پیوندهای سعادت و خوشبختی
"خردمندان کسانی هستند که پیوندهایی را که خداوند به برقراری آنها فرمان داده است حفظ میکنند و از خدای خود و سختی حساب می ترسند"
«وَالَّذِینَ یصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ وَیخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ؛
(خردمندان)کسانی هستند که پیوندهایی را که خداوند به برقراری آنها فرمان داده است حفظ میکنند و از خدای خود و سختی حساب می ترسند».
در این آیه سه علامت دیگر انسان های عاقل بیان شده است که عبارتند از:
ب)صله رحم؛
ج)ترس از عذاب پروردگار؛
د)ترس از عذاب آخرت.
یک فرد با ایمان پیوندی با خدا دارد که از صمیم دل به آن معتقد است و همه شؤون خود را از مرگ و زندگی و... از آن او می داند و پیوندی نیز با مردم دارد و در بین آنان زندگی میکند و از کمک ها و همکاری هایشان بهره میبرد و آنان بخشی از بار زندگی او را به دوش می کشند. فرد عاقل و خردمند هردو پیوند را محترم می شمارد و به کلیه پیوندها احترام می گذارد؛ زیرا گسستن پیوندهای الهی جز یأس و نومیدی و آلودگی به گناه چیزی نیست. زندگی مادی بدون تکیه گاهی معنوی، جز بدبختی نتیجه ای ندارد و پشت پا زدن به پیوندهای اجتماعی، در حالی که یک نوع نمک نشناسی و ناجوانمردی است، خود موجب گسسته شدن رابطه فرد با اجتماعی است که بار زندگی او را به دوش گرفته وصمیمانه به او خدمت میکند. احترام به این دو پیوند پیش از آن که نشانه ایمان باشد یکی از نشانه های افراد عاقل و فهمیده است که از این دو پیوند برای سعادت و خوشبختی خود استفاده میکنند.
این آیه و هم چنین آیات بعدی درصدد بازگویی نشانه های افراد عاقل و خردمند است، امّا چگونه این آیه به این دو پیوند اشاره میکند؟ به بیانی روشن تر، آن جا که آیه از خشیت در برابر خدا و ترس از سختی حساب سخن میگوید[۱]،هدف آن بیان حفظ پیوند با خداست؛ زیرا مردان عاقل و واقع بین، در پرتو توجه به عظمت خدا و احساس کوچکی در برابر آن قدرت بی نهایت، کانونی از خشیت و بیم، خضوع و خشوع می گردند. کدام خردمند است که در سنجش بی نهایت نیاز با بی نهایت قدرت و عظمت، بیم و خشیت به او دست ندهد؟ آن جا که آیه سخن از احترام به پیوندهایی به میان می آورد که خدا به برقراری آنها دستور داده است [۲]،هدف بازگویی پیوندهای معنوی اجتماعی است که در آیین مقدس اسلام به طور مؤکد به حفظ آنها دستور داده شده است.
اکنون باید دید مقصود از پیوندهایی که خداوند به حفظ آنها فرمان داده چیست؟ در اسلام یک سلسله پیوندها به طور مؤکد محترم شمرده شده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
۱/احترام به پیامبران عالی قدر و پیشوایان بزرگ.[۳]
در قرآن احترام به دسته دوم و مودّت با آنان، پاداش رسالت و یا چیزی مانند آن معرفی شده است آن جا که می فرماید: «...قُلْ لاأَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُربی..؛[۴]بگو من(پیامبر) در برابر آن خدمات ارزنده خود به جامعه انسانی مزد و پاداشی نمی خواهم، جز این که به نزدیکان من مهر بورزید و بدانان احترام بگذارید». مقصود از «ذوی القربی» آن گروه از بستگان پیامبر است که، مهر و مودّت آنان موجب سعادت انسان و از این رهگذر از هدایت و راهنمایی آنان بهره مند میشود و به عبارت دیگر، مقصود از این که به آنان مهر ورزیم این نیست که تنها به موضوع محبت اکتفا کنیم؛ بلکه مهر به آنان سبب میشود با آنان ارتباط پیدا کرده، از رهبری و دانش هایشان، که از پیامبران به ارث برده اند، بهره مند شویم و از هدایت و راهنمایی دیگران بی نیاز گردیم.
۲/احترام به پدر و مادر و تحکیم روابط خود با آنان.
قرآن مجید در موارد گوناگونی به این نوع پیوند که میان پدر و مادر و فرزند برقرار است اشاره کرده و به هر دو طرف توصیه میکند درباره یکدیگر نیکی کنند؛ مثلًا به فرزندان دستور می دهد با پدر و مادر به نیکی رفتار نمایند چنان که می فرماید: «وَ صَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیا...؛[۵]با آنان به خوبی رفتار کن». هم چنین در آیات دیگری به پدر و مادر دستور داده است که نیازمندی های فرزندان خود را تا حد امکان و توانایی تأمین نمایند.
۳/پیوند با بستگان و خویشاوندان نزدیک و دور.
در هیچ آیینی مانند اسلام به این نوع پیوند توجه نشده است و با مراجعه به آیات و احادیث اسلامی اهمیتحفظ پیوند با بستگان و به اصطلاح «صله رحم» به خوبی روشن میگردد. یکی از آیات قرآن قاطعان رحم را در کنار مفسدان نام برده و می فرماید: «فَهَلْ عَسَیتُمْ إِنْ تَوَلَّیتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحَامَکمْ* أُولئِک الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعَمی أَبْصَارَهُمْ؛[۶]
آیا در نظر داشته اید که پس از کسب قدرت در روی زمین فساد کنید و قطع رحم نمایید؟ آنان کسانی هستند که خداوند آنهارا از رحمت خود دور ساخته و چشم و گوش آنها را بسته است».
۴/احترام به معلم، رعایت حقوق دوستان و همسایگان.
احترام و حفظ همه این پیوندهایی که بیان کردیم از نظر اسلام لازم است و از گسستن آنها نهی شده و جمله «الَّذِینَ یصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ» با مفاد کلیی که دارد شامل همه اینها میشود.
پیوندهای گسستنی و ناگسستنی
اگر اسلام به حفظ یک سلسله پیوندها دستور داده، در برابر آن، مسلمانان را به بریدن قسمتی از پیوندها و روابط نیز فرمان داده است؛ مثلًا وظیفه افراد با ایمان را این می داند که با دشمنان خدا و پیامبر- هر چند پدران و فرزندان و برادران و خویشاوندان آنان باشند- پیوند محبت و دوستی بر قرار نکند آن جا که می فرماید: «لَاتَجِدُ قَوْماً یؤْمِنُونَ بِاللَّهِوَالْیوْمِ الْاخِرِ یوادُّونَ مَنْ حَادَّاللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَلَو کانُوا آبَاءَهُمْ أَو أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَو عَشِیرَتَهُمْ أُولئِک کتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ؛[۷]هرگز گروهی که به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند، کسانی را که با خدا و پیامبر او دشمنی دارند، دوست نمی دارند اگر چه آنان پدران و فرزندان و برادران و بستگان آنان باشند. آنان کسانی اند که در دل هایشان ایمان نوشته شده است».
در آیه دیگر می فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاتَتَّخِذُوا عَدُوّی وَ عَدُوَّکمْ أَولِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَد کفَرُوا بِمَا جَاءَکمْ مِنَ الْحَقِّ؛[۸]
ای افراد با ایمان، دشمن من و دشمن خود را، ولی و دوست خود قرار ندهید و طرح دوستی با آنان نریزید؛ زیرا آنان آیین حقی را که پیش شماست انکار ورزیده اند».
قرآن مجید در این موضوع به اندازه ای پافشاری دارد که حتی اجازه نمی دهد یک فرد مسلمان برای خویشاوندان مشرک خود، که در حال شرک و کفر از دنیا رفته اند، طلب آمرزش کند؛ زیرا چنین پدر مشرکی با فرزندان با ایمان خود ارتباطی ندارد چنان که می فرماید: «مَا کانَ لِلنَّبِی وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکینَ وَ لَوْ کانُوا أُولی قُربی؛[۹]پیامبر و افراد با ایمان حق ندارند درباره بستگان مشرک خود دعا کنند و برای آنان آمرزش بطلبند». اصرار قرآن در بریدن چنین پیوندها برای این است که مبادا بر اثر معاشرت و رفت و آمد و ابراز مودّت و علاقه به آنان، جامعه مسلمانان به انحراف فکری دچار شود و تحت تأثیر اخلاق بد و صفات مذموم و رفتار ناشایست آنان قرار گیرد و باید برای چنین مصلحت بزرگی، عاطفه خویشاوندی را نادیده گرفت.
پی نوشت ها:
[۱] «وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ؛ از خداى خود خشیت دارند و از سختى حساب روز رستاخیز مىترسند».
[۲]«وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَر اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ...؛ کسانى که پیوندهایى را که خداوند به برقرارى آنها دستورداده است ثابت و استوار نگاه مىدارند».
[۳]در روایات ما با آیه مورد بحث به لزوم حفظ پیوند دوستى با اهل بیت پیامبر استدلال شده استر.ک: تفسیر برهان، ج ۲، ص ۲۸۸/ در حقیقت مفهوم کلى و وسیع آیه به موردى از موارد آن تطبیق شده است.
[۴] شورى(۴۲) آیه ۲۳/
[۵] لقمان(۳۱) آیه ۱۵/
[۶] محمد(۴۷) آیه ۲۲ و ۲۳/
[۷] مجادله(۵۸) آیه ۲۲/
[۸] ممتحنه(۶۰) آیه ۱/
[۹] توبه(۹) آیه۱۱۳
منبع:
پایگاه اطلاعرسانی حوزه علمیه قم