سه شنبه 13 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

محرم فراتر از زمان و مکان
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
 
نحمدک اللهم یا من نوّر قلوبنا بانوار المحبة العلویة، و اکمل لنا دیننا بالولایة المرتضویة و اتمّ نعمته علینا بالهدایة الحیدریة؛ و نصلی و نسلّم علی الخاتم لما سبق و الفاتح لما انغلق و المعلن الحقّ بالحقّ و الدافع جیشات الاباطیل و الدامغ صولات الاضالیل، حبیبک و حبیبنا ابی‌القاسم محمد، صلی الله علیه و علی اهل بیته الاطیبین، الائمة الهداة المعصومین، اهل الذکر و اولی الامر و امناء ربّ العالمین؛ و لاسیّما النور علی النور فی طخیاء الدیجور و الامام المنصور و السراج المستور، مهدیّ هذه الامة و خاتم الائمة، امام زماننا، الحجة بن الحسن العسکری عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف؛ و لعنة الله علی من لم یقرّ بولایتهم أو عدّ نفسه فی عدادهم أو قاس غیرهم بهم، أبد الآبدین و دهر الداهرین
 
                                       
 
دنیا بدون روضه آقا جهنم است
 
یعنی بهار نوکری ما محرم است
 
شکر خدا که خرج عزای تو می شوم
 
روضه به کار و زندگی ما مقدم است
 
 
 
احکام قبل از منبر
 
 
 
آیة الله مکارم شیرازی(دام ظله):
 
سۆال: حضور در مجالس عزاى امام حسین (علیه السلام) در محرّم چه حكمى دارد؟ مستحب است یا واجب؟
 
جواب: حضور در این مجالس مستحب است; ولى اگر مردم به مقدار لازم حاضر نشوند حضور در این مجالس واجب كفایى است.
 
 آیة الله مکارم شیرازی(دام ظله):
 
سۆال: اگر حضور عدّه اى در هیئت، سبب اخلال در امر تعظیم شعائر اسلامى گشته، و باعث هتك حرمت مجالس ائمّه اطهار (علیهم السلام) گردد، آیا براى مسئولین هیئت حق بیرون انداختن و یا حق ممانعت از ورود این افراد محفوظ است؟
 
جواب: حتّى الامكان نباید كسى را از هیئت بیرون كرد; شاید تحت تاثیر واقع شود و هدایت گردد. و در صورت ضرورت باید با زبان خوب عذرشان را بخواهند.
 
 
 
بحمدالله عزادارى براى حضرت اباعبدالله الحسین (ع)  تبدیل به فرهنگ فراگیر شده است. وقتى تبدیل به فرهنگ شد، دیگر زمان و مکان نمى شناسد، از این رو تا نسیم محرّم به مشام جان می‌‌ وزد خود به خود پوشیدن لباس عزا و سیاه پوش کردن کوچه و خیابان ها و مساجد و تکیه ها شروع می‌‌ شود. البته در غیر محرم نیز عزادارى براى امام حسین(ع) در فرصت هاى مناسب برگزار می‌‌ شود، شیعیان به دستور اولیاى دین مخصوصاً به دستور امامان بعد از امام حسین(ع) براى زنده نگه داشتن اهداف امام حسین و فرهنگ عاشورا تلاش و کوشش می‌‌ کنند.
 
امام باقر(ع) در زمینه برپایى عزا در خانه‌ها برای امام حسین(ع) می‌ فرماید: «باید بر حسین(ع) ندبه و عزادارى و گریه کنید و بر اهل خانه خود دستور دهید که بر او بگریند . با اظهار گریه و ناله بر حسین(ع) مراسم عزادارى بر پا کنید و یکدیگر را با گریه و تعزیت در سوگ حسین (ع) ملاقات کنید».[ جواد محدثى ، فرهنگ عاشورا، ص 312، به نقل از کامل الزیارات ، ص 175.]
 
البته روایات دیگری هم که تشویق کننده مومنین برای عزاداری است فراوان است من جمله
 
1-قال رسول الله (ص): ان لقتل الحسین (ع) حرارة فى قلوب المؤمنین لا تبرد ابدا.
 
پیامبراکرم (ص) فرمود: براى شهادت حسین (ع)، حرارت و گرمایى در دل‌هاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‏شود. (جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص556) *
 
2-قال الرضا (ع): من کان یوم عاشورا یوم مصیبته و حزنه و بکائه جعل الله عزوجل یوم القیامة یوم فرحه و سروره.
 
امام رضا (ع) فرمود: هر کس که عاشورا، روز مصیبت و اندوه و گریه‏اش باشد، خداوند روز قیامت را براى او روز شادى و سرور قرار مى‏دهد. (بحارالانوار، ج 44، ص284)
 
3-قال الرضا (ع): کان ابى اذا دخل شهر المحرم لا یرى ضاحکا و کانت الکابة تغلب علیه حتى یمضى منه عشرة ایام، فاذا کان الیوم العاشر کان ذلک الیوم یوم مصیبته و حزنه و بکائه...
 
امام رضا (ع) فرمود: هر گاه ماه محرم فرا مى‏رسید، پدرم (موسى بن‏ جعفر) دیگر خندان دیده نمى‏شد و غم و افسردگى بر او غلبه مى‏یافت تا آن که ده روز از محرم مى‏گذشت، روز دهم محرم که مى‏شد، آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه پدرم بود. (امالى صدوق، ص 111)
 
4-قال رسول الله (ص): یا فاطمة! کل عین باکیة یوم القیامة الا عین بکت على مصاب الحسین فانها ضاحکة مستبشرة بنعیم الجنة.
 
پیامبراکرم (ص) فرمود: فاطمه جان! روز قیامت هر چشمى گریان است، مگر چشمى که در مصیبت و عزاى حسین گریسته باشد، که آن چشم در قیامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى‏شود. (بحارالانوار،ج 44، ص293)
 
5- قال الصادق (ع): من ذکرنا عنده ففاضت عیناه حرم الله وجهه على النار.
 
امام صادق (ع) فرمود: نزد هر کس که از ما (و مظلومیت ما) یاد شود و چشمانش پر از اشک گردد، خداوند چهره‏اش را بر آتش دوزخ حرام مى‏کند. (بحارالانوار، ج 44، ص285)
 
6-قال الصادق (ع):نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همه لنا عبادة و کتمان سرنا جهاد فى سبیل الله. ثم قال ابو عبد الله (ع): یجب ان یکتب هذا الحدیث بالذهب.
 
امام صادق (ع) فرمود: نفس کسى که به خاطر مظلومیت ما اندوهگین شود، تسبیح است و اندوهش براى ما، عبادت است و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست. سپس امام صادق (ع) افزود: این حدیث را باید با طلا نوشت! (امالى شیخ مفید، ص 338)
 
7-قال الرضا (ع): فعلى مثل الحسین فلیبک الباکون فان البکاء علیه یحط الذنوب العظام.
 
امام رضا (ع) فرمود: گریه کنندگان باید بر کسى همچون حسین (ع) گریه کنند، چرا که گریستن براى او، گناهان بزرگ را فرو مى‏ریزد. ( بحارالانوار، ج 44، ص284)
 
8-قال الرضا (ع): یابن شبیب! ان بکیت على الحسین (ع) حتى تصیر دموعک على خدیک غفر الله لک کل ذنب اذنبته صغیرا کان او کبیرا قلیلا کان او کثیرا.
 
امام رضا (ع) فرمود: اى پسر شبیب! اگر بر، حسین (ع) آن قدر گریه کنى که اشک‌هایت بر چهره‏ات جارى شود، خداوند همه گناهانت را که مرتکب شده‏اى مى‏آمرزد، کوچک باشد یا بزرگ، کم باشد یا زیاد. (امالى صدوق، ص112)
 
9-قال الرضا (ع): ان سرک ان تکون معنا فى الدرجات العلى من الجنان فاحزن لحزننا و افرح لفرحنا.
 
امام رضا (ع) به «ریان بن شبیب» فرمود: اگر تو را خوشحال مى‏کند که در درجات والاى بهشت با ما باشى، پس در اندوه ما غمگین باش و در شادى ما خوشحال باش. (جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص
 
 
 
امام خمینی میفرمودند
 
 
 
محرم ماهی است که عدالت درمقابل ظلم و حق در مقابل باطل قیام کرده و به اثبات رسانده است که در طول تاریخ، همیشه حق بر باطل پیروز شده است.
 
محرم ماهی است که به وسیله سیّد مجاهدان و مظلومان اسلام زنده شده و از توطئه عناصر فاسد و رژیم بنی امیه، که اسلام را تا لَبِ پرتگاه برده بودند، رهایی بخشید.
 
این خون سیدالشهدا است که خونهای همه ملتهای اسلامی را به جوش می آورد.
 
محرم ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست، که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد، و ر اه فنای ظالم و شکستن ستمکار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست. و این خود سرلوحه تعلیمات اسلام است برای ملتها تا آخردهر.
 
با حلول ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداکاری آغاز شد. ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد.
 
ماه محرم... ماهی که شکست ابرقدرتها را در مقابل کلمه حق به ثبت رساند. ماهی که امام مسلمین، راه مبارزه با ستمکاران تاریخ را به ما آموخت.
 
شهادت حضرت سیدالشهداء مکتب را زنده کرد.
 
زنده نگه داشتن عاشورا، یک مسأله بسیار مهم سیاسی ـ عبادی است.
 
انقلاب اسلامی ایران پرتویی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است.
 
کربلا را زنده نگه دارید و نام مبارک حضرت سیدالشهدا را زنده نگه دارید، که با زنده بودن او اسلام زنده نگه داشته می شود.
 
ملت بزرگ ما باید خاطره عاشورا، با موازین اسلامی، هر چه شکوهمندتر حفظ نماید.
 
این محرم را زنده نگه دارید، ما هرچه داریم از این محرم است.
 
مجالس بزرگداشت سیّد مظلومان و سرور آزادگان، که مجالس غلبه سپاه عقل بر جهل، و عدل بر ظلم، و امانت بر خیانت، و حکومت اسلامی بر حکومت طاغوت است، هر چه باشکوهتر و فشرده تر برپا شود و بیرقهای خونین عاشورا به علامت حلول روز انتقام مظلوم از ظالم، هر چه بیشتر افراشته شود.
 
عاشورا روز عزای عمومی ملت مظلوم است، روز حماسه و تولّد جدید اسلام و مسلمانان است.
 
فداکاری سیدالشهداء(ع) است که اسلام را برای ما زنده نگه داشته است.
 
ماه محرم، ماه شکست قدرتهای یزیدی و حیله های شیطانی است.
 
شهادت سیّدمظلومان و هواخواهان قرآن در عاشورا ـ سرآغاز زندگی جاوید اسلام و حیات ابدی قرآن کریم بود.
 
سیّدالشهداء(ع) نهضت عظیم عاشورا را برپا نمود و با فداکاری و خون خود و عزیزان خود، اسلام و عدالت را نجات داد.
 
سیدالشهداء(ع) مذهب را بیمه کرد. با عمل خودش اسلام را بیمه کرد.
 
امام حسین(ع) خود و تمام فرزندان و اقربای خودش را فدا کرد و پس از شهادت او اسلام قویتر شد.
 
عاشورا را زنده نگه دارید، که با زنده نگه داشتن عاشورا کشور شما آسیب نخواهد دید.
 
رمز جاودانگى نهضت حسینى نیز زنده نگهداشتن و بزرگداشت شعایر بوده است. امام خمینی فرمود: «الآن هزار و چهارصد سال است که با این منبرها با این روضه ها و با این مصیبت ها و با این سینه زنى ها (دین اسلام) را حفظ کرده اند0( جواد محدثى ، فرهنگ عاشورا، ص 312، به نقل از کامل الزیارات ، ص 313)
 
 پرداختن به عزاداری و ماتم حتی قبل از رسیدن عاشوراء و شهادت نیز پسندیده و مطلوب است.
 
علاوه بر این ، کاروان امام حسین روز دوم محرّم سال 61هجرى وارد کربلا شد، بعد از آن سپاه کوفیان به تدریج وارد شدند و عزا و مصیبت خاندان اهل بیت(ع) از همان زمان آغاز شد. یعنی در واقع مصیبت و سختی خاندان اهل بیت ، مدتها قبل از عاشوراء آغاز شده بود . سپس روز نهم (تاسوعا) کاروان امام را محاصره کامل کرده وروز دهم (عاشورا) آن بزرگوار و یارانش را به شهادت رساندند.
 
بنابراین چون اصل گرفتارى حضرت از دهۀ اول محرم آغاز شده است، پیروان حضرت از اوّل محرم عزادارى مى‌کنند.
 
از نظر تاریخی آغاز عزاداری در دهه اول محرم آن هم به صورت فراگیر همانند عزاداری امروزه را می توان در عصر معزالدولهء دیلمى ازسلسله آل بویه دانست . (مرتضى مطهرى , مجموعه آثار, ج 17 ص 943)
 
 
 
از فرزند امام سجاد(ع) نقل شده که وقتی امام حسین(ع) به شهادت رسید،‌ زن های بنی هاشم لباس سیاه و خشن پوشیدند و از گرما و سرما شکوه نمی کردند.
 
از میان حاکمان معزالدّولة اولین کسى است که فرمان داد مردم شیعهء بغداد در دههء اوّل محرم براى حضرت امام حسین (ع) سیاه بپوشند و بازار را سیاهپوش کنند و در روز عاشورا دکّان ها را ببندند و از طباخى جلوگیرى کنند وتعطیل عمومى نمایند. این مراسم در تمام کشورهاى اسلامى از جمله ایران تا اوایل سلطنت سلجوقیان معمول بود و تا به امروز ادامه دارد.( جواد محدّثى , فرهنگ عاشورا, ص 313 با تلخیص)
 
علاوه بر این عزاداري‏هاي پيش از عاشورا، مقدمه ورود در عزاداري روز عاشورا است. اصل عزاداري براي اباعبداللَّه الحسين(ع) از دستورات و مستحبات اكيد شرع مقدس است؛ اما شكل، نحوه و زمان آن، از عادات و رسوم عرف و مردم تأثير مي‏پذيرد. به عنوان مثال در بعضي مناطق، عزاداري براي حضرت از روز هفتم آغاز شده و تا سوم امام ادامه دارد و در بعضي مناطق عزاداري از اول محرم تا روز عاشورا برقرار است. در بعضي مناطق نيز، روضه‏ هاي مستمر در مواقع مختلف سال - به ويژه از اول محرم تا آخر ماه صفر - ادامه دارد.
 
سیره و سلوک علماء در زیارت و عزاداری سید الشهداء (ع)
 
 
 
وحید بهبهانی
 
 
 
«معروف است که آقا محمد باقر معروف به وحید، زمانی که برای زیارت حرم سید الشهدا (ع) مشرف می شد، اول آستان کفش کن آن جناب را می بوسید و روی مبارک و محاسن شریف خود را بدان می مالید . پس از آن با خضوع و خشوع و رقت قلب به اندرون حرم مشرف می شد و زیارت می کرد و در مصیبت حضرت امام حسین (ع) کمال احترام را مراعات می کرد .» (1)
 
 
 
مرحوم آخوند، ملا آقای دربندی
 
 
 
در حالات این عالم جلیل القدر، که از شاگردان شریف استاد شیخ انصاری است، نوشته اند: «در اقامه مصیبت حضرت سید الشهداء (ع) اهتمامی فراوان داشت و بر آن مواظبت می نمود . در این امر به گونه ای بود که در بالای منبر از شدت گریه، غش می کرد و در روز عاشورا لباس های خود را از بدن در می آورد و پارچه ای به خود می بست و خاک به سر می ریخت و گل به بدن می مالید و با همان شکل و صورت بر منبر می رفت و روضه خوانی می کرد .» (2)
 
 
 
محدث قمی (ره) می نویسد: سید نعمت الله جزایری، چون در اوایل تحصیل، قادر به تهیه چراغ برای مطالعه نبود، از نور مهتاب استفاده می کرد و در اثر کثرت و مطالعه و نوشتن چشمش ضعیف و کم نور شد . از این رو، تربت سید الشهداء و سایر ائمه (ع) را به چشم خود می کشید و از برکت آن تربت ها روشنی دیده اش افزون می گشت، محقق قمی اضافه می کند: این موضوع ابدا جای شگفتی نیست، زیرا دمیری و دیگران نقل کرده اند که: افعی وقتی کور می شود، چشمانش را به گیاهی می مالد و در اثر آن، دوباره بینا می شود . پس در صورتی که خداوند متعال در آن گیاه این خاصیت را قرار داده است، چه عجب که در تربت فرزند پیغمبر (ص) چنین اثری وجود نداشته باشد؟ !
 
ایشان می افزاید: و این احقر نیز، هر گاه به سبب زیاد نوشتن چشمم ضعف پیدا می کند تبرک می جویم به تراب مراقد ائمه (ع) و گاهگاهی به مس کتابت احادیث و بحمد الله چشمم در نهایت روشنی است . (3)
 
 
 
زیارت نامه عشق
 
 
 
در شرح احوال مرحوم شیخ مرتضی انصاری، نواده ایشان آورده اند:
 
از جمله عادتش خواندن زیارت عاشورا بوده که در هر روز، دو بار صبح و عصر آن را می خواند و بر آن بسیار مواظبت می نمود . بعد از وفاتش کسی او را در خواب دید و از احوالش پرسش کرد، در جواب سه مرتبه فرمود: عاشورا . (4)
 
فقیه زاهد عادل، مرحوم شیخ جواد عرب، که مرجع تقلید گروهی از شیعیان عراق بوده، در شب 26 ماه صفر 1336 ه . ق در نجف اشرف در خواب حضرت عزرائیل را می بیند .
 
پس از سلام از او می پرسد: از کجا می آیی؟
 
- از شیراز، و روح میرزا ابراهیم محلاتی راقبض کردم .
 
- روح او در عالم برزخ در چه حالی است؟
 
- در بهترین حالات و در بهترین باغ های برزخ و خداوند هزار ملک موکل او کرده است که فرمان او را می برند .
 
- برای چه عملی از اعمال به چنین مقامی رسیده است؟
 
- برای خواندن زیارت عاشورا .
 
وقتی که آن مرحوم از خواب بیدار می شود، فردای آن شب، به منزل آیت الله میرزا محمد تقی شیرازی، میرزای دوم می رود و چون خواب خود را بر میرزا نقل می کند ایشان می گریند، سبب گریه را می پرسند می فرماید: میرزای محلاتی از دنیا رفت او استوانه فقه بود .
 
گفتند; شیخ خوابی دیده و واقعیت آن معلوم نیست . میرزا می فرماید: بلی خواب است اما خواب شیخ مشکور است نه خواب افراد عادی .
 
فردای آن روز، تلگراف درگذشت میرزای محلاتی از شیراز به نجف مخابره شد و صدق رویای شیخ آشکار گشت . (5)
 
 
 
چاره بلا
 
شهید دستغیب می نویسد: از مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری، نقل شده است اوقاتی که در سامرا مشغول تحصیل علوم دینی بودم، اهالی سامراء به بیماری وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده ای می مردند . روزی در منزل استادم مرحوم سید محمد فشارکی، عده ای از اهل علم جمع بودند ناگاه مرحوم آقا میرزا محمد تقی شیرازی تشریف آوردند و صحبت از بیماری وبا شد که همه در معرض خطر مرگ هستند .
 
مرحوم میرزا فرمود: اگر من حکمی بکنم آیا لازم است انجام شود یا نه؟ همه اهل مجلس پاسخ دادند: بلی . فرمود: من حکم می کنم که شیعیان سامرا از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شوند و ثواب آن را به روح نرجس خاتون، والده ماجده حضرت حجة بن الحسن (ع) هدیه نمایند تا این بلا از آنان دور شود . اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان رساندند و همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شدند . از فردای آن روز تلف شدن شیعه موقوف شد و همه روزه تنها عده ای از سنی ها می مردند به طوری که بر همه آشکار گردید . برخی از سنی ها از آشنایان شیعه خود پرسیدند: سبب این که دیگر از شما کسی تلف نمی شود چیست؟ آنان گفتند: زیارت عاشورا . آنها هم مشغول شدند و بلا از آنها بر طرف گردید . (6)
 
 
 
داستان رسول ترک که روضه امام حسین عوضش کرد
 
لات بود، سر و وضعش خوب نبود، اومد مجلس امام حسین (علیه السّلام)، صاحبان هیئت بیرونش کردند، گفت ای بابا ! مجلس مال یکی دیگه است، حسین ! خیال کردم خیمه، خیمه ی توست اومدم، اگه می دونستم اینها صاحب خیمه اند نمی یومدم، من اصلاً خونه ی اینها نیومدم، تو که می خواستی دست شمر را هم بگیری، آقا باشه !! من رفتم، هی با خودش می گفت: من امشب مجلست را خراب کردم، فردای ان روزدر همان ابتدای روز که هنوز اغلب مردم از خانه خارج نشده بودند شخصی به سمت خانه ی رسول امد و در را زد رسول متعجب از اینکه در این وقت صبح چه کسی با من کار دارد در را باز کرد و دید همان مسئول هیئتی که شب قبل او را از خانه بیرون کرده بود ایستاده اما انگار همه چیز تغییر کرده بود مسئول هیئت او را در اغوش گرفته و می بوسید و از او عذر خواهی می کرد و رسول متعجبانه او را نگاه می کرد و از رسول خواست که هر شب در جلسه حضور پیدا کند اما نمی خواست بیشتر از این توضیح دهد، اما رسول برای دانستن دلیل اصرار و پافشاری کرد و مسئول هیئت با تردید زیادی که در گفتن ماجرا داشت اما بلاخره ماجرا را برای رسول تعریف کرد:
 
او شب قبل خواب صحرای کربلا را دیده بود که در یک طرف خیمه های امام حسین علیه السلام و در سوی دیگر خیمه های لشکریان یزید بود. مسئول هیئت می خواهد برای مشاهده ی اوضاع خیمه های امام حسین علیه السلام جلو برود، اما یک سگ نگهبان از نزدیک شدن او به خیمه ها جلوگیری می کرد و با ان سگ درگیر می شود تا به خیمه ها نزدیک شود اما در حین درگیری به سر ان سگ نگاه می کند و می بیند این سر و صورت رسول است که به بدن سگ متصل شده این رسول بوده که در حال نگبانی از خیمه های امام حسین علیه السلام و یارانش بوده . رسول پس از شنیدن این رویا شروع به گریه می کند و از مسئول هیئت می پرسد:(راست می گویی یعنی واقعا من سگ نگهبان خیمه های امام حسین بودم ؟؟؟؟؟؟؟)و پس از ان با گریه و ناله شروع به در اوردن صدای سگ می کند و با شور و وجد فریاد می کشد :(از این لحظه به بعد من سگ حسینم......خودشان مرا به سگی قبول کرده اند.....)
 
 
 
شکر خدا که زندگی ام نذر روضه هاست
 
شکر خدا که روزی ام از سفره شماست
 
شکر خدا که پای شما سینه می زنم
 
شکر خدا که درد مرا نامتان دواست
 
عمری نفس زدم به هوای نگاهتان
 
عمری سرم به سایه این بیرق عزاست
 
قلبم به بزم هر شبتان خو گرفته است
 
چشمم به خاک خانه تان خوب آشناست
 
بر روی سنگ قبر من این گونه حک کنید
 
اینخانه زاد روضه و مجنون کربلاست
 
روزی اشک چشم مرا مرحمت کنید
 
روزی دیده ای که نذر کرده شماست
 
دل را به بال شال عزا بسته ام مگر
 
یک شب ببینمش که روی گنبد طلاست
 
 
 
روضه پایانی
 
 
 
روضه غلام سیاه
 
امام حسین (علیه السّلام) یه غلام سیاه داره، به نام جون، آمد مقابل امام حسین ایستاد، گفت به من اجازه می دهی برم جان فدایت کنم، فرمود: من تو را آزاد کردم، برو، گفت: آقا یه عمری غلامیت را کردم، برای این که یه روز جونم رو فدات کنم، حالا امروز داری منو رد می کنی؟
 
منو جدا شدن از کوی تو خدا نکند.
 
آقا جان می دونم برای چی داری منو رد می کنی، رنگ پوست من سیاهه، بوی بدنم خوب نیست، ابی عبدالله غلام را در آغوش گرفت، باشه اگه می خوای بری برو ...
 
جنگ نمایانی کرد، افتاد زمین، با خودش می گفت، غلام ! تو غلامی، تو نباید توقع داشته باشی، حسین بیاد بالای سرت، سرت رو به دامن بگیره، دید سرش از خاک جدا شد، چشماش را باز کرد دید ابی عبدالله آمده، امام حسین (علیه السّلام) کاری با این غلام کرد که فقط با جوونش علی اکبر (علیه السّلام) این کار را کرده ، دیدند خم شد، صورت به صورت غلام گذاشت ... .
 
بر روزگار زار خودم گریه می کنم
 
بر دوری ام ز یار خودم گریه می کنم
 
سال هاست می شود حرمت را ندیده ام
 
از دوری از دیار خودم گریه می کنم
 
دیدار کربلای تو دارایی من است
 
از این همه ندار خودم گریه می کنم
 
حالا که غیر صبر مرا راه چاره نیست
 
پس پای انتظار خودم گریه می کنم
 
باشد قبول من حرمت را نخواستم
 
باشد، به احتضار خودم گریه می کنم
 
از این به بعد هم، که نشد زائرت شوم
 
بر حال گریه دار خودم گریه می کنم
 
@@@@
 
نوحه شور
 
(حالا که دستمو گرفتی ول نکن)
 
--
 
حرم شده فكر هر روزم
 
زداغ هجر تو میسوزم
 
جواز نوكریمونو باطل نكن
 
حالا كه دستمو گرفتی ول نكن
 
حرم ندیده ما رو زیر گل نكن
 
حسین ، حسین حسین حسین آقا م حسین
 
روی لبم آه و افسوسه
 
حسرت این نوكر پابوسه
 
تو روضه هات دلم رو عاشق میكنم
 
دلم رو خوش به این دقایق میكنم
 
اگه نیام زیارتت دق می كنم
 
حسین ، حسین حسین حسین آقا م حسین
 
منم که عمریه شیداتم
 
خاک کف پای سقاتم
 
امید من به چشمای دریاییمه
 
كه روشناییه شب تنهاییمه
 
بخر آقا كه این همه داراییمه
 
حسین ، حسین حسین حسین آقا م حسین
 
با این که از دوری بی تابم ،
 
 به یاد شیش گوشه می خوابم
 
تو روضه دلمو عاشق میکنم ،
 
 شبا میون روضه هق هق میکنم ،
 
 اگه نیام زیارتت دق میکنم
 
حسین ، حسین حسین حسین آقا م حسین
 
به مادرت آقا مدیونم
 
از خواهرت زینب ممنونم
 
نشه که من یه وقت بشم از تو جدا
 
قسم به خواهر علی موسی الرضا
 
کرم کن و منو ببر تو کربلا
 
حسین ، حسین حسین حسین آقا م حسین
 
ًًًًًًً@@@@@@@
 
 
 
پی نوشت:
 
 
 
1 . قصص العلما، ص 202 .
 
 
 
2 . قصص العلما، ص 109 .
 
 
 
3 . فواید الرضویه، ص 695 .
 
 
 
4 . زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص 377 .
 
 
 
5 . داستانهای شگفت، ص 273 و 274، داستان شماره 114 .
 
 
 
6 . داستانهای شگفت، ص 399 و 401، داستان شماره 148 .
 
 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group