پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

عنصر پیام رسانی در حادثه کربلا
سخنران: حجت الاسلام و المسلمین عرفان

اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکيلُ وَ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصير وَ اُفَوِّضُ اَمْری اِلَی اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِيِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً.

السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ.

تقدیم به حضرت امیرالمؤمنین قائد الغُرّ المُحَجَّلين اَسَـدِاللهِ الغـالِب عَلِیَّ ابنَ اَبِیطالِـبٍ، صلوات الله علیه و ساحت عظمای حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ و محضر أعلای حضرت بقیة الله الأعظم امام زمان ـ علیه السلام ـ سه صلوات بلند عنایت فرمائید.

پیام رسانی در حادثه کربلا

به فضل خدای متعال یکی از بحث هایی که مطرح کردیم بحث عنصر پیام رسانی در حادثة کربلا امروز قبل از اینکه بحث را ادامه بدم دو تا سؤال شده و میشه گفت یکیش سؤال یکیش تذکر من این دو تا را بگم و بعد بحث را ادامه بدم.

تذکر راجع نماز جماعت فرموده اند که تذکر داده بشه که آقایون نه فقط در ایام محرم در غیر محرم ها اهتمام بیشتری به نماز جماعت داشته باشد این حداقل مسئلة درستی است که حیفه تو مرکز استان مثلاً بعضی از جماعت ها خلوت باشه یا مساجد خلوت باشه آقای هاشمی نژاد می گفتند تو مسجد لاله زار من نماز میخوندم هر چی می رفتم تو مسجد می دیدم یه پیرمردی زودتر از من اومده تو مسجد یه روز بهش گفتم شما الحمدلله خیلی موفقید هر چی ما میائیم شما زودتر به مسجد اومدی گفت من جوان بودم به حاج شیخ حسنعلی نخودکی که از اولیاء خداست گفتم دوست دارم تو جوانی برم مکه گفت نماز اول وقت بخون با جماعت به آشیخ حسنعلی گفتم دوست دارم یه همسر عالی خدا بهم بده گفت نماز جماعت بخون اول وقت گفتم آشیخ حسنعلی دوست دارم یه کسب و کاسبی تجارت شایستة خدا به من بده گفت نماز اول وقت بخون با جماعت و من در طول سه سال که نماز جماعت با اول وقت خوندم هم کاسبی عالی پیدا کردم هم در جوانی به مکه رفتم هم همسر خیلی عالی پیدا کردم از این جهت دیگه عادتم شده و میرزاعلی قاضی هم فرموده بودند اگر کسی نماز جماعت خوند یا نماز اول وقت خوند و به مقاماتی نرسید منو لعنت کنه خیلی عجیبه خدا توفیق به همه امون بدهد.

توبه حر

نکتة دیگر اینکه سؤال فرمودند حالا نمی دونم ایشون که سؤال کردن هستند تو مجلس یا نیستند به هر حال راجع حضرت حر گفتند که بعضی ها نقل کردند که اینکه موفق شدند حر توبه بکنند وقتی که امام حسین ـ علیه السلام ـ به ایشون گفتند: ثَکَلَتْکَ اُمُّکَ؛ مادرت به عزایت بنشیند به امام حسین ـ علیه السلام ـ عرض کرد هر کس دیگه بود این جمله را به من می گفت اسم مادرش رو می اُوردم ولی مادر شما فاطمة زهرا دختر رسول الله من چیزی نمیتونم بگم آیا این درسته یا درست نیست آیا این علت توبة او بوده یعنی این باعث شده که خدا توفیق به او بدهد توبه کنه از اون کس تاریخ بر میاد ایشون دو تا ادب به خرج داد البته زمینه های دیگری نیز داشته است خودش میگه وقتی که از کوفه حرکت کردم که بیام به جنگ امام حسین به دستور ابن زیاد یه صدای هاتفی را شنیدم یه صدای غیبی را شنیدم که به من گفت مژده باد تو را به بهشت ببینید خیلی نکته است این اول خودش زیرک بوده می دونسته میگه تا که اون صدای غیبی را شنیدم با خودم گفتم این صدای شیطان است و إلا صدای غیبی نباید باشه یه صدای رحمانی نباید باشه من دارم میرم به جنگ پسر دختر پیغمبر و همچنین کسی نباید صدای فرشتة را بشنود یا صدای غیبی به بهشت را بشنود راه من راه بهشت نیست ببینید همون وقت هم تشخیص می داده وقتی که اومد توبه کرد متوجه شد که او صدایی که شنیده بود صدای درستی بود صدای غیبی بود وقتی که جلوی آقا امام حسین(ع) گرفت این کارش خیلی مهم بود حضرت بهش فرمودند: ثَکَلَتْکَ اُمُّکَ؛ مادرت به عزات بنشیند اینجا ادب نشون داد و سخن نگفت.

اقتدای حر به امام حسین علیه السلام

کار مهمی دیگری که کرد این عجیب بود هنگام ظهر که شد امام حسین(ع) فرمودند: من بر اصحابم و فرزندانم نماز میخوانم نماز جماعت تو هم برای اصحابت نماز بخون گفت هیچ گاه این کار را نمی کنم منم میام با اصحابم به شما اقتدا می کنیم خودش اومد حالا راه امام حسین(ع) بسته بود ولی با این حال خودش اومد پشت سر آقا ایستاد نماز هزار نفر سپاهی هم که داشتند اومدن اونا پشت سر امام حسین ایستادن نماز این هم کار دیگری بود که کرد بعد از این کار ببینید این ادب خیلی مهمه من باز هم راجع ادب حرف زدم الله اکبر الله اکبر خدا می دونه ماها متوجه نیستیم که این ادب در قلمروهای مختلف چه می کنه با زندگی ما، سرنوشت ما عجیبه

این ادب یکبار دیگه حرف زدم گفتم براتون که تو دعای عرفه امام حسین(ع) به خدای متعال عرض می کنند: (یا مَنِ اسْتَنْقَذَ السَّحَرَهَ مِنْ بَعْدِ طُولِ الْجُحُودِ)؛ ای خدایی که جادوگران را بعد از عمری انکار حق هدایت کردی داستانش چیه؟ حضرت موسی(ع) وقتی که عصاش را انداختن اژدها شد فرعون جادوگران را جمع کرد گفت بیائید این جادوگر شمام مقابله کنید با جادو جادوگران آمدند رهبری داشتند یه پیرمرد این پیرمرد به جادوگران گفت این موسی و هارون ممکن است مثل ما جادوگر باشند و هیچ احترامی ندارند و ممکنه پیغمبر باشند چون احتمال میدیم پیغمبر باشند ما احترام کنیم تعارف بکنیم وقتی می خواهیم اعمال جادو بکنیم به اونا تعارف بکنیم بگیم شما اول انجام می دید یا ما چون احتمال داره اینا پیغمبر باشه براساس احتمالی که دادند که اینا پیغمبر باشد احترام کردند احترامشون همین تعارف کردن بود در نقل هست همین احترامی که به حضرت موسی و هارون گذاشتند همین احترام باعث شد که عاقبت بخیر بشوند بعد از یک عمر جادوگری بعد از یک عمر غوطه خوردن در باطل خدا آنها را هدایت کرد مؤمن شدند و به مقام شهادت هم رسیدند بزرگان گفتند همین ادبی که حر کرد پشت سر امام حسین ایستاد نماز سپاهشم آورد گفت شما اینجا بایستید نماز به حسین بن علی(ع) اقتدا کنید

و همان ادب دیگری که کرد که اسم مادر امام حسین(ع) را نعوذ بالله به سخنی یاد نکرد این زمینة توبة او شد و این توبه چقدر عالی بود الله اکبر یه نکته که کمتر گفته میشه تو مجالس اینه میگن حر آمد بعد نمیگن حر آورد نه فقط خودش آمد عزیزانشم آورد ظاهراً فرزندانش رو بعضی از برادرانشم آورد همراه خودش یعنی تنهایی نیومد به حمایت امام حسین(ع) و عجیبه نکتة دیگری که کمتر گفته میشه اینه اوناییکه اومدن به حمایت امام حسین(ع) خدای متعال یه برکت عظیمی به نسلشون داد اصلاً این قانون گویا خدا کسانی را که اهل بیتش را حمایت می کنند مورد عنایت قرار می دهد یکی عنایت به نسل حضرت حر چند ساعت یا شاید حدود یک ساعت بیشتر امام حسین(ع) را یاری نکرد یعنی وقتی که اومد با بعضی از عزیزانش توبه کرد به حضرت عرض کرد که اجازه بدهید من بروم از بانوان هم خداحافظی کنم و عذرخواهی کنم اومد از بانوان هم عذرخواهی کرد و خداحافظی کرد و دیگه مستقیم وارد میدان شد زیاد طول نکشید که به شهادت رسید قهرمانانه جنگید البته ادیبانه سخنانی هم گفت و به شهادت رسید این عجیبه الله اکبر با همین مدت فداکاری در راه امام حسین(ع) ببینید خداوند متعال چه چیزهایی عظیمی بهش عنایت کرد یکی بدنش این موثق در تاریخ نقل شده که در زمان شاه طهماسب صفوی وقتی که قبر حضرت حر خراب شد دیدند بدن سالم سالم شاه طهماسب صفوی رفته بود کربلا خبرش کردند بیا تماشا کن اومد تماشا گفت در تاریخ ما شنیده ایم آقا امام حسین(ع) به زخم سر حر دستمال بستن این را هم براتون بگم اون طور که من تو تاریخ دیدم و تو مقاتل زخم بدن هیچ کس را امام حسین نبستن چون زخم آنقدر زیاد بود بر بدن ها که نمی شد ببندی زخم بستن فایده نداشت ولی فقط یه نفر زخمشو بستن و اونم زخم سر حر بود دستمال در آوردن بستن شاه طهماسب صفوی گفت ما این را از مقاتل یافته ایم ببینید دستمال به سرش هست دیدن دستمال هست گفت این دستمال دستمال آقا امام حسین است این را باز کنید برای من برای تبرک اومدن دستمال باز کنن دیدن خون تازه از سر حر داره بیرون میاد گفتن نمیشه این دستمال مخصوص حر.

نکتة دیگه این آقا این حری که به این مدت کوتاه آقا امام حسین(ع) یاری کرد خدا چه نسلی بهش داد علما هستند تو جلسه می دونند که هر مجتهدی امروز رو کرة زمین می خواهد فتوا بدهد باید حتماً کتاب وسائل الشیعه که بیست جلد این فقیه داشته باشه بتونه مطالعه کنه و بهش فتوا بده این کتاب وسائل الشیعه بیست جلدی نوشتة شیخ حر عاملی است شیخ حر عاملی قبر شریفشون مشهد این شیخ حر عاملی کی بوده؟ یکی از افراد از نسل حر ببینید چه نسلی خدا بهش داد یه نفر از نسل او به این مقام رسید که الان مراجع تقلید با مجتهدان ما همه باید این کتاب را داشته باشند کتاب شیخ حر عاملی را مطالعه کنند این یک نفر از نسل حضرت حر.

کرامات و مقاماتی که نصیب نسل حر شد

بعد دیگه این نکته خیلی عجیبه کرامات و مقاماتی که خدای متعال بهش داد که سال های پیش اشاره کردم امروزم سریع بگم ملاعلی کَنی که از مجتهدان و مراجع بزرگ تقلید بوده در زمان شیخ انصاری و در زمان ناصرالدین شاه در تهران ایشون مجتهد بوده و بسیار فقیه به طوری که نمی تونسته در نجف اشرف بر زن و بچه اش خونه تهیه بکنه می آمده شب ها تو مسجد سهله با زن و بچه اش زندگی می کرده یا مسجد کوفه یه ثروتمند بسیار بزرگی از تهران میره نجف و دنبال این بود که این مجتهد عالی مقامی بیاره تهران و این مجتهد رهبری امور شرعی تهران را به عهده بگیره میره نجف تحقیق می کنه میگه مجتهد تهرانی چه کسی را دارید تو حوزه که من ببرمش تهران میگن یه مجتهد عالیقدری است به نام ملاعلی کَنی و این ملاعلی کَنی فقیر حالا برو ببین قبول می کنه بیاد یا نه میاد پیش ملاعلی کَنی ازش دعوت می کنه شما تشریف بیارید تهران بعد هم بهش پیشنهاد می کنه که من ثروت عظیمی را دارم این ثروت را به شما منتقل می کنم یکی از قسمت های این ثروت که من می بخشم به شما یه قنات آبی است از بالای تهران به طرف تهران میاد و زمینه های اطرافش الله اکبر میگه اینارو من همه را می بخشم به شما و شما تشریف بیارید تهران ایشون قبول می کنه ثروت را این بهش می بخشه میاد تهران و تهران که میاد به عظمتی میرسه که وقتی که ناصرالدین شاه می خواسته زنشو بی حجاب ببره انگلستان ایشون به ناصرالدین شاه میگه اگه زنتو بی حجاب بردی انگلستان و برگرداندی به ملت ایران میگم راهت ندن تو ایران ناصرالدین شاه میترسه میگه چشم به مقامی میرسه که ناصرالدین شاه رفته بوده بندرانزلی ملاعلی کَنی نامه می نویسه می فرسته برا ناصرالدین شاه که ناصرالدین شاه با سرعت به تهران برگرد کارهای مهمی در پیش است ملاعلی کَنی وقتی نامه اش میرسه به ناصرالدین شاه، ناصرالدین شاه میخونه و میگه ملاعلی کَنی ما را احضار کرده است باید برگردیم یعنی خودش را فرمان پذیر ملاعلی کَنی می دانسته است حالا همة این مقام ها را ملاعلی کَنی از کجا به دست آورده یه شب یا یه روز میره سر قبر حضرت حر به حضرت حر میگه آقایی دنیا و آقایی آخرت را از آقات امام حسین بر من بگیر شب خواب می بینه حضرت حر را که از آقام امام حسین(ع) آقایی دنیا و آخرت را برات گرفتم و به همچین مقامی میرسه عظیم این توبه و یکی از درس های مهم عاشورا همینه توبه و بازگشت در حادثة عاشورا چند تا توبه داریم توبة حضرت حر مشهور شده زهیر بن غین هم توبة اعتقادی کرد اون عثمانی بود علوی شد وهب یا به تعبیر بعضی دیگر عبدالله بن وهب اون هم توبة اعتقادی کرد مسیحی بود اومد شیعه شد و در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید در شب عاشورا بعضی از مورخان نوشتند سی نفر دیگه که بعضی از مورخان نوشتن اینها ایرانی بودند در سپاه ابن سعد اینها هم توبه کردند و اومدن به امام حسین(ع) پیوستن در میان این توبه ها توبة حضرت حر یک شکوه عظیمی و یک شهرت عظیمی داشت و این هم دستگاه امام حسین(ع) باید یک پایگاهی بشود برای بازگشت همه گنهکاران ان شاءالله خب.

پیام حق

اما بحث ما گفتیم پیام رسانی یکی از عناصر قیام جبهة حق بود رساندن پیام و اتمام حجت و این پیام حق را رساندن شیوه های گوناگونی داره یکی از شیوه هاش گفتیم موعظه است یکی از شیوه هاش مناظره است گفتگوی دو جانبه یا چند جانبه که امام حسین(ع) تو مسیر کربلا چند تا مناظره داشتند یکی از شیوه هاش خطابه است سخنرانی کردن اگه اشتباه نکنم امام حسین(ع) از مدینه که حرکت کردند تا روز عاشورا هفده تا سخنرانی کردند یکی از شیوه های دیگر رساندن پیام حق به مردم امر به معروف و نهی از منکر است اون شیوه های قبلی که داشتند یک جانبه بود غالباً اون شیوه های قبلی یک خطیب سخنرانی می کرد و این کار خطابه وظیفة خطبا بود مناظره می کرد و این وظیفة علما بود عالم می تواند مناظره بکنه ولی مسئلة امر به معروف و نهی از منکر یک مسئلة عمومی است یک وظیفة عمومی است نظارت عمومی و دخالت عمومی در تهذیب جامعه در امر به معروف و نهی از منکر یکی از کارهای مهم اینه که ما باید معروف و منکر را بشناسیم که چیزی معروف است چه چیزی منکر است یعنی چه چیزی شایسته است از نظر عقلی از نظر عرفی از نظر دینی و چه چیزی ناشایست است چون بسیاری از اوقات معروف منکر میشه منکر معروف میشه حالا من بگم بعضی هاشو بعضی چیزهای دیگر را روزهای آینده خواهم گفت.

امر به معروف و نهی از منکر

یکی از مصیبت هایی که در جامعه به وجود میاد اینه که امر به معروف و نهی از منکر نکنند مردم بی تفاوت باشند منطق به من چه و به او چشه حاکم بشه اون بگه به من چه اون منحرف شد به جهنم اون بگه به من چه قبر من با قبر او جداست این یه مصیبت مهمه وقتی که ما در برابر منکر ساکت شدیم و بی تفاوت شدیم منکر همة زندگی را می گیره و ما قربانی خواهیم شد علامة طباطبایی(ره) در جلد چهار المیزان که راجع امر به معروف و نهی از منکر بحث می کنند یه مثال خوبی می زنند میگن سرنوشت اجتماعی ما مثل سرنوشت کشتی نشستگان است تو کشتی اگر صد نفر دویست نفر نشستن یک نفر میخواد زیر صندلیشو سوراخ کنه دیگران نمیتونن بگن به ما چه اون هم نمیتونه بگه به تو چه زیرصندلی خودمه دارم سوراخ می کنم به تو چه کاری به تو ندارم نه عزیز من تو زیر صندلی خودتو سوراخ کردی آب اومد تو کشتی همه نابود میشن توی دختر که موهاتو بیرون گذاشتی جامعه را به گند کشوندی همه نابود میشن توی پسری که سر چهارراه ایستادی به دختران متلک گفتی مردم را به گناه کشاندی جامعه اگه فاسد شد همه هم سرنوشت میشن وقتی که بلا اومد همه هم سرنوشتن وقتی که جامعه به تباهی کشیده شد خوبان جامعه نیز قربانی میشن ما مثل کسانی هستیم که در کشتی نشستیم و نمی توانیم نسبت به سرنوشت دیگران بی تفاوت باشیم منطق به من چه و به تو چه مال اسلام نیست و عقلانیت هم نداره.

وارونه شدن معقوله ها

یه مصیبت دیگری که پیش میاد مصیبت وارونه شدن معقوله هاست یعنی چه؟ بعضی از چیزهای شایسته در بینش مردم بد میشه یعنی معروف میشه منکر منکر میشه معروف این هم خطر بسیار مهمی است که از خطر اولی بدتر است مثلاً تو جامعة ما ببینید نمونه هاشو من بگم یکی از معروف هایی که منکر شده است خانه داری زنانه خانه داری زن یه افتخار بزرگ بزرگ افتخار یه تابلوی طلایی است حضرت امام فرمود: مردان از دامن زنان به معراج می روند و تاریخ تا هنگامی که زنان خانه دار بوده مردان به رشد و تعالی می رسیدند یکی از دانشمندان یونان میگه میگه زمانی که زنان ما تو خانه نشستن مردان ما بلند شدند سهراب داشتیم ارسطو داشتیم افلاطون داشتیم و دانشمندان هریمث داشتیم پدر فلسفة جهان ولی وقتی که زنان ما بلند شدند به اداره اومدند و به خیابون اومدند و شاغل شدن مردان نشستن مردان تو خونه تخم مرغ پختن بچه عوض کردن بشقاب شستن ببینید شخصیت های بزرگ تاریخ ما کسانی بودند که زن هاشون خانه دار بودند حضرت امام(ره) زنش خانه دار بود استاد مطهری نابغه بزرگ زمان زنش خانه دار بود دکتر بهشتی زنش خانه دار بود مردانی که برخواستن مردانی بودند که زنانی یاوریشون کردند و اینا به مقامات عالیه رسیدند حالا اگر این معروف بزرگ اینکه زن بشینه تو خونه بچه داری کنه شوهرداری کنه خانه داری کنه که افتخار بزرگ پیغمبرخدا محمد مصطفی(ص) فرمودند: اگر زنی بدون اینکه شوهرش طلب بکنه یعنی مردی میاد تو خونه به زنش هیچی نمیگه ولی زن احساس می کنه ممکنه آقا تشنه اشون باشه یه لیوان آب بیاره به شوهرش بدهد این سخن این روایت تو وسائل الشیعه نقل شده پیغمبراکرم(ص) فرمودند: خدا یه شهر تو بهشت بهش می دهد به این زن راجع شعر امام حسین(ع)

من دیدم تو روایت هست (من سطر شعر البیت الحسین)؛ کسی که یه سطر شعر برا امام حسین(ع) بگه خدای متعال یه خانه تو بهشت بهش میدن ولی اینجا مسئلة خانه نیست مسئلة شهر است الله اکبر ببینید شوهرداری چقد عظمت داره در یک روایت دیگری دارد همینکه زن یه چیزی را در خانه جابه جا می کنه می بینه پارچه اینجا بد جایی گذاشته شده می بره یه جای درستی میذاره روکش تاقچه ها را درست می کنه روکش رختخواب را درست می کنه اجر بهش میدن همینکه تو خونه میزاد بعد از اینکه زائید از گناه پاکش می کنند مثل روزی که از مادر متولد شده این معروف خانه داری افتخار خانه داری شایسته است خانه داری ایجاد دانشگاه خانوادگی است پایگاه عروج مردان است حالا این معروف تو زمان ما شده منکر اینکه خانم بیاد تو فرودگاه تو فرودگاه تهران که هر وقت من میام گریم می گیره خانم ها اومدن تو این دکه ها تاکسی تاکسی تاکسی نمیخوای آقا آقا تاکسی تاکسی نمیخوای این تاکسی گفتن شد افتخار اون خانه داری شد ننگ اونوقت اون دختر نفهم بیچاره تو دانشگاه خجالت می کشه بگه مادرم خانه دار است افتخار کن بگو خانه دار است افتخار کن اینکه اشتغال پیدا کنه دختر من از یه سفری می اومدم گفتم که مثلاً وسایلت تو انبار باید بری تو انبار برداری من دیدم یه خانمی را همراه من آخوند کردن که بریم تو انبار بار منو به من بده این شده افتخار با مردان تو انبار رفتن افتخار و تو خانه نشستن فرزند پروریدن ننگ است اینا یکی از فاجعه های بزرگ فرهنگی دوران ماست که معروف ها شده منکر منکرها شده معروف اینکه تو خونه بشینه عفتشو حفظ کنه حجابشو حفظ کنه شوهرداری کنه که برای هر لیوان یه شهری در بهشت بهش بدهند فرزنداری کنه مثل اوناییکه فرزندان بزرگ تاریخ را پروریدن این شده ننگ دخترشون باید خجالت بکشه بگه مادرم خانه دار است و اینکه بره تو فرودگاه یا بره منشی بشه آقای مدیر شرکت بگه چرا امروز آرایش نکردی این شده افتخار اینکه آمار طلاق تو سال گذشته بشه هفده درصد رشد بکنه این شده افتخار و اینکه تو خونه بشینه شوهرداری کنه شده ننگ

افتخار پیامبر به زیادی نسل مسلمانان

نکتة دیگه چی ببینید چقد زندگی ما را گرفته ننگ دیگه آقا این حدیث پیغمبر اگه راس میگی مسلمانی پیغمبر فرمودند: (تَنَاكَحُوا تَنَاسَلُوا)؛ ازدواج بکنید نسل به وجود بیاورید (تَكْثُرُوا فَإِنِّي أُبَاهِي بِكُمُ الْأُمَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَوْ بِالسِّقْط) (جامع الأخبار، ص101) من روز قیامت به شما افتخار می کنم به زیادی نسلم حتی اگر یه بچة سقط شده باشه دوس می دارم امت من از امت های یهودی و نصارا دیگران بالاتر باشند ولی این افتخار این سند افتخار گفتم با هر زایمانی هم گناه زن بخشیده میشه حالا اومده این معروف شده منکر اگر یک کسی ده تا فرزند داشته باشه بچه هاش تو مدرسه خجالت می کشند بگن ما ده تائیم خانمش خجالت می کشه بگه ده تا بچه داریم اگه گفت مأمور سرشماری میگه وای دیگه چی افتخار شده یه بچه داشتن یه بچه دارم جالب اینجاست که همون بچه هام دمار از روزگارشون در میاره این منطق غلط میگن ما میخوایم یه بچه داشته باشیم یا دو بچه که به تربیتش برسیم عوامل تربیتی زیاده به تک فرزند داشتن نیست بعضی ها ده تا بچه دارند مثل آقای الهی قمشه ای من اول خیال می کردم بیست و چهار تا بچه دارند بعد تحقیق کردم گفتند نه بچه هاشون خیلی کم بودند هفده تا بیشتر نداشتن ولی هفده تا بچه میتونن هفده تا کانال تلویزیونی اداره کنند هفده تا هر کدامشون باعث افتخار هستند بعضی ها هم یه بچه دارند تو شهرزاد اصفهان یه مردی اومد جلوی منو گرفت گفت یه پسر تو عالم دارم یه پسر اشک می ریخت مثل چی گفت که کاری به سر ما آورده این یه دونه پسر که مادر این یه دونه پسر وقتی که از خونه می آئیم بیرون می خواهیم برگردیم آرزو می کنه میگه آیا هست حالا که رفتم تو خونه پسرم مُرده باشه من یه کیفی بکنم آیا هست گفت آرزو می کنه اشک می ریزه و می گفت گفتم میام نصیحتش می کنم اومدم رفتم نشستم چند ساعتی نصیحتش کردم حالا ببینید نفس من چقد مؤثره من چقد بیچاره و بدبختم خوب که نصیحتش کردم بعد پدرش گفتم که نصیحت های من اثر گذاشت گفت بله تا صبح تا صبح خوب بود دوباره از صبح یه روز دیگه دیدمش گفتم این تک پسری که توی عالم داری چه کار کرد با تو اشک ریخت خدا شاهد گفت میخوام رو یه مقوا بنویسم بندازم به سینه ام رو مقوا بنویسم از دست پسرم و خودمو به دار بزنم همین گفت دیگه هیچ راه دیگه ای ندارم یه پسر میخوام بنویسم رو مقوا از دست پسرم و خودکشی کنم یه پسر دارم اینطوری میشه.

مربی خداست

اولا که مربی خداست رب خداست اونیکه تربیت می کنه که ما نیستیم ما البته باید وظیفه امون را انجام بدهیم طبق وظیفه با عقلانیت عمل کنیم مربی خداست به این نیست که بگیم یه پسر داشته باشیم که به تربیتش برسیم گاهی یک پسر اینطوری میشن گاهی هم مثل حضرت آیت الله العظمی حکیم یه زن گرفتن به به از اون یه زن نُه تا دختر خدا بهشون داد یه زن دیگه ام گرفتن از اون زن خدا نُه تا پسر بهشون داد این عجیب بود یه زن درست عددها هم رو به روی هم یکی نُه تا دختر یکی نُه تا پسر این نُه تا پسر و نُه تا دختر من میتونم بگم نُه تا پسر شاید یکیشون به مقام اجتهاد نرسید همه مجتهد شدن مربی خداست این چه بازی مسخره ای است که ما در آوردیم برا راحت طلبی یه بچه یا دو بچه اتفاقاً پیغمبر پیش بینی کردند فرمودند در هنگام ظهور آقا امام زمان(ع) مردمی که سه تا بچه دارند میگن کاش دو تا داشتیم خیال می کنند خودشون میتونن تربیت کنند اونقد بدتربیت میشن بچه ها که میگن کاش دو تا داشتیم اوناییکه دو تا دارند میگن کاش یکی داشتیم اوناییکه یکی دارند میگن کاش نداشتیم نداشتیم اینا معروف های که منکر شده منکرهای که معروف شده.

بعد مصیبت دیگر ما چیه ما شیعیان داریم تقلیل بچه پیدا می کنیم سنی ها سی تا چهل تا و پنجاه تا و چهل و هشت تا هیجده تا دارند بچه دار میشن با پول عربستان سعودی تو مناطقی که شیعه با سنی بوده نماینده قبلاً از شیعیان بوده جمعیت اهل تسنن زیادتر شده حالا نماینده از سنی ها شده تو بعضی از مناطق شصت درصد شیعه بوده چهل درصد سنی بوده حالا برعکس شده برعکس شده حالا میگم روزهای آینده که چه معروف هایی که منکر شده چه منکرهایی که معروف شده چه منکرهایی که معروف شده.

ذکر مصیبت

خب امروز قاعدتاً طبق سنت مرسوم مداحان و مرثیه سرایان روز علی اصغر امام حسین(ع) است منهال میگه اون زمان قدیم رسم بوده که می رفتن مکه و از مکه شیعیان می اومدن مدینه زیارت قبر پیغمبرخدا محمد مصطفی(ص) و اگر امامی زنده بوده به به خوشا به حالشون می رفتن زیارت به امام (اتمام الحجه بزیارة الإمام) می گفتن تمام شدن حج به زیارت امام تو سال های بعد هم قرن های بعد اینطوری بوده به به اونا چه حج هایی می رفتن می رفتن مکه و بعد از مکه می اومدن عتبات کربلا و نجف و سامرا و اینها را زیارت می کردند و بعضی ها آنقد ادب داشتن به ایران هم که آمدند اول می رفتن زیارت امام رضا بعد می اومدن به خانه هاشون خوشا به حالش منهال از اوناست رفت مکه امام زنده امام سجاد بودند اومد خدمت امام سجاد(ع) حرف شد از اینکه از کوفه آمدم و رفتم مکه و اومدم الان شما را زیارت کنم امام سجاد فرمودند تو که از کوفه آمدی مردم حالشون خوب بود؟ قاتلان پدرم حالشون چطور بود؟ گفت خوب بود اونا چاق و چله می رفتن و اومدن امام سجاد فرمودند حرمله که علی اصغر ما را کشت چگونه است؟ منهال میگه گفتم اونم چاق و چله داره میره و میاد امام سجاد نفرینش کردن حرمله را منهال میگه این سفر حج من تمام شد اومدم کوفه دیدم چه شلوغی چه انقلابی گفتم چی شده؟ گفتند مختار قیام کرده گفتم کجاست مختار گفتند بیرون شهر است رفتم پیش مختار مختار گفت منهال گفتم بله گفت مگه تو از دوستان ما نیستی از شیعیان نیستی کجا بودی چرا نیومدی منو یاری کنی ما داریم قاتلان امام حسین را ازشون انتقام می گیریم چرا نیومدی ما را یاری کنی گفتم مکه بودم خدمت امام سجاد بعداً رسیدم تازه اومدم کوفه میگیم داشتیم این حرف هارو می زدیم دیدیم چند نفر دویدن و اومدن گفتند: البشاره البشاره؛ مژده مژده مختار گفت چی شده؟ گفتند حرمله را دستگیر کردیم میگه من شاهد بودم حرمله را آوردن رسم مختار این بود که به خود اینها می گفت بگید در کربلا چه کردید به حرمله هم گفت بگو چه کردید؟ حرمله می خواست جگر مختار و شیعیان را آتش بزنه حقیقت کاملاً بیان کرد گفت یکی از کارهایی که کردم این بود وقتی که حسین بن علی(ع) علی اصغرش را در بغل گرفته بود این علی اصغرش اینقد ضعیف و بی تاب شده بود که سرش افتاده بود رو شونة پدرش چون سرش افتاده بود این سفیدی گلوش کاملاً پیدا بود من به ابن سعد گفتم پدر را بزنم یا پسر را؟ گفت مگه سفیدی گلو را نمی بینی میگه من با تیر سه شعبه زدم تو سفیدی گلوی علی اصغر میگه وقتی که تیر را زدم گویا این بچه حال پیدا کرد یه دفعه دیدم دستشو انداخت به گردن امام حسین...

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group