پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

 

 اينك فاطمه عليهاالسلام فدك را رها كرده و ديگر سخنى از آن نمى‏گويد. يكى از زنان به عنوان عيادت نزد حضرت آمد، ولى از نظر گرايش به سمت دشمن متمايل بود. حضرت به عنوان آخرين سخنى كه درباره‏ى فدك بر زبان آورده به او چنين فرمود: آنگاه كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از دنيا رفت ابوبكر و عمر با جرأت تمام فدك را گرفتند.
 آه كه چه ملك (بابركتى) بود! فدك اعطايى پروردگار بلند مرتبه به پيامبر مناجات‏كننده‏ى با خدا و وفادار بود كه آن را براى قوت فرزندان از نسل او و خودم به من بخشيده بود. اين مطلب را خدا مى‏دانست و امين او شاهد بود.

اكنون اگر قوت زندگى را از من به زور گرفتند و لقمه‏ى مختصر را هم از من مانع شدند، من صبر بر اين ظلم را باعث تقرب به درگاه الهى در روز قيامت مى‏دانم، و خورندگان آن به ظلم، آن را شعله ‏ور كننده ‏ى حميم در شعله‏هاى جهنم خواهند يافت. اين مجموعه، اقدامات دقيقى بود كه پس از غصب فدك انجام گرفت.

برنامه‏ى آن از مقام عصمت داده شد و مجرى آن هم خود اميرالمؤمنين و حضرت زهرا عليهماالسلام بودند. اين خط سيرى كه به ثمر رسيد نتيجه‏اش براى آينده‏هاى بلندمدت تشيع باقى ماند كه تا هميشه كلامش سكه‏ى تمام عيار است چرا كه كلام على و فاطمه عليهماالسلام است، و به همين جهت دشمن عاجزتر از آن است كه با تلاشهاى مذبوحانه ‏ى خود بخواهد از غاصب فدك دفاع كند و يا باطلى كه خود از به ميان آوردنش پشيمان شده دوباره احيا كند. كلام فاطمه و على عليهماالسلام نور است و سخن دشمن ظلمت و تاريكى، و پيداست كه ظلمت در مقابل نور محوشدنى است.


خطابه مفصل حضرت زهرا(س) در مسجد
خطابه‏ى مفصل حضرت زهرا عليهاالسلام در مسجد (1)
برنامه‏ى دقيق اميرالمؤمنين و حضرت زهرا عليهماالسلام مراحل خود را بخوبى طى مى‏كرد و نتايج لازم را مى‏داد. سه بار احتجاج حضرت زهرا عليهاالسلام و يكبار احتجاج اميرالمؤمنين عليه‏السلام به ضميمه‏ى يارى نكردن مردم، ابوبكر را بر تصميم نهايى خود قاطع كرد، و چنين وانمود كرد كه مسئله‏ى فدك تمام شده است، و كارى كه تصميم آن را داشتيم به صورت رسمى انجام داديم.

خطابه‏ ى فاطمه عليهاالسلام ضربه‏ى سهمگين بر پيكر غصب در اينجا ضربه‏اى سهمگين لازم بود تا هم بر پيكر غاصبين و هم مردمى كه مؤيد آنان بودند وارد شود و در مجلس عمومى به محاكمه‏ى سيدةالنساء درآيند و هر سخنى هست علنى گفته شود، تا اگر فدك را هم بازپس ندهند حقايق روشن شود. اين مرحله بصورتى اجرا شد كه نه مردم و نه غاصبين هرگز احتمال آن را هم نمى‏دادند و در حقيقت در مقابل برنامه‏ى انجام شده قرار گرفتند. ترسيمى از كيفيت ورود حضرت زهرا عليهاالسلام به مسجد در شرايطى كه ابوبكر و عمر به همراه مهاجرين و انصار، مجلس مهمى در مسجد پيامبر صلى اللَّه عليه و آله تشكيل داده بودند و مشغول قدرت نمايى در مقابل خانه‏ى فاطمه عليهاالسلام بودند كه در فاصله‏ى چند قدمى بود، ناگهان درِ خانه‏ى فاطمه عليهاالسلام باز شد و بانوى با عظمت اسلام در حالى كه عده‏اى از زنان گرداگرد آن حضرت بودند وارد مسجد شده بسوى جمعيت پيش آمدند.

منظره جداً عجيب بود و مردم همه اختيار از كف داده بودند و فقط اين را فهميدند كه راه باز كنند تا ببينند چه پيش مى‏آيد. دختر پيامبر سر مبارك را با پوشش كامل پوشانيده بود و لباس سراسرى از روى لباسها پوشيده بود. از شدت غم و ناراحتىِ جسمى، قامت حضرت راست نبود و لباس حضرت به زمين كشيده مى‏شد و گاهى لباس زير پاى حضرت مى‏رفت. راه رفتن فاطمه عليهاالسلام همه را به ياد پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مى‏انداخت كه شباهتى تمام به حركت آن حضرت داشت. اولين اقدامى كه شايد تا آن روز سابقه نداشت آن بود كه فوراً بين زنان و مردان پرده‏اى زده شد، و حضرت با زنان همراه در آنسوى پرده قرار گرفتند و روى زمين نشستند. تأثير عجيب آه فاطمه عليهاالسلام در مردم مردم از ديدن اين مناظر به شدت منقلب شدند و منتظر جرقه‏اى بودند كه اين انقلاب درونى را ظهور دهد. ناگهان صداى فاطمه عليهاالسلام را شنيدند كه آهى جانسوز كشيد كه با همان آه همه‏ى مردم به گريه درآمدند و مجلس برخود لرزيد و همه منقلب شدند.

شدت گريه بقدرى بود كه حضرت مدتى طولانى صبر كرد تا مردم ساكت شدند و هيجانشان آرام گرفت. حضرت خواست سخنان خود را آغاز كند كه با شنيدن چند كلمه بار ديگر مردم به گريه درآمدند، و حضرت آنقدر صبر كرد تا مردم كاملاً آرام شدند و حضرت سخنان خود را آغاز كرد. محاكمه‏ى ناخواسته‏ى غاصبين مردم سرا پا گوش بودند و نفسها در سينه‏ها حبس شده بود. فاطمه زهرا عليهاالسلام يك تنه همه را به محاكمه مى‏كشيد و همه خود را مجرم مى‏دانستند، و گريه‏ها براى شرمى بود كه از جرم و جنايت خود داشتند. دادگاه اجتماع كار خود را آغاز كرده بود و غاصب و همدستانش در فكر بودند كه براى برهم ريختن آن يا تخريب نتيجه‏ى آن از كجا آغاز كنند و به كجا ختم كنند، ولى ترس از تصميم‏گيريهاى شتابزده‏ى خود داشتند. محكوميت غاصبين و مردم به حكم فاطمه عليهاالسلام برنامه طورى تنظيم شده بود كه هيچكس را از آنچه قاضى مى‏خواست فرارى نبود. اين مردم و آن غاصب كه هرگز با دعوت حضور نمى‏يافتند اكنون با پاى خود حضور يافته بودند.

اگر مهر سكوت بر لب مى‏زدند خود را محكوم مى‏ديدند چرا كه فاطمه عليهاالسلام سخن خود را مى‏گفت، و اگر سخن مى‏گفتند حرفى براى گفتن نداشتند و بيش از پيش باطن بى‏محتواى عملشان معلوم مى‏شد و آنچه مردم خبر نداشتند برملا مى‏گشت. مردم نيز كه خود را محكوم حكم فاطمه عليهاالسلام مى‏ديدند اين ضرر و خسارت را به پاى ابوبكر و عمر مى‏گذاشتند و با نگاههاى پرمعنى آنان را زير نظر داشتند. سخنان فاطمه عليهاالسلام هم آنقدر بالا و متين بود كه مردم در مواردى حتى از فهم معانى آن عاجز بودند. سخنانى كه اينك پس از چهارده قرن شرحها و تفسيرهاى مفصل بر آن نوشته شده است. برداشتى از خطابه‏ى حضرت زهرا عليهاالسلام متن كامل خطابه‏ى حضرت زهرا عليهاالسلام در بخش هفتم اين كتاب و ترجمه‏ى فارسى آن در بخش هشتم خواهد آمد و در بخش پنجم خلاصه‏اى از آن تقديم خواهد شد.

در اينجا نيز برداشتى از آن تقديم مى‏شود: حضرت پس از حمد و ثناى الهى و اقرار به وحدانيت خداوند و رسالت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و بيان حكمتهايى از خلقت و تكليف بشر و ارسال انبيا عليهم‏السلام و خصوص نبوت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله، متذكر سوابق مردم با قرآن و اهل‏بيت عليهم‏السلام شدند. از يك سو سابقه‏ى مردم در كمك به دين خدا و از سوى ديگر وظيفه‏ى خطيرى كه نسبت به آيندگان بر عهده دارند را متذكر شدند. همچنين عظمت قرآن و اهل‏بيت عليهم‏السلام و ارتباط آن دو با يكديگر را بيان كردند و سپس شمه‏اى از حكمت شرايع الهى را ذكر نمودند.

معرفى خود براى آينده‏ى تاريخ پس از آن خود را معرفى كردند تا اهل مجلس و آينده‏ى تاريخ بدانند چه مقام معظمى با مردم سخن گفته است. بعد از آن، سوابق و زحمات طاقت ‏فرسا و فداكارانه ‏ى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه‏السلام در پروردن نهال اسلام را ذكر كردند. در اينجا سخن را به مطلب مورد نظر نزديك كردند و ارتداد مردم پس از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و ناديده گرفتن گذشته‏ها را يادآور شدند. سپس اين نكته را مطرح كردند كه فقط به بى‏توجهى نسبت به دين اكتفا نمى‏كنند بلكه آتش فتنه‏ها را هم بر عليه دين خدا و اهل‏بيت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله شعله‏ور مى‏نمايند.

غصب فدك آتشى برانگيخته سپس مسئله‏ى ارث را مطرح كردند و فرمودند: از نمونه آتشهاى برانگيخته‏ى شما مسئله‏ى فدك است. در اين قسمت از سخن آياتى از قرآن كه درباره‏ى ارث و بخصوص ارث انبيا عليهم‏السلام بود مطرح كردند، و مسائلى كه بطور خصوصى با ابوبكر و عمر مطرح كرده بودند اين بار در حضور مردم و بطور مفصل‏تر و علنى بيان كردند. سپس خطاب به قبر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از غاصبين و مردمى كه مؤيد آنان بودند شكايت بردند و اين شِكوه را در قالب اشعارى بيان كردند. تعجب از سستى مردم سپس خطاب را متوجه انصار نمودند و با يادآورى گذشته‏ى آنان در اطاعت از اوامر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و يارى دين خدا، تعجب خود را از بى‏توجهى آنان نسبت به احقاق حق دختر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بيان كردند كه حتى پس از دادخواهى و فرياد كمك‏طلبى كسى اعتنا نمى‏كند! ذكر حديث جعلى توسط ابوبكر و جواب آن ابوبكر از فرصت استفاده كرد و در سخنانى كوتاه حديث جعلى خود را مبنى بر ارث نبردن از انبيا مطرح كرد و اشاره كرد كه من غصب فدك را با مشورت و توافق مسلمين انجام داده‏ام.

حضرت زهرا عليهاالسلام ضمن اينكه ساحت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را از مخالفت قرآن منزه دانستند، آيات صريح ارث انبيا صلى اللَّه عليه و آله را مطرح كردند و ثابت كردند كه هيچ استثنايى در مسئله‏ى ارث براى هيچكس وجود ندارد. تمسك به اجماع مسلمين و جواب آناين بار ابوبكر اقرار كرد كه از جواب عاجزم و فقط مسلمين را بين خود و تو قرار مى‏دهم كه من در واقع دستور آنان را اجرا كرده‏ام. حضرت زهرا عليهاالسلام خطاب را متوجه مسلمين نمودند و بشدت آنان را كه به سوى سخن باطل روى آورده‏اند مورد مؤاخذه قرار دادند و آنان را به عذاب بشارت دادند و اشاره كردند كه اگر مردم هم به آن راضى نباشند خدا راضى است. بعد تصريح كردند كه اين تصميم شما را خوب مى‏دانم، ولى خواستم اتمام حجت كنم و مردم واقعيت را بدانند و روز قيامت براى حساب آماده باشند.

غدير حجت نهايى اميرالمؤمنين عليه‏السلام در اينجا سخنان حضرت پايان يافت و در راه بازگشت به خانه رافع بن رفاعه به عنوان يك سخن به ظاهر زيبا كه در اذهان عمومى مؤثر بود تقصير را بر عهده‏ى اميرالمؤمنين عليه‏السلام قرار داد كه چرا آنحضرت قبلاً ما را آگاه نكرد تا در خلافت با ديگرى بيعت نكنيم و كار به اينجا نرسد!!! حضرت با غضب به او فرمود: پس از واقعه‏ى غدير براى احدى عذرى باقى نمانده است. اعتراض ام‏سلمه سپس ام‏سلمه سر از حجره‏اش بيرون كرد و خطاب به مردمى كه خطابه‏ى حضرت زهرا عليهاالسلام را بدون نتيجه‏ى خاصى به پايان برده بودند مطالبى توبيخ‏آميز گفت كه ملخص آن چنين است: آيا با مثل فاطمه اينگونه برخورد مى‏شود؟ آيا شما آمده‏ايد به فاطمه عليهاالسلام حكم دينش را ياد دهيد؟

آيا مثل فاطمه عليهاالسلام آنچه حقش نباشد طلب مى‏كند؟ عنايت خاص پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نسبت به او را فراموش كرده‏ايد؟ نتايج فكرى خطابه‏ى فاطمه عليهاالسلام بدين صورت مجلس بدون خواست غاصبين فدك تشكيل شد و كاملاً غافلگير شدند و آنچه حاضر به گفتنش نبودند بر زبان خود جارى كردند و همه‏ى مردم حقايق را فهميدند و همانگونه ثبت شد تا آيندگان هم بدانند و حق زهرا عليهاالسلام و حق‏كشى دشمنش بر جهانيان معلوم باشد.

دفاع از عصمت اهل‏بيت
 آنچه به اهل‏بيت عليهم‏السلام مربوط مى‏شد ايستادگى در مقابل خدشه‏دار شدن عظمت مقام عصمت بود. در واقع غاصبين كه بدون محاكمه فدك را غصب كردند در درجه‏ى اول خواستند فاطمه عليهاالسلام را در تصرف فدك ناحق جلوه دهند و در مرحله دوم كار خود را حق به جانب نشان دهند و در مرحله‏ى سوم طلبكار هم باشند كه اصلاً از روز اول چرا فاطمه عليهاالسلام خودش فدك را تقديم نكرده است!!!
آنچه به عنوان استدلالها و اتمام حجتها در مقابل غاصبين انجام گرفت كه مجموعه‏اى از آيات قرآن و كلمات پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و عرفيات مسلم اجتماعى و اخلاقى است، براى آن بود كه اگر سكوت مى‏كردند آينده‏ى تاريخ چنين قضاوت مى‏كرد كه نكند فاطمه عليهاالسلام هم به ناحق آن را در تصرف داشته كه وقتى از او گرفتند هيچ نگفت؟!

بخصوص آنكه دشمن در پى سوژه‏اى بود كه اين جهت را براى اهل‏بيت عليهم‏السلام ثابت كند. لذا قبل از هر دليلى، واضح‏ترين جهت در اقدام و استقامت آن دو معصوم در مسئله، اثبات حقانيت خود و پيشگيرى از اهداف خبيث غاصب بود تا قداست مقام عصمت به هيچ عنوان تحت سؤال نرود و براى هميشه تاريخ بدانند كه اموال دنيا- به هر بزرگى كه باشند- كوچكتر از آنند كه مقام شامخ معصوم را پايين بياورند.

درجه‏ى رفيع عصمت كه به عرش مى‏سايد و از جانب خداوند است بمعناى صاحب اختيار كل جهان است و تصرف در تكوين و تشريع مطرح است. اين مقام را كجا كه سبك مغزانى در صدد نسبتهاى پيش پا افتاده‏اى باشند كه از دهان و شكم تجاوز نمى‏كند؟! با در نظر گرفتن اين جهت اصلى كه به خود اهل‏بيت عليهم‏السلام مربوط مى‏شد مى‏پردازيم به جهاتى كه مربوط به دشمن بود و بايد انجام مى‏شد.

پی نوشت ها
پی نوشت اسناد و مدارك مربوط به خطبه در بخش ششم اين كتاب مفصلاً ذكر شده است.

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group