بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا ان هدانا الله لقد جائت رسل ربنا بالحق، الصلوة و السلام علی محبوب رب المشرقین و رب المغربین جد الحسن و الحسین ابی القاسم محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین، اما بعد فقد قال الله تبارک و تعالی فی کتابه الکریم:
بسم الله الرحمن الرحیم: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی»[1]
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: ای رسول ما به آنان (مسلمانان) بگو من از شما اجر و پاداش رسالت نمی خواهم جز محبت و دوستی نزدیکانم.
بر اساس این آیه مسلمانان وظیفه یافتند تا اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را دوست بدارند و قرآن کریم مزد رسالت پیامبر را دوستی اهل بیت علیهم السلام دانسته و از مسلمانان خواسته که به شکرانه ایمان تنها اهل بیت علیهم السلام را دوست بدارند.
در قرآن و روایات اسلامی اعم از شیعه و سنی بر مودت اهل بیت علیهم السلام تأکید فروان شده است و اینها تنها بدان جهت نیست که آنان ذریه پیامبر و از نسل او هستند بلکه از آن جهت است که آنان دارای فضایل و کمالات و به عبارت دیگر جامع همه صفات کمال و جلال اند به تعبیر دقیق تر مظهر صفات جمال و جلال الهی هستند بنابراین در حقیقت دوست داشتن آنان به آن جامعیت محبت به خوبی ها است که در آنان به نحو کامل تجلی نموده و منبع همه این خوبی های خداوند متعال هستند پس در حقیقت محبت و اظهار عشق و ارادت قلبی به اهل بیت علیهم السلام، محبت و اظهار ارادت به خداوند متعال است.
مراد از اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم
اما سؤال این است که مراد از اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم چه کسانی هستند؟
سیوطی در تفسیر آیه مذکور از ابن عباس نقل می کند: هنگامی این آیه بر پیامبر نازل شد صحابه عرض کردند: ای رسول خدا خویشاوندان شما چه کسانی هستند که مودت و محبت آنان بر ما واجب شده است؟
حضرت فرمود: «علی و فاطمه و دو فرزندان او».[2]
احمد بن حنبل می گوید: هنگامی که آیه مباهله بر پیامبر نازل شد آن حضرت علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را خواست آنجا عرض کرد: «بار خدایا! اینان اهل بیت من هستند.»[3]
با این روایات منقول از اهل سنت ثابت شد که مراد از اهل بیت علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام هستند که خداوند به مسلمانان دستور محبت و مودت می دهد.
علاوه بر آیات قرآن روایات فراوانی داریم که به ما برای دوستی و محبت اهل بیت علیهم السلام دستور می دهند و همین طور آثار و برکات این محبت را بیان می کنند.
چنانکه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم می فرماید:
«ادبوا اولادکم علی ثلاث خصال: حب نبیکم و حب اهل بیته و قراءة القرآن»[4]
ای مردم اولاد خود را به سه خصلت تربیت دهید: دوستی پیامبرتان، دوستی اهل بیتش و قرائت قرآن.
همین طور امیر المؤمنین علیه السلام می فرمایند:
«احسن الحسنات حبنا و اسوء السیئات بغضنا»[5]
بهترین نیکی ها حب ما و بدترین بدی ها بغض ما اهل بیت است.
آثار انس و محبت اهل بیت علیهم السلام
محبت و مودّت اهل بیت علیهم السلام آثار و فوائدی زیادی دارد و آن چنان كه از سخنان پیشوایان معصوم علیهم السلام استفاده می شود هر كار نیك و بدی در دنیا و آخرت آثار و نتایجی دارد یعنی كارهای نیك بركات و درجاتی به دنبال دارد و اعمال بد و ناپسند موجب سقوط انسان و رسیدن به دركاتی در دو عالم میشود. در این میان دوستی و دشمنی اهل بیت علیهم السلام نیز از محدوده این قاعده كلی بیرون نیست یعنی عشق و دوستی عترت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به عنوان یك صفت ارزشمند موجب بركات و درجات و منزلت افراد است و در مقابل دشمنی و مخالفت با آنان، هلاكت و شقاوت ابدی در پی خواهد داشت. در اینجا با بهرهگیری از سخنان امیرمؤمنان علیه السلام به برخی از آثار و بركات محبت اهل بیت علیهم السّلام میپردازیم:
چشم روشنی در هنگام مرگ
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند:
«حُبّی و حبُّ اهلِ بیتی نافعٌ فی سَبْعَهِ مَواطِن أَهوالُهُنَّ عظیمهٌ عِند الوفاه و فی القبرِ و عندَ النُشورِ و عند الكتابِ و عند الحسابِ و عند المیزانِ و عند الصِّراطِ»[6]
محبت من و خاندانم در هفت جا، كه هول و هراس آنها عظیم است سود می بخشد هنگام مرگ، در قبر، هنگام رستاخیز، هنگام گرفتن نامه اعمال، وقت حساب، كنار میزان و سنجش اعمال و هنگام عبور از صراط.
در روایتی آمده است: روزی حارث همدانی به حضور امام علی علیه السّلام آمد، امام از علت آمدن او جویا شد او گفت: عشق و علاقه به شما مرا به اینجا كشانیده، حضرت فرمود: ای حارث تو مرا دوست داری؟ گفت: بلی والله یا امیرالمؤمنین، حضرت فرمود: بدان كه هیچ بنده ای از دوستان ما نمی میرد مگر اینكه در هنگام مردن مرا آن طوری كه دوست دارد می بیند چون ببینی مرا كه دشمنان خود را از حوض كوثر دور می كنم خوشحال خواهی شد و چون ببینی كه بر صراط می گذرم و عَلَم محمد صلی الله علیه و آله به دست من است و پیش حضرت رسول صلی الله علیه و آله می روم چنان مرا خواهی دید كه مشعوف و مسرور می شوی.[7]
حشر با اهل بیت علیهم السّلام در قیامت
امام علی علیه السلام فرمود:
«مَنْ اَحَبَّنا كانَ مَعنا یَوْمَ القیامَهِ وَ لَوْ اَنَّ رَجُلاً اَحَبَّ حَجَراً لَحَشَرَهُ اللهُ مَعَهُ»[8]
هر كه ما را دوست بدارد، در روز قیامت با ما خواهد بود و اگر كسی سنگی را دوست داشته باشد، خداوند او را با آن محشور خواهد كرد.
از امام صادق علیه السّلام روایت شده كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام فرمودند: یا علی تو و شیعیان تو از قبرها بیرون خواهید آمد و صورت های شما مانند ماه شب چهارده خواهد بود و جمیع شدت ها و غم ها از شما برطرف خواهد شد و در سایه عرش الهی خواهید بود، مردم خواهند ترسید و شما نخواهید ترسید و مردم اندوهناك خواهند بود و شما مسرور خواهید بود و برای شما خوان نعمت های الهی می آورند و مردم مشغول به حساب و كتاب خواهند بود.[9]
بالاترین درجات بهشت
حضرت علی علیه السلام فرمودند: اهل بهشت به منازل شیعیان ما (در بالاترین درجات آن) نگاه می كنند همان طوری كه انسان به ستاره ها می نگرد.[10]
رسیدن به مقام شهید
حضرت علی علیه السلام فرموده اند:
«وَ الْمَیِّتُ مِنْ شیعتنا صّدیقٌ شهیدٌ؛ صَدَّقَ بِاَمْرِنا وَ اَحَبَّ فینا وَ اَبْغَضَ فینا یُریدُ بِذلِكَ اللهَ عّزَّوَجَلَّ»[11]
میّت شیعه ما صدیق و شهید است چون كه امر ما را تصدیق نموده و به خاطر ما دوستی و دشمنی نموده است و از این كار خود، خدای عزوجل را اراده كرده است.
قبولی كارهای نیك
اگر انسان تمام كارهای نیك و اعمال خیر را انجام داده باشد و واجبات الهی را به جای آورد اما از اهل بیت علیهم السلام و ولایت و محبت آنان دور باشد، هیچ یك از اعمال و نیكی های او ثمره ای نخواهد داشت.
حضرت علی علیه السلام فرمودند: هر كس ما اهل بیت را دوست داشته باشد، ایمان او مفید بوده و اعمالش مورد پذیرش قرار خواهد گرفت، اما اگر كسی محبت ما اهل بیت را در دل نداشته باشد از ایمان خویش بی بهره بوده و كارهای نیك و اعمال دینی او مقبول نخواهد بود، گر چه روزها روزه گرفته و شب ها به عبادت بپردازد.[12]
وصول به زیباترین نیكی ها
امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند:
«اَحْسَنُ الْحَسَناتِ حُبُّنا وَ اَسْوَءُ السَّیِّئاتِ بُغْضُنا»[13]
زیباترین نیكی ها دوستی ما و زشتترین بدی ها مخالفت و دشمنی با ماست.
آمرزش گناهان
عشق و علاقه داشتن به این خاندان مطهر، باعث می شود كه گناهان و پلیدی ها از ما دور شود. امام جعفر صادق علیه السلام می فرمایند: محبت اهل بیت گناهان را می ریزد چنانچه باد تند، برگ را از درختان می ریزد.
شفاعت گناهكاران
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می فرمایند:
«اذا كانَ یَوْمِ القیامۀ تشفع فی المذنبین من شیعتنا فاما المحسنون فقد نجاهُم الله»[14]
هنگامی كه روز رستاخیز فرا رسد گناهكارانِ شیعیان را شفاعت می كنیم ولی نیكوكاران را خداوند نجات می دهد.
ذکر مصیبت
روز عاشورا وقتی اصحاب و انصار حسین علیه السلام جان خود را در راه محبت حسین و اهل بیت ایشان فدا نمودند و کسی غیر از امام مظلوم و فرزندان معصوم او نماند حضرت عباس علیه السلام به خدمت برادر خود آمد و فرمود: ای برادر! مرا رخصت فرما که جان خود فدای تو گردانم، با شنیدن این سخن سیلاب اشک از دیده های آن حضرت روان شد و گفت: ای برادر! تو علمدار منی از رفتن تو لشکر من از هم می پاشد، عباس علیه السلام گفت ای برادر بزرگوار سینه من از کشته شدن برادران و یاران تنگ شده است و از زندگی ملول شده ام و آرزومند لقای حق تعالی گردیده ام و دیگر تاب مصیبت دوستان ندارم.
آن امام غریب فرمود: البته اگر عازم سفر آخرت هستید آبی برای کودکان اهل بیت تحصیل کن که از تشنگی بی تاب گردیده اند، عباس به سوی آن سنگ دلان و بی حیا رفت و گفت: ای بی شرمان اگر به گمان شما ما گناه کاریم زنان و اطفال ما چه گناهی دارند بر ایشان ترحم کنید و شربت آبی به ایشان بدهید، چون دید که نصیحت و پند در آن کافران اثر نمی کند به خدمت حضرت برگشت، ناگاه از خیمه های حرم صدای العطش به گوش او رسید، بی تاب شد و بر اسب خود سوار شد و نیزه و مشکی برداشت و متوجه شط فرات شد، چون به نزدیک نهر رسید چهار هزار نامرد که بر آن موکل بودند آن غریب مظلوم را گرفتند و بدن شریفش را تیر باران کردند، آن شیر بیشه شجاعت خود را بر آن سپاه بی قیاس زد و هشتاد نفر از آنها را با تن تنها بر زمین افکند و خود را به آب رسانید، چون کفی از آب برگرفت که بیاشامد تشنگی امام مظلوم و اهل بیت او را به یاد آورد، آب را ریخت و مشک را پر کرد و بر دوش خود کشید و جنگ کنان متوجه خیمه های حرم گردید، اما آن کافران بی حیا سر راه بر او گرفتند و بر دور او احاطه کردند و با آنها محاربه می کرد و راه می پیمود ناگاه یزید بن ورقه از کمین درآمد و حکم بن طفیل نیز او را مدد کرد، ضربتی بر آن سید بزرگوار زدند و دست راست او را جدا کردند، آن شیر بیشه شجاعت مشک را بر دوش چپ کشید و با شمشیر جها د می کرد و راه می پیمود، ناگاه حکم بن طفیل ضربتی بر او زد و دست چپش را جدا کرد، آن فرزند شیر خدا مشک را به دندان گرفت و اسب می دوانید که آب را به لب تشنگان برساند، ناگاه تیری بر مشک خورد و آب بر زمین ریخت و تیر دیگر بر سینه او آمد و از اسب افتاد و ندا کرد که ای برادر بزرگوار مرا دریاب.[15]
چون امام حسین علیه السلام صدای آن برادر بزرگوار را شنید خود را به او رسانید چون او را به آن حال مشاهده کرد آه حسرت از دل پر درد کشید و قطرات اشک خونین از دید بارید و فرمود: «الآن انکسر ظهری»[16] یعنی در این وقت پشت من شکست.
الا لعنة الله علی القوم الظالمین
سید رضی حیدر رضوی
[1] شوری/23
[2] در المنثور ، ج6، ص7.
[3] مسند احمد بن حنبل، ج1، ص185
[4] کنز العمال، ج16، ص456، ح225.
[5] غررالحکم، ج1، ص211، ح3363.
[6] میزان الحكمه، ج2، ص237
[7] امالی شیخ طوسی، ج1، ص47.
[8] امالی صدوق، ص209، مجلس37.
[9] بحار،ج68، ص72، باب145، ح50.
[10] بحار، ج8،ص48.
[11] تأویل الآیات الظاهرات، ص642.
[12] غرر الحکم، ج2، 480.
[13] فضایل الشیعه، شیخ صدوق، ص43، ح45.
[14] مستدرک، ج1، ص168.
[15] بحارالانوار، ج45،، ص40 و 41.
[16] بحارالانوار، ج45، ص42