آداب عيادت بيمار و آثار آن
محمدمهدي فجري
در مـكـتب انسانساز اسلام، عيادت مريض و ديدار او از اهميت و ارزش ويژهاي برخوردار است؛ زیرا ايـن رفـتـار نـيـك، مشمول رضـايـت خـداوند است و نقش بسزايي در تحكيم روابط انساني و صميميت و اخوت، ايفا ميكند.
بـه هـمـيـن دليـل، رسـول خـدا (ص) در تـفـسـير آيه «فَاِذا قُضِيَتِ الصَّلوةُ فـَانـْتـَشـِرُوا فـِي الاَْرْضِ»،[1] عـيـادت مـريض را در كنار ديگر رفتارهاي ارزشمند اخلاقي، ذكر كرده، ميفرمايد: «مـنـظـور آيه [از پراكنده شدن در زمين] طلب كارهاي دنيوي نيست؛ بلكه منظور، عيادت مريض ، تشييع جنازه و ديدار برادر ديني در راه خداست.»[2]
آن بزرگوار با تبيين جـايـگـاه عيادت در پـيـشـگـاه خـداوند متعال فرموده است: «يُعَيِّرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَبْداً مِنْ عِبَادِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَيَقُولُ عَبْدِي مَا مَنَعَكَ إِذَا مَرِضْتُ أَنْ تَعُودَنِي فَيَقُولُ سُبْحَانَكَ سُبْحَانَكَ أَنْتَ رَبُّ الْعِبَادِ لَا تَأْلَمُ وَ لَا تَمْرَضُ فَيَقُولُ مَرِضَ أَخُوكَ الْمُؤْمِنُ فَلَمْ تَعُدْهُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَوْ عُدْتَهُ لَوَجَدْتَنِي عِنْدَهُ ثُمَّ لَتَكَفَّلْتُ بِحَوَائِجِكَ فَقَضَيْتُهَا لَكَ وَ ذَلِكَ مِنْ كَرَامَةِ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنِ وَ أَنَا الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ؛[3] خداوند متعال در روز قيامت بندهاى از بندگان خود را سرزنش و ملامت ميفرمايد. آن گاه [خطاب به او] ميفرمايد: اي بنده من! چه چيز مانع شد هنگامي كه مريض بودم به عيادت من نيايي؟ او ميگويد: منزهي تو و تو پروردگار بندگان هستي، ناراحتي به تو اصابت نميكند و مريض نميشوي. خداي عزّوجلّ ميفرمايد: برادر مؤمن تو بيمار شده بود و تو او را عيادت نكردي. به عزت و جلالم قسم! اگر او را عيادت كرده بودي من را در آنجا مييافتي؛ سپس من متكفل خواستههايت ميشدم و آنها را برايت برآورده ميكردم. و اين به سبب كرامت بندۀ مؤمنم است و من رحمان و بخشايشگر هستم.»
امـيـر مـؤمـنـان(ع) اهـمـيـت عـيـادت مـريـض را در مقایسه با ديـگـر اعمال نيك يادآور شده، ميفرمايد: «مِنْ أَحْسَنِ الْحَسَنَاتِ عِيَادَةُ الْمَرِيضِ؛[4] از جمله نيكوترين اعمال حسنه، عيادت مريض است.»
در سيرۀ رسول خدا(ص) ميبينيم كه آن حضرت، همواره از بیماران عيادت ميکرد[5] و مهمتر آنكه ديگران را نيز به این امر سفارش ميفرمود. امام صادق (ع) ميفرمود: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) أَمَرَهُمْ بِسَبْعٍ وَ نَهَاهُمْ عَنْ سَبْعٍ أَمَرَهُمْ بِعِيَادَةِ الْمَرْضَى؛[6] رسول خدا (ص) مردم را بر انجام هفت چيز دستور داده و از انجام هفت چيز نهى فرموده است:[اوّل اينكه] مردم را امر به عيادت بيماران نمود.»
چو مسلم ز مسلم عيادت كند
از اين ره خدا را عبادت كند
به جنّت زند گام تا بازگشت
كه با مؤمنى يار و دمساز گشت
از ميان تمامي دستورهای اولياي دين بر عيادت و ديدار از بيماران، بر عيادت چند بيمار بیشتر تأکید شده است:
اول: عيادت مؤمن
دين اسلام، احترام ويژهاي برای انسان مؤمن قائل شده است. اين احترام تا بدانجا است كه رسول خدا(ص) ميفرمايد: «الْمُؤْمِنُ حَرَامٌ كُلُّهُ عِرْضُهُ وَ مَالُهُ وَ دَمُه؛[7] همه چيز مؤمن [همچون] عرض و مال و خون او محترم است.»
از منظر دين دشنام به مؤمن، باعث فاسق شدن و جنگ كردن با او سبب كفر و غيبت او گناهي بزرگ و حرمت مال او همانند حرمت خون او معرفي شده است.[8] در اين ميان، عيادت او در بستر بيماري، تأکیدي بر تكريم و پاسداشت مقام اوست. به همين علت، اولياي دين، بر عيادت بيمار مؤمن، تأکید فراواني کردهاند. رسول خدا (ص) در بيان يكي از هفت حق واجب انسان مؤمن بر ديگران ميفرمايد: «... وَ أَنْ يَعُودَهُ فِي مَرَضِهِ ...؛[9] هر گاه بيمار شد از او عيادت کند.»
دوم: عيادت همسايه
يكي از دستورهای قرآن كريم و همچنين از حقوق واجب هر مسلمان، رعايت حقوق همسايه است. به سبب چنين اهميتي است كه رسول خدا(ص) فرموده است: «مَا زَالَ [جَبْرَئِيلُ ] يُوصِينِي بِالْجَارِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَيُوَرِّثُه؛[10] جبرئيل دربارۀ همسايه، آن قدر به من سفارش ميكرد كه پنداشتم همسايه ارث ميبرد.» در اهميت همسايه همين بس كه قرآن كريم، اين كتاب جاويد و ماندگار الهي در كنار دستور به پرستش الهي و احسان به پدر و مادر، بستگان و خويشاوندان، به نيكي در حق همسايگان توصيه کرده است.[11] مهمتر آنكه در قرآن كريم، علاوه بر ذكر همسايگان نزديك، به حق همسايگان دور نيز تصريح كرده است.[12]
دربارۀ حق و حقوق همسايه، سفارشهای بسياري از معصومان رسيده است كه يكي از آنها عيادت همساية بيمار است؛ چنان كه رسول خدا (ص) ميفرمود: «أَ تَدْرُونَ مَا حَقُّ الْجَارِ قَالُوا لَا قَالَ إِنِ اسْتَغَاثَكَ أَغَثْتَهُ وَ إِنِ اسْتَقْرَضَكَ أَقْرَضْتَهُ وَ إِنِ افْتَقَرَ عُدْتَ عَلَيْهِ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ مُصِيبَةٌ عَزَّيْتَهُ وَ إِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ هَنَّأْتَهُ وَ إِنْ مَرِضَ عُدْتَهُ وَ إِنْ مَاتَ تَبِعْتَ جَنَازَتَهُ؛[13] آيا مىدانيد حق همسايه چه اندازه است؟ گفتند: نمىدانيم. فرمود: اگر از تو كمك خواهد، كمكش كني و اگر از تو قرض بخواهد، به او قرض دهي و اگر نيازمند شود، نيازش را برطرف كني و اگر مصيبتي به او برسد، تسليتش گويي و اگر خيري به او رسد، تهنيتش گويي و اگر مريض شد، به عيادش روي، و اگر از دنيا رفت، جنازهاش را تشييع كني.»
در سيرۀ آن بزرگوار آمده است كه ايشان حتي از همسايه يهودي نيز عيادت ميکرد.[14]
سوم: عيادت سادات
در سيره پيشوايان ما، احترام و مقام خاصي براي بنيهاشم (سادات) و فرزندان با تقواى پيامبر(ص) ذكر شده است كه اين احترام، نوعي تكريم به شخص پيامبر(ص) است. رسول خدا (ص) درباره عيادت از سادات ميفرمايد: «عِيَادَةُ بَنِي هَاشِمٍ فَرِيضَةٌ وَ زِيَارَتُهُمْ سُنَّةٌ؛[15] عيادت بنىهاشم (سادات) واجب و زيارت آنان سنت است.»
چهارم: عيادت فقیران
يكي از مسائلي كه مشمول عنايت ويژه اسلام شده است، رسيدگي به وضع فقیران و مسکینان است. اسلام عزيز، مردمان را به همنشينى و مصاحبت با ایشان فراخوانده است، تا از اين راه، شالودهاى اساسى براى برانداختن فقر و زدودن آثار منفى و بد آن، و اقدامى جدّى براى يارى خانوادههاى نيازمند پى ريزى كرده باشد. و همه اينها مستلزم آگاه شدن از واقعيّت زندگى آنان از نزديك، و لمس كردن آثار ناكامى، گرسنگى و نيازمنديهاى گوناگون اين خانوارها است که به قول معروف «شنيدن كى بود مانند ديدن؟»
از اين رهگذر، يكي از مواردي كه اسلام بر مصاحبت با فقرا تصريح میکند، عيادت آنان، هنگام بيماري است؛ چرا كه عيادت، صميميترين و دوستانهترين ارتباط را ميان مؤمنان ايجاد ميکند. رسول خدا(ص) در سفارش خود به ابوذر فرمود: «جَالِسِ الْمَسَاكِينَ وَ عُدْهُمْ إِذَا مَرِضُوا وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِذَا مَاتُوا وَ اجْعَلْ ذَلِكَ مَخْلَصاً؛[16] اي ابوذر! همنشين مساكين باش و هرگاه بيمار شدند به عيادتشان برو و هنگاميكه مردند بر آنان نماز بخوان، و همه اين كارها را با اخلاص انجام بده.»
آداب عيادت
اهميت و توجه فوقالعاده اسلام به مسئله عيادت، باعث شده است تا دستورها و آدابي را براي اين امر ذكر کند كه به برخي از آنها اشاره ميشود:
1. پيمودن حداقل دو كيلومتر براي ملاقات بيمار
يكي از مواردي كه در سيرۀ رسول خدا (ص) به ثبت رسيده است، عيادت از برخي بيماران، حتي در دورترين نقطه شهر است.[17] اين عنايت ويژه، سبب شده است تا معصومان(ع) بر مسافت يك ميل (دو كيلومتر) براي دیدار بيماران تأکید کنند.
رسول خدا(ص) به حضرت علي(ع) فرموده است: «يَا عَلِيُّ سِرْ سَنَتَيْنِ بَرَّ وَالِدَيْكَ سِرْ سَنَةً صِلْ رَحِمَكَ سِرْ مِيلًا عُدْ مَرِيضاً سِرْ مِيلَيْنِ شَيِّعْ جَنَازَةً سِرْ ثَلَاثَةَ أَمْيَالٍ أَجِبْ دَعْوَةً سِرْ أَرْبَعَةَ أَمْيَالٍ زُرْ أَخاً فِي اللَّهِ سِرْ خَمْسَةَ أَمْيَالٍ أَجِبِ الْمَلْهُوفَ سِرْ سِتَّةَ أَمْيَالٍ انْصُرِ الْمَظْلُوم؛[18] ای على! براى نيكى به والدين دو سال راه بپيما و براى صله رحم يك سال راه بپيما و براى عيادت بيمار، يك ميل و براى تشييع جنازه، دو ميل و براى اجابت دعوت مؤمن، سه ميل و براى زيارت برادر مؤمن، چهار ميل و براى دستگيرى گرفتار، پنج ميل و براى يارى مظلوم شش ميل راهپيمايى كن.»
جالب آنكه تعيين اين مسافت در زماني است كه انسان از كمترين وسيله حمل و نقل برخوردار بوده است و بيشتر مردم، حتي مسيرهاي طولاني را پياده طي ميکردهاند.
2. عيادت كامل
رسول خدا (ص) درباره كيفيت عيادت كامل ميفرمود: «أَنَّ مِنْ تَمَامِ عِيَادَةِ الْمَرِيضِ أَنْ يَدَعَ أَحَدُكُمْ يَدَهُ عَلَى جَبْهَتِهِ أَوْ يَدِهِ فَيَسْأَلَهُ كَيْفَ هُوَ وَ تَحِيَّاتُكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْمُصَافَحَةِ؛[19] عيادت تام و كامل آن است كه دست خود را بر پيشاني يا دست مريض بگذارد، و از حال [امروز و ديروز] او سؤال کند، و بهترين تحيت و درود بين شما آن است كه دست بدهيد.
3. هديه دادن به بيمار
يكي از رسوم بسيار شايسته، ميان بسياري از مردم، همراه داشتن هديه براي عيادت مريض است. اين تحفه براي كودكان بيمار، معمولا اسباببازي و براي بزرگترها شيريني و يا چيزهايي است كه باعث تقويت نيروي جسمي و يا روحي بيمار ميشود. اين عمل، همان دستور دين مبين اسلام است كه بر بردن تحفه براي بيمار، تأکید میکند و آن را باعث آرامش خاطر بيمار ميداند.
در روايت است كه چند نفر از شيعيان به عيادت مريضى ميرفتند. آنان اينگونه نقل ميكنند كه بين راه به امام باقر(ع) برخورديم. امام(ع) فرمود: «كجا ميرويد؟» گفتيم: «به عيادت فلان ...» فرمود: «بايستيد.» ايستاديم، فرمود: «آيا سيب يا گلابى يا كمى عطر يا يك قطعه عود و ... براى هديه برداشتهايد؟» گفتيم: «نه چيزى از اينها همراه ما نيست.» فرمود: «مگر متوجه نيستيد كه تحفه، باعث آرامش خاطر و راحت روان مريض است.»[20]
4. دعا بر بالين بيمار
دعا براي سلامتي و عافيت بيمار از ديگر آداب عيادت است. سلمان ميگويد که نبى اكرم (ص) به عيادت من آمد؛ در حالي كه من در بستر بيماري بودم. آن حضرت [در حقم دعا کرد و] فرمود: «[اى سلمان!] خداوند، رنج تو را بر طرف و اجرت را زياد کند و بدن و دينت را تا آخر عمر محفوظ نگه دارد.»[21]
رسول خدا (ص) سفارش ميکرد كه بر بالين مريض، هفت مرتبه جمله «أَسْأَلُ اللَّهَ الْعَظِيمَ رَبَّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ أَنْ يَشْفِيَكَ» را بگوييد تا در صورت فرا نرسیدن اجلش شفا يابد.[22]
5. اميد دادن به بيمار
يكي از مسائلي كه بيماري؛ به ویژه بيماريهاي صعب العلاج را طولاني و معالجه را دشوارتر ميکند، مأيوس شدن از سلامتي و ضعيف شدن روحيه است. اسلام، وظيفه عيادتكنندگان ميداند تا روح اميد را در بيمار زنده کنند و وی را به سلامتي اميدوار سازند. رسول خدا(ص) ميفرمايد: «إِذَا دَخَلْتُمْ عَلَى الْمَرِيضِ فَنَفِّسُوا لَهُ فِي الْأَجَلِ فَإِنَّ ذَلِكَ لَا يَرُدُّ شَيْئاً وَ هُوَ يُطَيِّبُ النَّفْسَ؛[23] هرگاه بر بالين بيمار رفتيد، او را به [زندگى و] تأخير مرگ اميدوار سازيد كه [گرچه اين اميد] سبب برگشت چيزى نميشود؛ اما سبب دلخوشى بيمار ميشود.»
در اين حديث شريف، خوشدل كردن بيمار و اميد بخشيدن به او، به عنوان يك درمان مطرح شده است. دليل آن اين است: بيماري كه از هجوم درد، افسردهحال و اندوهگين است، دچار ضعف روحى است و اين ضعف روحى، بيمارى او را قوت ميبخشد و اگر روح او تقويت شود بيمارى را از خود ميراند.[24]
6. فاصله بين ايام عيادت
يكي از مسائلي كه بيماران را بسيار ميآزارد و سبب رنجش آنان ميشود، ملاقات مكرر عيادتكنندگان است. آری، اسلام بر عيادت بيمار تأکید فراوان میکند و آن را جزيي از حقوق واجب مسلمانان ميداند؛ اما بر اين مهم نیز سفارش ميکند كه لازم نيست هر روز از آنها عيادت کنید؛ بلكه بين ايام عيادت، فاصله بیاندازید و برای مثال، هر چهار روز يك بار به ملاقات بيمار برويد. رسول اكرم(ص) ميفرمود: «أَغِبُّوا فِي الْعِيَادَةِ وَ أَرْبِعُوا إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَغْلُوباً؛[25] عيادت را با فاصله و چهار روز در ميان انجام دهيد؛ مگر اينكه بيماري غلبه پيدا كرده باشد (از سلامت بيمار مأيوس شده باشيد).» همچنين در برخي روايات هر سه روز يك بار را براي عيادت مناسب دانستهاند.[26]
7. عيادت كوتاه
مسئله ديگري كه بيماران را رنج ميدهد، نشستن و صحبت كردن طولاني ملاقاتكنندگان است؛ زیرا مهمترين چيزي كه بيمار به آن نياز دارد، آرامش و سكوت است و بر هم زدن اين آرامش كه با نشستنهاي طولاني به وجود ميآيد اگر سختتر از تحمل درد و رنج نباشد،كمتر نخواهد بود. به همين علت، شارع مقدس از عيادتهاي طولاني به شدت نهي فرموده است؛ چنان كه رسول خدا (ص) ميفرمود: «أفضَلُ العِيادَةِ اَجْراً سُرعَةُ القِيامِ مِن عِندِ المَريضِ؛[27] برترين عيادت از نظر اجر و پاداش، عيادتي است كه [كوتاه باشد و عيادتكننده] سريعتر از نزد بيمار بلند شود.»
8 .عيادت پس از سه روز
رسول خدا (ص) در آداب عيادت بيماران بر اين نكته تصريح ميفرماید كه بيمار را قبل از سه روز، عيادت نکنید و در صورتي كه بيماري بيش از آن به طول انجاميد به ملاقات او برويد.[28]
9. نخوردن چيزي نزد بيمار
از ديگر آداب و دستورهای اسلامی، هنگام دیدار با بيماران، نخوردن چيزي، نزد آنان است. حضرت علي(ع) ميفرمايد: «نَهَى رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَنْ يَأْكُلَ الْعَائِدُ عِنْدَ الْعَلِيلِ فَيَحْبِطُ اللَّهُ أَجْرَ عِيَادَتِهِ؛[29] رسول خدا(ص) از [چيزي] خوردن عيادتكننده نزد بيمار نهي میکند؛ زيرا خداوند پاداش عيادتش را از بين ميبرد.»
شايد بتوان علت اين دستور را اينگونه بيان کرد: اول آنكه خوردن چيزي در مقابل بيماري كه قادر به خوردن آن چيز نيست، خلاف ادب است؛ چنانچه در دستورهای اسلامياز خوردن چيزي در مقابل روزهدار نهي شده است. دوم: پذيرايي از عيادتكنندگان علاوه بر آنكه زحماتي را براي خانواده بيمار به وجود ميآورد، هزينههاي مضاعفي را بر دوش بيمار و خانواده او میگذارد. چنين برنامهاي را درباره خانواده مصيبتديده نیز مشاهده ميكنيم. چنانكه دين اسلام، دستور مىدهد تا چند روز براى خانواده مصيبتزده غذا آماده و براى آنان فرستاده شود.
امام صادق(ع)مىفرمود: «زمانى كه جعفر بن ابي طالب(ع)به شهادت رسيد، رسول خدا(ص) به فاطمه(س) فرمود: «براى اسماء بنت عميس غذا تهيه كن و تا سه روز با ساير بانوان، نزد او بمانيد.» از آن زمان پخت غذا براى اهل مصيبت تا سه روز، سنت شد.»[30]
10. عيادت از كسي كه به عيادت تو نيامده است
بررسي دستورهای اجتماعي اسلام، ما را به اين مهم رهنمون ميکند كه اتحاد و اخوت بين اجتماع مسلمانان اصل اساسي در اوامر اسلام را تشكيل ميدهد. دستور به عيادت بيماران، و دعا بر بالين بيمار و بهویژه دستور به عيادت بيماران همسايه و يا فقرا و ... برای افزايش پيوند و محبت بين اهل اسلام است؛ از اينرو این دین آسمانی، يكي از آداب عيادت را ملاقات با بيماراني میداند كه در زمان بيماري عیادتکننده به ديدن او نيامدهاند تا ضمن جلوگيري از قطع ارتباط، اين عيادت، باعث تحكيم پيوندها شود. به همين دلیل رسول خدا(ص) دستور ميدهد: «عُدْ مَنْ لَا يَعُودُك؛[31] عیادت کن از كسي كه به عيادت تو نيامده است.»
11. بيماراني كه عيادت نميشوند
الف. عيادت سه مریض: صاحب دمل، درد چشم و درد دندان.
رسول خدا(ص) ميفرمايد: «ثَلَاثَةٌ لَا يُعَادُّونَ صَاحِبُ الرَّمَدِ وَصَاحِبَ الضِّرْسِ وَصَاحِبُ الدُّمَلِ؛[32] سه بيمار عيادت نميشوند؛ بيماري كه چشم درد دارد، و كسي كه دندان درد دارد و كسي كه دمل دارد.»
ب. شارب خمر
امام صادق(ع) از قول رسول خدا 9 فرمود: «شَارِبُ الْخَمْرِ إِنْ مَرِضَ فَلَا تَعُودُوهُ وَ إِنْ مَاتَ فَلَا تَحْضُرُوه؛[33] اگر شارب خمر مريض شد به عيادت او نرويد و اگر فوت كرد در تشييع جنازهاش حاضر نشويد.»
پاداش عيادت
بررسي روايات و سخنان بزرگان درباره اهميت دیدار از بيماران، بيانگر آن است كه ملاقات با بيماران، علاوه بر افزايش دوستي و صميميت و از بين رفتن كدورتها، پاداش اخروي بسياري نيز به همراه دارد.
1. رحمت الهي
رسول خدا (ص) فرموده است: «مَنْ عَادَ مَرِيضاً فَإِنَّهُ يَخُوضُ فِي الرَّحْمَةِ وَ أَوْمَأَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِلَى حَقْوَيْهِ فَإِذَا جَلَسَ عِنْدَ الْمَرِيضِ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَۀُ؛[34] هر كس بيمارى را عيادت كند، در رحمت خدا فرو مىرود. [در اين هنگام] حضرت به اطراف خود اشاره فرمودند (كنايه از اينكه همانگونه كه فضا مرا فرا گرفته، رحمت خداوند او را فرا گيرد). پس هر گاه عيادتكننده، نزد بيمار بنشيند رحمت الهي او را فرا مىگيرد.»
آن بزرگوار، در روايتي ديگر اين رحمت الهي را همواره با عيادتكننده همراه میداند تا آن شخص به همان محل باز گردد.[35]
2. همراهي فرشتگان در قبر
امام باقر(ع) فرموده است: «كَانَ فِيمَا نَاجَى اللَّهُ بِهِ مُوسَى (ع) رَبَّهُ أَنْ قَالَ يَا رَبِّ أَعْلِمْنِي مِمَّا بَلَغَ مِنْ عِيَادَةِ الْمَرِيضِ مِنَ الْأَجْرِ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ أُوَكِّلُ بِهِ مَلَكاً يَعُودُهُ فِي قَبْرِهِ إِلَى مَحْشَرِهِ؛[36] از جمله فرازهايى كه در مناجات حضرت موسى(ع) با پروردگار وجود داشت اين بود كه پروردگارا! آنچه از پاداش به عيادتكننده مريض ميرسد به من تعليم بفرما! خداى عزّ و جل فرمود: فرشتهاى را در قبر بر او (عيادتكننده) مىگمارم كه تا روز محشر از او [سركشي و] عيادت کند.»
3. طلب آمرزش فرشتگان
رسول خدا (ص) ميفرمايد: «مَنْ عَادَ مَرِيضاً نَادَاهُ مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِهِ يَا فُلَانُ طِبْتَ وَ طَابَ لَكَ مَمْشَاكَ بِثَوَابٍ مِنَ الْجَنَّةِ؛[37] هر كس بيمارى را عيادت كند، یک منادي از آسمان او را به اسم ميخواند: اي فلاني! خوش باش! و گام برداشتنت به پاداش بهشت گوارايت باد!»
4. نوعي صدقه
در اسلام، موارد متعددي به عنوان صدقه معرفي شده است. يكي از آنها عیادت بیمار است. رسول خدا (ص) ميفرمود: «عِيَادَتُكَ الْمَرِيضَ صَدَقَة؛[38] عيادت بيمار، نوعي صدقه است.»
5. استجابت دعاي بيمار در حق عيادت كننده
رسول خدا (ص) تأکید ميکند كه از بيمار بخواهيد برايتان دعا کند؛ چنان كه ميفرمايد: «وَ مَنْ عَادَ مَرِيضاً فِي اللَّهِ لَمْ يَسْأَلِ الْمَرِيضُ لِلْعَائِدِ شَيْئاً إِلَّا اسْتَجَابَ لَه؛[39] هر كس برای خدا بيماري را عيادت کند، مريض براي عيادتكننده چيزي نميخواهد؛ مگر اينكه خداوند در حق او (عيادتكننده) مستجاب ميکند.» به همين علت در سخنان معصومان (ع) سفارش شده است كه از بيماران بخواهيد تا برايتان دعا کنند.[40]
پرستاري از بيمار
پس از بيمار كه رنج و مشقت را تحمل ميكند، پرستاري از بيمار و برآوردن نياز او از دشوارترين كارها است. به همين علت در دين ما، از مقام پرستار (هركسي كه به نوعي نياز بيمار را برآورده سازد) بسيار تجليل شده است.
تاريخ پرستاري در اسلام به زمان حضرت فاطمه(س) باز میگردد. آن حضرت در جنگ احد از پدر بزرگوارش پرستاري کرد. آن بانوی بزرگوار با چهارده تن از زنان مسلمان از زخميها پرستاري كردند.
اهميت پرستاري در اسلام تا بدانجا است كه پيامبر گرامي(ص) ميفرمايد: «مَنْ سَعَى لِمَرِيضٍ فِي حَاجَةٍ قَضَاهَا أَوْ لَمْ يَقْضِهَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْمٍ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ؛[41] هر كس براي برآوردن نياز بيماري بكوشد، چه آن را برآورده سازد و چه نسازد، از گناهانش خارج ميشود، مانند روزي كه از مادر زاده شده است.»
آن بزرگوار درباره پرستاری یک شبانه روز از بیمار ميفرمايد: «مَنْ قَامَ عَلَى مَرِيضٍ يَوْماً وَ لَيْلَةً بَعَثَهُ اللَّهُ مَعَ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ (ع) فَجَازَ عَلَى الصِّرَاطِ كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ اللَّامِع؛[42] كسي يك شبانه روز از مريضي پرستاري کند، خداوند او را با ابراهيم خليل(ع) برميانگيزد و مانند برق درخشان از صراط خواهد گذشت.»
در حكايت است كه دو نفر از راه دور براى انجام مناسك حج، به سوى مكه رهسپار شدند. در اين سفر، وقتي براى زيارت قبر رسول خدا (ص) به مدينه آمدند، يكى از آنها بيمار و در منزلى بسترى شد و همسفرش از او پرستارى كرد. روزى همسفر، به بيمار گفت: «خيلى مشتاق زيارت مرقد شريف رسول خدا (ص) هستم. اجازه بده براى زيارت بروم و برگردم.»
بيمار گفت: «تو يار و مونس من هستى. مرا تنها مگذار. وضع مزاجى من وخيم است. از من جدا نشو.»
همسفر گفت: «برادر! ما از راه دور آمدهايم. دلم براى زيارت پر ميزند. شما اجازه بدهيد، زود ميروم و برميگردم.»؛ ولى بيمار كه سخت به پرستار نياز داشت، نميخواست همسفرش، به زيارت برود.
همسفر براى زيارت مرقد شريف رسول خدا(ص) رفت و پس از زيارت به منزل امام صادق (ع) رفت و به حضور آن حضرت، شرفياب شد، و قصه خود و رفيق راهش را به عرض آن حضرت رساند. امام صادق(ع) فرمود: «اگر تو كنار بستر دوست همسفرت بمانى و از او پرستارى كنى و مونس او باشى، در پيشگاه خداى بزرگ، بهتر از زيارت مرقد شريف رسول خدا (ص) است.»[43]
ذكر دو نكته در پايان، مناسب به نظر ميرسد:
1. تمام آنچه درباره اهميت و فضيلت عيادت و پرستاري از بيماران گفته شد ، مخصوص پرستاري از بيماران غير فاميل بود؛ اما در پرستاري از پدر و مادر و نيز عيادت از بيماران فاميل، علاوه بر آنچه ذكر شد، ثواب صله ارحام [كه امري واجب است] نيز اضافه ميشود. همچنين پرستاري از بيماراني كه سن زيادي از خداوند گرفته و در طاعت خداوند متعال پير و فرتوت شدهاند، ثوابي بس مضاعف خواهد داشت؛ چنانكه رسول گرامى اسلام(ص) فرموده است: «مِنْ إِجْلَالِ اللَّهِ إِجْلَالُ ذِي الشَّيْبَةِ الْمُسْلِمِ؛[44]يكى از صُوَر تكريم [و تقديس] ذات اقدس الهى، [احترام و] تجليل سالخورده مسلمان است.»
و نيز فرمود:«مَنْ وَقَّرَ ذَا شَيْبَةٍ فِي الْإِسْلَامِ آمَنَهُ اللَّهُ مِنْ فَزَعِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ؛[45] كسى كه پير مسلمانى را توقير [وتجليل] کند، خداوند او را از ترس روز قيامت ايمن مىدارد.»
2. بيماري و درد و رنج به گونهاي است كه در اعصاب انسان تاثير میگذارد و باعث ميشود بيمار، ناخواسته در مقابل سر و صدا و يا شلوغي و بسياري موارد عكس العمل نشان دهد؛ چنانچه گفته شد، دين اسلام راهكارهايي براي جلوگيري از اين مشكل ارائه کرده است كه عيادت كوتاه و فاصله بين ايام عيادت از جمله آنها است؛ اما در مقابل به پرستار و عيادتكننده و اطرافيان بيمار نيزگوشزد ميکند كه بداخلاقي بيمار را ناديده بگیريد و آن را امري عادي و طبيعي بدانيد. رسول خدا(ص) ميفرمايد: «ثَلَاثَةٌ لَا يَلَامُونَ عَنْ سُوءِ الْخُلْقِ: اَلْمَرِيضُ ، وَالصَّائِمُ حَتَّى يَفْطُرَ، وَالْاِمَامُ الْعَادِلُ؛[46] سه نفر را به سبب بداخلاقي ملامت نميشوند: بيمار، روزهدار تا زمان افطار و امام عادل.»
[1]. «و هنگامى كه نماز پايان گرفت [شما آزاديد] در زمين پراكنده شويد»: جمعه/10.
[2]. مجمع البيان فى تفسير القرآن، فضل بن حسن طبرسى، ناصر خسرو، تهران،1372 ش، ج 10، ص435.
[3]. امالي، شيخ طوسى، دارالثقافة، قم، 1414 ق، ص 629.
[4]. مستدركالوسائل، ميرزا حسين نورى، مؤسسه آل البيت:، قم، چاپ اول، ج2، ص 77.
[5]. مكارم الاخلاق، حسن بن فضل طبرسى، شريف رضى، قم، چاپ چهارم، 1412 ق، ص15.
[6]. وسائلالشيعه، حر عاملى، مؤسسه آل البيت :، قم، چاپ اول، 1409ق، ج 12،ص 213.
[7]. مستدركالوسائل، ج 9 ،ص 136.
[8]. منلايحضره الفقيه، شيخ صدوق، جامعه مدرسين، قم، 1413 ق، ج 3، ص 69.
[9]. همان، ج 4، ص 398.
[10]. همان، ج 1 ،ص 52.
[11]. نساء / 36.
[12]. همان.
[13]. مسكنالفؤاد ، شهيد ثانى، كتابخانه بصيرتى، قم، ص 114.
[14]. مستدركالوسائل ،ج2 ،ص77.
[15]. همان ،ص 79.
[16]. دعوات، قطب الدين راوندى، مدرسه امام مهدى4، قم، چاپ اول، 1407 ق، ص224.
[17]. عيون الأثر، أبو الفتح، دارالقلم، بيروت، چاپ اول، 1414ق، ج2، ص 400 و بحارالأنوار، علامه مجلسى، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1404ق، ج16، ص 228.
[18]. منلايحضرهالفقيه، ج 4، ص361.
[19]. مستدركالوسائل، ج 2، ص 92.
[20]. الكافي، ج 3، ص 118.
[21]. امالي، شيخ طوسى، دارالثقافة، قم، 1414 ق، ص632.
[22]. «از خداوند بزرگ، پروردگار عرش عظيم، مسئلت دارم كه شفايت دهد»: الدعوات، ص223.
[23]. مستدركالوسائل، ج 2، ص 154.
[24]. گنجينه معارف شيعه، محمد باقر كمرهاي، چاپخانه فردوسى، تهران، چاپ اول، ج1، ص450.
[25]. امالي، شیخ طوسي، ص 639.
[26]. كنز العمال، حسام الدین هندی، صفوه السقا، الرساله، بیروت، 1405ق، ج9، ص103، ش25187.
[27]. همان، ج9، ص97، ش25153.
[28]. همان، ص 210، ش 25700.
[29] . دعائم الإسلام، تميمى مغربى، دار المعارف، مصر، چاپ دوم، 1385 ق، ج 1، ص 218.
[30]. الكافي ، ج3 ، ص 217.
[31]. كنز العمال، ج9، ص 97، ش25150 و منلايحضرهالفقيه، ج 3، ص 300.
[32]. همان، ج9، ص103، ش25189.
[33]. الكافي، ج 6، ص 397.
[34]. امالي، شیخ طوسي، ص 182.
[35]. «مَنْ عَادَ مَرِيضاً فَلَا يَزَالُ فِي الرَّحْمَةِ حَتَّى إِذَا قَعَدَ عِنْدَهُ اسْتَنْقَعَ فِيهَا ثُمَّ إِذَا قَامَ مِنْ عِنْدِهِ فَلَا يَزَالُ يَخُوضُ فِيهَا حَتَّى يَرْجِعَ مِنْ حَيْثُ خَرَجَ»: بحارالأنوار، ج 79، ص 94.
[36]. ثواب الاعمال ، شيخ صدوق، شريف رضى، قم، چاپ دوم، 1364ش، ص 194.
[37]. الكافي، ج 3، ص121.
[38]. مستدركالوسائل، ج7، ص242.
[39]. عدة الداعي، ابن فهد حلى، دارالكتاب الاسلامى، چاپ اول، 1407ق، ص 126.
[40]. رسول خدا9 ميفرمايد: «اِذَا دَخَلْتَ عَلَي مَرِيضٍ فَمُرْهُ اَنْ يَدْعُو لَكَ فَاِنَّ دُعَاءَهُ كَدُعَاءِ الْمَلَائِكَةِ؛ زماني كه بر مريضي وارد ميشوي، از او بخواه تا برايت دعا كند كه دعاي او همانند دعاي ملائكه است.» (سنن ابن ماجه، تحقيق محمدفؤاد عبدالباقي، دارالفكر، ج1، ص463.)
[41]. منلايحضرهالفقيه، ج 4، ص 16.
[42]. ثوابالأعمال، ص 288.
[43]. داستان دوستان، محمد محمدي اشتهاردي، دفتر تبليغات، چاپ هفتم،1376ش، ج2، ص159.
[44]. الكافى، ج 2، ص 165.
[45]. وسائل الشيعه، ج 12، ص 99.
.[46] كنزالعمال، ج8، ص 456، ش 23637