فرا رسیدن ماه محرم را تسلیت عرض می کنم مخصوصا به عزادار واقعی یعنی امام زمان (عج ) . این حادثه ای که باعث ماندگاری اسلام شد و به تعبیر بعضی ها اگر اسلام نبوی الحدوث است ، حسینی البقاء است یعنی اگر آغازش با پیامبر بوده است استمرار آن با خون سرخ ابا عبدالله است که شاید تعبیر حسین منی و انا من حسینی ، اشاره به همین نکته باشد . شما می دانید که کربلا یک سرزمین و عاشورا یک روز کوتاه چند ساعته نیست . درست است که در ساعات محدودی در سرزمین عراق خون چند نفر انسانهای برگزیده روی زمین ریخت اما نه عاشورا یک روز است و نه کربلا یک سرزمین و نه جغرافیای این حادثه محدود به سال 61 هجری قمری نیست . کربلا و عاشورا تا قیامت برقرار است . و همواره همه سرزمین های بشری را تحت تاثیر قرار داده است . به همین دلیل ما از میان یازده امام مان که به شهادت رسیدند و وجود امام زمان (عج) که در قید حیات هستند ، می بینیم که در مورد امام حسین (ع) یک ویژگی هایی است و یک عنایت خاصی روی عزاداری ، نام ، دعا ، زیارت قبرش است که این ویژگی در مورد ائمه ی دیگر به چشم نمی خورد .
و این ویژگی را خود ائمه برای ایشان قائل شده اند یعنی قبل از آنکه امام حسین (ع) به کربلا بیاید و به شهادت برسد می بینیم که ابن عباس میگوید که از سرزمین نینوا عبور می کردیم دیدم آقا امیرالمومنین پیاده شد . یک قدری در این سرزمین گشت و خاک آنرا بویید و بعد فرمود : ای خاک خوشا به حال تو ، انسانهایی روی تو به شهادت می رسند که بی نظیر هستند ، در گذشته سابقه نداشته و در آینده وجود نخواهد داشت ، و شروع به گریه کرد . یکی از یاران میگوید که من پیش خودم این را بعید شمردم که آقا چه می گوید ، امام حسین (ع) که اینجا ایستاده است. بعضی ها در امام شناسی ضعیف بوده اند . وقتی امیر المومنین بعضی حرفها را در مسجد کوفه می زد ، بعضی ها میگفتند که آقا شما غیب میدانید ؟ بعد میگوید که بیست و سه سال از این ماجرا گذشت و من خودم در لشکر عمر سعد بودم . یک روز که در این سرزمین فرود آمدیم یاد کلام آقا افتادم و جالب است که خودش هم پیش امام حسین (ع) آمده و قصه را گفته و امام می پرسد که تو ما را یاری میکنی ؟ او میگوید : من خانواده دارم و امام را تنها گذاشت و به کوفه رفت . بعضی ها چقدر بی توفیق هستند .
رسول اکرم وقتی به قنداقه ی حسین نگاه می کرد میگفت : یزید با من و فرزند من چکار دارد ؟ یا داریم گاهی سینه ، دست ، زیر گلو و پیشانی او را می بوسید . سوال میکردند که چرا شما پیشانی ، سینه ، دست و گلو را می بوسید ؟ می فرمود : من جای سنگها و نیزه ها را می بوسم . این داستان مطرحی بوده است . خدا به موسی فرمود که امت آخر الزمان ده تا ویژگی دارند . ویژگی که در امت های قبل نبوده است مثل حج و نماز جمعه و روزه که به این شکل نبوده است . و یکی دیگر را عاشورا نام برد . موسی گفت : خدایا عاشورا دیگر چیست ؟ خدا فرمود : عاشورا گریه بر حسین و فرزند پیامبر است . این مرثیه ریشه اش به خیلی قبل و حتی به زمان حضرت آدم بر می گردد . وقتی حضرت آدم میخواست توبه کند به او اسامی آموختند و گفتند که خدا را به نام آنها قسم بده تا تو را ببخشد . وقتی جبرئیل نام پنج تن را به او آموزش میداد حضرت آدم به جبرئیل گفت که این حسین کیست که وقتی من نام او را می گویم دلم می لرزد و حالت حزنی به من دست می دهد و جبرئیل برای او تعریف کرد که حسین این قدر تشنه میشود که دیگر آسمان را نمی بیند و دود و غبار می بیند . اولین عزاداری و ابتدایی ترین شکل عزاداری در روز عاشورا و در گودی قتلگاه تشکیل شده است . وقتی عقیله ی بنی هاشم به گودی قتلگاه آمدند گریه کردند و همه را هم به گریه انداخت . نه فقط دوستان گریه کردند بلکه دشمنان هم گریه کردند . تعبیر مقتل این است که دیدم زینب اشک می ریزد ، دوست و دشمن را به گریه میاندازد . عزاداری از آنجا شروع شد .
دشمن می خواست داستان کربلا منتشر نشود و بدنبال تحریف آن بود . می گفتند که جبر بوده و خدا می خواسته که حسین کشته بشود و یزید پیروز شود و یزید این آیه را برای امام سجاد (ع) می خواند : مااصابکم من مصیبه ... . بعد گردن ابن زیاد انداختند و اوگردن عمر سعد انداخت و مغلطه کردند . حکومت هایی که بعد از کربلا سرکار بودند حکومت های ظالمی بودند . از نسل خود بنی امیه تا بنی عباس همه ظالم بوند . شاعر می گفت : بنی عباس در کربلا نبودند تا حسین را بکشند . بجایش متوکل چند بار قبر ابا عبدالله را تخریب کرد . برای زیارت رفتن چقدر انسانها را کشت . در این جو یعنی ائمه ی ما تا 260 که امام حسن عسگری (ع) شهید شدند چگونه مردم را برای حفظ کربلا ترغیب کردند ؟ محور اول تاکید بر زیارت است .صدها روایت در مورد زیارت داریم . بعضی می گوید که زیارت حسین فریضه است . بعضی می گوید که اگر کسی به زیارت امام حسین (ع) رفت ، در روز قیامت از سایر بهشتیان بالاتر است و رتبه ی شان بالاتر است . بعضی ها می گویند که فاطمه زهرا (س) زوار را بدرقه میکند . بعضی میگویند کسانی که به زیارت حسین می روند از درخانه ، چهار هزار فرشته آنها را دنبال میکنند . امام صادق (ع) در سجده دعا می کرد که اگر زوار حسین خرجی کرده اند به آنها برگردان و اگر سختی کشیده اند به آنها راحتی بده .
معاویة بن لهب می گوید که آقا این قدر دعا کردند که به او گفتم آقا چقدر دعا میکنید ؟ آقا فرمود : آنهایی که در آسمان برای زوار حسین دعا میکنند بیشتر از این ها دعا میکنند . امام هادی (ع) بیماری برایشان پیش می آید و به ابو هاشم جعفری پولی می دهد و میگوید به زیارت امام حسین (ع) برو و در آنجا برای شفای من دعا کن و اومی گوید که در ذهن من آمد که شما هم یک امام هستی چرا آنجا دعا کنم ؟ آقا فرمود : خدا بعضی از مواضع را موضعه اجابت دعا قرار داده است و یکی از آنها کربلا است . دور قبر امام حسین (ع) این را نوشته است که خدا بخاطر این جانفشانی تو سه تا جایزه به تو داد .یکی اینکه زیر قبه ی تو دعا مستجاب است البته با توجه به اینکه شرایط آن رعایت بشود . دوم شفا در تربت تو است . فقط خوردن خاک کربلا جایز است و سوم ائمه در نسل تو هستند . مهدی از ولد حسین است . نُه امام میگفتد : انا ابن الحسین . اولین تاکید ائمه بر زیارت بوده است . اگر می توانید زیر آسمان بروید و سه مرتبه بگویید : صل الله علیه یا ابا عبدالله . اسم شما جزء زوار امام حسین (ع) نوشته میشود . اگر می توانیم به کربلا برویم و اگر نتوانستیم از این راه زیارت بکنیم .
توصیه می کنم که این کار را از اول محرم و در طول سال انجام بدهند و انسان با این کار بیمه میشود . یکی از علما را دیدم که وقتی نماز را تمام می کرد ، بعد از تسبیحات میگفت : السلام عیک یا ابا عبدالله و از ایشان سوال کردند که این سنت است ؟ ایشان فرمودند : دهها روایت داریم که در همه حال سلام بر حسین بگویید . و دیگر نکته ای که ائمه روی آن تاکید داشتند برپایی مجالس عزاداری حسین است . به تعداد جمعیت آن نگاه نکنیم یا نخواهیم که چشم هم چشمی بکنیم . لازم نیست که با فلان مداح جمعیت را جمع کنید . یک مجلس ساده کافی است . امام صادق (ع) در منا بود . فردی آمد و گفت که می خواهم شعر بخوانم .امام فرمودند که اینجا منا است جای شعرخواندن نیست . قرآن می فرماید : در منا ذکر خدا را بگویید .فرد گفت که می خواهم درباره ی امام حسین (ع) بخوانم . تا امام صادق (ع) این را شنید بلند شد و پرده ای زد و زنان را از مردان جدا کرد و خودشان هم نشستند . آن شخص مرثیه سرایی کردند . امام خیلی دعا کرد و فرمود که فرشته ها اینجا حاضر شدند ، خدا گناهان گذشته و حال و آینده تو را بیامرزد .
علامه امینی در الغدیر در جلد دوم آورده است که بعد از اینکه اشعار کمیت تمام شد امام فرمودند : خدایا اینقدر به او بده که راضی بشود . دعبل خزاعی وقتی قبل از مرو به او میگویند که اشعارت را بخوان ، می گوید : من آن را پیش امام می خوانم . وقتی خدمت امام رضا (ع) می رسد امام مجلس تشکیل میدهد و حتی مامون هم در آن مجلس شرکت کرد . امام رضا (ع) بر این اشعار خیلی اشک ریخت . امام صادق (ع) در مدینه هم مکرر مجلس عزاداری برپا می کردند . و حتی زمانی اختناق بود که صدای گریه بلند میشود ماموران حمله کردند و امام برای اینکه آنها نفهمند گفت که بچه ای غش کرده است و زنان جیغ و فریاد میکنند . در واقع آقا توریه کردند و منظورشان این بود که علی اضعر غش کرده بوند .
کتابی بنام سیرتُنا و سُنتنا سیرت نَبینا و سُنت نَبینا . سیره ی و سنت ما سیره رسول ماست . پیامبر در بدو تولد امام حسین (ع) برایش مجلس برپا کرد . ببینیم ائمه ما چه جوری مجلس برپا می کردند ؟ یک شاعری اشعار زیبایی خوانده و امام اشک ریخته اند . حرکاتی که امروز با مجالس ما در آمیخته است در آن زمان نبوده است مثل سبک های موسیقی ، غنا ، حرکاتی که موجب سستی عزاداری میشود . منظورم این است که شیوه ی آنها را پیاده کنیم . دعبل همان اشعار را به امام نشان داد . یک عالمی اشعار مداحان ما را ببیند که درآن غلو نباشد. در این اشعار دروغ نباشد . ما واقعا در روضه ها احتیاج به دروغ نداریم. مطالب کربلا خودش این قدر حزن آور است که اگر برای مردم صحیح مطرح شود ، نیازی به این دروغ ها نیست . توصیه ی بعدی گریه بر ابا عبدالله است . چرا این همه روایت در مورد اشک بر اباعبدالله داریم ؟ سوال میکنند که اثر این گریه چیست ؟ بعضی مواقع گریه بر عجز است . مثلا فردی را می خواهند پیش پادشاه گردن بزنند شروع می کند به گریه ولی میثم تمار هیچ وقت این کار را نکرد . مسلم بن عقیل را وقتی پیش ابن زیاد آوردند او ثابت قدم ایستاد . کسی که در اینجا گریه میکند از مرگ می ترسد و حب دنیا دارد . در جنگها اسیری را پیش پیامبر آوردند که گریه می کرد که از روی ترس بود . گاهی گریه از روی تزویر است یعنی همان اشک تمساح . می خواهد دیگران را بسوی خودش بکشد و همراه با دروغ است . در سوره توبه داریم که عده ای پیش پیامبر آمدند و گفتند که ما میخواهیم به جهاد برویم . پیامبر گفت : جهاد شمشیر ، اسب و زره می خواهد . آنها گفتند که ما هیچی نداریم و پیامبر آنها را از جنگ معاف کرد و آنها اشک ریختند . این گریه محرومیت و فقدان است که چرا ما نمیتوانیم به جهاد برویم ؟
یا لیتنا کنا معک فوزا عظیما . یک بُعد گریه ما بر ابا عبدالله گریه ی محرومیت است که چرا من در جنگ نبودم و از او فاصله داشتم . در دعای امام زمان (عج) دارد که من هر صبح و شام بر تو اشک می ریزم .اصلا گریه ی شوق است . شما سالها پدرتان را ندیده اید و وقتی او را می بیند اشک می ریزید . وقتی می گویند که ابوالفضل به شریعه زد و چهار هزار نفر گریختند . انسان از این رشادت و شجاعت گریه اش می گیرد . می گویند که وقتی امام به قلب دشمن می زد دشمن را یک نفر فرض می کرد . و آنها هر عضو امام را یک لشکر فرض می کردند . اینجا اشک انسان جاری میشود . این اشک شوق است و گاهی هم اشک رافت است . در تاریخ قبل از بعث داریم که پیامبر از جایی رد میشدند . عده ای مرغ ها را بسته بودند و به آنها تیر می زدند تا کشته بشوند . پیامبر گفت این ها را با تیر نزنید و نبندید . از اینکه تیر به یک مرغ بسته می خورد ناراحت می شدند . حالا تیر به شش ماهه امام بزنند ، زن و بچه را آواره کنند این ها رافت و تاسف می آورد .
ابن شبیب در روز اول محرم نزد امام رضا (ع) رفت و دید که امام ناراحت است . سوال کرد و امام فرمود : می دانی که امروز اول محرم است ، محرم ماهی است که عرب قبل از اسلام آن را محترم می شمرده است. و در آن ماه جنگ نمیکردند ولی دیدی که در این ماه با حسین چه کردند ؟ خدا هیچ وقت آنها را نیامرزد . ای پسر شبیب به مردم بگو هر مصیبتی داشتید برای امام حسین (ع) گریه کنید . ما آخر مجالس مان گریزی به روضه ی امام حسین (ع) می زنیم و این همان توصیه امام رضا (ع) است . بعد امام فرمود : حسین ما را ذبح کردند یعنی جان داشت و سر او را از بدنش جدا کردند ولی شهیدان کربلا بعد از شهید شدن سر از بدن شان جدا شد . بعضی ها سوال میکنند که دلیل استمرار هر ساله ی عزاداریها چیست ؟ قرآن می فرماید : کسانی که شعائر الهی را پاس بدارند ، اینها نشانه ی تقوی و پرهیزگاری قلبهاست . پاس داشت شعائر یعنی پاس داشت چیزهایی که نشانه ی خداست . خدا می فرماید آن شتری که در منا قربانی می کنید از شعائر الهی است یا صفا و مروه از شعئر اسلامی است . هاجر هفت بار این مسیر را رفته است و هرکس که به حج می رود باید هفت بار این عمل را انجام دهد تا شعائر حفظ شود . ابراهیم در منا قربانی کرده است و هر حاجی باید این کار را در منا انجام بدهد . مکه از شعائر الهی است . بعضی ها می گویند اسراف میشود که این همه قربانی کنیم ؟ خیر این از شعائرالهی است . یکی از شعائر الهی ابا عبدالله الحسین است . بقول مرحوم شوشتری اگر هاجر هفت بار بین صفا و مروه به دنبال آب رفت ، امام حسین (ع) هزاران بار بین خمیه گاه رفت و آمد کرد . اگر ابراهیم حیوانی را قربانی کرد ، امام حسین (ع) صد نفر از یارانش قربانی شدند . چطور است که ما باید از قربانی که بجای قربانی ابراهیم آمد تجلیل کنیم ولی ابا عبدالله که فرزندان و یارانش قطعه قطعه شدند را فراموش کنیم . چرا امام حسین (ع) را تجلیل میکنیم ؟ زیرا پاس داشت شعائر است . و این اختصاص به قشر خاصی هم ندارد . اهل سنت متعدد مقتل نوشته اند مثل مقتل خوارزمی . خوارزمی عالم سُنی است و مقتل امام حسین (ع) نوشته است . در جاهای متعدد در ایران در روز عاشورا خرج می دهند . عزاداری میکنند و سیاه پوش می کنند . امام حسین (ع) بین المللی است . اختصاص به شیعه و اسلام ندارد . همه ی ادیان او را تجلیل و تکریم می کنند . فردی می گفت که نگهبانی در بیمارستان بود که روز عاشورا به هزار نفر غذا می داد و وضع مالی خوبی هم نداشت. گفتند : توکه وضع مالی ات خوب نیست چرا غذا می دهی ؟ گفت : این غذاها برای یک دکترمسیحی است که گرفتاری داشته و نذر کرده و مشکلش حل شده و این غذاها را به من می دهد که بدهم زیرا می گوید که تو مسلمان هستی و این کار را بکن .
خدا در آیه 160 می فرماید : اگر خدا شما را یاری کند هیچ کس نمی تواند شما را زمین بزند و مغلوب کند . اگر خدا شما را یاری نکند چه کسی میخواهد شما را یاری کند ؟ مومنان باید بر خدا توکل کنند . خدا امام حسین (ع) را یاری کرد درست است که شهید شد . فردی از امام سجاد (ع) پرسید که شما پیروزشدید یا یزید ؟ امام فرمودند ببینید که در اذان جد مرا می خوانند یا جد یزید را ؟ خدا خواست که ابا عبدالله بماند و او هم ماند .1
1-متن فوق سخنان دکتر رفیعی در برنانه سمت خداست.