موضوع عام:میهمانی
مخاطب:عمومی
نمایه:
1 –قناعت غیر واقعی
2–صفای اصحاب پیامبر(ص)
3 –سادگی در مهمانی
4 –حمد بعد از غذا
5 –دلجویی از مهمان
مهمانی سلمان و ابوذر از لطیفه مولانا فخرالدین علی صفی.
ابوذر غفاری به همراه یکی دیگر از صحابه ، مهمان سلمان فارسی بود ، سلمان کمی نان و نمک آورد و گفت اگر رسول خدا(ص) از تکلف نهی نفرموده بود چیز بهتری حاضر می کردم ، ابوذر گفت: اگر مقداری سبزی باشد تکلف نیست. سلمان به دکان سبزی فروشی رفت و چون پولی نداشت آفتابه اش را گرو گذاشت و کمی سبزی خرید وقتی غذا تمام شد ابوذر گفت : الحمدلله الذی قنعنا بما رزقنا، شکر خدای را که ما را به آنچه که روزیمان فرموده قانع ساخته است. سلمان گفت: اگر قانع بودی آفتابه من گرو نمی رفت.
برداشتها:
1 – تکلف در مهمانی مورد پسند اسلام نیست.
2 – تصور قانع بودن گاهی همراه با اصل قناعت نیست. یعنی ممکن است احساس کنیم قانع هستیم ولی در واقع قانع نباشیم.
3 –تکلف به تناسب وضعیت صاحب خانه و شانیت مهمان متفاوت است.
4 –مهمان باید قانع باشد تا صاحب خانه به زحمت نیفتد.
5 –می توان در مواردی با شیرین زبانی امر به معروف و نهی از منکر کرد.
6 –اصحاب پیامبر(ص) با صفا بودند.
7 –در صدر اسلام پذیراییها ساده بود.
8 –یکی از آداب غذا خوردن اصحاب پیغمبر این بود که ؛ بعد از غذا خوردن حمد الهی را به جا می آوردند.
9 –دلجویی از مهمان از ویژگیهای اصحاب رسول خدا است.
منبع:
لطایف الطوایف - مولانا فخرالدین علی صفی –انتشارات اقبال –1373 –ص 311.