بسم الله الرحمن الرحیم
علمی را باید طلب کرد که منظور خاندان عصمت است ومو رد خطاب پروردگار است.نبی اکرم صلی الله علیه واله عرض می کردند :الهی اعوذبک من علم لاینفع معلوم می شود یک علم لاینفعی داریم ویک علم ینفع که مورد خطاب است:تعلم ان علم نافع ،الهی وماالعلم نافع ؟ قال ان تعرف جلالی و عظمتی و کبریایی و کمال قدرتی علی کل شی.فان هذا الذی یقربک الیه.
علومی مثل اصول یا شیمی و ... اینجا طریقیت دارند ، آن چه موضوعیت دارد آن علمی است که ما را به پروردگار نزدیک کند .
حضرت رسول اکرم (ص) :
الزم العلم ما یدلک علی صلاح قلبک و انت مسئول عنه .
یعنی قلبت را اصلاح کن و انت مسئول عنه چرا نرفتی واجباتت را یاد بگیری ؟ چرا از کلاس اول شروع نکردی ؟ باید پایه گذاری کنی ترک محرمات فعل واجبات بعدکلاس دوم ترک مشتبهات بعد کلاس سوم ترک ماسوی الله
دربعضی از روایات وقتی می پرسند یابن الرسول الله:طلب العلم فریضة علی کل مسلم ومسلمه هو علم الانفس
یعنی نفس خود را در صدد استکمالش بربیایی یا ایها الذین امنوا علیکم انفسکم
نفس را رها نکن باید متخلق بشود به آداب انسانیت.مبادا علمی که بر شما واجب نیست شما را از این علم واجب بازدارد
فیض(ره):طلب العلم را معنا می کند:وهو علم تقوی ویقین یعنی آن علمی که باعث نجاتتان خواهد شدآنیست که به سرحد یقین بر سید درمرحله ی اول این که به قلب برسد این معانی را اعتقاد بکنید از مرحله لسان به مرحله ی قلب برسد.
نجات تو به تو است وهلاک تو از تو وتو باز ندانی نجات را زهلاک
فرمود : طهّر نفسکم من دنس شهوات تدرکوا قطیع درجات .
این ها تائید می کند که هر وقت نفس من مهذب شد آن وقت پروردگار را درک می کنم .
باز هم عبارت اول جامع السعادة : الاخلاق مذمومة هی حجب المانعه عن المعارف الهیة .
علت این که من توفیق علم را پیدا نمی کنم چون حجاب در من است .
موانع تن گردانی ز خود دور درون خانه ی دل نایدد نور
باید این حجاب ها رفع شود . در اشعار خواجه عبداله انصاری که درجه عالی عرفان بودند فرموده اند در کسانی که قلبشان در حجاب است ارتباطشان با ذات حق تعالی قطع می شود ولیکن مثل این که ایشان در اینجا توجه کامل ننموده اند چرا؟ چون در قرب بیم انقطاع است اما در بعد بیم به امید وصال است پس قطع نمی شود اما از مقام قرب دور می شود نه از اتصال پروردگار . البته اتصال است اگر اتصال نبود قلب او در حجاب نمی رفت .
در سوره ق ( آیه 22 ) : فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم الحدید .
یعنی علمت در دنیا مشهور به جهل بود . ما که در وادی ریبه و شک هستیم مسلماً به آن مقام نرسیده ایم ( ترک ماسوی الله ) در همان کلاس اول و دوم ( ترک محرمات و فعل واجبات و ترک مشتهبات ) ماندیم . وقتی علمت ناقص شد می فهمی که نه راه پس داری و نه راه پیش .