عقلی به نام نظام اولویت همه جا تو عالم نظام اولویت الان میگن آقا رتبه کنکور این آقایون زیر صد هستند پس بروند فلان رشتهها فلان دانشگاه هیچ کس هم اعتراض نمیکنه إ چرا من دانشگاه فلان و رشتة فلان میگن اولویت این رتبهاش زیر صد هست کسی اعتراض نمیکنه چرا این آقا مثلاً سرهنگ رتبهاش از من پستش از منی که سرورانم یا ستوانم یا درجهدار هستم بالاتر است ایشون پزشک متخصص است چرا رتبهاش از منی که مثلاً پزشک عمومی هستم یا پرستار هستم یا لیسانسم بالاتر است نظام اولویت را همة عقلای عالم تو فوتبال تو پزشکی پیشکسوت بودن بالاتر بودن عالم بودن تو تمام رشتههای بحث دانشگاه حوزه تو کاسبها همه قبول میکنند میگن آقا این اولویت داره اینجا تو دروازه بایسته این اولویت داره بخاطر رتبهاش دانشگاه بره این اولویت داره این عمل جراحی را انجام بده عقل اینو میپذیره منطق اینو میپذیره کاری هم به حسب و نسب نداره این پسرم لیسانسه اون غریبه است دکتراست اون مقدم است برا ریاست این مجموعه برا تدریس این درس فرزندی و حسبی و نسبی و اینهام هیچ کدام نیست
چه چیزی در اسلام مقدم و اولویت دارد؟
ببینید من میخوام این را از آیات قرآن برای شما شاهد بیارم نگاه کنید سورة آل عمران آیة 68 قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ أَوْلَي النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَاللّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ»؛ میدانید اولویت آنهاییکه به ابراهیم میرسند اولویت با کیاست «إِنَّ أَوْلَي النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَاللّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ»؛ اوناییکه از حضرت ابراهیم تبعیت میکنند لذا عموش ابراهیم از خودش دور کرد نگفت چون عمومه پس دنبالم بیاد تبری ازش جست حسب و نسب مطرح نیست اولویت که حالا میگم تو بحث امامت و دین اولویت در چیه؟ این یک چیز منطقی است که علیاکبر میفرماید: به کعبه قسم ما اولویت داریم برا جامعه ما اولویت داریم برا حکومت ما اولویت داریم برا ادارة جامعه نحن و بیت الله اولی بالنبی؛ ما اولی هستیم نسبت به پیغمبر نه چون پسر پیغمبر هستیم نه به دلائلی که حالا خواهم گفت من دو تا داستان اول بگم: آقایی است به نام سعد مال بنیامیه است سعد اموی شما همهاتون بنیامیه را لعنت میکنید میگوئید لعن الله بنی امیة قاطبه؛ گریهکنان اومد پیش امام باقر ـ علیه السلام ـ گفت آقا من بدبخت شدم بیچاره شدم چرا ما را لعنت میکنند دیگه بنیامیهایم آقا فرمود: تو که اموی نیستی گفت چرا آقا من فامیلم اموی جزو امویان هستم فرمود: نه قرآن نخوندی قرآن میفرماید: هر کس از هر خطی که پیروی میکند به اون خط نسبت داده میشه فامیلی و شناسنامهات مهم نیست حضرت ابراهیم میفرمود: آیه قرآن است «فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّک غَفُورٌ رَّحِيمٌ»؛ (ابراهیم: 36) هر کی از من اطاعت کنه دنبالهرو من باشه «فَإِنَّهُ مِنِّي»؛ حالا میخواد توی جبهة مثبت باشه یا منفی هر که از من تبعیت کنه آقا فرمود: سعد تو از ما اهلبیتی منا أهل البیت؛ لذا الان دیگه تو تاریخ به این نمیگن سعد اموی میگن سعد الخیر معروف به چی به سعد الخیر این یک مثال.
مثال دوم پسر نوح قرآن میفرماید: این پسر پسر تو نیست «قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِک إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلاَ تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَک بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُک أَن تَکونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ»؛ (هود: 46) ایشون شناسنامهاش به شناسنامة نوح بود قرآن میگه مال تو نیست سعد شناسنامهاش اموی بود امام باقر میگه تو از مائی اولویت تو شناسنامه و اسم نیست باز یک داستان دیگهای خدمتتون عرض کنم آقایی است به نام عبدالله بن علی بن الحسین معلومه دیگه پسر امام سجاد خیلی هم زیبا بوده خوشتیب بوده بهش میگفتند عبدالله باهر باهر به معنای زیبا عبدالله بن علی بن الحسین فرزند امام سجاد یعنی عموی امام صادق است یعنی برادر امام باقر برادر تنی هست این آدم یک وقتی با امام صادق در افتاد تو قصة درگیری عباسیها که یک شخصی میگه ما خدمت امام صادق بودیم این در زد و وارد شد رفت تو اتاق و شروع کرد تندی به امام صادق داد میزد فریاد میزد توهین میکرد من میگه دو سه بار اومدم برم داخل بزنمش اصحاب گفتند دخالت نکن عموش داره با امام صحبت میکنه گفتم عموش که باشه امام است حجت خداست حق نداره این حرفها را بزنه خلاصه نگذاشتن و ایشونم رفت در بست و رفت راوی این حدیث میگه ما خیلی ناراحت بودیم تا فردا دیدیم باز عبدالله بن علی بن الحسین عموی امام صادق آمد گفتیم هآ دوباره اومده همون حرفهای دیروز را بزنه اما امروز گردنش کج کرده بود سرش پایین انداخته بود تا رسید خدمت امام صادق افتاد رو پای امام صادق عذرخواهی کرد برادرزاده منو ببخشید اشتباه کردم خیلی خلاصه و رفت سؤال کردیم ازش گفتیم دیروز چی بود امروز چی بود گفت دیروز اون حرکتی که انجام دادم شب رفتم منزل خوابم برد در عالم رؤیا آدمهای خوب اوناییکه یه خورده خدا خلاصه بیشتر دوستشون داره نمیذاره گناهشون طول بکشه حدیث داریم با یک خوابی با یک حادثهای زود به خودشون میاره متوجه میشن اینهاییکه هی گناه میکنند سی سال چهل سال پنجاه سال رو هم جمع میشه توفیق توبه پیدا نمیکنند اینا مثل اون دانش آموزی که هر چی تک میاره نمیگن بابات برو بیار این میخواد مردود بشه دنبال یه بهانه میگردن ردش کنند تکلیف نمینویسه کاریش ندارند رد میشه کاریش ندارند دیر میاد کاریش ندارند این نباید خوشحال بشه بگه چقد این معلم منو دوست داره نه رهات کرده اما اون دانشآموزی که تا هیجدهاش میشه شانزده میگن بابات بیار اینو دوسش دارند لذا تو روایات داریم تا مریض میشیم تا خوابی وحشتناکی میبینیم پاتون به یه جایی میخوره اتفاقی تو زندگیتون میافته ناراحت نباشید چون مصیبتهایی که تو زندگی آدم پیش میاد برا گنهکار بخشش است برا مؤمن درجه است رتبه آدم را میبره بالا لذا مواظب باشید که یک وقتی خلاصه از اینجور حوادث خودتون نبازید میگه سؤال کردیم آقا چی شد گفت دیشب خواب دیدم صحرای محشر شده و منو دارن میبرن جهنم همینطور که منو میکشن جهنم هی فریاد زدم أنا ابن رسول الله أنا علی بن الحسین بابا من پسر پیغمبرم من پسر امام معصوم هستم منو کجا میبرید؟ گفتند اتفاقاً همون رسول الله که اسمشو صدا میزنی همون آقا فرموده اینو ببرید جهنم همون آقا فرمود گفتم کجاست رسول خدا منو ببرید خدمتش منو آوردن خدمت رسولخدا با غضب به من نگاه کرد فرمود: حالا دیگه فرزند من را امام بر حق را انکار میکنی با او درگیر میشی از خواب پریدم حدیث داریم ان الله اذا اراد بعبد الخیرا...؛ گاهی تو خواب خدا آدم متوجه خطاش میکنه فهمیدم و اومد عذرخواهی کرد من منظورم اینه ببینید این مال فرزند امام اون مال فرزند نوح و مصادیق دیگهای که ما تو تاریخ داریم نشان میده
مواردی که در اسلام اولویت دارد
بحث اولویت نه رو سنه نه رو حسب نه رو نسبه پس رو چیه میگم حالا رو چیه رو علمه رو عصمت رو تقواست رو جهاد «إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ»؛ (حجرات: 13)
اولیش «فَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ»؛ (نساء: 95)
دومیش «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنکمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ»؛ (مجادله: 11)
سومیش اونیکه علمش تقواش جهادش عصمتش هدایتش بالاتر است اون بالاتر است لذا همین آقا علیبنجعفر، علیبنجعفر خیلی مرد بزرگی علیبنجعفر فرزند امام صادق فرزند بلافصل علیبنجعفر فقیه عالمِ صدها حدیث تو منابع ازش نقل شده پیرمرد قد خمیده امام جواد هفت ـ هشت ساله از در وارد شد امام حجت خدا بابا هنوز عموی پدر امام جواد زنده است یعنی علیبنجعفر عموی پدر امام جواد عموی امام رضاست هنوز زنده است خدا امام جواد 7 ساله را امام قرار داده چرا یک وجهی دارد یک دلیلی دارد بحث سن نیست بحث حسب و نسب نیست بحث اولویت زمانی نیست تمام قد این پیرمرد بلند شد جلوی این بچة هفت ساله بعضیها اعتراض کردند آقا شما پیرمرد ریش سفید عموی پدر ایشون فرمود: ببینید وقتی خدا منو لایق امامت ندانسته ایشون لایق دانسته یک چیزی در ایشون هست که در من نیست این همون اولویت است.
ولایت فقیه
علیاکبر داره روز عاشورا میگه میگه بابا من اصلاً کار آقایون خواهران جوانها به غدیر و جانشینی پیغمبرم فرض کنیم نداریم اصلاً عقل حکم میکنه آیا مدیریت جامعه با حسین بن علی متقی معصوم عالم با قدرت الهی باید باشه یا ابن زیاد یا زید کاذب شارب خمر فاسق فاسد اصلاً دو دو تا چهارتاست این روشنه نحن و بیت الله اولی بالنبی؛ لذا اینو عزیزان من تو بحث ولایت و امامت دقت داشته باشید ما یک شبم گفتم تو بحث دوران غیبتم اگه میگیم ولی فقیه برا همینه ولایت فقیه ولایت علم است ولایت فقیه ولایت تقواست ولایت عدالت میگه فقیه عادل عالم جامع الشرایط ولایت فقیه ولایت عقلی است عقل میپذیره مدیریت جامعه را باید یک عاقل عالم عادل اگر امام باشه که نه وقتی امام در پس پردة غیبت است اون اداره کنه تا امام ظهور کنه امام صادق نفرمود من فلان قشر را برا شما حاکم گذاشتم فرمود: من علما را تو دوران غیبت حاکم گذاشتم فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ؛ این خیلی روشن است حالا بدون هیچ ببینید من بارها تو دانشگاهها گاهی میرم اینو میگم چون مخاطبین ما تو دانشگاه گروههای مختلفی هستند مسیحی هستند اهلسنت هستند شیعه هستند میگم من بیتعصب صحبت میکنم هر کسی بخواهد تو بحث با تعصب صحبت کنه نتیجه نمیگیره بیطرف من یه حدیث میخونم شما این حدیث گوش بدهید امشب صد و سی تا از مصادر اهلسنت و شیعه این حدیث نقل کردند بیست و چهار تا از صحابة پیغمبر این حدیث نقل کردند یعنی این حدیث متواتر است اگه حدیث یک نفر نقل کنه میگن خبر واحد اگه چهار نفر پنج نفر نقل کنند میگن مستفیض اگر خیلی نقل کنند الان یکی میاد به شما میگه تو خیابون تصادف شد این خبر واحد پنج تا میان میگن یه خورده محکمتر یه وقت بیست نفر سی نفر آدم مورد اعتماد شما قبول میکنی این حدیث خطیب خوارزمی جناب خوارزمی که از علمای بزرگ اهلسنت است أخطب خطبای خوارزم تو کتابش این را مناقبش آورده و بیش از صد و سی کتاب این حدیث دارد اونوقت اون آقای ابنتیمیه تئورسیم وهابیت که تمام این حرفهای وهابیها مال اونه قرن هشتم یک کتابی نوشته به نام منهاج السنه که من به نظرم اسمشو باید گذاشت منهاج البدعه این کتاب سنت پیغمبر نیست این بدعت است با کمال پرویی میگه این حدیث سند ندارد از کجا این حرف میزنی آدم یه حرفی بزنه یه سنگی بندازه فرار کنه چرا این حرف میزنی بیش از 130 کتاب این حدیث نقل کرده جوانها حدیث اینه: عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ؛ من امروز دیدم یک آقایی یک کتاب اصلاً راجع این حدیث نوشته البته قبلاً هم دیده بودم حدیث عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ؛ تو مصادر مختلف اهلسنت آمده بعد پیغمبر فرمود: این دو تا را هیچوقت از هم جدا نکنید هر کجا حق علی هر کجا علیست حقه اونوقت کربلا دارند پسر این علیبنابیطالب میکشند میگن بغض لأبیک؛ حالا دیدید چقد رجز علیاکبر قشنگه چیو داره مطرح میکنه با این یک بیت شعر:
ولایت فقیه
و نحن و بیت الله أولی بالنبی؛ داره امامت مطرح میکنه داره اولویت مطرح میکنه داره جایگاه اهلبیت مطرح میکنه اجازه بدهید یک آیه از قرآن براتون بخونم آدرسم میدم این آیه را ببینید خوب عنایت بفرمائید قرآن کریم خطاب به رسولخدا حضرت محمد(ص).
خوب آیه را عنایت کنید چی گفتم اول عرائضم گفتم ما معتقد به نظام اولویتم تو پزشکی اولویت تو مهندسی اولویت تو سخنرانی اولویت تو مرجعیت اولویت تو مسائل نظامی اولویت آخه عقل میپذیره تو ادارة جامعه اولویت نباشه چقد حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ قشنگ فرمود: «أَفَمَن يَهْدِي إِلَي الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ»؛ (یونس: 35) بابا اونیکه خودش نیاز به هدایت داره میتونه جامعه را اداره کنه یا اونیکه هدایت شده اونیکه خودش سواد داره میتونه تدریس کنه یا اونیکه بیسواد اونیکه پزشکی خوانده میتونه طبابت کنه یا اونیکه هیچ اطلاعاتی تو علوم پزشکی نداره امامت عقلی است مدیریت جامعه توسط فقیه در دوران غیبت عقلی است خیلی روشن است نظام اولویت اینو میگه حالا بذارید یک آیه قرآنم براتون بخونم سورة انبیاء آیه 73 امشب برید باز کنید ببینید قرآن کریم میفرماید: ما کسی را امام قرار میدهیم که پنج ویژگی تو زندگیش باشه این آیه راجع حضرت اسحاق و یعقوب اسحاق میدانید پسر حضرت ابراهیم است یعقوب هم نوة حضرت ابراهیم است قرآن میفرماید: ما اسحاق و یعقوب و نسل یعقوب را امام قرار دادیم بخاطر پنج ویژگی من این پنج ویژگی را برای شما بگم: «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاء الزَّکاةِ وَکانُوا لَنَا عَابِدِينَ»؛ (انبیاء: 73) علامه طباطبایی ذیل این آیه میفرماید: امامت انتصابی است خدا باید قرار بده کیلویی نیست انتخاب مردم نیست بیست و یک نفر تو سقیفه پا شدند رأی دادند مگه میخواد یک مسئول برای یک ادارهای انتخاب کنید مدیریت جامعه تازه انتخاب دوم با یک نفر بود انتخاب سوم با شورای شش نفره بود کجای اسلام برای تعیین حاکم اسلامی جانشین پیغمبر خلیفة رسولخدا به این سادگی برنامهریزی میکنه قرآن میفرماید: «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاء الزَّکاةِ وَکانُوا لَنَا عَابِدِينَ»؛ ما بعضیها را امام قرار دادیم با این پنج ویژگی چیه
پنج ویژگی امام:
1. «يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا»؛ مردم را هدایت کند به سمت خدا ابنزیاد میتونه مردم به سوی خدا دعوت کنه معاویه میتونه مردم را به سوی خدا دعوت کنه یه آقایی است توی شام این قصهاشو براتون بگم بعد آیه را توضیح بدم به نام نسائی نسائی از علمای بزرگ اهلسنت است 307 از دنیا رفته یعنی 1100 سال پیش یک کتاب نوشته جوانها اینها را بدانید بخوانید یک کتاب نوشته در فضائل علیبنابیطالب ترجمه شده تو بازارم هست 1100 سال پیش نسائی کتاب فضائل علیبنابیطالب خصائص علیبنابیطالب نوشته اومد شام مردم شام ریختن دورش تا میخورد بهش زدند گفتند کی به تو گفته کتاب راجع علیبنابیطالب بنویسی گفت پس چی بنویسم گفتند کتاب در فضائل معاویه بنویس گفت دروغ بنویسم یا راست گفتند نه دروغ ننویس راست بنویس پیغمبر راجع علیبنابیطالب ـ معاویه ببین چی گفته جمعآوری کن یک جلد کتاب رفت مدتی بعد اومد گفت هر چی گشتم از رسولخدا راجع معاویه یک عبارت بیشتر پیدا نکردم اونم اینه که پیغمبر فرمود: لَا أَشْبَعَ اللَّهُ بَطْنَک؛ انشاءالله هر چی میخوری سیر نشی گفتند اینکه بدتر شد زدنش کُشتنش خفهاش کردند قبرشم تو مکه است تو مقدمهای همین کتابی که گفتم نوشته که نسائی خفق فماته؛ در اثر ضربات کتک خفه شد و از دنیا رفت خودشون کشتنش بابا دنیا شما بیائید تمام کتابهای تاریخی را نمیگم مال شیعه اهلسنت کتابهای دیگه همه را بریزید ببینید چند تا فضیلت برا معاویه و ابوسفیان توش پیدا میکنید هفت جا پیغمبر خدا معاویه و ابوسفیان را لعنت کرد هست تو منابع اومده هفت جا اونوقت برید بگردید مناقب علیبنابیطالب فضائل علیبنابیطالب نه شیعه نوشته باشه ابن عساکر دمشقی سه جلد نوشته اون عالم سنی است ابن ابی الحدید شرح نهجالبلاغه نوشته شیخ محمد دکتر صبحی صالح جبینی ینابیع الموده قندوزی دهها کتاب صدها کتاب در فضائل امیرالمؤمنین غیر شیعه نوشتند بابا جرج جردان مسیحی نوشته اونوقت این علی باید خانهنشین بشه این ابیعبدالله باید سرش بالای نیزه بره یزید شارب الخمر فاسق کاذب که همهاشون نوشتند این بشه امیرمؤمنان ببین چقدر این رجز علیاکبر با همه رجزها فرق میکنهآ رفت تو بحث اعتقادی أنا علی بن الحسین بن علی من علی بن حسین همة حرفمم یک کلمه است نحن و بیت الله أولی بالنبی؛ به خانة خدا قسم ما اولویت داریم در ادارة جامعه ما اولویت داریم نسبت به پیغمبر جایگاهمون بعد هم فرمود: والله لا یحکم فی... بخدا قسم ما راضی نمیشیم این فاسقها حاکم ما باشند این ستمگران بر ما حکومت کنند آیة 73 سورة انبیاء میفرماید: امام ائمه پنج تا کار اساسی دارند «يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا»؛ مردم را هدایت میکنند.
دو: «وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ»؛ همة وجودشون کار خوب یعنی معصوم است یعنی خطا تو زندگیشون نیست اشتباه نمیکنند اگر کسی اشتباه کنه نمیشه ازش تبعیت محض کرد وقتی خدا میفرماید: از سه چیز تبعیت کنید «أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ»؛ (نساء: 59) خدا که جای خودش است خالق هستی است پیغمبر و اولیالامر اگر تو زندگیشون خطا باشه هیچوقت خدا نمیگه همیشه ازشون اطاعت کنید میگه هر وقت درست میگن اطاعت کنید وقتی میفرماید: همیشه اطاعت کنید یعنی هیچ وقت خطا ندارد این هم دومین ویژگی امام.
سوم: «وَإِقَامَ الصَّلَاةِ»؛ نماز تو جامعه پیاده کن ابیعبدالله شب عاشورا برا نماز ظهر عاشورا نماز «وَإِيتَاء الزَّکاةِ»؛ زکات تو جامعه پرداخت بشه «وَکانُوا لَنَا عَابِدِينَ»؛ امام عبد خداست بندة محض خداست حالا امشب برید قرآن را باز کنید سورة انبیاء آیة 73 ببینید چرا خدا میفرماید: اینها امام هستند اولویت با اون کسی است که هدایت میکند فعل خیر دارد نماز و زکات را ترویج میکند تمام وجودش عبودیت خداست این بحثی بود که حالا امشب با یک قدری تأخیر من خدمت شما میخواستم عرض کنم از رجز علیاکبر علیبنالحسین ـ علیه السلام ـ که دست گذاشت روی موضوع اعتقادی لذا من باورم اینه گرچه حالا این بحث را تو این برنامههای جدید سیما ما داریم دنبال میکنیم أخیراً ولی مفصل هم داریم وارد میشیم ولی من اعتقادم اینه جوانها موضوع امامت غیر از نص غیر از غدیر غیر از منزلت غیر از حرفهای پیغمبر گرامی اسلام یک موضوع کاملاً عقلی است فطری است عقل سلیم نمیپذیرد مدیریت جامعه با غیرمعصوم باشد مدیریت جامعه با کسی باشه که امکان خطا تو زندگیشه این پیام رجز جوان رشید اباعبدالله است که أنا علی بن الحسین بن علی نحن و بیت الله اولی بالنبی؛ خب شب هشتم ماه محرم است یادی کردیم امشب از علی بن الحسین ـ علیه السلام ـ این جلسه هم به نام شهدا شش هزار شهیدی که از این استان به شهادت رسیدند شهدای جنگ شهدای انقلاب امشب یادی کنیم از شهید بزرگوار کربلا علی بن الحسین ثوابش به روی همة شهدا به همه عزیزان مخصوصاً این شهدایی که ما در کنارشون و هم جوار با اونها هستیم.
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
خدا رحمت کند مرحوم شیخ جعفر شوشتری میگه ابیعبدالله در شهادت علی اکبر سه بار حالت احتضار براش پیدا شد یعنی رو به مرگ رفت اینقد برای ابیعبدالله سخت گذشت این برداشت خود ایشون هست میگه احتضار اول غالب تهی کردن اول اونجایی بود که اومد گفت بابا اجازه بده برم میدان خیلی سخته برای پدر شما جوانها خب پدر بشید بعداً متوجه خواهید شد امام صادق فرمود: زیباترین شیرینترین چیز برای پدر اینکه فرزند جلوش قدم بزنه یک جوانی خدا بهش داده سختترین همینکه این جوان از دست بره لذا وقتی آمد همون نگاه اول مرحوم شیخ جعفر میگه این احتضار اول برای ابیعبدالله ـ علیه السلام ـ پیدا شد یک نگاه مأیوسانهای از پشت سر به قد و بالای علی کرد
من نگویم که تو ای ماه نرو لیک قدری برم راه برو
محاسنش را به طرف آسمان گرفت اشک ریخت خدایا من هر وقت برا پیغمبر دلمون تنگ میشد به این جوان نگاه میکردیم البته علی رفت با خانوادهام خداحافظی کرد با خواهرا با محرمها خداحافظی کرد مرحله دوم احتضار دوم اونجایی بود که برگشت گفت بابا تشنگی داره منو از پا در میاره پدرها میفهمن من چی میگم اگه یه جوان یه چیزی از بابا بخواد منطقی باشه بابا نتونه انجام بده میسوزه پدر خیلی سخته بابا آب میل طبیعیاش این جوان از ابیعبدالله خواسته ابیعبدالله هم آب در اختیار نداره خیلی برای یک پدر سخت است نتونه به خواستة جوانش جواب بده فرمود: جوانم برو انشاءالله از دست جدت سیراب خواهی شد میدونید استحضار سوم کجا بود اونجایی که صدا زد بابا جان منو دریاب نمیدانم من دو سه تا مقتل معتبر امشب رفتم دیدم مخصوصاً ندیده بودم عرض نمیکردم شنیده بودم قبلاً ولی دیدم تو چند تا مقتل با همة سرعتی که ابیعبدالله به خرج داد مقاتل معتبر نوشتند زینب قبل از ابیعبدالله رسید انکبت علیه؛ خودش انداخت رو بدن علی این جمله را جایی ننوشتن برداشت شاید میخواست این بدن اربا اربا را ابیعبدالله نبینه دیدی گاهی میخوای یک کسی را جدا کنی من تو این جنازة شهدا که میاوردند دیده بودم هر کاری میکنی بلند نمیشه دستش را میگیری خواهش میکنی ابیعبدالله هر چه کرد زینب از رو بدن بلند نشد فأخذ برأسها؛ سر زینب را گرفت از رو بدن علی بلند شد هی صدا میزنه واخیاه و ابن أخیاه واعلیا.
صلی الله علیک یا أبا عبدالله.