شنبه 9 تير 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم
 
معمولا پلها و گردنه ها را در دوطرفش نرده گذاری می کنند که ماشین نه از چپ سقوط کند و نه از راست .. وقتی می خواهید به کسی نصیحت کنید باید مثل کاری که اداره راه می کند . دوطرف را نرده گذاری کنید . مثال می زنم مثلا من دفعه قبل برای شما در باره زهد در دنیا و برکناری از ریاست طلبی و قدرت طلبی گفته باشم . این یک طرف لبه گذاری و نرده گذاریه . این جلسه باید بیام اون طرفش رو نرده گذاری کنم . دقت کردید چی گفتم ؟ فرض کنید من جلسه قبل درباره ی این گفتم که ریاست طلب نباشید . دنبال دنیا نباشید . دنبال شهرت نباشید . دنبال اسم و مقام و پست و اینها نباشید .. خب ممکنه کسی نتیجه بگیره که چه بهتر ؟ من احتیاط کنم از دخالت در سیاست . اینکه اینجور عواقبش مشکوکه .. این وضع شبهه ناکه . به اون وقتی که میخوان صرف دخالت در سیاست کنن صرف خدمت به فقرا ، ایتام ، بیچاره ها ، صرف رفتن زیارت و امثال اینها بکنم . چرا ؟ چون گفته بودیم برای دنیا دخالت در سیاست نکنید . یک طرف مشخص شده . تقصیر او نیست تقصیر ماست . ما وقتی یکطرفه حرف بزنیم مردم یک طرفه میشن . پس ما باید دو طرفه صحبت کنیم . اگر اون جلسه درباره اینکه دخالت اگر شبهه دارید درش نکن . این جلسه باید عکس اون صحبت کنم .. یعنی چه . ؟ گاهی لازم میشه واجب میشه انسان دخالت بکنه . برای اینکه خودش سمتی پیدا بکنه … گاهی لازم میشه تبلیغ بکنه . معناش این نیست که این طرف (آقا) در عالم غفلته . معناش چیز دیگری هست . مثالی براتون میزنم . سرنشین یک اتوبوس هستید راننده حالش به هم خورده یکی را می خواهند داوطلب کنن تا ماشین رو راه ببره تا راننده حالش بهتر بشه . شما اطلاع داری که خودت دست فرمانت خوبه و راننده ماهری هستی . میگی آقایون شاید هم ناشیه . اگر نشست پشت فرمون هممون رو از دره میندازه پایین . حالا چکار می کنی ؟ اونجا با همچین ماشینی . سرنشین ماشین شب راننده حالش بد شده میخوان یک نفر دیگه از مسافرا بیاد پشت فرمون . شاید کسی رو می شناسید تو این جمع که خیلی تو رانندگی بی احتیاطه و خلاف قانون می کنه . دایم برات تبلیغ می کنن که این بشه راننده . شما چکار می کنی ؟ چون میدونی رانندگی خودت به مراتب از او بهتره و میگه اگر ما با این آقا رفتیم ممکنه از کوه پرتمون کنه . جاده کرج – چالوس، اتوبان کاشان به تهران نیست . تو این جاده یک ذره دست فرمون نداشته باشی از اون بالا پرت می شی و می افتی . حالا این اتوبوسه و تو هم ساکنش هستی . عضوش هستی . یک آدم ناشی میخواد بشینه پشت فرمون . تو چکار می کنی ؟ چون میدونی رانندگی خودت بهتره .. شما به مهارتی که گفتی من میدونم . همه میگن ریاست طلبه . میخواد خودشو جلو بندازه . اما خودت دیدی که ما یک جان بیشتر نداریم . موقعی که بشینیم تو این ماشین و راننده اش ایشون باشه ما باید شهادتین بگیم . تلاش می کنی که یارهایی پیدا کنی و اینها رای شان بدهند به تو تا تو بشینی پشت فرمون . حالا میخواهم ببینم  این ریاست طلبیه . ؟ همچین کسی میخواد برای اسم کار کنه . نه میبینی که اگر نیاد جلو یک راننده ناشی رو رای بهش میدن بعد هم از دره پرت میشه پایین . بعد اگر جان سالم به در بردیم یا اینکه بعد از مجروح شدن بهبود پیدا کردیم می آییم تو مردم و می گیم ایها الناس میدونید چه اتفاقی افتاد ؟ می دونید چرا ما از کوه پرت شدیم پایین . ؟ راننده حالش بد شده بود . من هر چه گفتم نکنید می شناسم ایشون رانندگیش خوب نیست و من اعلام کردم حاضرم رانندگی کنم گفتند میخوای دور  را از دست او دربیاری ؟ ببینید جامعه همینطوره . علی (ع) در عصر خودش میدونه اگر این کشتی رو دست او بدن میتونه از غرقاب نجاتش بده و میدونه که اینایی که اومدن زمامداری بکنن اینها اهلش نیستن . خودشون و مردم رو به باد می دهند . حالا علی (ع) چکار می کرد .؟ تلاش می کرد رای بیاره . تلاش می کرد خودش رو به مردم معرفی کنه . برای چی ؟ برای اینکه میگه اگر کشتی رو دادی به ناشی هم خودش غرق میشه و هم مارو غرق میکنه . من برم راننده کشتی رو پیدا کنم تا هم خودم رو حفظ کنم و هم دیگران . اینجوری نیست که همه کسانی که خودشون رو مطرح می کنن جهت ریاست زده به سرشون . اینها میخوان دست نا اهل نیوفته . پس اخلاص به بی میلی داشتن نسبت به قبول مسئولیت ها نیست . چرا ؟ چون من برای اینکه بدنام نشم خودم رو بی تفاوت بگیرم . بعد که از دره پرت شدم پایین یقه چه کسی را بگیرم ؟ یقه خودم رو باید بگیرم . به خودم بگم که خودت رو عرضه نکردی . چرا خودت رو مطرح نکردی . پس گرفتن ریاست برای ریاست غلطه . برای خدمت صحیحه . این معناش دو طرف جاده رو نرده کشی کردن است . هم جوش و حرص بزنی به موقعش نماینده بشی . چرا ؟ چون خودت میدونی بهتر می فهمی و هم اینکه از خودت بهتر اگر سراغ داری معرفی کن ، کاندیدا کن مردم به او رای بدن . به علی (ع) می گفتند : یابن ابی طالب انک لهذا الامر لحریص .پسر ابوطالب برای این ریاست خلافت خیلی جوش می زنی . دلت میخواد رییس بشی .حضرت گفت : شما حریص ترین . چون من از شما وارد ترم . میدونم اگر من زمام اینجا رو به دست بگیرم خیلی کارها جلو میره . اما اگر واگذار کنم به اینهایی که هستن می بینم که یک چیزی از توش درمیاد . پس نگاه کن هر جا خواستی به فرزندت نصیحت کنی ، به اهل بیتت نصیحت کنی دو لبه را نرده کشی کن. یک لبه را نرده کشی نکنید . همیشه وقتی نصیحت می کنید ، بگید : نه خودمون رو کنار بکشیم و بگیم هر چه مردم گفتن خوبه . خوب گفتی خوبه میشه خوب ؟ چون تو خودت رو مطرح نکردی ، او مطرح شد . حالا داره کشتی رو میبره محراب . حالا بزن رو دستت و بگو آخ . کاشکی من از خودم بیشتر دفاع کرده بودم . پس ریاست برای ریاست بده اما برای حکومت و امنیت خوبه . امام راحل می فرمود : من حالا میدونم چرا امامان گاهی از خودشون تعریف می کردن . چون گاهی ضروری میشه . میخواد بگه من این کاره هستم . من توانا هستم . این ریاست طلبی بعضی از علما رو وقتی آمدند زعیم شدند یا توی استان یا توی کشور ، عده ای غیبت اینها کردند که اینها ریاست طلبند . یک عده ای شاید . اما اینها ریاست طلب نبودند. اینها می خواستن توی این ماشینی که ما سوار شدیم دست به راننده خطاکاری ندیم . ماشین تصادف کنه چند تا تلف بشن . اینها خدمتگزار بودند . من به عمر خود دیدم کسانی متهم می شدند به ریاست طلبی . اما بعد از مرگشان مردم متوجه شدند اینها ریاست طلب نبودند. مرحوم آیت الله العظمی بروجردی را نامه بهش نوشته بودند که شما جاه طلبی ! ایشون توی سر درس جواب داد: که من جاه طلب نیستم اما القاء جاه می کنم . یعنی عزتی را که خدا به من داده حرامش نمی کنم . خوب اخلاق همینه . که نه برای اسم و شهرت انسان بیاد کار فرهنگی یا سیاسی بکنه . چون آخرش هلاکته و نه بیاد بره تو خونه بشینه برای خدا ریاست طلب بشه . گرفتید حرف منو ؟برای خدا ریاست طلب بشه . همین که به علی می گفتند یابن ابیطالب انک علی هذا الامر الحریص . می خوای رییس بشی گفت : شما حرص ترید . من میبینم می تونم اداره کنم میگم بدهیدش دست من . شما سر و کارتان میوفته به عده ای که به درد نمایندگی مجلس می خورند . برید قانعشان کنید که اینها ثبت نام کنند. اگر آدمهای توانا ، لایق و در یک کلام امین و قوی بیایند جلو ، انسان قلبش راحت میشه . اما اگر قوی ها و امین ها نیامدند . ضعیف ها و نا امن ها میان . و چون قوی ها برای رضای خدا برای اخلاص جلو نیامده اند ، اینها میان روی کار . و وقتی اومدن روی کار، آن موقع عصاره تون رو می کشند. بعد میخوای خودتون رو ملامت کنید چرا اینطور شد ؟ خودتون کردید . توانا زهد ورزید ، ناتوان مطرح کرد و زمام مردم افتاد دستش . این مصیبت است . پس اخلاق اینه . ریاست را نخواهم برای خودش . اما بخواهیم برای خدمت کردن . پس نصیحت که می کنی دو طرف را لبه گذاری کنید و نرده کشی کنید . به بچه هاتان می خواهید نصیحت کنید دنبال تفریح نباش . دنبال درست باش . خب تفریح نکرد ، خسته و افسرده گرفتار بیماری افسردگی شد به خاطر خود شماست . گفتینش تفریح نکن . اشتباه کردید . او خیال کرد تفریح سم قاتله . تفریح رو رها کرد . افسرده شد . پس به بچه ات نصیحت کن تفریح یادت نره . جز زندگیه . بهش اهمیت بده . براش وقت تعیین کن و براش هزینه کن . اما عمرت رو در تفریح هدر نده . این بر نرده بزار و اون ور هم نرده بزار . همه چیز همینطوره . اخلاق یعنی دو طرف کار را نرده کشی کردن . لباس پوشیدن . خب یه وقت اهمیت نمیدی . یک لباس بدریخت ،  بد طرح می پوشی . موجب انگشت نما شدن میشی . خب غلطه . یک وقتی هم هرچی سرمایه ات هست خرج لباس می کنی . بعد توش در میمونی و این هم غلطه . این بر نرده گزاری …  اون بر هم نرده گزاری . به هر طرف : الذین اذا انفقو لم یسرفوا و لم یشکروا . خدا تمجید می کند از کسانی به عنوان متقی که وقتی خرج می کنند نه بریز و بپاش می کنند و نه خنس گری و کنس بازی درمیارن . نه این . نه اون  . وقتی میخواد به کسی نصیحت کنید ، بگید بدونید اشتباهات به خاطر لبه گذاری نشدنه ، به خاطر نرده کشی نشدنه . ببین کدام طرفش نرده داره . دیگه تو یکبار دیگه نمیخواد اینجا نرده کشی کنی . اون طرفش که نرده نداره نرده بگذار . گرفتید حرف منو ؟ یعنی با طرف معاشرت می کنید می بینید یک طرف رو رعایت می کنه اما از اون طرف کار نشده . شما در معاشرتت اون لبه را به یاد بیار . یک کسی رفته بود خدمت امام رضا (ع) مجاور شهر که همونجا هم در مشهد از دنیا بره . شیرازی بود . یه اتفاقاتی تو فامیلش افتاد که نمی تونست در مشهد اقامت کنه . اومده بود در مشهد بمیره . نشد . ناچار شد برگرده شیراز . رفت حرم و گفت قابل نبودم . میخواستم زیر سایه تون باشم . اشکها ریخت . گریه ها کرد . شب خواب حضرت را دید که گفتند : ناراحت نباش شیراز میری زیارت حضرت سید علاء الدین حسین برو . زیارت او عین زیارت منه . ایشون اومد و سوال بود بین علما که چرا نگفتن حضرت احمد بن موسی (ع) چرا نگفتن سید میرمحمد (ع) ببین نگفتم کدوم طرفش لبه نداره همون طرفش لبه بذار . حضرت دیده بودند احمد بن موسی (ع) زائر دارد . سید میر محمد (ع) زائر دارد . اون طرف لبه گذاری شده . سید علاء الدین حسین (ع) اون موقع زائر نداشته . حضرت این طرف رو لبه گذاری کرد . گارد کشی کرد . یعنی به او گفت برو آنجا زیارت . یک چیز از این روشنتر براتون بگم . زیارت رجبیه . توقیعی است از امام زمان (عج) . بیایید بخونیدش . اللهم انی اسئلک بالمولودین فی رجب ، محمد بن علی و…… ……….. لدیه رغب . اونوقت دید زیارت کاملی است . خب همه میدونن که امام علی تو رجب . حضرت فقط گفت اللهم انی اسئلک بالمولودین فی رجب ، امام جواد (ع) و امام هادی (ع) را گفت . امام علی (ع) را نگفت . چرا نگفت ؟ چون دید اونطرف لبه گذاری شده ، گارد کشی شده . حضرت زائر داره . این دو تا غریب ماندند . حضرت زیارت را به نام این دوتا کرد . اسم جدش علی (ع) با اینکه مولود در رجب نبرد . این زیارت شاهد مثال داره از این جهت می بینید گاهی شما فکر می کنید لباس برای چیه ؟ قرآن گفته لباس چیه ؟ از هر کی بپرسید میگه لباس برای چیه . همه میگن لباس برای دفع سرماست . قرآن نگفته همچین چیزی . اسمی از سرما نبرده . لباسی که شما رو از حرارت حفظ کنه نگفته از سرما حفظ کنه . امروزه میفهمن که آفتابزدگی و این اشعه خطرش از سرما بیشتره . از این جهت در اون بادیه ها زندگی می کنند سرتاسرشون توی لباس غرق می کنن توی گرما و اشتباه می کنند  کسانیکه توی این تابستان کم لباس می کنند تنشان . من گاهی دیدم بچه های خردسال رو  یک زیرپوش رکابی ، بچه شش ساله هفت ساله هشت ساله دختر یا پسر ….. میگم آقا این اگه عادت کرد به این لباس بعد بخوای ازش بگیری سختشه . تو اگر تو این سن سیگار بکشه میزاری ؟ مگه مکلفه ؟ میگیم عادت میکنه . من آدمهای حزب اللهی دیدم خانمهای حزب اللهی دیدم بچه هاشون رو اینجور میارن بیرون . این دو تا ضرر داره . اینکه عادت کنه به این برهنگی .  یکی دیگه اشعه آفتاب به اون لطمه میزنه . قران میگه لباسه که شما رو از گرما حفظ میکنه .شما خیال می کنید لختی از گرما حفظ می کنه . میگی نه . لباس از گرما حفظ میکنه . قرآن علمی است . قرآن همه چیزش کارشناسی است . الان مشخص شده که اشعه خورشید بد سمی است . و انسان باید خودش را از آن حفظ کند. اگر این خورشید شعاع آفتاب مستقیمش برای کسی خوب بود . به پیغمبر ما وقتی خدا می خواست علامت پیغمبری بده یک ابری همراهش حرکت نمی کرد که زیر سایه ابری باشه . اگه یک آفتاب اتیوپی نعمت بود این ابر بالای سرش نمی گرفت  که ایشون از این نعمت محرومش کنه . اینکه عقل کل بود برای همین بود . می دونست این آفتاب خوردن به سر بعدش یه خورده عقلش رو تکون میخوره و خودش هم نمیفهمه . پس همیشه نگاه کنید ببینید چه کاری زمین مونده سراغ همون برید . وقتی دیدید مشتری پیدا کرد بزارینش سراغ مشتری بیاد اینور . یکبار دیگه تکرار می کنم کارها رو رو به راه کنید بیایید کنار . برای کارها مشتری درست کنید . بروید سراغ کار دیگه ای که مشتری ندارد. مسجد ها را رونق بدهید بیایید بیرون . برید دنبال کار دیگه ای .  وصل الله علی محمد و آل محمد .
 
 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group