موضوع:صبر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد رب العالمین وصلی الله علی محمد واله الطاهرین
صلى الله عليك يا سيدي يا رسول الله
صلى الله عليك يا مولاي يا ابا عبد الله
السلام على الحسين وعلى علي بن الحسين وعلى اصحاب الحسين.
هرگز دوباره مثل تو پیدا شود علی
بعد از تو خاک بر سر دنیا شود علی
از این درخت پر ثمر اصلاً بعید نیست
یا مصطفی شود ثمرش یا شود علی
با چهره ی پیمبری آمد ز خیمه گاه
وقتش رسیده است که حالا شود علی
یک عمر قد و قامت او را نگاه کرد
یعنی که پیر شد پدرش تا شود علی
بیش از همه حسین دلش شور می زند
وقتی میان معرکه تنها شود علی
از بس که تیغ آمد و بر پیکرش نشست
دیگر توان نداشت ز جا پا شود علی
از بس که مختصر شده ای تو... گمان کنم
در بین یک عبا بدنت جا شود علی[1]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَالْعَصْرِ إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ.[2]
بنام خداوند بخشايندهء مهربان
سوگند به عصر ( روزگار بازپسين كه همانا انسان است در زيانكارى مگر آنان كه ايمان آوردند و كردار شايسته كردند و سفارش كردند به حقّ ( به درستى ) و سفارش كردند به شكيب.
خداوند متعال در این سوره مبارکه بر اهمیت صبر و جایگاه آن در زندگی ایمانی و روش مومنان بیان فرموده است. پس در این جلسه در پیرامون صبر و ویژگیهای آن عرایضم را آغاز میکنم.
معنای صبر: ثبات نفس وعدم تزلزل واضطراب در رویارویی با سختیها ومصیبتهاست به عبارت دیگه میشود گفت صبر: عبارت است از ثبات و آرامش نفس در سختيها و بلاها و مصائب ، و پايدارى و مقاومت در برابر آنها ، به طورى كه از گشادگى خاطر و شادى و آرامشى كه پيش از آن حوادث داشت بيرون نرود ، و زبان خود را از شكايت و اعضاء خود را از حركات ناهنجار نگهدارد.و اين همان صبر بر مكروه و ناخوشايند است كه ضدّ آن جزع است .
در قران کریم واژه صبر و مشتقات آن 103 مرتبه تکرار شده است
که میتوانیم از این آیات وروایات اهل بیت (علیهم السلام) اقسام و مراتب و ویژگیهای و همچنین آثار صبر را به وضوح برداشت کرد.
اقسام صبر:
میتوان صبر را بر سه قسم تقسیم کرد [عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ، أَنَّهُ] كَانَ يَقُولُ: الصَّبْرُ ثَلَاثَةٌ: الصَّبْرُ عَلَى الْمُصِيبَةِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى الطَّاعَةِ، وَ الصَّبْرُ عَنِ الْمَعْصِيَةِ[3].
امام علىّ عَلَيْهِ السَّلَامُ مىفرمود: صبر و شكيبايى سه دستهاند: صبر در برابر مصيبت و مشكلات، صبر در برابر اطاعت و فرمانبرى، صبر در برابر ترك گناه و معصيت.
قسم اول: صبر بر مصیبت اگر صبر، تحمل مصیبتی باشد به آن همان صبر میگویند، و در مقابل آن جزع قرار دارد که به معنای ناله کردن و به صورت زدن و گریبان دریدن است.
قسم دوم: صبر بر طاعت: خدا وند متعال فرمود: وَجَعَلنا مِنهُم أَئِمَّةً يَهدُونَ بِامرِنا لَمّا صَبَرُوا[4] « و چون شكيبايى كردند ، از آنان پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت میكردند ».
قسم سوم: صبر بر معصیت صبر بر شهوت شكم و دامن و ديگر لذات پست و زشت ، و آن عفّت است ، و قول خداى سبحان به آن اشاره دارد :
وَ امّا مَن خافَ مَقامَ رَبِّه وَنَهَى النَّفسَ عَنِ الهَوى ، فَانَّ الجَنَّةَ هِىَ المَأوى[5].
« و امّا هر كه از ايستادن در پيشگاه [ عظمت و جلال و عدل ] پروردگارش ترسيد و خويشتن را از هواى نفس بازداشت ، بهشت جاى اوست » . و ضدّ آن از و شره است.
فضیلت صبر
در روایات از صبر به رأس ایمان، تعبیر شده است و امیر مؤمنان علی(ع) میفرماید : و علیکم بالصّبر، فإن الصبرَ من الایمان ِ کالرأس ِ من الجَسُد…؛ بر شما باد به صبر، چرا که صبر در برابر ایمان، مانند سر در برابر بدن است. بدنی که بی سر است خیر ندارد، همچنین ایمانی که صبر ندارد خیری در آن نیست.
و خداوند در سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۴۲می فرمایند: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصَّابِرِینَ» ؛ آیا گمان دارید که (با ادّعاى ایمان) وارد بهشت شوید، در حالى که هنوز خداوند مجاهدان از شما و صابران را معلوم نساخته است؟
در تفسیر نور این گونه آمده که این آیه، به جهاد و صبر و مقاومت مؤمنان اشاره مى کند. زیرا راه بهشت از طریق صبر و جهاد است. قرآن مى فرماید: «سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ» سلام بر شما اهل بهشت، به خاطر صبر و مقاومتى که داشتید. در این تعبیر لطفى است، نمى گوید سلام بر شما به خاطر حج و روزه و یا خمس و زکات، زیرا انجام هر عملى نیازمند صبر و پایدارى است[6]
راه تحصیل صبر:
نراقی (ره) در جامع السعادات دو راه برای تحصیل صبر ذکر کرد فرمود : تقويت انگيزهء دين و تضعيف انگيزهء هوى و هوس است .
امر اول به چند چيز حاصل مى شود :
اول - آنكه در اخبار و احاديثى بينديشد كه در فضيلت صبر و فرجام نيك آن در دنيا و آخرت وارد شده است ، و بداند كه ثواب صبر بر مصيبت بيش از آن چيزى است كه از دست او رفته ، و به سبب پاداش آن مورد رشك خواهد بود ، زيرا چيزى را از دست داده كه حتّى در مدّت زندگى دنيا با او باقى نمى ماند ، و چيزى را بدست آورده كه بعد از مردن جاودانه خواهد ماند ، پس براى صبر در مدت كوتاه گذرا پاداش او جاويدان و پايا خواهد بود و در عوض نتيجه و سود نزديك و زايل شدنى فايده و غايت دائم و باقى بهرهء او خواهد شد . و كسى كه چيز پست و كم ارزشى را فداى چيز عالى و نفيس میكند ، نبايد به سبب از دست رفتن آن چيز پست اكنون اندوهگين گردد .
دوم - آنكه كمى و كوتاهى زمان مصيبت دنيوى و رهائى نزديك خود را از آن و باقى بودن اجر صبر آن را به ياد آورد .
سوم - آنكه بداند كه جزع و بیتابى كارى است زشت و به دين و دنياى او زيان میرساند ، و هيچ فايده اى ندارد جز اينكه ثواب را باطل و ضايع مى كند و آدمى را گرفتار عقاب مى سازد ، چنان كه امير مؤمنان عليه السّلام فرمود : « اگر صبر كنى آنچه مقدّر است خواهد شد و تو اجر میبرى ، و اگر بیتابى نمائى آنچه مقدّر است خواهد شد و براى تو بار گناه و عقوبت خواهد بود « .
چهارم - آنكه عادت و خو كند كه انگيزهء دين را به تدريج بر انگيزهء هوى غلبه دهد و آن را بر زمين افكند ، تا لذت پيروزى را دريابد ، و در اين كشتى گيرى و با هم در آويختن انگيزهء دين را نيرومند سازد . زيرا عادت كردن و ممارست نمودن به كارهاى سخت و دشوار قوائى را كه آن اعمال از آنها سر مى زند تقويت مى كند .
نتیجه
تا حالا روشن شد که صبر عبارت است از ثبات و آرامش نفس در سختيها و بلاها و مصائب وانجام دادن طاعات واجبات.
صبر اقسام زیاد می باشد ولی ما سه قسم ذکر کردیم وانان که صبر بر مصیبت وصبر بر طاعت وصبر بر معاصی وشهوت
اهمیت صبر که صبر سر برست دین مسلم می باشد
راه تحصیل صبر : تقويت انگيزهء دين و تضعيف انگيزهء هوى و هوس است .
مصائب
امام حسین علیه السلام چنان صبری کرد که ملائکه پروردگار از صبر او به تعجب در آمدند. چنانکه در زیارت او آمده است (لقد عجبت من صبرک ملائکه السموات)[7]
وهم چنین امام حسین علیه السلام در روز عاشورا فرمودند (صبراعلی قضائک، لامعبود سواک یا غیاث المستغیثین) صبر میکنم بر قضایت هیچ معبودی جز تو نیست ،ای فریاد رس فریاد رسان اما برای شما بگم که اباعبدالله الحسین ع چطور توانست صبر کند وقتی که طفل شیر خوارش رو در بغل پرپر دید اما حسین ع کوه صبر بود اما رباب مادر علی اصغر چطور تونست با جسم بی جان علیش روبرو بشه...
چشم هایش هوای باران داشت
روی دستان مادرش بی تاب
بی خبر از هجوم تشنگی اش
آسمان بود آفتاب و سراب
صورتش مثل یاس نیلوفر
دست هایی پر از کرامت داشت
از عطش بین حنجرش انگار
کهکشانی پر از جراحت داشت
می شد از حالت نگاهش باز
شوق پرواز کردنش را دید
مثل بُغضی که در گلو مانده
غصه اش را کسی نمی فهمید
روی دستان آسمان می رفت
گریه اش آخرین توانش بود
با همان گریه ها رجز می خواند
غنچه ای از تبار یاس کبود
ناگهان کینه های گرگی پست
باز در آن میان بهانه گرفت
سینه را پر ز بغض کرد و سپس
حنجر طفل را نشانه گرفت
نالۀ "فرحموا لهذا الطفل"
روی لب های آسمان خشکید
ناگهان بوسه گاه مادر را
تیری از راه آمد و بوسید
گر چه دیگر رمق نمانده براش
تکیه بر دست های بابا داشت
جزر و مد فرات چشمانش
طعنه بر موج های دریا داشت
موجِ طوفانیِ نگاهش باز
کهکشان را پر از تلاطم کرد
تا که شرمنده اش شود دریا
چند لحظه فقط تبسم کرد
می چکد بر تن زمین انگار
اشک های غریبی مادر
یک طرف باغبانی افسرده
یک طرف غنچه ای شده پرپر
آسمان بود و درد مردی که
ناله می زد چه دل خراش و چه سرد
آخرین یار و یاورش هم رفت
مرد تنهاترین بی همدرد
خواست خاکش کند ولی انگار
آیه های نگاه او جان داشت
خیره در چشم آسمان و هنوز
چشم هایش هوای باران داشت
سالم الدراجی
[1] مهرداد قصری فر
[2] قران کریم سوره عصر
[3] کافی ج2 ص91
[4] سجده ، 24
[5] نازعات ، 40 - 41
[6] تفسیر نور، ج2، ص:
[7] مصباح الزائر ص ۱۲۱