زندگی مکتبی
موضوع: زندگی مکتبی
بسم الله الرحمن الرحیم و الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و مولانا ابی القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المظلومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی لقاء یوم الدین. اما بعد؛ قال الله تعالی فی کتابه المجید و فرقان الحمید اعوذ بالله من الشیطان الرجیم «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ»[1]
حدوداً بیست سال می گذرد که در کشور, تحت یک برنامه منظم و حساب شده نسل کشی شیعیان ادامه دارد و خصوصاً در دو سال اخیر, حملات تروریستی علیه شیعیان خیلی زیاد شده است. ما هر روز شاهد یک حمله تروریستی علیه شیعیان اهل بیت علیهم السلام هستیم که در آن گاهی تعداد کشته ها و زخمی ها به صدها نفر می رسد. یک روز خبر می رسد که عالم فلان شهر را ترور کردند و روز دیگری خبر می رسد که در فلان شهر, در مسجد هنگام نماز, نمازگزاران را به خاک و خون کشیده اند و گاهی خبر می رسد که به مجالس و عزاء حسینی حمله کرده و دهها نفر از شیعیان را به شهادت رسانده اند. بین کشته ها, افراد هر طایفه روحانی, مهندس, دکتر, دانشجو و بازرگان دیده می شود و حتی بعضی وقت ها بین کشته شدگان زن و بچه ها هم هستند.
از طرف دیگر, پلیس و قوه قضائیه و دولت هیچ اقدام جدی و مؤثر علیه تروریست ها انجام نمی دهد. وضعیت موجود حاکی از این امر است که این شیعه کشی ادامه می یابد. ولی هر شیعه می داند که در تاریخ شیعه, این یک چیز جدید نیست که سابقه نداشته بلکه این شیعه کشی از زمانی آغاز شده که از امیرالمؤمنین علیه السلام خلافت را غصب کردند وصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که در حق اهل بیت علیهم السلام کرده بودند را فراموش کردند. ائمه علیهم السلام در این راه دین و اسلام از همه بیشتر مصائب و مشکلات را تحمل کرده اند و این به خاطر آن میثاق بودکه خداوند از اولیائش گرفته است؛ خداوند در قرآن می فرماید: «وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثاقَهُمْ وَ مِنْكَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً»[2]
ما در دعای ندبه می خوانیم: «اللّهم لک الحمد علی ما جری به قضاؤک فی اولیائک الذین استخلصتهم لنفسک و دینک اذ اخترت لهم جزیل ما عندک»[3] اهل بیت علیهم السلام هیچ وقت به خاطر این مصائب و سختی ها, شهادت و زندانی ها از حمایت و دفاع دین دست نکشیده اند. ما شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام باید همان مسیر اهل بیت علیهم السلام را ادامه دهیم؛ زیرا شیعه یعنی کسی که پیرو باشد. لذا ما افتخار می کنیم که در جرم محبت اهل بیت علیهم السلام کشته شویم و در دفاع دین ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم در مقابل تمام دشمنی ها مقاومت کنیم. شیعه بیش از هر کس به شهادت انس دارد, زیرا او از کودکی در آغوش مادر درس شهادت را شنیده و اولین کلاس او عزای امام حسین علیه السلام بوده است.
ای برادران ایمانی بدانید تا وقتی که شیعه دو چیز دارد هیچ دشمنی آنها را نمی تواند از دین مأیوس کند و یا از از شهادت بترساند؛ یکی ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام و دیگری انتظار فرج صاحب الزمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف، زیرا آنها از امام حسین علیه السلام یاد گرفته اند که نباید از کثرت دشمن بترسید و دوم اینکه عقیده راسخ دارند که آنها لاوارث نیستند بلکه آنها صاحب دارند, هر چند غیبتش طولانی شده و ظلم و ستم زیاد شده است ولی او خواهد آمد و زمین را همان طور که از ظلم و جور پر شده است از عدل و انصاف پر خواهد کرد و او وعده الهی است و خداوند از وعده خویش تخلف نمی کند «ان الله لایخلف المیعاد».[4]
و این چیزی است که هر شیعه می داند. برادارن عزیز این مقدمه بود برای بحث اصلی که می خواهم درباره آن صحبت کنم این است که اگر می خواهیم که حیات ما مثل مرگ ما بابرکت باشد و مرگ و حیات ما باعث پیشرفت تشیع و اسلام باشد و تشیع نه فقط در کشور بلکه در جهان تقویت شود, باید از زندگی فردی بیرون بیاییم و یک زندگی مکتب پسند کنیم.
اگر چه عرض بنده برای بزرگان روشن بوده, می خواهم برای جوانان حرف خود را واضح تر و روشن بیان کنم براداران عزیر بدانید که بین یک زندگی عادی و یک زندگی مکتب پسند فرق است. در زندگی فردی, انسان خود را آزاد می داند و امور, مشکلات و مسائل زندگی خود و وابستگان را با سلیقه و براساس رأی شخصی خود حل می کند. در حالی که کسی که وابسته به مکتب اهل بیت علیهم السلام هست, او می داند که مکتب برای گذارندن زندگی سالم فردی و اجتماعی یک سری اصول و ضوابط معین کرده است. تنها بر اساس رهنمودهای مکتب, یک زندگی خدا و رسول پسند که هدف هر شیعه امیرالمؤمنین علیه السلام است, ممکن است.
اولین اصول که باید هر شیعه از او آگاه باشد و سعی کند همیشه پایبند به آن باشد, این است که در تمام امور زندگی چه فردی باشند یا اجتماعی؛ مسئله عقیدتی باشد یا مسائل خانوادگی, سیاسی, ثقافتی و اقتصادی, خدا, رسول و اهل بیت علیهم السلام سرپرست و ولی او هستند. او در تمام امور زندگی از آنها دستور بگیرد و از آنها اطاعت کند.
خداوند در قرآن می فرماید: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ».[5]
بعد از اینکه خداوند برای مؤمنین سرپرست معین کرده, به آنها دستور داده که فقط از او و رسولش و صاحبان امر که همانا ائمه طاهرین علیهم السلام هستند, اطاعت کند. «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم».[6]
معیار دوستی و دشمنی بر اساس دوستی و دشمنی اهل بیت علیهم السلام باشد، ما با کسانی دوست باشیم که اهل بیت علیهم السلام او را دوست می دارند و با کسانی که دشمن اهل بیت علیهم السلام هستند, دشمن باشیم. این اصولی هست که در روایات و خصوصاً در زیارات ائمه علیهم السلام روی آن به طور خاص تأکید شده است, در زیارت عاشورا و زیارت جامعه کبیره می خوانیم: «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم»[7] و این چیزی است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به عنوان اجر رسالت از ما خواسته است. «قل لا اسئلکم علیه اجراً إلا المودة فی القربی»[8] و ما هر جمعه در دعای ندبه, این دعا را با عشق و علاقه زمزمه می کنیم: «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله».[9]
برادران عزیز, وقت امروز تمام شده, سخن امروز را به همین اصول تمام می کنم, ان شاء الله در جلسه های بعدی, بقیه اصول را خدمت شما عرض خواهیم کرد.
روضه
اگر بخواهیم بینیم چه کسانی در سخت ترین شرایط و تا آخرین لحظه زندگیشان, از خدا و رسول اطاعت کرده اند و در جنگ و صلح کنار اهل بیت علیهم السلام ایستادند, باید به خاندان و اصحاب باوفای اباعبدالله علیه السلام نگاه کنیم, شب عاشورا, وقتی که حضرت زینب سلام الله علیها دید که لشکر ابن زیاد کاملاً امام حسین علیه السلام را محاصره کرده است و کسی برای یاری برادرش نمی آید. نگران شدند و پیش برادر آمدند و گفتند برادر شما, اصحاب خود را امتحان کردید؟ آنها از شما دفاع خواهند کرد؟ وقتی که اصحاب از نگرانی حضرت زینب سلام الله علیها مطلع شدند, همه کنار خیمه اباعبدالله علیه السلام جمع شدند تا وفاداری خود را نسبت به امام علیه السلام اعلان کنند. صبح روز عاشورا همه دیدند که اصحاب امام حسین علیه السلام تا آخرین خطره خونشان از حریم اهل بیت علیهم السلام دفاع کردند و تا وقتی که زنده بودند نگداشتند دشمن آسیبی به امام علیه السلام برساند ولی زمانی فرا رسید که حضرت زینب سلام الله علیها می دید که شمر ملعون بر سینه ای که پیامبر آن را می بوسید نشسته است و ...
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.
هاشم رضا
[1] انبياء/۹۲.
[2] احزاب/33.
[3] مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
[4] رعد/31.
[5] مائده/55.
[6] نساء/55.
[7] مفاتیح الجنلن، زیارت عاشورا و زیارت جامعه کبیره.
[8] شوری/23.
[9] مفاتیح الجنلن، دعای ندبه.