پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

 

2

بسم الله الرحمن الرحیم
 
موضوع: نظام الدین حبنا اهل البیت(محبت اهل بیت علیهم السلام )              
 
محبت اهل بیت پیغمبر -علیهم الصلاة و السلام – که اساس دین است , معنایش این نیست که انسان اقرار به فضائل  اهل بیت  داشته باشد آن طور که  بعضی از نصاری , بعضی از یهود و حتی عامه  هم   اقرار دارند.  محبتی مورد قبول خداست نسبت به اهل بیت پیغمبر و در رأس آنها امیرالمومنین علی - صلوات الله وسلامه علیه-  که منحصر به اهل بیت باشد و شخص در دلش به غیر اهل بیت توجه نداشته باشد . وقتی تمام  دل متوجه اهل بیت پیغمبر شد , لاجرم معارف دین و احکام دین و اخلاق شرع مبین را از آنها  فرا خواهد گرفت واین چیزی جز اهتمام به ایشان و اعتقاد به امامت آنان نیست . (
 
لذا محبت اهل بیت و اعتقاد  به امامتشان دو امرند :  که یکی ملزوم و دیگری لازم است و ازهم قابل انفکاک نیستند .
 
 -یعنی  نمی شود کسی ادعا کند : من محبت به اهل بیت  پیغمبر را دارم   ولی
 
 حلال و حرام  دینم  را ازدیگران  فرا می گیرم
 
-من محبت به اهل بیت پیغمبر دارم ولی اعتقاداتم را از غیر اهل بیت  یاد می گیرم.
 
-من محبت نسبت به اهل بیت دارم  اما سبک زندگی کردنم را از دیگران بگیرم
 
-من محبت به اهل بیت پیغمبر دارم اما اخلاق وگفتار من جوری دیگر باشد.
 
-من محبت به اهل بیت اما در اقتدا کردن به آنها در زن داری وبچه داری وشوهر داری از روش غربی واروپایی استفاده کنم. امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید:لاحیاه الا بالدین
 
اگر دین نباشد زندگی نیست مردگی است .دنی که اهل بیت تعریفش کردند اسلام منهای اهل بیت یعنی وهابیت ،القائده ،طالبان ،گروهای تکفری که امروز میگن کولر روشن کردن در غیاب شوهر حرام است اما بچه ذبح کردن در سوریه وبحرین .....جایزه!!!!!
 
جور در نمی آید . همان طور که کسی نمی تواند بگوید : من اعتقاد به امامت ائمه  –علیهم السلام –  دارم ولی علاقه به آنها ندارم . این هم جور در نمی آید . پس هم باید محبت داشت و هم اعتقاد .وهم اقتدا
 
حال سؤالی که مطرح می شود این است که : محبت یعنی چه ؟
 
گفتیم محبت قصیده گفتن و شعرسرودن نیست بلکه اعتقاد به ائمه است , آیا این کافی است ؟
 
عن برید بن معاویة العجلی وإبراهیم الاحمری قالا : دخلنا على أبی جعفر علیه السلام عنده زیاد الاحلام فقال أبوجعفر : یا زیاد مالی أرى رجلیک متفلقین ؟ قال : جعلت لک الفداء جئت على نضولی أعاتبه الطریق  وما حملنی على ذلک إلا حب لکم وشوق إلیکم ، ثم أطرق زیاد ملیا ثم قال : جعلت لک الفداء إنی ربما خلوت فأتانی الشیطان فیذکرنی ما قد سلف من الذنوب والمعاصی فکأنی آیس ثم أذکر حبی لکم وانقطاعی إلیکم ، قال : یا زیاد وهل الدین إلا الحب والبغض ؟ ثم تلا هذه الثلاث آیات کأنها فی کفه " " ولکن الله حبب إلیکم الایمان ، وزینه فی قلوبکم وکره إلیکم الکفر والفسوق والعصیان اولئک هم الراشدون * فضلا من الله ونعمة والله علیم حکیم  " وقال : " یحبون من هاجر إلیهم  " وقال : " إن کنتم تحبون الله فابتعونی یحببکم الله ، ویغفر لکم ذنوبکم والله غفور رحیم  " .
 
از برید بن معاویة العجلی و ابراهیم احمری نقل کردند :بر ابی جعفر امام باقر علیه السلام وارد شدیم ، زیاد الاحلام نزد آنحضرت بود ، امام باقر علیه السلام به او فرمودند : ای زیاد ، چه شده که پاهای تو را ترک خورده می بینم ؟ زیاد گفت : فدایت شوم من با وجود بیماری تن و سختی و مشقت راه به محضر شما مشرف شدم و چیزی مرا بر این امر وا نداشت مگر محبت و اشتیاق من نسبت به شما ، سپس مدت درازی ساکت ماند بعد گفت : فدایت شوم ، چه بسیار در تنهایی شیطان به سراغ من می آید و گناهان گذشته ام را به یادم می آورد و مرا نا امید می سازد و سپس به یاد محبت شما می افتم و دلبستگی من به شما .
 
امام فرمودند: ای زیاد آیا دین چیزی جز محبت است ؟ سپس این سه آیه را تلاوت فرمودند گویی در کف ایشان بود : ...لیکن خداوند ایمان را محبوب شما ساخت و آن را در قلب شما زینت داد و کفر و فسق و گناه را در قلب شما نا پسند قرار داد همانا آنان رشد یافتگانند . فضل و نعمتی از جانب خدا است و خداوند دانا و حکیم است .  و فرمود : دوست می دارند کسانی را که به سوی آنان هجرت می کنند و فرمود : اگر خدا را دوست پس از من تبعیت کنید خداوند شما را دوست میدارد ، و گناهنتان را می آمرزد و خداوند غفور و رحیم است .
 
مفاهیم بر دو قسمند . بعضی از مفاهیم نیاز به تعریف دارند و آنها (مفاهیم غیر وجدانی ) هستند . مثلا اینکه : روح چیست ؟ باید تعریفش کرد, به خودی خود قابل درک نیست  .
 
ولی بعضی از مفاهیم هستند که همه آنها را درک می کنند , برای فهم آنها نه نیازی به معلم هست نه کلاس , با سواد وبی سواد  بزرگ و کوچک  همه در هر شرایطی باشند  این مفاهیم را درک می کنند .
 
مثل تشنگی , تشنگی تعریف نمی خواهد . (تعریف ) یعنی رساندن یک مجهول به غیر . اما تشنگی را کودک هم می فهمد . گرسنگی هم همین طور است .
 
اینها را( مفاهیم وجدانی ) می گویند که نیازی به تعریف ندارند .
 
محبت یکی از مفاهیم وجدانی است و امری است که همه معنای آنرا  می فهمند . مثل اینکه  شما بچه خود را دوست دارید و اگر بپرسند یعنی چه ؟ سؤال بی موردی کرده اند  . انسان نسبت به فرزندش حالتی را احساس می کند که نسبت به فرزند همسایه ندارد , او نمی تواند وصفش کند  ولی آنرا  می فهمد .
 
قال رسول الله –صلی الله علیه وآله وسلم – :لا یؤمن عبد حتی أکون أحب إلیه من نفسه وعترتی أحب إلیه من عترته وأهلی أحب إلیه من أهله وذاتی أحب إلیه من ذاته.
 
این روایت از طریق شیعه و سنی نقل شده است .پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند : هیچ بنده ای ایمان نیاورده است و ایمان نخواهد آورد مگر این که (کارش در محبت به جائی برسد که) مرا از خودش بیشتر دوست بدارد , فرزندان مرا از فرزندان خودش و اهل بیت مرا از اهل بیت و عترت خودش  بیشتر بخواهد.
 
چرا پیغمبر بین ذات خود و ذات مردم  و اهل بیت خود واهل بیت مردم مقایسه فرموده اند ؟ زیرا ما محبت به فرزندان خودرا می فهمیم  . پبغمبر می فرمایند :ازهمین سنخ علاقه ای که به بچه خود داری باید به بچه های من داشته باشی بلکه بیشتر .
 
پس ما به محبت اهل بیت مأمور شده ایم . چقدر باید محبت داشته باشیم ؟ از بچه های خود بیشتر.
 
براستی کسی هست که فرزندان پیغمبر را از فرزندان خود بیشتر دوست داشته باشد ؟دراین صورت چگونه خواهد بود ؟
 
عن ابن عباس قال : لماکان یوم من أیام صفین دعاعلی علیه السلام ابنه محمدا فقال : شد علی المیمنة فحمل مع أصحابه فکشف میمنة عسکر معاویة ثم رجع وقد جرح ، فقال له : العطش فقام إلیه علیه السلام فسقاه جرعة من ماء ثم صب الماء بین درعه وجلده فرأیت علق الدم یخرج من حلق الدرع ثم أمهله ساعة ثم قال : شد فی المیسرة فحمل مع أصحابه على میسرة معاویة فکشفهم ثم رجع وبه جراحة ، وهویقول : الماء الماء ، فقام إلیه ففعل مثل الاول ثم قال : شد فی القلب ، فکشفهم ثم رجع وقد أثقلته الجراحات وهویبکی ، فقام إلیه فقبل مابین عینیه وقال : فداک أبوک لقد سررتنی والله یابنی ، فما یبکیک أفرح أم جزع ؟ فقال : کیف لاأبکی وقد عرضتنی للموت ثلاث مرات فسلمنی الله تعالى وکلما رجعت إلیک لتمهلنی فما أمهلتنی ، وهذان أخوای الحسن والحسین ماتأمر همابشئ ؟ فقبل علیه السلام رأسه وقال : یابنی أنت ابنی وهذان ابنا رسول الله صلى الله علیه وآله أفلا أصونهما ؟ قال : بلى یاأباه جعلنی الله فداک وفداهما.
 
از ابن عباس نقل شده : روزی از ایام جنگ صفین بود که علی علیه السلام پسرش محمد را صدا کرد و فرمود : بر میمنه (لشکر دشمن) حمله کن . پس او با اصحابش حمله کرد و میمنه لشکر معاوه را در هم ریخت . سپس برگشت در حالیکه مجروح شده بود ، به امیر المؤمنین عرض کرد تشنه است ، حضرت بسوی او رفت و جرئه ای آب به او داد و آب را بین بدن و زره اش ریخت دیدم خون از حلقه های زره خارج میشود . حضرت به او مدتی مهلت داد سپس فرمود :به میسره حمله کن . او با یارانش به سمت چپ لشکر معاویه حمله کرد و آنان را از هم پاشید بعد برگشت درحالیکه میگفت : آب آب .حضرت به سمت او رفته و آنچه دفعۀ اول انجام داده بود انجام داد . سپس فرمود : به قلب لشکر حمله کن ؛ آنهارا نیز از هم پاشانید سپس برگشت در حالیکه جراحات بر او سنگین شده بود و او گریه می کرد . حضرت علی به سمتش آمدو بین دو چشمش را بوسید و فرمود : پدرت به فدای تو به خدا مرا شاد کردی ای پسرم ، چه چیز ترا به گریه انداخته ، شادی یا جزع؟ عرض کرد : چگونه گریه نکنم ، در حالیکه سه مرتبه مرا با مرگ مواه ساختی ومرا به خدا سپردی اما هر بار که بازگشتم به سوی شمه که به من مهلت دهی ، مهلتم ندادی ولی این دو برادرم حسن و حسین را امر نمی کنی به چیزی ! حضرت سر او را بوسیده فرمود: ای پسرم تو فرزند منی این دو فرزندان پیغمبرند ، پس چگونه آنها را مصون ندارم ؟! عرض کرد بله ای پدر ، خدا مرا فدای تو وفدای آن دو کند.  
 
مصداق اتم حدیث پیغمبر –صلی الله علیه و آله و سلم-حضرت امیر المؤمنین –علیه السلام- می باشند.
 
 آیا به راستی ما پیغمبر را از خود بیشتر دوست داریم ؟آیا فرزندان پیغمبر را از فرزندان خود بیشتر دوست داریم ؟
 
آیا تا به حال شده یک لحظه از یاد فرزندمان غافل باشیم ؟روزی بر ما بگذرد و در این دل جایی برای فرزند خود نداشته باشیم ؟ همیشه به فکر او هستیم  وشب و روز  تمام تلاش خود را می کنیم تا رفاه او را تأمین کنیم . دلمان مملواز یاد و توجه به اوست .
 
ولیکن ما چقدر توجه به فرزندان پیغمبر داریم ؟ أصدق مصادیق اولاد رسول وجود مقدس امام عصر ارواحنا لهالفداء- است. ما صبح و شب به فکر این هستیم که فرزندانمان چه می خواهند  کم و کسری نداشته باشند! اما چقدر متوجه امام زمانمان هستیم ؟! 
 
ممکن است این نکته مطرح شود که فرزندان ما سر تا پا احتیاج هستند , اما امام زمان احتیاجی ندارد که ما بخواهیم درباره اش فکر کنیم !
 
بله , احتیاجی ندارد . خدا چطور ؟خدا به طریق اولی احتیاج ندارد .
 
پس چرا در قرآن می فرماید :(یا أیها الذین آمنوا کونوا أنصار الله) مگر خداوند نیاز به یاور دارد ؟
 
پیامبر(ص)  در حدیثی می فرماید: لایومن عبد حتی اکون احب الیه من نفسه و یکون عترتی احب الیه من عترته و یکون اهلی احب الیه من اهله و یکون ذاتی احب الیه من ذاته؛ ایمان بنده ای کامل نمی شود؛ مگر این که من نزد او از خودش محبوب تر باشم و عترت من نزد او محبوب تر از عترت خودش باشد و اهل بیت من پیش او از اهل بیت خودش و ذات من پیش او محبوب تر از ذات خودش باشد. (بحارالانوار، مجلسی، ج ۱۷، ص۱۳)
 این حدیث در حقیقت ترجمه این آیه است که می فرماید: النبی اولی بالمومنین من انفسهم؛ پیامبر اولی از مؤمنین به جان های خودشان است. (احزاب، آیه ۶) پس اگر کسی محبت ایشان را بر محبت به خود و خاندانش ترجیح ندهد بویی از حقیقت ایمان نبرده است. بنابراین هیچ کس حق ندارد جان را برتر و بالاتر از جان جانان بداند؛ چرا که ایمان واقعی در این است که جان خویش را فدای جان جانان نماید که پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) ایشان است.
 
والسلام
 
 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group