پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

شخصیت بی نظیر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله المنعم المنان، الظاهر فی کل شی بالبین و البرهان والصلوة والسلام علی من انزل علیه القرآن المعلن الحق بالحق، ابی القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من یومنا هذا الی یوم الدین، اما بعد فقد قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: «فاطمة بضعة منی من اذاها فقد اذانی».

اولاً به مناسبت فرا رسیدن ایام سوگواری شهادت جانسوز بی بی دو عالم حضرت فاطمة الزهرا سلام الله علیها به تمام حضار محترم لاسیما محضر مبارک حضرت ولی عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفدا، تسلیت و تعزیت عرض می نماییم و به حق همان دخت گرامی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، از خدای منان خواستار تعجیل در ظهور آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستیم.

بنده در این مجلس، به حول قوه الهی و به تصدق اهل بیت علیهم السلام، معروضات خودم را راجع به شخصیت بی نظیر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ارائه خواهم کرد و روایاتی از کتب اهل سنت و شیعه در مورد فضیلت و ویژگی آن حضرت خدمتتان عرض خواهم نمود.

آشنایی مختصر

همان طوری که مستحضرید حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها در روز بیستم جمادی الثانی جهان بشریت را به نور وجود خود منور ساخت. پدر بزرگوار آن بانو خاتم الانبیاء حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و مادرش حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها است. اینجا یک نکته لازم به ذکر است که خدیجه بانوی بی نظیر و مهربان و سمبل فداکاری و مظهر تمام کمالات انسانی بود و اولین بانویی بود که در راه اعتلای کلمه توحید و اسلام از بذل جان، مال و ثروت و آبروی خود دریغ نکرد. محمد بن علوی مالکی در کتاب خودش به نام «مناقب خدیجة الکبری» راجع به این بانوی بزرگ جهان یک عبارت بسیار مهمی بیان می کند که:

«ما قام الاسلام الا بسیف علی و ثروة خدیجة».[1]

اسلام جز به شمشیر حضرت علی علیه السلام و ثروت خدیجه بر پا نگردید.

سیمای بی بی دو عالم در کتب اهل سنت

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مثل پدر و مادر گرامی خود، دارای فضائل و کمالات و ویژگی های گوناگونی بود. در باب فضیلت آن بانوی اسلام ما روایات فراوانی داریم که آن روایات را هم اهل سنت و هم شیعیان نقل کرده اند. ما چند روایت از منابع اهل سنت معروض می داریم:

1- فاطمه پاره تن پیغمبر است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

«فاطمة بَضْعَة منّى».[2]

فاطمه پاره تن من است.

2. فاطمه سرور زنان دنيا و آخرت است.

رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

«إنّ فاطمة سيدة نساء امتى».[3]

همانا فاطمه بانوی زنان امت من است.

«فاطمة سيدة نساء العالمين».[4]

همانا فاطمه سیده زنان عالمها است.

«فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ».[5]

همانا فاطمه بانوی زنان اهل بهشت است.

3. فاطمه در گفتار همسنگ پيامبر است.

عایشه می گوید:

«ما رأيت أحدا قط أصدق من فاطمة».[6]

یعنی من هیچ کس را راستگوتر از فاطمه ندیدم.

4. فاطمه برخوردار از احترام ويژه پيامبر است.

در کتاب المستدرك آمده که عایشه می گوید:

«كانت إذا دخلت عليه قام إليها فقبلها و رحب بها و أخذ بيدها فأجلسها في مجلسه».[7]

یعنی وقتی که فاطمه بر پیامبر وارد می شد، پیامبر می ایستاد، او را می بوسید، او را گرامی می داشت و به جای خود می نشاند.

5. غضب فاطمه هم طراز با غضب خداوند متعال است.

رسول گرامی صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت فاطمه فرمودند:

«إنّ اللّه يغضب لغضبك، و يرضى لرضاك».

همانا خداوند از غضب تو غضبناک و از رضای تو خوشنود می شود.

در کتاب مستدرک ج۳، ص۱۵۳ آمده که این حدیث صحیح السند است.

7. غضب و اذيت فاطمه برابر با غضب و ايذای پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

«فاطمة بَضْعَة منّى فمن أغضبها أغضبني.»[8]

فاطمه پاره تن من است پس هر کس او را غضبناک کرد، مرا غضبناک کرده است.

در جای دیگر این گونه می فرمایند:

«إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي يُؤْذِينِي مَا آذَاهَا.»[9]

فاطمه پاره تن من است، هر کس او را اذیت کرد مرا اذیت کرده است.

سیمای آن بانو در روایات کتب شیعه

پس از ذکر اعترافات کتب اهل سنت، در اینجا ما چند تا روایت می خوانیم که علمای شیعه آن را در کتاب خودشان نقل نموده اند:

۱۔ امام صادق علیه السلام می فر ماید:

«و هی الصدیقة الکبری و علی معرفتها دارت القرون الاولی».[10]یعنی حضرت فاطمه صدیقه کبری است، و قرون پیشین بر محور شناخت و معرفت او دور می زد.

۲۔ ابن عباس نقل می کند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

«و هی بضعة منی، و هی نور عینی، و هی ثمرة فؤادی، و هی روحی التی بین جنبیّ، و هی الحوراء الانسیة».[11]

[فاطمه پاره تنم است، او نور چشم من، میوه قلبم و جان من است که در وجود من است؛ وی حوریه ای در چهره انسان است.

۳۔ در حدیث قدسی آمده:

«لولا فاطمة لما خلقتکما».[12]

یعنی اگر فاطمه نبود، شما دو نفر (حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت علی علیه السلام) را نمی آفریدم.

مختصر اینکه شناخت کامل کنه ذات بی پایان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ممکن نیست. او داری شخصیت بی نظیر بود و متصف به کمالات گوناگون و جامع فضائل انبیاء مرسلین بود. در پایان، ما به یک سخنان مهم رهبر کبیر جمهوری اسلامی ایران امام خمینی رضوان الله تعالی علیه راجع به شخصیت بزرگ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اشاره می کنیم:

«زنى كه تمام خاصه ‏هاى انبياء در اوست، زنى كه اگر مرد بود نبى بود، زنى كه اگر مرد بود به جاى رسول الله بود... جلوه ‏هاى جبروتى، جلوه ‏هاى ملكوتى و ناسوتى، همه در اين موجود مجتمع است، انسانى است به تمام معنى انسان ... حركت معنوى با قدرت الهى با دست غيبى با تربيت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مراحل را طى كرده است تا رسيده است به مرتبه ‏اى كه دست همه از او كوتاه است.»[13]

غروب آفتاب عفت و استقامت

بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر همین دخت گرامی پیامبر که مناره کمالات و وجه تخلیق رسول و وصی رسول بود، مصیبتهایی نازل شد که او از زندگی خود خسته شد. سلوک ناروای خلفا، غصب فدک و عدم حمایت مسلمانان، خانه نشین کردن حضرت علی علیه السلام و کشتن حضرت محسن و غیره، مصیبتهایی بود که فاطمه از زندگی این دنیا خسته شد و همواره ناله می کرد تا اینکه بستری شد.

در کتب تاریخی آمده که فاطمه به سوی قبر پدر می رفت، قبر را در آغوش می گرفت و گاهی می گفت: ای پدر بعد از رفتن تو مردم ما را تنها گذاشتند، صبر من دیگر تمام شده است. بار خدایا! مرگ مرا سریع برسان که زندگی دنیا برای من تیره و تار شده است.

اما مسلمانان اجازه نمی دهند که فاطمه گریه کند و از او حق گریه را هم می خواهند بگیرند. چند نفر از همسایگان نزد علی می آیند و با او این طور سخن می گویند: ای علی! فاطمه هم شب گریه می کند و هم روز. به فاطمه بگو یا شب گریه کند و روز آرام باشد تا ما بتوانیم استراحت کنیم، یا روز گریه کند و شب آرام باشد، ما نیاز به آرامش داریم.

علی به سوی خانه حرکت می کند و به فاطمه می گوید: فاطمه! همسایگان به من گفته اند که به تو بگویم یا روز گریه کنی یا شب. آری این گونه است که فاطمه را از گریه کردن منع می کنند. پس از این فاطمه از اول صبح، از خانه بیرون می آمد، به سوی قبرستان بقیع می رفت و شروع می کرد گریه کردن. وقتی که خورشید بر فاطمه می تابید، فاطمه از جای خود بلند می شد و زیر سایه درخت می نشست و گریه خود را ادامه می داد. اما دشمنان آن درخت را هم بریدند تا فاطمه زیر سایه آن ننشیند.

آرام آرام بیماری فاطمه شدید می شد و حال او روز بروز بدتر گردید و روز پر کشیدن روح فاطمه از قفس تنگ دنیا به اوج آسمانها نزدیک تر می شد.

آخرین شب زندگی فاطمه است. فاطمه به علی می گوید : علی جان! من الآن خوابی دیدم که پدرم به من گفت: دخترم نزد من بیا که من مشتاق تو هستم؛ و بعد از این گفت: دخترم تو به زودی مهمان من خواهی بود.

وقتی علی این را می شنود اشک در چشمان او حلقه می زند. علی سر فاطمه را به سینه گرفته و به شدت گریه می کند. قطرات اشک علی بر صورت فاطمه می ریزد. بعد فاطمه این چنین سخن می گوید:

علی جان! تو باید در مرگ من صبر داشته باشی. علی جان! اگر در زندگی از من کوتاهی دیدی ببخش و مرا حلال کن. علی جان ! از تو می خواهم که بعد از من با فرزندانم، مهربانی بیشتری داشته باشی. علی می گوید: ای فاطمه! تو نهایت عشق و محبت را به من ارزانی داشتی، تو با سختی های زندگی من ساختی، تو هیچ کوتاهی در حق من نکردی.

بعد از این فاطمه وصیت می کند:

ای علی! بدنم را شب غسل بده، شب به خاک بسپار. تو را به خدا قسم می دهم مبادا بگذاری آنهایی که بر من ظلم کردند بر سر جنازه من حاضر شوند، آنهایی که مرا با تازیانه زدند؛ محسن مرا کشتند نباید بر پیکر من نماز بخوانند. علی جان! من می خواهم قبرم مخفی باشد. علی جان! از تو می خواهم که خودت مرا غسل دهی و کفن نمایی و در قبر بگذاری، علی جان! بعد از آن که مرا دفن کردی، بالای قبرم بنشین و قرآن و دعا بخوان، تو که می دانی من سخت مشتاق تو هستم و چقدر شیدای صدای دلنشین تو هستم. علی جان! به سر قبرم بیا، چرا که دل من به تو انس دارد.

علی علیه السلام می فرماید: قول می دهم که وصیت های تو را انجام دهم ولی ای فاطمه! من هم چند خواسته از تو دارم: اول اینکه اگر من در حق تو کوتاهی کردم مرا حلال کنی و ببخشی، دیگر این که وقتی نزد پیامبر رفتی سلام مرا به او برسانی و از من پیش او شکایت نکنی.

علی علیه السلام این حرفها را می گوید و گریه می کند که نگاهی به صورت فاطمه می کند و می بیند که فاطمه هم گریه می کند. علی می گوید: فاطمه تو چرا گریه می کنی؟ فاطمه جواب می دهد: من برای غربت و مظلومیت تو گریه می کنم، می دانم که بعد از من با سختی ها و بلاهای زیادی روبرو خواهی شد.

سوم ماه جمادی الثانی رسیده است. نزدیک اذان ظهر است، علی با فاطمه خداحافظی می کند و به سوی مسجد حرکت می کند. فاطمه سلمی[14] را صدا می زند و با کمک او برمی خیزد، وضو گرفته و لباس نو به تن نموده و خود را خوشبو می کند. فاطمه رو به قبله می خوابد و چادر خود را به سر می کشد و به سلمی می گوید: مرا تنها بگذارید و بعد از لحظاتی مرا صدا بزن، اگر جواب تو را ندادم بدان که نزد پدر خویش رفته ام. سلمی از اتاق بیرون می رود.

صدای اذان ظهر به گوش می رسد و سلمی می خواهد فاطمه را بیدار کند. سلمی می آید و فاطمه را صدا می زند، اما جوابی نمی شنود. چادر را از روی صورت فاطمه کنار می زند، می بیند که فاطمه از دنیا رفته است. سلمی شروع می کند به گریه کردن. در این هنگام، حسن و حسین از راه می رسند. آنها سراغ مادر را می گیرند، سلمی جوابی نمی دهد، آنها به سوی مادر می روند.

آنها هر چه مادر را صدا می زنند جوابی نمی شنوند. حسن کنار مادر می آید و می گوید: مادر با من سخن بگو قبل از این که جان بدهم. او روی مادر می بوسد، اما مادر جوابی نمی دهد.

حسین جلو می آید و مادر را می بوسد و می گوید: مادر! من پسرت حسین هستم، با من سخن بگو، اما جوابی نمی آید.

سلمی حسن و حسین را دلداری می دهد و از آنها می خواهد تا به مسجد بروند و به پدر خبر بدهند. آنها در حالی که گریه می کردند به سوی مسجد می دوند، همه صدای گریه حسن و حسین را می شنوند، آنها نزد پدر می آیند و می گویند: «یا ابتاه قد ماتت امنا».[15]

وقتی علی این خبر را می شنود، بی قرار می شود و از هوش می رود، آری، داغ فاطمه بر علی بسیار سخت است. علی به هوش می آید و می گوید: ای دختر پیامبر، بعد از تو چه کسی مایه آرامش من خواهد بود؟

و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.

 

سید محمد سعید نقوی

 

 

 


[1] مناقب خدیجة الکبری، مقدمه، ص3.

[2] صحيح بخارى ص710، ح 3714

[3] مجمع الزوائد ج9 ص201 .

[4] أسد الغابة ج4 ص16.

[5] صحيح بخارى ج4 ص209، ح قبل 3711،

[6] مجمع الزوائد ج 9 ص201، المعجم الأسط، ج 3، ص 137.

[7] المستدرك ج3 ص160.

[8] صحيح البخارى ج4 ص210، ح 3714.

[9] صحيح مسلم ج7 ص141 ح6202.

[10] بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۰۵.

[11] امالی صدوق، ص۱۱۳، م۲۴، در ذیل حدیث ۲.

[12] حضرت زهرا سلام الله علیها مادر فضیلت ها، ص۶۳.

[13] صحيفه نور ج6 ص185.

[14] سلمی همسر ابی رافع می ‌باشد که این زن و شوهر از علاقه مندان به خاندان پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم هستند سلمی در زمان پیامبر در خانه رسول خدا خدمت می ‌کرد و بعد از فوت پیامبر این افتخار نصیب او شده بود که پرستار حضرت فاطمه علیها السلام باشد.

[15] بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج‏43، ص186-187.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group