اصول حاکم بر زندگی خانوادگی و مشترک حضرت زهرا سلام الله علیها
اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا أبوألقاسِمِ مُحَمَّدٍ (صلوات) وَ عَلی آلِهِ الطَيِّبينَ الطَّاهِرِين ألمَعصومين سيَّما بقية الله فِی الْاَرَضين وَ اللَّعْنُ الدَّائِمُ عَلَى أَعْدَائِهِمْ أَعْدَاءِ اللَّهِ أجمَعين».
قال الله تبارک و تعالی: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَکونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ»؛ (توبه: 119)
شناخت و معرفت حضرت زهرا سلام الله علیها
شام شهادت صدیقة طاهره زهرای مرضیه حوراء انسیه، شهیدة راه ولایت اُمِّ أبیها ـ علیها أفضل التهیة و الثنا است، زهرا مرضیهای که مدح او را خدا در قرآن پدر بزرگوارش در سخنان گوناگون و ائمة معصومین به اشکال مختلف فرمودهاند امامصادق(ع) میفرماید: هی صدیقة الکبری و علی معرفتها دارة القرون الأولی؛ مادر ما صدیقة کبراست براساس معرفت و شناخت او قرنهای گذشته چرخیده یعنی معرفت او قبل از میلادِ او در بین افرادی که در قرنهای گذشته بوده است و عالم به طفیل وجود اوست علی معرفتها دارة القرون الأولی؛ برادران عزیز، خواهران گرامی، جوانهایی که امشب به عشق زهرای مرضیه در این مجلس نورانی جمع شدید شما میدانید تو این سالهای أخیر پژوهشهای زیادی دربارة زندگی حضرت زهرا(س) صورت گرفته، مقالات، کتابها، دانشنامة فاطمی، مسند فاطمة زهرا، کنگرة فاطمهشناسی، انصاف قضیه آن است که در دو دهة أخیر کار گستردهای هم از نظر تعظیم شعائر و تعطیلی روز شهادت مراسم مختلف و هم از جهت کارهای پژوهشی و علمی در زندگی اون بانوی بزرگوار صورت گرفته اما من تقاضام این هست که دوستان عنایت کنید من امشب یه مطلبی را میخواهم عرض کنم که سرفصل صد منبر است ولی من یه منبر باش میرم و عزیزان دیگر بیایند رسانهها، پژوهشگران، مسئولین کشوری، مسئولین تربیتی، رو این عنوانی که من امشب عرض میکنم کار کنند و اینو تو زندگی مردم برجسته کنند و اون بحث از خانوادة فاطمی است، اصول حاکم بر زندگی خانوادگی و مشترک حضرت زهرا(س) است شما میدانید امروز خانواده به شدت در معرض تهدید و تزلزل هست دشمن برای سقوط و لرزش پایههای خانواده و گسترش طلاق و ایجاد روابط غیر از ازدواج تو دنیا تو کشور ما تو فضای مجازی داره کار میکنه،
ازدواج محبوبترین بنای اسلام در نزد خداوند متعال
شما میدانید این نهاد مقدس که ما بُنِيَ في الإسلامِ بِناءٌ أحَبَّ إلى اللّه ِعزّوجلّ، وأعَزَّ مِنَ التَّزويجِ؛ هیچ بنائی تو اسلام از نسبت به سایر بناها محبوبتر نیست پیش خدا از ازدواج این کانون امروز در معرض خطر است چرا ما مسلمانها که فاطمه داریم، خانوادهای داریم که حداقل حدود ده سال یه زندگی مشترک فرزندان، همسر و دهها نکته ازش نقل شده چرا اینارو تو جامعهامون ترویج نمیکنیم چرا پیاده نمیکنیم اصول فراوانی تو زندگی حضرت زهرا(س) است اصل محبت، اصل تکریم، اصل سازگاری، اصل بردباری، اصل حس تقدیر، اصل احترام متقابل، اصل گذشت خب منکه نمیرسم توی منبر همة اینارو بگم اینارو باید روش کار کنند هر شب یکیشرو هر در واقع مجموعه یکی از اینهارو بیاید بحث کنه و زندگی مردم را بر اساس این اصول بچینیم شاید تا صد اصل بشود اینها را شمرد و یک مجموعة مستقلی اصلاً به این نام نوشت خانوادة فاطمی،
اصل معنویت در خانواده فاطمی
اما امشب من چی میخوام بگم من مدیونم پیش خدا اگه وقت شمارو بگیرم من امشب بحثم راجع اصل معنویت در خانوادة فاطمی است اصلی که اگه درست شد اونای دیگهام که گفتم درست میشه محبت میاد، تکریم میاد، گذشت میاد، امانتداری میاد، وفای به عهد میاد، میدانید اصل معنویت یعنی چی؟ یعنی حاکمیت ارزشهای دینی در خانواده، یعنی اهمیت دادن خانوادهها به جنبههای غیرمادی یعنی معنوی، نماز، عبادت، زیارت، با خدا بودن، خداترس بودن، خدا شاهد اگر این اصل تو خانوادهها پیاده شد هم سلامت روان میاره، افسردگی نداریم ما، بهمریختگی نداریم، هم سلامت جسم میاره، هم سلامت اقتصاد میاره، هم سلامت اجتماع میاره، یکی از این نویسندههای غربی امروز دیدم یه کتابی نوشته که ترجمه شده به نام سقوط خانواده ایشون میگه میگوید: اگر معنویت حالا معنویتی که اون میگه معنویت کلیسایی است اگر تو زندگیها شکل بگیرد هم اعتقادات مردم سالم میشه هم رفتار مردم هم گفتار مردم هم طلاق کاهش پیدا میکند و هم اعتدال تو جامعه حاکم میشه خیلی مهمه آقایون، جوانها، معنویت من بسیاری از این چون خیلی اینور اونور میریم با ما صحبت میکنند خانوادهها میآیند مشورت میگیرند یکی از اصلیترین عواملی که موجب تزلزل خانوادهها و اختلاف در خانوادههاست کاهش اصل معنویت است یا به نماز بیتوجه هستند یا به لقمة حلال بیتوجه هستند، یا سفرهای تفریحی دارند زیارتی ندارند، یا با مسجد و موعظه در ارتباط نیستند یا قرآن تو اون خونه کمرنگه، خدا میداند اگر زندگیها معنوی شد برا دنیا هم مفید است بحث آخرت نیست جرم کاهش پیدا میکنه، ؟؟ سالم میشه، روان سالم میشه، این اهمیت این اصل کلیدی است بذارید من برم در قرآن وارد بشم اول دو سه تا خانواده را از قرآن اگر یک کسی با این نگاه وارد قرآن بشود چیزهای خوبی گیرش میاد من دو سه تا کلیدواژه به شما بدم امشب از قرآن آقایان عزیز، جوانها، خواهران محترم، قرآن کریم دو تا خانواده را ویژه تعریف کرده، قرآن از خیلیها تعریف کرده، قرآن از خیلیها تعریف کرده شخصی حضرت مریم، حضرت زکریا، حضرت عیسی، حضرت ادریس،
اما دو تا خانواده را بهصورت ویژه ازشون تعریف کرده:
یک: سورة أنبیاء آیة 90 خانوادة حضرت زکریا خودش، خانمش و بچهاش حضرت یحیی، میفرماید: این خانواده سه تا ویژگی داشتن، آقایان عزیز، خانوادههایی که نگران بچههاتون هستید نگران انسجام این کانون هستید، خوب گوش بدهید این آیه را میفرماید: این خانواده سه تا ویژگی داشتن، «إِنَّهُمْ کانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکانُوا لَنَا خَاشِعِينَ»؛ (أنبیاء: 90) میدویدند دنبال کار خیر، «يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ»؛ همیشه دنبال خیر و نیکی و بِرُّ و بار از دوش مردم برداشتن بودن،
دو: «وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا»؛ خدارو میخواندن دو جور خدارو میخواندن هم با امید هم با ترس اگه امیدِ فقط باشه آدم جری میشه، ترسِ فقط هم باشه آدم نا امید میشه، با خدا حرف میزدن، خدارو میخواندن، تو خونهاشون صدای مناجات بلند بود
سوم: «وَکانُوا لَنَا خَاشِعِينَ»؛ در مقابل خدا خاشع بودن، فروتن بودن، چرا خدا تو قرآن از این خانواده تعریف میکنه، نمیگه وضع اقتصادیشون این بود، نمیگه مدیریت مالیشون این بود نه اینآ ارتباطشون با مردم اینگونه بود با خدا هم اونطور بود «يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکانُوا لَنَا خَاشِعِينَ»؛ این یک خانواده.
خانوادة دوم که امشب این جلسه به نام زهرای مرضیه(س) کانون خانواده تشکیل شده سورة (هَلْ أَتَي) قرآن کریم میفرماید: خانوادة فاطمی یعنی زهرا و امیرالمؤمنین و فرزندانش اینآ پنج تا ویژگی داشتن خب اینارو باید گفت برا مردم خانوادهها بدانند ما فقط تو نمایشگاه مصائب حضرتزهرا(س) نچرخیم گرچه او لازم است باید گفته بشه، اما این فاطمه با این پنج ویژگی تو سورة (هَلْ أَتَي) معرفی بشه، این خانوادة نمونه چه ویژگیهای داشتن، «يُوفُونَ بِالنَّذْرِ»؛ (انسان: 7) فرزندشون مریض شده نذر میکنن یعنی اعتقاد به شِفاء دارند، اعتقاد به نذر دارند، نمیگم قرص باید بخوره دارو باید بخوره این حرفها چیه نه اگه برا پایین آمدن تب حسنین لازم بود آبی بزنن کار پزشکی انجام بدهند انجام میدادن اما نذر تو این خانواده برا شِفاء این بچهها صورت میگرفت و این آبه این نذر متعهد هستند «يُوفُونَ بِالنَّذْرِ»؛ (انسان: 7) یعنی آقایون، خواهران تو گرفتاریهای مادی، جسمی ارتباط معنوی داشته باشید تا مریض میشی خودتو نباز تا گرفتار میشی خودتو نباز با نذر با اعتقاد با باور دینی خودتو تقویت کن این یه اعتقاد اینها بود.
دو: «وَيَخَافُونَ يَوْمًا کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا»؛ (انسان: 7) اینآ از قیامت میترسیدند بابا این فاطمه کسی هست که وقتی وارد صحرای محشر میشه همة محشریها کنار میکشند چشم فرو میبندند اولین ورودی بهشت با پدرش هست اما این خانوادهای که بهشت در انتظار اینهاست از شر قیامت میترسند قرآن میفرماید اگه نگفته بود من جرئت نمیکردم بگم معادترسی تو جامعه وقتی کمرنگ بشه مرد لقمة حرام تو خانه میاره، معادترسی وقتی تو خانه کم بشه زن خدایناکرده اهل خیانت میشه، ترس از قیامت وقتی کم بشه ارتکاب گناه در انسان اون در واقع قدرت و قوت پیدا میکنه دومین ویژگی این بود که اینآ از قیامت میترسیدن.
سوم: «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَي حُبِّهِ»؛ (انسان: 8) دست به خیر بودن، اطعام میکردن، بار از دوش مسکین و یتیم برمیداشتن نمیگفتن اینآ وظیفة ما نیست، نه انفاق داشتن، بررسی میکردن، قرآن انفاق را به عهدة همة مردم گذاشته نه یک وظیفة دولتی، نه یک وظیفة اداری «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَي حُبِّهِ مِسْکينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا»؛ (انسان: 8).
چهارم: اخلاص: «إِنَّمَا نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللَّهِ»؛ (انسان: 9) برا خدا این کار میکنیم کسی گفت ممنون بگه، کسی گفت متشکر بگه، ما «لَا نُرِيدُ مِنکمْ جَزَاء وَلَا شُکورًا»؛ (انسان: 9) تشکر نمیخواهیم جزاء نمیخواهیم.
و پنجم: «إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا»؛ (انسان: 10) خداترسیم ببینید اینآرو رو کاغذ بیارید سه تا ویژگی اونجا پنج تا اینجا اینآ خانوادة قرآنی است، قرآن برا خانواده تعریف داره، برا خانواده معیار داره، میگه تو خانواده باید معنویت حاکم باشه، اگه معنویت حاکم نباشه سایر اصول اخلاقی و اجتماعی هم متزلزل میشه و لذا بیائید خانوادههامون معنوی کنیم خانوادههامون دینی کنیم نگران باشید پدرانی که تو جلسه هستید پدران و مادرانی که صدای منو میشنوید ببینید آقایون یه آیة دیگه براتون بگم سورة طور آیة 26 امشب باز کنید ببینید قرآن میفرماید: بهشتیها وقتی وارد بهشت میشوند دور هم میشینن با هم صحبت میکنند دیگه اونجا که گرفتاری که ندارن که دنبال غذا و آب و نان که نباید بِدُوَنْ تکلیفی هم که ندارند وقت هم به اندازة کافی دارند گرفتاری اینجارو ندارن نه کسی اونجا دروغ میگه نه کسی خیانت میکنه همش سلامً سلاماست هر چی هم میخواهند کافی هست اراده کنن آماده است لذا وقت صحبت کردن دارن ما الان بعضیهامون وقت حرف زدن نداریم با هم میشینن دور هم قرآن میفرماید: «وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَي بَعْضٍ يَتَسَاءلُونَ»؛ (طور: 25) رو بهم میکنن از هم میپرسند میگن راستی چی باعث شد شما بهشتی بشین، جهنمیها هم از هم میپرسندآ «مَا سَلَککمْ فِي سَقَرَ»؛ (مدثر: 42) شما دیدید یه کسی که المپیات میاره رتبه میاره میگن چی باعث شد بابا علت بهشتی شدن شما چی بود؟ عزیزان میدانید چی میگویند: میگویند «قَالُوا إِنَّا کنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنَا مُشْفِقِينَ»؛ (طور: 26) ما نسبت به خانوادههامون نگران بودیم، بیتوجه نبودیم، بیدقت نبودیم، شفقت از صفات خداست، یا شفیق یا رفیق از صفات امام هست ؟؟ شفیق ما نگران بودیم بچهامون ول نمیکردیم، شفقت محبت با دغدغه رو میگن محبت منطقی بابایی که هر چی بخواهد بچه بهش بده این شفقت نیست شفقت اینکه مشفق کسی هست که هم دوست دارد هم حساب میکند این پول کجا خرج میشه، این بچه با کی رفیق میشه، «کنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنَا مُشْفِقِينَ»؛ (طور: 26) آیة قرآن سورة طور آیة 26 میفرماید: اینآ میگویند: ما «کنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنَا مُشْفِقِينَ»؛ (طور: 26) این اصل معنویت را حالا بحث من امشب بیشتر راجع حضرتزهرا(س) است فقط خواستم دو سه تا نمونه از قرآن خدمت شما داده باشم ببینید چقدر مهمه که ما بتوانیم خانوادههامون را با این ویژگی رشد بدهیم از همان آغاز ازدواج شکلگیری نطفه، به مدرسه فرستادن، و خیلی مردم از ما سؤال میکنند مردم نگران تربیت فرزندانشون هستند گاهی میگویند بچهامون هر چی سوادش رفت بالا کمتر شد معنویت، راهنمائی نماز میخواند دبیرستان یه کمی میخوند دانشگاه نمیخونه گاهی البته نه همه، چرا چه علتی دارد که این تنزل تو خانوادهها اتفاق میافته؟ چه کنیم این معنویت تو خانوادههامون رشد کنه، ترقی کنه، این اصل بسیار مهمی است بذارید از بیان امیرالمؤمنین(ع) یه حدیثی بگم بعد چند نمونه از زندگی حضرتزهرا(س) را براتون بشمارم که کاربردی باشه یه خورده کلیگویی نکرده باشیم نمونههاشم گفته باشیم امروز بود دیروز بود نمیدانم نشست کنار بستر زهرای مرضیه(س) این گفتگو خیلی جالبه تو منابع آمده خوب عنایت کنید بخاطر بسپارید وقتی نشست کنار زهرای مرضیه(س) فاطمة زهرا(س) رو کرد به امیرالمؤمنین یأبن عم؛ پسرعمو اصلاً داره یاد میده خانمها چه جور مرد صدا بزنن اصلاً اصل نام بردن اصل صدا زدن اصل تکریم در اسم میتونه بگه یا علی یابن عم؛ پسرعمو سه تا چیز تو زندگی من با تو نبوده، سه تا چیز تو زندگی من با تو نبوده کذب، خیانت، مخالفت، ببینید کاذبه تعبیر اینه: قَالَتْ يَا ابْنَ عَمِّ مَا عَهِدْتَنِي كَاذِبَةً وَ لَا خَائِنَةً وَ لَا خَالَفْتُكَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِي فَقَالَ ع مَعَاذَ اللَّهِ أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ وَ أَبَرُّ وَ أَتْقَى وَ أَكْرَمُ وَ أَشَدُّ خَوْفاً مِنَ اللَّهِ أَنْ أُوَبِّخَكِ غَداً بِمُخَالَفَتي فقَدْ عَزَّ عَلَيَّ بِمُفَارَقَتِكِ وَ بِفَقْدِكِ إِلَّا أَنَّهُ أَمْرٌ لَا بُدَّ مِنْهُ؛
سه عامل مهمی که باعث از هم پاشیدن کانون خانواده می شود
من از روزی که با تو معاشرت کردم زندگی کردم سه چیز تو زندگیمون نبود
یکی دروغ
یکی خیانت
یکی مخالفت
بخدا بسیاری از این زندگیهایی خانوادگی که از هم میپاشه یکی از این سه تا عامل توشه،
دروغ؛ آقا جوری خودش معرفی کرده موقع خواستگاری که بعد اونطور نیست، خانم جوری خودش جلوه داده موقع ازدواج که بعد تو زندگی که آمده اونطور نیست این دروغ از پایه وقتی رو مدرکش رو شغلش رو استخدامیش رو دارائیش دروغ میگه میاد جلو خب معلومه این کانون متزلزل میشه،
خیانت چقدر شما این آمارهای طلاقرو ببینید یک بخش عمدهاش ناشی از خیانتهاست یه پیام تو موبایل فلانی، یه نمیدونم عکسی بود تصویری تو فضای مجازی یه وقت میبینی یه زندگی از هم میپاشه بخاطر یک بیدقتی و بیتوجهی یک خانم یا یک آقا مخالفت مرد پادشاه کشور خانه است قائم خانه به او نباید این مدیریت بشکنه وَ لَا خَالَفْتُكَ؛ تا این جملهرو گفت اینو میخواستم بگم این نکتة اصلی اینجا بود امیرالمؤمنین(ع) اشک تو چشمانش حلقه زد فرمود: فاطمهجان معاذالله تو دروغ، این حرف اصلاً این خانواده مصداق آیه تطهیر هست أبدا رجس تو زندگی اینها نیست این جملة حضرتزهرا(س) در واقع بیان نهایت تواضع حضرت است و درس برا منو شماست میخواهد بگوید خانوادههاتون را اینطور استوار کنید دروغ توش نباشد، خیانت توش نباشد، درگیری توش نباشد، حالا بیائید جوانها ببینید امیرالمؤمنین(ع) چه جور فاطمه را معرفی کرد معاذ الله فاطمهجان أبدا تو اینها بذار من بگم تو کی هستی هآ امیرالمؤمنین(ع) داره مدح حضرتزهرا(س) را میگوید در این حدیث: أنت أعلم بالله و أتقی و أکرم ببینید تعابیر را تو عالمترین هستی نسبت به خدا أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ؛ همه وجودت فانی در خداست أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ؛ أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ؛ تو عالمترین هستی نسبت به خدا و أبر؛ نیکوکارترین هستی وَ أَتْقَى وَ أَكْرَمُ؛ این تعریفهایی هست که امیرالمؤمنین(ع) از زهرای مرضیه(س) دارد وَ أَشَدُّ خَوْفاً؛ تمام وجودت خوف خداست علم به خداست تقواست خداترسی است اینارو باید تو زندگیهامون ما از این خاندان درس بگیریم و این معنویت را تو زندگیمون پیاده کنیم تا این کانون خانواده این کانونی که قرآن میفرماید: باعث مودت است، باعث رحمت است، باعث سکونت است این کانون که باید در واقع موجب انسجام و همدلی بشود خدایناکرده موجب درگیری و اختلاف نشه حالا بیائید تو زندگی حضرتزهرا(س) اصل معنویت را براتون بشمارم از کجا بگم اینقد نمونهها زیاد است، من چند موردش را فقط خدمت شما بگم اصل معنویت تو زندگی حضرتزهرا(س) خواستگار آمده امیرالمؤمنین(ع) اول سؤالی که کرد این بود ارضی الله و رسوله؛ آیا خدا پیغمبر راضی هستند نفرمود: مالش چقدر است، خونهاش کجاست، ارضی الله و رسوله؛ یعنی جوانها کانون ازدواجتون را رضایت خدا بگذارید و لذا این خانه توش امامحسن(ع) تربیت میشود، امامحسین(ع) تربیت میشود چون بنائش رو رضایت خدا و پیغمبر این آغاز زندگی است وارد خانة امیرالمؤمنین شده شب عروسی بعضیها میگویند آقا یه شب دیگه یه شب چیه آقا مجاز دیگه عیب نداره امان از اون عروسیهایی که با حرام شکل میگیره، امان از اون عروسیهایی که با اختلاط محرم و نامحرم شکل بگیره، امان از اون عروس و دامادی که اونشب نماز فراموش کنند، امیرالمؤمنین وارد این خانه شد زهرای مرضیه(س) وارد شد تا وارد شد چی گفت؟ اظهار داشت نعبدالله فی هذه الیله نسلی لربنا؛ تو این خانه امشب عبادت و نماز باید باشه نباید تعطیل بشه این حاکمیت معنویت تو زندگی زهرای مرضیه(س) است معلوم است از این عبادت و صلاة عبادت و صلاة مستحبی است نعبدالله و نسلی لربنا فی هذه الیله؛ خواهران گرامی! برای شما عرض میکنم زهرای مرضیه(س) یک قسمتی تو خونه محراب گذاشته بود برا خودش چقدر خوبه یک آقایی یک خانمی تو خونه یک گوشهای یک محراب یعنی محل عبادت مسجد بره ولی گاهی اگه تو خونه میخواهد نماز بخونه اینجا پاک بشه مشخص باشه اگه مریض شد اونجا برود دعا کند، حتی تو بعضی نقلها داریم اگه در حال احتضار بودی بگو انتقالت بدهند در آنجا مصلی که توش نماز میخواندی زهرای مرضیه(س) تو خونة امیرالمؤمنین نخست یه محراب برا خودش انتخاب کرد و لذا تو روایت دارد قامت فی محرابها؛ در محراب خودش میایستاد اماممجتبی(ع) میفرماید: شب جمعهای تا عمود صبح دیدم مادرم در محرابش داره عبادت میکنه و نماز میخواند این اصل معنویت بخدا اگر قرائت قرآن هر شب تو خونههاتون آمد نماز منظم بود مقید به خمس بودید مقید بودید ربا تو زندگیتون نیاد، مقید بودید در زندگیتون لقمة حلال باشه، هم زندگیهاتون نورانیت میگیره اخلاقتون اصلاح میشه هم این کانون گرم میشه این زندگی فاطمة زهرا(س) و معنویت تو این خانه است
تربیت فرزند
این نمونة دیگر یه نمونه دیگه بگم سلمان میگه آمدم خوب گوش بدهید سر بزنم به فاطمة زهرا(س) یا پیغمبر منو فرستاد مطلبی را عرض کنم دیدم بانوی بزرگوار نشسته امامحسن(ع) روپاشه مشغول آرد درست کردن هم هست داره قرآن هم میخواند ببینید هم بچهداری هم خانهداری هم معنویت چه اشکالی دارد یک خانم در حین کار در آشپزخانه در حال یک آقائی در جاهایی که بههرحال فرصت دارد با خودش قرآن زمزمه کنه، دعا بخونه، توجه یعنی منافات با کار هم گاهی نداره پشت ماشینه تو آشپزخونه است کارش انجا میدهد این موجب میشود زندگی شکل و رنگ معنوی بگیرد دیدم هم دارد قرآن میخواند هم بچهداری میکند هم کار خانه انجام میدهد این معنویت تو زندگی زهرای مرضیه(س) با امیرالمؤمنین(ع) است بیائید نسبت به فرزندانشون خب آقایون خواهران خیلی کتاب راجع تربیت فرزند نوشتن خیلی هم حرفها زده شده اما چند درصد توش این بُعدِ زندگی فاطمی منعکس است زهرای مرضیه(س) چگونه تربیت میکرد بچههاش ببینید شب بیست و سوم این آرو بیدار نگه میداشت میفرمود: امشب هر که محروم بشه این خیلی محروم شده چون امشب شب حساسی است عصر میخواباند غذا زودتر میداد یه قدری آب به صورت میزد اینآ شب بیست و سوم بیدار باشند احیاء بگیرند یعنی مقدمات میچید برای این احیاء و برای این بیدار ماندن شب این یه نمونه خود وجود مقدس اماممجتبی(ع) میفرماید: مادرم نقل شده در روایات هست هر شب یا هر روز میرفتن مسجد اماممجتبی(ع) حضرتزهرا(س) بهشون میفرمودند اولاً: با مسجد آشنا بشوند نماز پشت سر پیغمبر بخوانند پای سخنرانی پیغمبر بنشینن سخنرانی را حفظ کنن بیایند خانه برای مادر نقل کنند این یعنی چی؟ یعنی تربیت دینی بچه، تربیت عاطفی بچه، تربیت اجتماعی بچه، هم دینداری نماز بخونه، هم عاطفی مادر به حرفش گوش میده، هم اجتماعی هنر سخن گفتن درش ایجاد میکنه، حیاء نداشته باشه بتواند حرف بزنه، اینآ اصل معنویت تو زندگی زهرای مرضیه(س) با فرزندان لذا شما نگاه کنید ائمة ما مثلاً وجود مقدس امامحسین(ع) روز عاشورا وقتی آمد خداحافظی کنه با امامسجاد(ع) تو نقل دارد آنوقت امامسجاد(ع) میفرماید: پدرم من را در آغوش گرفت درحالیکه خون از بدنش میآمد به من فرمود: بیا دعایی که مادرم زهرا بهم یاد داده با هم بخوانیم که جبرئیل این دعارو به رسولخدا(ص) یاد داده رسولخدا(ص) به مادرم آموخته مادرم زهرا(س) به من آموخته خب امامحسین چند سالش بوده حضرتزهرا(س) شهید شده؟ پنج سال، شش سال، نهایتاً هفت سال اما نقل میکند مادرم این دعا را به من آموخته امامحسین(ع) این دعارو حفظ کرده روز عاشورا آخرین لحظه دعا هست تو منابع سه چهار خط است دعای قشنگی است مادرم این دعارو به من یاد داده ایشونم به امامسجاد(ع) میآموزد،
تربیت دینی و معنوی
اینآ همان موضوع تربیت دینی و تربیت معنویست که در زندگی این خاندان نمونههاش را اگر بخواهیم یکییکی نقل کنیم خیلی زیاد هست در یک کلام اگر خانوادهها مبتنی بشوند در اصل معنویت، ایمان، خداترسی، معادترسی، یاد خدا تو زندگیها پررنگ بشه، این زندگی زندگی مستمری خواهد بود این زندگی و این کانون کانون پر رنگ و پر محبتی خواهد بود حالا راه دور هم نرویم من سادهتر براتون بگم حضرتزهرا(س) که زندگیش برا همة ما الگو هست باید هم دنبالش باشیم اینآ هم چیزهائیست که نگوئید آقا که اونا اینطور بودن معصوم بودن ویژه بودن نه قابل اقتداست من سادهتر بگم شما بیائید تو همین دوران خود ما این کتابهایی که دربارة زندگی حضرت امامخمینی(ره) با خانوادهاش نوشته شده یک دور مطالعه کنید امام بالأخره تو این کشور سالها حضور داشتن، زندگیشون ملموس بوده، عدهای هنوز هستند زندگی ایشون را از نزدیک دیده بودند کتابهایی نوشتن چاپ شده ببینید برخورد ایشون با همسرشون چگونه بوده برخورد ایشون با فرزندانشون چگونه بود، نماز خواندن بچههاشون مسئلة دینداری بچهها، اهمیتدادن به حلال و حرام، میخواهم این را عرض کنم اینها چیزهائی هست که چیزهائی ممکن و سهلی است سختش نکنید آخه تا بعضیها این حرفهارو میزنه آقا اونا از هر پلیدی تطهیر شده بودن اینآ ویژه بودن بله ویژه بودن اما محبت، چه ربطی داره به تطهیر از پلیدی و رجس، احترام، اصل معنویت، سازگاری، خوب حرف زدن، احترام به دیگران، اینها چیزهای دستیافتنی است و لذا بیائیم تو زندگیمون با این امور خانوادههامون رشد بدهیم و ترقی بدهیم یه مورد دیگه هم گم چون وقتم تمام شد و روضه بخوانم اینو برا جوانترها عرض میکنم تسبیحات حضرتزهرا(س) ببینید من یک نمونه بگم فقط خدمتتون خب میدانید ما در قرآن آیه داریم «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْکرُوا اللَّهَ ذِکرًا کثِيرًا»؛ (احزاب: 41)؛ یعنی ذکر خدا را خیلی بگوئید امامصادق(ع) فرمود: هر چیزی حد دارد نماز هفده رکعت است حج یه بار تو عمر برا مستطیع است روزه مال ماه رمضان است زکات نصاب دارد طواف هفت دور است اما یه چیز هست که خدا در قرآن حد براش نذاشته اون هم ذکر «اذْکرُوا اللَّهَ ذِکرًا کثِيرًا»؛ خیلی ذکر بگوئید بعد هم میفرماید: ذکر منافات با کاسبی ندارد «رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِکرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاء الزَّکاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ»؛ (نور: 37) نه کاسبی جلو ذکر میگیره نه داد و ستد نه بیع ذکر و یاد یعنی توجه به خدا بعد هم میفرماید: اگر این ذکر از زندگیتون بیرون رفت یک: زندگیتون بهم میریزه «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنکا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَي»؛ (طه: 124) دو: شیطان براتون حاکم میشه «وَمَن يَعْشُ عَن ذِکرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ»؛ (زخرف: 36) خیلی صریح گفتن ذکر کثیر بگوئید بیع و تجارت هم جلوش نمیتواند نمیگیرد اگر ذکر تو زندگیتون کمرنگ شد معیشت سخت پیدا میکنید شیطان هم همراهتون میشه سقوط میکنید درست حالا سؤال ذکر کثیر چیه؟ امامصادق(ع) فرمود: مَنْ سَبَحَ تسبیحَ فاطمه(س) فقد ذکرالله الذکر الکثیر؛ جوانها تا نماز میخوانید پا نشید فوراً این تسبیحات بگوئید تو راه هم نگوئید پشت فرمان هم نگوئید تو مسیر هم نگوئید تا نشستید امامصادق(ع) فرمود: پا بر ندارید از آنجائیکه نماز میخوانید تا نشستید فرمود: این تسبیحات بگوئید که یک: ذکر کثیر است؛ دو: فرمود: ثواب هزار رکعت نماز مستحبی دارد حساب کنید فکر میکنم حدود ده ساعت هزار رکعت نماز مستحبی طول میکشد تند هم بخوانی هشت ساعت ده ساعت است ثواب ده ساعت نماز مستحبی هزار رکعت نماز مستحبی؛ سوم: امامصادق(ع) به أبا هارون فرمود: يَا أَبَا هَارُونَ إِنَّا نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِتَسْبِيحِ فَاطِمَةَ(سلام الله علیها) كَمَا نَأْمُرُهُمْ بِالصَّلَاةِ فَالْزَمْهُ فَإِنَّهُ لَمْ يَلْزَمْهُ عَبْدٌ فَشَقِيَ؛ ما به بچههامون فرمان میدهیم همانطور که نماز میخوانید تسبیحات حضرتزهرا(س) را هم بگوئید نأمرو صبیاننا؛ خب این برکت حضرتزهرا(س) است دیگه تسبیحاتش هم ذکر کثیر، هم ثواب هزار رکعت نماز مستحبی دارد هم اینگونه مورد فرمان امام و حجت خدا قرار گرفته من عرائضم را جمع کنم معنویت در خانوادة فاطمی موج میزند از شب عروسی از ورود به خانه از بچهداری تا موقع جاندادن تا موقع جاندادن چرا؟ چون شما امروز میدانید تو وصیتهای حضرتزهرا(س) هم این اصل معنویت ادامه دارد فقط نمیگوید بچههام فقط نمیگوید قبرم فقط نمیگوید غسلم، فقط نمیگوید تشییعم میفرماید: به امیرالمؤمنین برام قرآن بخوان برام دعا کن إجلس... تلاوة القرآن؛ یعنی زهرای مرضیه(س) به فکر شب اول قبرم هست توصیه میکند به قرآن خواندن توصیه میکند به دعا کردن توصیه میکند به یاد او بودن این اصل معنویت است در زندگی این بانوی بزرگوار که همة وجودش پیغمبر فرمود: فرمود: إِنَّ ابْنَتِی فَاطِمَةَ مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِيمَاناً وَ يَقِيناً؛ یکی از کسانی که دربارة حضرتزهرا(س) جملهای گفته اون حسن بصری است میگوید: ما کانت فی هذه الأمه... من فاطمه و...؛ در این امت ما عابدتر و زاهدتر از فاطمه نمیشناسیم آنقدر به نماز ایستاد که پاهاش ورم کرد، خواهران، جوانها، با نماز واجب خواندن که پا ورم نمیکند پا ورم کردن باید نماز زیاد باشه حتی تورمت قدمها؛ بیائیم زندگیهامون با این بخش از زندگی زهرای مرضیه(س) گره بزنیم شام شهادت صدیقة طاهره است دلها را روانه کنیم مدینه کنار قبر مخفی فاطمه دو سه جمله عرض ارادت ثوابش به روح همة گذشتگان، اموات، اموات جمع حاضر، روح مرحومة مغفوره هم شیرة مکرمة مقام معظم رهبری حفظه الله روح امام عزیزمون از این جلسه امشب بهرهمند بشه.
روضه
اَلسَلامُ عَلَيکِ يَا فَاطِمَهُ الزَّهْرَاءُ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ يَا قُرَّهَ عَيْنِ الرَّسُولِ يَا سَيِّدَتَنَا وَ مَوْلاَتَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکِ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکِ بَيْنَ يَدَیْ حَاجَاتِنَا يَا وَجِيهَهً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعِی لَنَا عند الله؛ السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت الرسول الله یا قرة عین النبی المصطفی؛ مثل امشبی بدن زهرایِ مرضیه میان خانه غسل داده شد مثل امشبی شب غربت مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) بود ساعدالله قلبک یا أباالحسن؛ بمیرم برات آقاجان، مظلوم عالم، به فاصلة کمی دو تا سر را به سینه گرفت یکی سر پیغمبر بود وَ لَقَدْ قُبِضَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ اِنَّ رَاْسَهُ لَعَلَى صَدْرِی؛ یکی هم امروز سر زهرای مرضیه(س) بود به فاصلة اندکی دو تا بدن را تو دل شب غسل داد یکی بدن پیغمبر بود یکی هم امشب بدن زهرای مرضیه(س) بود چه گذشت امشب به امیرالمؤمنین(ع) حاجبه الحزن؛ غمهای عالم تو دلش جمع شد خانمها میدانند من چی میگم اگه یک زن جوانی از دنیا برود میگویند بچههاشُ از کنار بدن دور کنید موقع تشییع موقع غسل دادن اما من نمیدانم چی شد امشب امیرالمؤمنین(ع) جلو چشم بچهها بدن مادر غسل داد ایستاده بودن حالا این نقله یا ذوقه نمیدانم چون فرموده بود آهسته گریه کنید کسی متوجه نشه بعضیها از این بچهها آستین به دهان گرفته بودن که صدای گریهاشون بلند نشه همچنین که بدن غسل داد آماده کرد یه وقت نگاه کرد دید بچهها دارن میلرزن خیره خیره به مادر نگاه میکنن فرمود: حسنم بیا بابا حسینم بیا بابا زینبم بیا بابا ؟؟؟ تزوده من أمکم؛ آی خودشون انداختن رو بدن مادر ابیعبدالله ناله میزد فریاد میزد مادر بخدا یتیمی ما زود بود مادر هنوز داغ پیغمبر تمام نشده داغ تو را دیدیم مادر غربتمان زود بود بمیرم برات امیرالمؤمنین چگونه امشب زهراش میان قبر گذاشت با دست خودش گلش را امشب میان گِل گذاشت بدن را اُورد اول رو کرد به خدا صدا زد: اَلّلهُمَّ إِنَّ هَذَه أمَتُكَ؛ خدایا این فاطمهای توست اللهم أجمع بینها و بین أبیها؛ او را به پدرش ملحق کن فاطمه دلش برا باباش خیلی تنگ شده بابا هم دلش برا اون تنگ شده، بعد میدونی چه کرد؟ رو کرد به پیغمبر سلام داد مقداری صحبت کرد نهجالبلاغه داره اینهارو بعد یه جمله گفت گفت: فاطمهجان أما حزنی... دیگه حزنم تمام شدنی نیست أما لیلی... دیگه شبآم بیقراره قراری ندارم فاطمهجان کاش همینجا جان میدادم کنار قبر تو
ای حمایتگر من خیز و ببین فاتحِ بدر شده خانهنشین
آقا سختمه این شعر بگم:
آی فاطمهجان: پاشو ببین این سخن ورد زبانها افتاد
جوانها منو ببخشید، سادات منو ببخشید.
این سخن ورد زبانها افتاد دیدی آخر علی از پا افتاد
دیدی علی خیبرشکن نشست، دیدی آخر علی از پا افتاد.
(لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ)
خدایا به آبروی زهرای مرضیه قسمت میدهم کشور ما، نظام ما را فاطمی و ولائی قرار بده.
خدایا در ظهور فرزندش تعجیل بفرما
جوانهای ما را مؤمن و متدین قرار بده
بیماران ما را لباس عافیت بپوشان
اموات، گذشتگان، شهداء، هم شیرة مکرمة مقام معظم رهبری، رهبر عظیم الشأن رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) روحشون، روح فرزندانشون، همسرشون از این جلسه بهرهمند بگردان.
علمای ما، مراجع ما، اساتید ما، رهبری عظیمالشأن محافظت بفرما.
اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ؛ صلواتی ختم کنید.